هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
کاش منم یه بیشعوره بی احساس بودم که رفتار هیچکس برام مهم نیست؛
ولی متاسفانه یه زود رنجه حساس عصبی ام. -
-
نوشتهشده در ۲۴ بهمن ۱۴۰۲، ۱۸:۲۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دارم درونگرا تر میشم
-
-
نوشتهشده در ۲۴ بهمن ۱۴۰۲، ۱۸:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یه جایی بودیم یکی بهم گفت کم حرفم بعد یکی دیگه گفت نه کم حرف نیست اتفاقا بامن خیلی حرف میزنه چون باهام صمیمی تره. دیگه به هر حال فیض می رسونیم ما درونگراها
-
نوشتهشده در ۲۴ بهمن ۱۴۰۲، ۱۸:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
از سر شب تا حالا یه رگی تو پشت دستم خیلی درد میکنه عجیبه🥲
-
-
نوشتهشده در ۲۴ بهمن ۱۴۰۲، ۱۸:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ولی وقتی مسائل شیمی درست میزنم
نمیدونم چرا حس غرور بم دست میده
ی حس خوب
شایدم بخاطر اینه ک نقطه ضعفم داره تبدیل میشه ب نقطه قوتم
اینه قدرت استاد فراهانی:)
واقن مدیونشم
️
-
نوشتهشده در ۲۴ بهمن ۱۴۰۲، ۱۸:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@دختر-بهار
امروز خیلی حرص خوردم کلا زده بودم به سیم آخر از همه چیه دنیا داشتم ایراد میگرفتم🥲 -
این حجم از پذیرایی
خبر از ارامش قبل از طوفان میده
و ب شخصه دارم میترسم... -
@دختر-بهار
امروز خیلی حرص خوردم کلا زده بودم به سیم آخر از همه چیه دنیا داشتم ایراد میگرفتم🥲 -
این حجم از پذیرایی
خبر از ارامش قبل از طوفان میده
و ب شخصه دارم میترسم...نوشتهشده در ۲۴ بهمن ۱۴۰۲، ۱۸:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهramses kabir در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
این حجم از پذیرایی
خبر از ارامش قبل از طوفان میده
و ب شخصه دارم میترسم...هه
ورودی مارو آدم حساب نکردن
برای امسالیا تا میتونستن ترکوندن دانشگاه ما نزدیک بود عروسی ب پا کنن
در هیچ زمینه ای شانس نداشتم
موفق باشی -
خدایا ...
یه کاری کن
این نشه رویا واسم
️
تلاشاتون بی نتیجه نمی مونه
-
نوشتهشده در ۲۴ بهمن ۱۴۰۲، ۱۸:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من واقعا کار خوبی کردم انسانی نرفتم چون یه جوری دیگه فکرم درگیر جامعه و آدما و مشکلات و جغرافیا و تاریخ همه چیزا میشد که زنده نمیموندم تا فارغ التحصیلی.بعضی چیزا غم انگیزم میکنه و کاری از دستم ساخته نیست:)