هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@حامد-صباحی میگذره
چ خبراا
چیکارا میکنین
اوضاع در چ حالهFarideh Khangah
هعییییی
شرایط یکم این روزا سخته -
@roghayeh-eftekhari آها پس لذت بچه مدیر بودنو درک نکردی هنوز
انقده حال داره سرت دعوا کنن تو اردو کنارشون بشینی بعدم انقد خوراکی بت بدن که بترکی و...
البته بچگی میرفتم الان دیگه حوصله ش نیس
در ضمن تو مدرسه اینطور بود عوضش وقتی میبینم تو خونه چقد حرص میخوره و همش وقتش پره خب دلم میسوزهتجربینوشتهشده در ۱۴ مرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۳۱ آخرین ویرایش توسط Faez Fateminia انجام شدهFaez Fateminia در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@roghayeh-eftekhari آها پس لذت بچه مدیر بودنو درک نکردی هنوز
انقده حال داره سرت دعوا کنن تو اردو کنارشون بشینی بعدم انقد خوراکی بت بدن که بترکی و...
البته بچگی میرفتم الان دیگه حوصله ش نیس
در ضمن تو مدرسه اینطور بود عوضش وقتی میبینم تو خونه چقد حرص میخوره و همش وقتش پره خب دلم میسوزهولی خب هیچ وقت نخواستم برم تو مدرسشون چون اگه خوب بودی فک میکردن پارتی بازیه اگه بد بودی اسم مدیر بد میشد برا همین نرفتم
-
نوشتهشده در ۱۴ مرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@ftm-montazeri نه چرا؟
-
@roghayeh-eftekhari آها پس لذت بچه مدیر بودنو درک نکردی هنوز
انقده حال داره سرت دعوا کنن تو اردو کنارشون بشینی بعدم انقد خوراکی بت بدن که بترکی و...
البته بچگی میرفتم الان دیگه حوصله ش نیس
در ضمن تو مدرسه اینطور بود عوضش وقتی میبینم تو خونه چقد حرص میخوره و همش وقتش پره خب دلم میسوزهفارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۱۴ مرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاخ چه خوب گفتید.
اون خوراکی رو خوب گفتید. من کلان زنگ های اخر داخل دفتر بودم حتی جای مامانم می شستم
-
Faez Fateminia نه بابا فضولی چیه
@roghayeh-eftekhari الحق که بچه فرهنگی ای
-
نوشتهشده در ۱۴ مرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@haniehno در نتایج اولیه کنکور ۱۴۰۱ آلایی ها گفته است:
@M-an سلام دوستان
رتبه ۷۹۹ منطقه دومبارکتون باشه⚘ ، خیلی خوشحال شدم
انشالله بعد از این هم با موفقیت های بسیاری رو به رو بشید -
@fazel-zakeri
مهم اینه ک کم گویی و گزیده گویی چون در.. من بقولی زر زیاد میزنم اعتبارم زیاد شد وگرنه کامنتام از اعتبارام بیشتره و بقولی: این بده -
Faez Fateminia در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@roghayeh-eftekhari آها پس لذت بچه مدیر بودنو درک نکردی هنوز
انقده حال داره سرت دعوا کنن تو اردو کنارشون بشینی بعدم انقد خوراکی بت بدن که بترکی و...
البته بچگی میرفتم الان دیگه حوصله ش نیس
در ضمن تو مدرسه اینطور بود عوضش وقتی میبینم تو خونه چقد حرص میخوره و همش وقتش پره خب دلم میسوزهولی خب هیچ وقت نخواستم برم تو مدرسشون چون اگه خوب بودی فک میکردن پارتی بازیه اگه بد بودی اسم مدیر بد میشد برا همین نرفتم
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۱۴ مرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهوای دقیقا موندم چطور یک سال من توی اون مدرسه درس خوندم
اویل حس غربی شدیدی داشتم.
اولین سالیم بود که می رفتم داخل اون مدرسه -
@Mr.wick کجایی؟
خیلی وقته خبری نداریم ازت ، زدی تو گوش کنکور ؟
هرجا هستی خوش باشی ، انشالله هم که نتیجه تلاش هاتو گرفته باشی و خلاص شی ......️
پ.ن= ما که خلاص نشدیم 🥺
️
@Alzahra-Daftar
متاسفانه داداشمون اخراج شدن -
@fazel-zakeri
مهم اینه ک کم گویی و گزیده گویی چون در.. من بقولی زر زیاد میزنم اعتبارم زیاد شد وگرنه کامنتام از اعتبارام بیشتره و بقولی: این بدهMichael Vey اما این روزا زیاد نیستین
اولا که رسیده بودین 300 تو یه روز 200 یا 300 تا اومد رو اعتبارتون -
نوشتهشده در ۱۴ مرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@roghayeh-eftekhari همینطوری
استیکر نذاشتی
من غالبا زمانی که جدی هستم از استیکر استفاده نمیکنم -
@roghayeh-eftekhari آها پس لذت بچه مدیر بودنو درک نکردی هنوز
انقده حال داره سرت دعوا کنن تو اردو کنارشون بشینی بعدم انقد خوراکی بت بدن که بترکی و...
البته بچگی میرفتم الان دیگه حوصله ش نیس
در ضمن تو مدرسه اینطور بود عوضش وقتی میبینم تو خونه چقد حرص میخوره و همش وقتش پره خب دلم میسوزهنوشتهشده در ۱۴ مرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهFaez Fateminia در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@roghayeh-eftekhari آها پس لذت بچه مدیر بودنو درک نکردی هنوز
انقده حال داره سرت دعوا کنن تو اردو کنارشون بشینی بعدم انقد خوراکی بت بدن که بترکی و...
البته بچگی میرفتم الان دیگه حوصله ش نیس
در ضمن تو مدرسه اینطور بود عوضش وقتی میبینم تو خونه چقد حرص میخوره و همش وقتش پره خب دلم میسوزههع
من همیشه ابهتم از بچه مدیرم بیشتر بود
چون مامانم اون معلم محبوبه بود که همه دلشون میخواست باهاش داشته باشن فلذا منم عزیزتر از همه بودم حتی الان که از دانش آموزاش گاها بزرگترمم همچنان همونه
مامان من معلمم بود ولی خب به همین منظورم خیلی اذیت شدم
ولی هیچ وقت بخاطر شغل مامانم اذیت نشدم اتفاقا تفریح سالمم همین بود -
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۱۴ مرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@حامد-صباحی ممنونم
کم پیدا شدید، سازکده خبری نیست! -
اخ چه خوب گفتید.
اون خوراکی رو خوب گفتید. من کلان زنگ های اخر داخل دفتر بودم حتی جای مامانم می شستم
@jahad-128 اون کارو من تابستونا میکردم هرکی میومد یه لحظه اشتبا میگرفت نصف حرفشو میزد بعد میگفت عه ببخشید
️
-
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۱۴ مرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تازه اون سال ها که مامانم معلم پایه های بالا تر از من بود
اون موقعه هاهم بقیه یک نمه حس خاصی بهم داشتند 2 نفر بودیم مامان هامون تو مدرسه مون معلم بودن
-
@حامد-صباحی ممنونم
کم پیدا شدید، سازکده خبری نیست!@nazanin-mirzai
برای بعد عاشورا گذاشتیم -
نوشتهشده در ۱۴ مرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@حامد-صباحی آره میدونم اخراج شده ولی خب دس به درست کردن اکانتشم خوبه
@Mr.wick
-
Michael Vey اما این روزا زیاد نیستین
اولا که رسیده بودین 300 تو یه روز 200 یا 300 تا اومد رو اعتبارتوننوشتهشده در ۱۴ مرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@fazel-zakeri
نمد شاید اوایل ک مجهول بودم دوست داشتنی تر بودم
-
Faez Fateminia در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@roghayeh-eftekhari آها پس لذت بچه مدیر بودنو درک نکردی هنوز
انقده حال داره سرت دعوا کنن تو اردو کنارشون بشینی بعدم انقد خوراکی بت بدن که بترکی و...
البته بچگی میرفتم الان دیگه حوصله ش نیس
در ضمن تو مدرسه اینطور بود عوضش وقتی میبینم تو خونه چقد حرص میخوره و همش وقتش پره خب دلم میسوزههع
من همیشه ابهتم از بچه مدیرم بیشتر بود
چون مامانم اون معلم محبوبه بود که همه دلشون میخواست باهاش داشته باشن فلذا منم عزیزتر از همه بودم حتی الان که از دانش آموزاش گاها بزرگترمم همچنان همونه
مامان من معلمم بود ولی خب به همین منظورم خیلی اذیت شدم
ولی هیچ وقت بخاطر شغل مامانم اذیت نشدم اتفاقا تفریح سالمم همین بودفارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۱۴ مرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده@roghayeh-eftekhari
-
Faez Fateminia در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@roghayeh-eftekhari آها پس لذت بچه مدیر بودنو درک نکردی هنوز
انقده حال داره سرت دعوا کنن تو اردو کنارشون بشینی بعدم انقد خوراکی بت بدن که بترکی و...
البته بچگی میرفتم الان دیگه حوصله ش نیس
در ضمن تو مدرسه اینطور بود عوضش وقتی میبینم تو خونه چقد حرص میخوره و همش وقتش پره خب دلم میسوزههع
من همیشه ابهتم از بچه مدیرم بیشتر بود
چون مامانم اون معلم محبوبه بود که همه دلشون میخواست باهاش داشته باشن فلذا منم عزیزتر از همه بودم حتی الان که از دانش آموزاش گاها بزرگترمم همچنان همونه
مامان من معلمم بود ولی خب به همین منظورم خیلی اذیت شدم
ولی هیچ وقت بخاطر شغل مامانم اذیت نشدم اتفاقا تفریح سالمم همین بود@roghayeh-eftekhari البته اونم نعمتیه
آره یه سری بدیا داره یه سری خوبیا ولی الان فعلا خنثی شده