-
اگر باد نبود
کنارم بند میشدی
همین جا که میدانی
اگر باد نبود
آسمانم را سراسر ابر نمیگرفت
و من
این همه دلتنگ نمیشدم ابرآلود
این همه در دلم نمیباریدم
و این همه از شوق آفتاب نمیآمدم کنار پنجره
نارنجی من!
همیشه خیال میکردم
تو میآیی
و من آمدنت را تماشا میکنم
همیشه
باد پنجره را به هم کوبید
و باران تندی گرفت.
(عباس معروفی)
-
من
روحم را
در شعرهایم می دمم
پروانه می شوند
تو
برای دفتر خاطراتت
پروانه
خشک می کنی!
-
تـو مرا ياد کني يا نکني
باورت گر بشود گرنشود
حرفی نیست
اما نفسم میگیرد
درهوایی کـه نفس هـای تـو نیست -
و من هنوز در حسرت صمیمانهترین نوازشی هستم که در دستهای تو یخ کرد…
و شعرهای من آرام در سکوت زمستان قندیل بست…
تو حجم آوارگی کدام برهوتی؟
و من… روح خشکیدهی کدام جزیره؟
دستهایت را قفل دستهایم کن…
تا مهربانی شکوه بودنت را جشن بگیرد…
تو را در تمام تصورات خشکیدهام آرزو میکردم…
و اینک در خیال سبز من جوانه زدی تا در بوی آرامش حضورت شکوفا شوم

-
نامش برف بود
تنش برفی
قلبش از برف
و تپشش
صدای چکیدن برف
بر بامهای کاهگلی…
و من او را
چون شاخهای که زیر بهمن شکسته باشد
دوست میداشتم
-
در اطراف خانه ی من
آنکس که به دیوار فکر می کند، آزاد است!
آنکس که به پنجره... غمگین!
میان چاردیواری نشسته
می ایستد... چند قدم راه می رود!
نشسته... می ایستد
چند قدم راه می رود!
نشسته... می ایستد... چند قدم راه می رود!
نشسته
می ایستد... چند قدم راه می رود!
نشسته... می ایستد
چند قدم...حتی تو هم خسته شدی از این شعر
حالا چه برسد به او که...
نشسته
می ایستد...
نه!...
افتاد! -
جهان به مجلسِ مستانِ بیخرد ماند
که در شکنجه بُوَد هر کسی که هوشیار استصائب تبریزی.
-
فلک به مَردمِ نادان دهد زِمامِ مراد
تو اهل فضلی و دانش، همین گناهت بس
حافظکفارهٔ شرابخوریهای بیحساب
هشیار در میانهٔ مستان نشستن استصائب تبریزی
(اینکه دانش همنشین اندوه
هرچی بیشتر می دونیم بیشتر می فهمیم که چقدرنمی دونیم.) -
بعد از هزار مرتبه خواهش ، دم ِوداع
چیزی نداشتم که بگویم ، گریستم ... -
ز شوق با تو یکی بودن آنچنان مستم
که در کنار تو در پیرهن نمیگنجم
-
هر لحظه که میکوشم
در کار کنم تدبیر،
رنچ از پیِ رنچ آید
زنجیر پیِ زنجیر -
در ازدحام این همه ظلمت بی عصا
چراغ را هم از من گرفته انداما من
دیوار به دیوار
از لمس معطر ماه
به سایه روشن خانه باز خواهم گشت
پس زنده باد امیددر تکلم کورباش کلمات
چشم های خسته مرا از من گرفته انداما من
اشاره به اشاره
از حیرت بی باور شب
به تشخیص روشن روز خواهم رسید
پس زنده باد امیددر تحمل بی تاب تشنگی
میل به طعم باران را از من گرفته انداما من
شبنم به شبنم
از دعای عجیب آب
به کشف بی پایان دریا رسیده ام
پس زنده باد امیددر چه کنم های بی رفتن سفر
صبوری سندباد را از من گرفته انداما من
گرداب به گرداب
از شوق رسیدن به کرانه موعود
توفان های هزار هیولا را طی خواهم کرد
پس زنده باد امیدچراغ ها ، چشم ها ، کلمات
باران و کرانه را از من گرفته اندهمه چیز
همه چیز را از من گرفته اند
حتی نومیدی را
پس زنده باد امیدسید علی صالحی
-
من از نهایت شب حرف میزنم
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شب حرف میزنماگر به خانهی من آمدی
برای من ای مهربان
چراغ بیاور
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم ...!

-
شست باران
همه ی کوچه خیابان ها راپس چرا مانده دلتنگی
بر دلِ بارانی من ... -
دیدی که یار چون ز دل ما خبر نداشت
ما را شکار کرد و بیفکند و برنداشتما بیخبر شدیم که دیدیم حسن او
او خود ز حال بیخبر ما خبر نداشتما را به چشم کرد که تا صید او شدیم
زان پس به چشم رحمت بر ما نظر نداشتگفتا جفا نجویم زین خود گذر نکرد
گفتا وفا نمایم زان خود اثر نداشتوصلش ز دست رفت که کیسه وفا نکرد
زخمش به دل رسید که سینه سپر نداشتگفتند خرم است شبستان وصل او
رفتم که بار خواهم دیدم که در نداشتگفتم که بر پرم سوی بام سرای او
چه سود مرغ همت من بال و پر نداشتخاقانی ارچه نرد وفا باخت با غمش
در ششدر اوفتاد که مهره گذر نداشت -
در کوی محبت به وفایی نرسیدیم
رفتیم ازین راه و به جایی نرسیدیمهر چند که در اوج طلب هستی ما سوخت
چون شعله به معراج فنایی نرسیدیمبا آن همه آشفتگی و حسرت پرواز
چون گرد پریشان به هوایی نرسیدیمگشتیم تهی از خود و در سیر مقامات
چون نای درین ره به نوایی نرسیدیمبی مهری او بود که چون غنچه ی پاییز
هرگز به دم عقده گشایی نرسیدیمای خضر جنون! رهبر ما شو که در این راه
رفتیم و سرانجام به جایی نرسیدیم-شفیعی کدکنی:)
-
مصرع ناقص من کاش که کامل می شد
شعر در وصف تو از سوی تو نازل می شدشعر در شأن تو شرمنده به همراهم نیست
واژه در دست من آنگونه که می خواهم نیستمن که حیران تو حیران توام می دانم
نه فقط من که در این دایره سرگردانمهمه ی عالم و آدم به تو می اندیشد
شک ندارم که خدا هم به تو می اندیشددر زمین هستی وآن سوتر از افلاک تویی
علت خلق زمین ای پدر خاک توییکعبه از راز جهان راز خدا آگاه است
راز ایجاز خدا نقطه ی بسم الله استکعبه افتاده به پایت سر راهت، سرمست
«پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست»کعبه وقتی که در آغوش خودش یوسف دید
خود زلیخا شد و خود پیرهن صبر دریدکعبه بر سینه ی خود نام تو ای مرد نوشت
قلم خواجه ی شیراز کم آورد، نوشت:«ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه
مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه»راز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست
کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ستروز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید
«ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گویدواژه ها روی ابابیل لبت سجیل است
دام بگذار که گنجشک تو جبرائیل استنه فقط دست زمین از تو تو را می خواهد
سالیانی ست که معراج خدا می خواهد-زیر پای تو به زانوی ادب بنشیند
لحظه ای جای یتیمان عرب بنشیندوای اگر تیغ دو دم را به کمر می بستی
وای اگر پارچه ی زرد به سر می بستیدر هوا تیغ دو دم نعره ی هو هو می زد
نعره ی حیدریه «أینَ تَفِرّوا؟» می زدبار دیگر سپر و تیغ و علم را بردار
پا در این دایره بگذار عدم را برداربعد از آن روز که در کعبه پدیدار شدی
یازده مرتبه در آینه تکرار شدیراز خلقت همه پنهان شده در عین علی ست
کهکشان ها نخی از وصله ی نعلین علی ستروز و شب از تو قضا از تو قدر می گوید
«ها علیٌ بشرٌ کیفَ بَشر» می گوید.-جناب برقعی

-
خود را جا میگذارد
تا هیچ کس نفهمد که رفته است
بی آنکه در بگشاید؛
از خانه بیرون میرود
و محو میشود
مثل مهی سرگردان در تاریکی...
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره...
رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد
بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع
پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع
پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب
پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب
مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست
همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید
سبز باشید و سربلند
راستش بعد از موضوعِ «قشنگترین تعریف»، یهوقتایی میشد که یهچیزی رو میخواستم درونش بنویسم ولی میدیدم این یه «تعریف» نیست. برای همین تصمیم گرفتم این موضوع رو ایجاد کنم.
اینجا بیاین از لحظههاتون بنویسین. از یه «آن». از اون لحظهای که انگار همهچیز در بهجاترین شکل ممکن خودش بود. مثل اون لحظهای که دوتا قطعه رو جا میزنن و صدای جا رفتنش به جون آدم جلا میده. اینجا از اون لحظهای بنویسین که انگار دنیا حتی برای یکلحظه مال شما بود.
از یه خط چشم که امروز درست کشیدی، از اینکه امروز کیک پختی و خوشمزه شده، از اینکه امروز یه لایی تمیز کشیدی و ذوق خودتو کردی، از اینکه توی فیفا رو دستت نیست و امروز همه رو سوسک کردی بگیر، تا کارای گندهگنده، تا قبول شدن توی فلان آزمون و گرفتن گواهینامه و اومدن یه رفیق قدیمیِ مهاجرتکرده به ایران... و هزارتا اتفاق ریز و درشت دیگه.
دلم میخواد این موضوع «بوی امید» بده.
همین
سلام بچه ها
خوبین؟
مطمئنم که توی این سال از ChatGPT استفاده کردی. شاید برای تکالیف، شاید برای سوالات خفن یا شاید حتی برای دقایق خندهدار!
چند روزی هست chatgpt داره برای کاربرها یه پیام میده در مورد سال ۲۰۲۵ که به مرور برای کاربرها فعال میشه
نمیدونم برای شما هم فعال شده یا نه؟
از لینک زیر می تونی بهش دسترسی داشته باشی
https://www.chatgpt.com/?q=YourYearWithChatGPT
ببینید به شما چی میگه؟
از تجربه هاتون بگین و بگین برای چیا استفاده می کنید
اگه دوست داشتی اسکرین شات هم برامون بفرستید
سلااامممم
هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن
گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن
بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون...
بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم
بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه...
بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن
بعضیاشون غمگینن
بعضیا بی حس و بی حالن
بعضیا خیلیی شادن
اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن
دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین..
دعوت میکنم از :
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1402
@بچه-های-تجربی-کنکور-1401
@ریاضیا @تجربیا @انسانیا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم)
و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه
منتظر عکس های زیباتون هستم
بعضی وقتها حال آدم اونقدر بد میشه که حتی نمیدونه با چه کلماتی باید توصیفش کنه... دیشب من همینطور بودم اما وقتی چند آیه از قرآن خوندم دیدم واقعا بعضی آیاتش یه آرامش عجیبی به دل میدن
برای همین دوست دارم توی این تاپیک مجموعهای از همین جملات و محتواها بزاریم ، در صدرش آیههایی از قرآن که آرامشبخشن و همینطور فیلمها، عکسها یا جملههایی که میتونن حس خوبی منتقل کنن و آروممون کنن
اینجوری هر وقت حالمون بد شد بیایم اینجا سر بزنیم، بخونیم و ببینیم و حالمون یه کم بهتر بشه امیدوارم توی لحظههای سخت این کلمات و تصاویر بتونن پناه دلمون باشن
خب با یه چالش خوب اومدم سراغتون
نفر اول ٬ %(#ff0000)[بیست حقیقت] از خودشو میگه و بعد ٬ نام کاربری کسی که میخوادو زیر پستش تگ میکنه .
من ( یا اگه خواست خودش ) به اون کاربر آدرس اینجا رو پ.خ میدیم و باخبرشون میکنیم که شما ازشون چی خواستین ؛ این به این معنیه که به گفتن بیست حقیقتِ خودش دعوت شده(البته امیدوارم تگا برای همه کار کنن )
پس اونم میاد و بیستای خودشو میگه و نام نفر بعدی رو زیر پستش میاره تا دوباره....
حـــــالا موضوع اصلی اینجـاست ؛ خیلیا شاید بگن.. بیست حقیقت از چی ؟
این بیست حقیقت میتونه راجب %(#0099ff)[خودتون] ٬ %(#e100ff)[اعتقاداتتون] به %(#00ccff)[موضوعات مختلف] ٬ %(#9900ff)[علاقتون به جایی]٬ کسی ٬ انجام کاری ٬ چیزی یا شایدم %(#00ff09)[استعدادا و طـــرز فکرو]...... باشه ! در کل چیزایی که فکر میکنید جالبه بقیه راجبتون بدونن....درسته اولش شاید آسون نباشه ٬ اما خوب میشه یه نگاهی به نکته ها وچیزایی که از خودمون میدونیم بندازیم.
**اگه بیشتر از یه بار دعوت شدین میتونین بیستای دیگه بنویسین ( که یکم سخته ) یا فقطـــ بیاین و اسم کاربری رو که میخواین بنویسین یا اصلا کلا کاری نکنین
پس همتون بیست حقیقتِ خودتونو آماده کنین که شاید شما هم به رو کردنش دعوت بشین !
خب به عنوان نفر اول دعوت میکنم از آدمین هامون خب هر کدوم خواستید تشوریف بیارید
@alireza_ysf75 @فااطمه @بهاره @M.an
اخراج نشوم صلوات
داشتم داستان شروع استارتاپهای خارجی رو میخوندم و دیدم اکثرشون با به اشتراک گذاشتن محصول اولیهشون توی Hacker News و Product Hunt خیلی کمک گرفتن: هم بازخورد گرفتن، هم شناخته شدن و مسیرشون سریعتر جلو رفت.
مثل Dropbox وقتی فقط یه ویدئو کوتاه دمو داشت، اون رو توی Hacker News منتشر کرد. هزاران نفر دیدن، عضو لیست انتظار شدن و همین شد جرقهی رشدش.
یا Notion یکی از بزرگترین جهشهاش رو بعد از لانچ در Product Hunt گرفت؛ بازخوردها باعث شد خیلی سریعتر مسیر توسعه رو درست کنن.
.
اون موقع به خودم گفتم: «چرا ما یه جای رایگان نداشته باشیم که هر نفر محصول یا ایدهش رو معرفی کنه و بازخورد واقعی بگیره؟»
برای همین کانال «شروع» رو زدم. صرفاً برام بودن یه جایی مثل Hacker News بودن مهمه و هر کسی که این کارو بهتر بلده میتونه بهم بگه تا من کمکش کنم و کلا قید کانالو بزنم.
این کانال رو زدم تا هر کسی که چیز جدیدی لانچ کرد یا میخواست ایدهای رو تست کنه، سریع بازخورد بگیره از یه جامعه واقعی. من میتونم کمک کنم اعضای کانال زیاد بشن، ولی محتوای واقعی و ارزشمند برمیگرده به شما و فعالیتتون.
لینک کانال :https://t.me/IRstartnews
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره...
رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد
بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع
پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع
پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب
پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب
مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست
همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید
سبز باشید و سربلند
شعردانه

