-
@fatemeh-Ma
تو ماندگاری در دلم،اما تو بعد از من
تکذیب کن عشق مرا! اصلا خود من را!
️
@fatemeh-Ma
ای نسیم سحــــر آرامگــه یار کجاستمنزل آن مه عاشق کش عیار کجاست
-
نوشتهشده در ۱۸ خرداد ۱۴۰۱، ۱۳:۵۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@soniaaa
تو در اغوش کسی غیر خودم جا نشوی!
به خدا پیش کسی غیر خودم ما نشوی! -
@soniaaa
تو در اغوش کسی غیر خودم جا نشوی!
به خدا پیش کسی غیر خودم ما نشوی!@fatemeh-Ma
یک نگاه توام از نقد دو عالم بس بود
یک نظر دیدم و تاوان دو عالم دادم...! -
نوشتهشده در ۱۸ خرداد ۱۴۰۱، ۱۳:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@soniaaa
مثل پرواز و قفس،جان من و رفتن تو
من مسلمان توام،ماه! تو ترسا نشوی! -
@soniaaa
مثل پرواز و قفس،جان من و رفتن تو
من مسلمان توام،ماه! تو ترسا نشوی!@fatemeh-Ma
یک بار بی خبر
به شبستان من درآ
چون بوی گل
نهفته به این انجمن درآ -
نوشتهشده در ۱۸ خرداد ۱۴۰۱، ۱۳:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@soniaaa
امدی زندگیام گرم نگاهت شده است!
نروی غصه شوی،باعث سرما نشوی! -
@soniaaa
امدی زندگیام گرم نگاهت شده است!
نروی غصه شوی،باعث سرما نشوی!نوشتهشده در ۱۸ خرداد ۱۴۰۱، ۱۴:۵۷ آخرین ویرایش توسط z.e انجام شده@fatemeh-Ma
یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست.
از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند. -
@Zeinab-Evazi
دلم را یاری از یاری ندیدم
غمم را هیچ غمخواری ندیدم -
نوشتهشده در ۱۸ خرداد ۱۴۰۱، ۱۵:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@حمید-صباحی
من اگر نیکم اگر بد، تو برو خود را باش
هر کسی آندرود عاقبت کار که کشت. -
نوشتهشده در ۱۸ خرداد ۱۴۰۱، ۱۵:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Zeinab-Evazi
داری تماشا میکنی پیش کسی شادم؛
من ساکتم از چشم من بشنو تو شیون را ... -
@Zeinab-Evazi
داری تماشا میکنی پیش کسی شادم؛
من ساکتم از چشم من بشنو تو شیون را ...@fatemeh-Ma
اگر تو را دیدم درشب سیه
ستاره از یادم رفت ای ماه قشنگ -
نوشتهشده در ۱۸ خرداد ۱۴۰۱، ۱۵:۲۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@حمید-صباحی
گفتم بکشم درد و پریشان نشوی تو ...
گفتی که پریشان که نه! دلبسته ترم من! -
@حمید-صباحی
گفتم بکشم درد و پریشان نشوی تو ...
گفتی که پریشان که نه! دلبسته ترم من!نوشتهشده در ۱۸ خرداد ۱۴۰۱، ۱۵:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@fatemeh-Ma
نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم. -
نوشتهشده در ۱۸ خرداد ۱۴۰۱، ۱۵:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Zeinab-Evazi
مادرِ خسته دلم حال مرا دید و شکست!:-)
کلِ دنیا را جنونِ غرقِ نفرینی گرفت! -
این پست پاک شده!
-
@Zeinab-Evazi
مادرِ خسته دلم حال مرا دید و شکست!:-)
کلِ دنیا را جنونِ غرقِ نفرینی گرفت!فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۱۸ خرداد ۱۴۰۱، ۱۵:۳۳ آخرین ویرایش توسط Hamid.s انجام شده@fatemeh-Ma
تو همانی که آتش عشقت در دلم جا گذاشتی
بی معرفت بودی در دلم پا گذاشتی -
@Zeinab-Evazi
مادرِ خسته دلم حال مرا دید و شکست!:-)
کلِ دنیا را جنونِ غرقِ نفرینی گرفت!نوشتهشده در ۱۸ خرداد ۱۴۰۱، ۱۵:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@fatemeh-Ma
تقدیر الهی چو پی سوختن ماست
ما نیز بسازیم به تقدیر الهی. -
نوشتهشده در ۱۸ خرداد ۱۴۰۱، ۱۵:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@حمید-صباحی
يوسف به زر قلب فروشان دگرانند.
ما وقت خوش خویش به عالم نفروشیم. -
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۱۸ خرداد ۱۴۰۱، ۱۵:۳۶ آخرین ویرایش توسط Hamid.s انجام شده
@Zeinab-Evazi
ما اگر در محضرت سخن نمیگوییم
نگو کم سخن است یار که ما محفل یار زبان سخن نداریم -
نوشتهشده در ۱۸ خرداد ۱۴۰۱، ۱۵:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@حمید-صباحی
از ی چیزی یادم نیومد!
جز این
یاد ایام قدیم و یاد عشق و فاصله!
خانه پیش چشم مادر درد دیرینی گرفت!