خسته ام
-
Salman Gh شروع صفر نه ، من سومین سال پشت کنکوری ام که تا حالا فقط ۱بار کنکور دادم که اونم ۱۲ بودم ، خیلی استرسی ام
خیلی میخونم
خیللللللی
کلی جزوه مینویسم
نکته برداری میکنم
ولی حس میکنم اینا کافی نیستن
فیلمهای آموزشی آلا رو علاوه بر اینکه کل حافظه ی گوشی و مموری رو پر کرده مدام انلاین هم نگاه میکنم
ولی فقط در حد دیدن فیلم آموزشی و درس و نکته و جزوه
یعنی خیللی کم تست میزنم
وقتی هم تست میزنم ( وقتی فصل جدید باشه و تا ۱ ۲ ماه پیش اصلا مروری نداشتم ازش ) درصدم در حد c+ یا ۶ درصد تا ۱۴ درصد برای هرفصل مثلا
ولی اگه زیاد درس بخونم معمولا منفی میزنمهمش به خودم تلقین میشه که هیچی بلد نیستم
اطرافیانم بیشتر ین تلقین رو القا میکنن
نگید که اگه تو بخوای میتونی حرفاشونو گوش ندی و فلان ولی واقعا نمیشه وقتی خونوادت این حرفا رو بهت بزنن نمیتونی بی اهمیت باشی . اونم دختری که حساااسه خیلی حساسوقتی تست میزنم بلد نیستم یعنی نمیفهمم ازم چی میخواد
موسسه ی گزیته دو ثبتنام کردم ولی نشده یه بار مث ادم ازمون داده باشمنمیدونم چمه خدایی نمیدونم
حس میکنم گمشدم
حس میکنم زدم به جاده خاکی
بهصحرا
زندگیمودارم نابود میکنم
میدونمااا میدونم دارم خودمو میبرم به ته دره ولی نمیدونم چرا کاری نمیکنم
شاید بخاطر اینکه برام مهم نیس ؟؟؟
تاثیر تربیت مادرمه که همهی شرایط رو قبول کنم و به بهترین فکر نکنم؟؟؟
من همیشه بدترین ها رو تحمل کردم
و تو بدترینها بودم
و زندگی میکنم
شاید برام چندان اهمیت نداره که وارد فاز جدیدی از دنیای خوشبختی بشم
خیلللی بده
خیللللی
مشاوری اگه میشناسین بتونه کمکم کنه ممنون میشم معرفی کنیدخواهر خودم روانشناسه
و فکر میکنه با خشونت محروم کردنم از بیرون رفتن سپردن کارهای خونه ی پر جمعیت به من ، میتونه منو مجبور کنه که سفت و سخت به هدفم برسم و از ابن خونه برم بیرون
نمیدونه اون ۳ _ ۵ ساعتی که فقط در یک شبانه روز برای خونه و کارهای اضافی که باعث میشه براشون زیاد وقت بزارم منو به خانه دار حرفه ای تبدیل میکنه تا خرخون
نمیدونه که من اینجوری فکر میکنم خانوادم بیشتر به من نیاز دارن و از درس خوندنم کم میکنم ووقتمو صرف کارهاشون میکنم . -
-
Maha.zhopin میشه یکم با خدا حرف بزنی؟!
خیلی قلبت آروم میشه شاید فراموشش کردی. بهت قول میدم حالت بهتر بشه -
Maha.zhopin برعکس من از این جمله هایی که می گه استرس نداشته باش تو می تونی و ... زیاد بلد نیستم
خب بزار دوره روان شناسی اوستا سلمان شروع کنیم -
Maha.zhopin خب یک صحنه کار پیش اومد نت نبود رفتیم
حرفات که خوندم حس کردم یک خورده اعتماد به نفست کم بنظرم به یک روان شناس یا اعصاب و روان که همون روان پزشک مراجعه کنی خیلی می تونه مفید واقع بشه من امروز از پیش روان پزشک بودم و گفته بود که تازگی ها می گن وسواس خفیف هم که باشه بهتره واسش دارو مصرف بشه چه بسا مشکلات شما از شخصیت شما نباشه مشکلات جسمی که رو روان شما تاثیر گذار بوده و هست
وسواس فکری هم داری اضطراب هم داری که این خودش وسواس ایجاد می کنه البته من نه روان شناسی خوندم نه اصن رشتم تجربی تو کار پزشکی اینا زده باشم
من رشتم ریاضی این نظر من چون من خودم وسواس فکری عملی دارم
اول از همه خوب می کنی کارای خونه رو انجام می دی یکجا دیدم می گفت استراحت کار ذهنی کار جسمی و استراحت کار جسمی خواب بگذریم بهش به دید مثبت نگاه کن دیدت خیلی رو زندگی تاثیر داره
اول از همه بنظرم بهتره یک خورده به معنویات اهمیت بدی اینکه یک بالاسر تو ذهنت داشته باشی و به اینکه این دنیا یک زمین بازی فکر کنی به مرگ فکر کنی و خیلی چیز های دیگه ارامش خاصی رو بهت می ده یک به کتفم خاصی تو نگاهت میاد هرچند با کار های کوچیک اما موثره -
Mahdieh te حق
خیلی حق -
Maha.zhopin دوم شما خب دو سال داری کنکور می دی ولی خب متاسفانه هنوز داری یک سیکل خراب تکرار می کنی اشتباهات همین دیگه کار تستی خیلی مهم لازم نیست صد در صد یک درسنامه رو در بیاری تا ریز ریز الکترون هاش بفهمی برو تست بزن
نشد اشکال نداره کتاب باز نشد برو پاسخ نامه رو یک ریز ببین الهام بگیر نشد بگیر پاسخ نامه رو کامل ببین نشد باز برو جایی که بلد نبودی رو درسنامه بخون باز نشد یک لول کتاب بیار پایین تر باز نشد یک فیلم آموزشی پلی کن باز نشد از دو نفر سوال بپرس اینجا دیه نشد مبحث ببوس بزار کنار برو سراغ بعدی البته این کار واسه یک سوال نکنی ها منظورم سوالات یک مبحث نتونی جواب بدی نه یکی دوتا شاید سوال غیر استاندارد -
Maha.zhopin خیلی حرفا می شه زد خانواده هم تا حدودی حق داره شما هم حق داری همه از زوایای مختلف نگاه می کنن چون داری دو سال کنکور میدی منتظر نتیجه و دستاوردن من زیاد اهل نصیحت و انگیزشی نیستم گاها حرفام در این رابطه می خونم خجالت می کشم
ولی یک چیزی که خیلی مهم اینکه خانم تو از تمام امکاناتت استعداد هات ارادت در راهت استفاده کنی بدون در نظر گرفتن نتیجه چون استرس میاره اینکه نشد دست تو دیگه نیست حالا باز بخوا با زمین و زمان بجنگی مهم اینکه دیگه حسرت ندار اگه می ترسی سردردی تپش قلب داری کارت انجام بده بقول یک فردی که خیلی قبولش دارم و اون امام علی ع می گه اگر از کاری ترسیدی خودت توش بنداز چون ترس شدید و حسرتش زیان بار تر از اون کاریی که می خوای انجام بدی این جمله می تونه یک کتاب بشهیا امام صادق ع یک جا ادم به صبر اینا نصحیت می کنه می گه اگه باصبر نیستی خودت به بردباری وادار بعد می گه یکی از راه های بدست اوردنش اینکه اداش در بیاری اعتماد به نفس نداری مث یک ادم پر اعتماد به نفس رفتار کن خودت جا اون فرد بزار خودت ملزم انجامش کن و می تونه به یک عادت و سیره تبدیل بشه
بنظرم خیلی می تونه موثر باش -
Maha.zhopin و در اخر خیلی چیزا می شه گفت می خوام ختم کلام بگم برم بخوابم
شاید به درس علاقه مند نیستی شاید استعدادت یکجا دیگست ولی الان دنیای امروز دنیای تخصصی شده دیگه فکر نمی کنم افردای مثل ابوعلیسینا بوجود بیان هم ریاضی دان باشه هم فلسفه دان باشه هم واس خودش شعر بگه پزشک باشه همه کار باشه اصن باید واس خودت یک جایگاه بدست بیاری از رشتت خوشت نمیاد اصن قبول ولی حداقل کل تلاشت واسش بزار ببین نتونستی بعد بزارش کنار برو دنبال یک کار دیگه اینو گفتم چون نمیدونم به کارت علاقه داری یا نه
به خودت جایزه بده بزن بیرون فیلم مورد علاقت پلی کن یک بستی خودت مهمون کن فکر منفی و مثبت با هم هستن موفق ترین ادم ها هم شنیدم نمی تونن کل گذرگاه های ذهنشون ببندن مهم نقطه توجه فرد برو کتابخونه چهار تا دختر عین خودت ببین خودت مقید کن پا کتاب بمونی فشرده درس بخون حجمی کار کن به آینده فکر نکن گذشته رو بنداز کنار تو حال باش و به بقیه نشون بده که می تونی شاید درکت کردن -
Salman Gh اسمتون با اختلاف ۲تا نقطه شبیه اسم پدرمه ، دلم میخواد بهتون بگم عمو
جدا از شوخی
من خودم این چند روز اخیر خیلللی حالم بد شده
و تنها جایی که میتونستم راحت صحبت کنم اینجا بود
نیاز داشتم این حرفایی که زدین رو بشنوم
و واقعا ممنونم ازتونمن مقیدم به نماز خوندن و قران
هروز صبح که بیدار میشم ۲۰ نوع شُکر و ۱۰۰ نوع استغفار رو میخونم ۱۰ صفحه قران میخونم بعد درسامو شروع میکنم
از نظر اعتماد به نفس باید بگم در این مورد بشدت آدم بی عرضه ای هستم هیچوقت نتونستم اعتماد به نفسمو یه درجه بالاتر ببرم .خیللی به درس خوندن علاقه دارم
۹۵ درصد دخترای شهرمون رشته ی انسانی رو به تجربی ترجیح دادن
ولی من تجربی موندم چون خیلی بهش علاقه دارم
مخصوصا به دندانپزشکی
و خیلی دارم سعی میکنم که به هدفم برسم .
امیدوارم هم برسمو برای آخرین بار هم دوباره ازتون تشکر میکنم بابت مشاوره ی خوبتون
شبتون بخیر -
Maha.zhopin
سعی کن حداقل ب رشته های پیراپزشکی مثل پرستاری علوم ازمایشگاهی و اینا برسی
بعد ک از خانواده جدا شدی یا درستو ادامه بده و ب درامد معقولی برس بعد دوباره برا کنکور بخون
یا اینک نه همزمان اگ توانشو داری
من جای تو بودم اینکارو میکردم
و تازه ب خواهرمم اجازه دخالت نمیدادم
خیلی ببخشید ولی هیچکس حق نداره برا ما تعیین تکلیف کنه کسیم حق نداره ب ی کنکوری کار بیش از حد بده
ی دو سه بار دعوا راه بنداز نمیدونم یکاری کن از زیرش در رو
موفق باشی -
حال همه ی ما همینه ی وقت هایی دیگه فقط کنکور نیست مشکلات زندگی دوستا خانواده و درگیری های دیگه هم اضافه میشه ی روز ب خودت استراحت بده برو بیرون برو کافه برو سینما برو پارک برو توی پاساژا ببین چ خبره مردم دارن برای عید چکار میکنن ولی وقتی برگشتی ی هو یادت بیاد تمام خستگی ت و همونجا جا گذاشتی
-
Maha.zhopin هرچی فکر می کنم اسمی به ذهنم نرسید، نه بابا کوچیک شما هم هستیم والا کاری نکردیم
و اعتماد به نفس این نیست بری فلات کتاب انگیزشی رو بخونی نمی دونم تو می تونی ،چگونه اعتماد به سقف داشته باشیم اینا بقول یک فردی که خیلی قبولش دارم انگار اعتماد به نفس ما یکجایی افتاده بریم برش داریم شما وقتی هدفی رو استارت می زنی در واقع یکسری نتایج بدنبال داره مثلا همین کنکور در نظر بگیر شما سخت تلاش کردی ترست کنار گذاشتی رفتی کنکور دادی بیا در نظر بگیریم ترکوندی و رشته دندانپزشکی آوردی الان اینجا چی بدست آوردی ؟بله رشته مورد علاقت بعلاوه اعتماد به نفسی که از یک هدف و دستاورد ارزشمند بوجود اومد که اره باو من یک مسئله ای رو حل کردم که خیلی ها توش می مونن بقول یک عزیز خارجی که اسمش بلد نیستم می گفت هیچی به اندازه دستاورد برا ادم اعتماد به نفس نمی سازه یک چیزی رو پیدا کن بهش چنگ بنداز و اون برا خودت کن زبانت خوب کن یاد بگیر طراحی کنی الان برنامه نویسی فکر کنم مد شده