-
@Zeinab-Evazi
دلم امید فراوان به وصلِ رویِ تو داشتولی اجل به رَهِ عمر رهزن امل است
-
نوشتهشده در ۱۹ خرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@حمید-صباحی
تو گذشتی و شب و روز گذشت
آن زمانها به امیدی که تو
بر خواهی گشت -
@حمید-صباحی
تو گذشتی و شب و روز گذشت
آن زمانها به امیدی که تو
بر خواهی گشتGharibe Gomnam
تو همچون گل ز خندیدن لبت با هم نمی آید
روا داری که من بلبل چو بوتیمار بنشینم -
Gharibe Gomnam
تو همچون گل ز خندیدن لبت با هم نمی آید
روا داری که من بلبل چو بوتیمار بنشینمنوشتهشده در ۱۹ خرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@حامد-صباحی
من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت -
@Zeinab-Evazi
تا سرِ زلفِ تو در دست نسیم افتادستدلِ سودازده از غصه دو نیم افتادست
-
نوشتهشده در ۱۹ خرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۳۰ آخرین ویرایش توسط Gharibe Gomnam انجام شده
@حمید-صباحی
تر و خشک یکسان همی بدرود
وگر لابه سازی سخن نشنوددروگر زمانست و ما چون گیا
همانش نبیره همانش نیابه پیر و جوان یک به یک ننگرد
شکاری که پیش آیدش بشکرد -
@حمید-صباحی
تر و خشک یکسان همی بدرود
وگر لابه سازی سخن نشنوددروگر زمانست و ما چون گیا
همانش نبیره همانش نیابه پیر و جوان یک به یک ننگرد
شکاری که پیش آیدش بشکردGharibe Gomnam
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چراییای که گقتی مرو اندر پی خوبان زمانه
ماکجاییم در این بحر تفکر تو کجایی -
Gharibe Gomnam
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چراییای که گقتی مرو اندر پی خوبان زمانه
ماکجاییم در این بحر تفکر تو کجایینوشتهشده در ۱۹ خرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده@حامد-صباحی
ياری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد؟!
دوستی کِی آخر آمد، دوستداران را چه شد؟! -
@Zeinab-Evazi
دلِ من در هوسِ رویِ تو ای مونس جانخاکِ راهیست که در دستِ نسیم افتادست
-
نوشتهشده در ۱۹ خرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@حمید-صباحی
تا جهان بود از سر مردم فراز
کس نبود از راز دانش بینیاز -
@حمید-صباحی
تا جهان بود از سر مردم فراز
کس نبود از راز دانش بینیازنوشتهشده در ۱۹ خرداد ۱۴۰۱، ۱۷:۰۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهGharibe Gomnam
زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم
طره را تاب مده تا ندهی بر بادم -
Gharibe Gomnam
زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم
طره را تاب مده تا ندهی بر بادمنوشتهشده در ۱۹ خرداد ۱۴۰۱، ۱۷:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMahan Xodayi 2
ما همه فانی و بقا بس تو راستملک تعالی و تقدس تو راست
-
Mahan Xodayi 2
ما همه فانی و بقا بس تو راستملک تعالی و تقدس تو راست
Gharibe Gomnam
تا خار غم عشقت آویخته در دامنکوته نظری باشد رفتن به گلستانها
آن راکه چنین دردی از پای دراندازد
باید که فروشوید دست از همه ی درمانها
-
Gharibe Gomnam
تا خار غم عشقت آویخته در دامنکوته نظری باشد رفتن به گلستانها
آن راکه چنین دردی از پای دراندازد
باید که فروشوید دست از همه ی درمانها
نوشتهشده در ۱۹ خرداد ۱۴۰۱، ۱۸:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده@حامد-صباحی
این چه زبان وین چه زبان را نیستگفته و ناگفته پشیمانیست
-
@حامد-صباحی
این چه زبان وین چه زبان را نیستگفته و ناگفته پشیمانیست
Gharibe Gomnam
تا کی ای دلبر دل من بار تنهایی کشدترسم از تنهایی احوالم به رسوایی کشد
-
Gharibe Gomnam
تا کی ای دلبر دل من بار تنهایی کشدترسم از تنهایی احوالم به رسوایی کشد
نوشتهشده در ۱۹ خرداد ۱۴۰۱، ۱۸:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@حامد-صباحی
دلی سربلند و سری سر به زیراز این دست عمری به سر بردهایم
-
@حامد-صباحی
دلی سربلند و سری سر به زیراز این دست عمری به سر بردهایم
Gharibe Gomnam
مـرا بـه هـر چـه کنـی دل نخواهـی آزردنکه هر چه دوست پسندد بهجای دوست رواست
-
Gharibe Gomnam
مـرا بـه هـر چـه کنـی دل نخواهـی آزردنکه هر چه دوست پسندد بهجای دوست رواست
نوشتهشده در ۱۹ خرداد ۱۴۰۱، ۱۸:۱۵ آخرین ویرایش توسط Gharibe Gomnam انجام شده@حامد-صباحی
تو گذشتی و شب و روز گذشت
آن زمانها به امیدی که تو
برخواهی گشت -
@حامد-صباحی
تو گذشتی و شب و روز گذشت
آن زمانها به امیدی که تو
برخواهی گشتGharibe Gomnam
توانگران را عیبی نباشد ار وقتینظر کنند که در کوی ما گدایی هست
-
Gharibe Gomnam
توانگران را عیبی نباشد ار وقتینظر کنند که در کوی ما گدایی هست
نوشتهشده در ۱۹ خرداد ۱۴۰۱، ۱۸:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@حامد-صباحی
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو، این چه نگاه کردن است؟