Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. بحث آزاد
  3. غیر درسی
  4. کاف‍ــه می‍ـــم♡
هرچی تودلته بریز بیرون۶
JuDiJ
به نام خداوند بخشنده مهربان سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره... رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید سبز باشید و سربلند
غیر درسی
| گالری روح نواز🫀✨ |
AinoorA
سلااامممم هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون... بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه... بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن بعضیاشون غمگینن بعضیا بی حس و بی حالن بعضیا خیلیی شادن اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین.. دعوت میکنم از : @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @بچه-های-تجربی-کنکور-1402 @بچه-های-تجربی-کنکور-1401 @ریاضیا @تجربیا @انسانیا @بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم) و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه منتظر عکس های زیباتون هستم
غیر درسی
ساز کده 🎵🎸
Hamed.sH
تو این تایپک هر کی هر سازی رو که بلده اگه دوست داشت اجرا کنه و به اشتراک بزاره تا بتونیم ازش لذت ببریم 🪕🪗 من خودم به شخصا سه تار کار می کنم 🪕 @دانش-آموزان-آلاء
غیر درسی
پیرِ طوس
mr.vinyzoM
Topic thumbnail image
غیر درسی
انجمن انیمه ای :>
Michael VeyM
هاعیییییی به هممه برین تو chat gpt و یه عکس از خودتون رو آپلود کنین و زیرش بنویسین: restyle image in studio ghibli style keep all details بعدشم نتیجه رو بفرستین اینجا تا ببینیم هر کدوممون چه شکلییم @فارغ-التحصیلان-آلاء @دانش-آموزان-آلاء @تجربیا @ریاضیا @انسانیا
غیر درسی
موسیقی کده🎵
MmdasnM
از نظر من موسیقیای خوب و آروم میتونن خیلی رو تمرکز تاثیر بزارن موسیقی های خوبتون رو اینجا به اشتراک بزارید تا بقیه هم ازش لذت ببرن
غیر درسی
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
mriawM
سلام دوستااااااااان این تاپیک واسه اینه که تا میتونیم شاد باشیم،هرکی از درس خسته شد یا چیز دیگه،واسه زنگ تفریح بیاد اینجا شاد بشه انرژی بگیره،جوک یا سوتی های خنده دار یا هرچیز خنده دار دیگه رو اینجا بنویسیم :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
غیر درسی
سمیئویک اسید
mr.vinyzoM
سلام سلام سلام سلام Your browser does not support the audio element. از اونجا که الانا تو مجازی و واقعیت کار های سم زیاد میبینیم و دیدم جاشون تو الاخونه خالیه این تاپیکو ترتیب دادم شما میتونین کلیپ های سمتون یا خاطرات اسیدیتون رو اینجا بفرستین و باهم و کنار هم فیض ببریم ایشالا که نترکیم صلوات.. ... اعاااا راستی داشت یادم میرفت که بگم هیچ جا بدون قانون نمیشه پس شمایی که اینجایین، بیاین پیشنهاداتونو برای قانون های این تاپیک بدین تا باهم تنظیمش کنیم... سمدونی جالبی میشه.... اهاااا اهالی فن بفرمایید: @Reza-H @_Narges @پرستو-بابایی @ABR_DJ @Ainoor @Zahra-HD @نویسنده-کوچولو @officer-k _k @آدمک @erfanyy @M-Shajarian @Hhh-Hh Hh @f-nalist @Soniaaa @Ay @ariana-a @مآهور @khanoomi و هرکی که چیزی تو چندته داره ....
غیر درسی
پز نیست سبک زندگیمه🫡
AinoorA
سلاام خب پیرو این ژانر جدید شوخی با آقای گلزار منم تصمیم گرفتم این تاپیک رو بزنم میتونین از کارایی که میکنین چه ساده ، بامزه ، ادایی‌، سالم و... باشه عکس بزارین و ما را با خود آشنا کنید منتظرتون هستیم @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء @دوازدهم @یازدهم @دهم @تجربیا @ریاضیا @انسانیا @دانشجویان-پیراپزشکی @دانشجویان-پزشکی @دانشجویان-مهندسی (آکیتو)
غیر درسی
قشنگ‌ترین تعریف
S.daniyal hosseinyS
بیاید بگید ببینم قشنگ‌ترین تعریفی که تاحالا یه شخصی ازتون کرده چی بوده؟ (امیدوارم تاپیکش پر از جملات جذابِ ذوق‌دار بشه) @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء
غیر درسی
آواز🎼🎧
M.ShajarianM
این تاپیک صرفا برای تجمیع قطعات ضبط شده ای هستش که در موسیقی کده و تودلی پراکنده ان و به توصیه یکی از دوستان تصمیم گرفتم با نهایت احترام به همه شما حضرات، تاپیک رو ایجاد کنم.. اگر دوست عزیزی هم صدای خوبشون رو خواستن به اشتراک بزارن، شایق ایم به شنیدن
غیر درسی
شارژ فرستادن چیکارش کنم؟
Fateme Sh 0F
سلام بچه ها یکی یه مقدار زیاد شارژ فرستاده رو خط من اون شماره رو فقط داداشم ومامان و بابام دارن که هیچ کدوم نفرستادن زنگ زدم همراه اول میگه ممکنه اونی که فرستاده تماس بگیره باهاتون یه بار میگم بیخیال میخواست اشتباه نکنه دوباره میگم شاید یه ادم فقیری واسه تحصیل بچش میخواسته حالا چیکارش کنم؟ تا حالا هم کسی تماس نگرفته باهام اگه کسی میتونه کمک کنه ممنون میشم
غیر درسی
کیمیاگر
M
Topic thumbnail image
غیر درسی
کاف‍ــه می‍ـــم♡
sandiiiiS
سلام به یاران ج‍ــان به %(#ff00ff)[ک‍ـــافه می‍ـــم] خوش اومدین.. توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[مت‍ــن های ادب‍ــی] بفرستین ما نمیتونستیم توی تاپیک شع‍ــردانه متن ادبی بفرستیم توی تاپیک خ‌ــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن همگی خوش اومدین.. %(#0000ff)[اسپم ممنوعه] و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن @M-an %(#7f7fff)[_________________________________] خب خب دعوت میکنم از : @خانوم @dlrm @اکالیپتوس @revival @گونش @Saahaar @sheyda-fkh @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
غیر درسی
صفحه آرایی_ورد
بابونــــهب
سلام روزتون بخیر. یک کتاب رو باید گروهی تایپ کنیم و جمع بندی مطالب به عهده منه میخوام بدونم برنامه ای، آموزشی، تجربه ای که بتونه کمکم کنه یه کار تمیز درست کنم وجود داره؟ حتی هوش مصنوعی ممنون میشم اگه میدونید بگید @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانشجویان-درس-خون @دانشجویان-مهندسی @دانشجویان-پزشکی
غیر درسی
♥شعردانه♥
banooB
درود آلایی های خوب راستش من این تاپیک رو مکمل تاپیک قرابت میدونم برای همین امیدوارم اینجا هم حضور پر رنگی داشته باشین و حس خوبی رو از طریق شعر به هم انتقال بدیم .پیشاپیش از همراهی تون سپاسگزارم با احترام بانو پ ن : %(#ff0000)[اینجا فقط شعر بنویسید نه متن ادبی] @دانش-آموزان-آلاء @خیرین-کوچک-دریا-دل
غیر درسی
کمک برای دور زدن محدودیت روزانه چت جی پی تی
Love FistL
سلام نیاز به کمک دارم آیا راهکاری دارین که بشه از Chat-gpt به طور نامحدود( پریمیوم) ولی رایگان استفاده کرد؟
غیر درسی
✨ روز بزرگداشت شیخِ اجلّ ســعدی ✨
ForuharF
Topic thumbnail image
غیر درسی
دسکتاپ و والپیپر
D
سلام به همه. دوست داشتید والپیپر، تم گوشی/کامپیوتر، و اسکرین شات از دسکتاپتون رو اینجا به اشتراک بذارید.
غیر درسی
دلی♡
wanderingW
دیدی دوسداری یه اتفاقی بی افته یه زندگی متفاوت داشته باشه یه دوره از زندگیت یه راهی رو انتخاب کردی و الان دوس داری برگردی و انتخابش نکنی میگی کاش این کارو نکرده بودم! کاش این تصمیم رو نگرفته بودم و یا کاش فلان کارو میکردم🫠 و ته ذهنت یه گوشه ای یه رویایی داری یه رویا از یه زندگی ایده‌آل اون زندگی ایده آل همیجوری کشکی نرفته اونجا هیچ فکری هیچ طرز نگرشی هیچ احساسی همینجوری و بی دلیل بوجود نیومده برای هر یه چیز خوبی که اون زندگی داره یه بار یه جای از زندگی چیزی رو تجربه کردی که باعث شده اون زیبایی رو بخوای در واقع متوجه اون بشی و الا تا تجربه نکرده بودی حتی از وجود همچنین چیزی بیخبر بودی تا بی پولی رو تجربه نکرده باشی قدر پولدار بودن رو نمیدونی تا خونه حیاط دار داشته باشی توی اون زندگی ایده‌آل خونه حیاط دار جایی خاصی نداره تا حسرت چیزی رو نداشته باشی نمیتونی زندگی بدون اون حسرت رو آرزو کنی یه چیز بخوام ازت؟ فکر کن وسط اون زندگی ایده‌آلی و اونجا تماما برای توعه فقط یه چیزی که هست اینه که تجربیات و احساسات و افکاری که الان داری رو اونجا نداری فکر میکنی چه فرقی با الانت داره خیلی خوشحال تری؟ تویی که تجربه خونه بدون حیاط رو نداشتی بخاطر اینکه الان خونه ای که توشی یه حیاط خیلی زیبایی داره چقدر خوشحالی؟ نمیگم ناراضی هستی احتمالا خیاطتتون رو دوس داری ولی اون شوق داشتنش رو دیگه نداری( البته که این فقط یه مثل خیلی کوچیکیه) در عوضش رنگ خواسته هات عوض میشه تا تشنگی رو تجربه نکنیم قدر ابو تا شکست رو تجربه نکنیم قدر پیروزی رو و و خلاصه قدر چیزایی که میخواییم رو بدونیم چون برای اینکه اینا بوجود بیان کم رنج و سختی و کاستی کشیده نشده و اینکه کاش اینجوری میشد هم زیاد نگیم حکمت اینکه اون اتفاق افتاد اینه که الان چیزی واسه خواستن هدفی برای زندگی عیبی برای درست کردن ..دلیلی برای فردا صبح بیدار شدن داری اون زندگی رویایی یکی دیگه از دلایلی که اونجا.. یه گوشه از ذهن من و تو هست هم اینه که بدستش بیاری.. تلاش کنی تا بدستش بیاری چیزی که در موردش حرف میزنم ممکنه یه احساس باشه که میخوای داشته باشی یه زندگی لوکس/ساده ای باشه که میخوای داشته باشی یه نوع حرف زدن راه رفتن و حتی تفکری باشه که دوس داری ایجادش کنی باید اون زندگی رو برای خودت درست کنی و نگی ای کاش فلان کارو نمیکردم/یا میکردم چون هیچ سمانه ای جز اونی الان اینجاست و داره این متن رو مینویسه، لایق زندگی ایده‌آلی که الان میخواد داشته باشه، نیست میفهمی که چی میگم؟ این چیزی بود که من از کتاب کتابخانه نیمه شب یاد گرفتم ♡ البته کامل برداشت شخصی من بود و چقدر بهش نیاز داشتم... دوس داشتم این نوشته رو مثل هزاران حرفی که داشتم و بیانش نکردم، پاکش کنم ولی چون توی ایده‌آل من یه دختری هست که کمتر برای کارای خواسته و نکردش پشیمونه.(نه الانی که کلی حرف نزده و پشیمونی بابتشون رو داره) . پس همینجوری که هست میزارم اینجا بمونه یه قدمِ شده کوچولو ولی رو به جلو برای من:) شاید برای حتی یه نفر دیگه که گذرش افتاده اینجا و این نوشته رو خونده مفید باشه
غیر درسی

کاف‍ــه می‍ـــم♡

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده غیر درسی
5.6k دیدگاه‌ها 271 کاربران 102.7k بازدیدها
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • N آفلاین
    N آفلاین
    Nilay
    فارغ التحصیلان آلاء
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
    #5470

    هر چیزی که دیرتر از زمانش برسد
    دیگر هیچ معنایی ندارد.
    بعد از مرگ من
    گل‌ها‌ را دور بیاندازید؛
    سنگ‌های قبر چیزی از دلتنگی نمی‌دانند.

    جمال ثریا

    1 پاسخ آخرین پاسخ
    8
    • jahad.20J آفلاین
      jahad.20J آفلاین
      jahad.20
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
      #5471

      در شهر، طبیبی‌ست‌ که داند همه رنجی
      او نیز ندانست که مجروح چه تیریم...

      نمیدانم حسین غریب تر است
      یا کسانی که با حسین رفیق نیستند :)

      1 پاسخ آخرین پاسخ
      9
      • AinoorA آفلاین
        AinoorA آفلاین
        Ainoor
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
        #5472
        این پست پاک شده!
        1 پاسخ آخرین پاسخ
        0
        • بابونــــهب آفلاین
          بابونــــهب آفلاین
          بابونــــه
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
          #5473

          دیگران بیرونِ مرا می‌بینند
          و چه‌َبسا به تصوری که از من دارند،
          غبطه می‌خورند
          اما در‌ون من!
          درون مرا هیچ‌کس نمی‌تواند ببیند
          حتی نزدیک‌ترین کسان من...
          تازه، چه می‌توانند بکنند؟
          در نهایت احساس همدردی!

          #محمود_دولت_آبادی

          1 پاسخ آخرین پاسخ
          3
          • بابونــــهب آفلاین
            بابونــــهب آفلاین
            بابونــــه
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
            #5474

            فروغ فرخزاد می‌گويد:
            در حیرتم از خلقت آب
            اگر با درخت همنشین شود، آن را شکوفا می‌کند
            اگر با آتش تماس بگیرد، آن را خاموش می‌کند.
            اگر با ناپاکی ها برخورد کند، آن را تمیز می‌کند.
            اگر با آرد هم آغوش شود، آن را آماده طبخ می‌کند.
            اگر با خورشید متفق شود، رنگین‌کمان ایجاد می‌شود.
            ولی اگر تنها بماند، رفته رفته گنداب می‌گردد.
            دل ما نیز بسان آب است . .
            وقتی با دیگران است،
            زنده و تأثیر پذیر است
            و در تنهایی مرده و گرفته است...

            1 پاسخ آخرین پاسخ
            5
            • Hamid.sH آفلاین
              Hamid.sH آفلاین
              Hamid.s
              فارغ التحصیلان آلاء
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
              #5475

              دل ما همیشه شکسته است؛
              اما  امیدواری هیچ وقت
              از جیب چپِ پیراهنمان کم نشد.

              مروح کن دل و جان را... 🌊🕊

              1 پاسخ آخرین پاسخ
              4
              • Hamid.sH آفلاین
                Hamid.sH آفلاین
                Hamid.s
                فارغ التحصیلان آلاء
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                #5476

                IMG_20240722_171948_418.jpg
                به آهستگی بر روی چمن‌ها دراز میکشد.
                اکنون میداند که همه چیز در آهستگی به نتیجه می‌رسد.
                حال میتوانست آفتابِ کم رنگِ پاییزی را بر روی صورتش حس کند، آفتابی همچون نخ‌های ابریشمیِ گرمی که به «آهستگی» پوست صورتش را نوازش میکنند،
                حال میتوانست، خنکی را حس کند،
                رطوبت‌ِ سردی را که «آهسته» میخزید و از لباسش عبور میکرد و لرزی بر پوستش می‌انداخت.
                حال میتوانست، «آهسته» درمان شدنش را حس کند،
                حضورِ عمیقی که او را با جهانِ کوچک اطرافش متصل میکرد.
                جهانی به کوچکیِ یک پارک چند متری با یک درخت چنار و یک نیمکتِ چوبی قدیمی که با چمن‌هایی تازه کوتاه شده فرش شده‌است.
                حال میتوانست آن فضای آرام را در درون قلبش احساس کند، فضایی که او را به آهسته زندگی‌کردن، آهسته تصمیم‌گرفتن، آهسته اعتماد‌کردن، آهسته درمان‌شدن، آهسته به جلو‌رفتن، آهسته متصل‌شدن و آهسته منفصل‌شدن، دعوت میکرد.
                اکنون میدانست همه‌ی تغییرات از زمانی شروع شد که او به خودش «اجازه» داد!
                اجازه داد خودش باشد
                اجازه داد مخالف باشد
                اجازه داد خشمگین باشد
                اجازه داد تردید داشته باشد
                اجازه داد خسته باشد
                اجازه داد شاد باشد
                اجازه داد کم بیاورد
                اجازه داد استراحت کند
                اجازه داد دوباره به حرکت ادامه دهد
                و از همه مهم‌تر اجازه داد، تمام این‌ها «آهسته» اتفاق بی‌افتد.
                او همچنان که برروی چمن‌های خنک دراز کشیده بود و حرکتِ قدم‌های آفتاب کم رنگ پاییزی را بر روی صورتش حس میکرد، به خودش اجازه داد غمگین باشد.
                غم به پشت چشمانش دوید،
                به اشک‌هایش اجازه داد فرو ریزند.
                دستش را بر روی قلبش گذاشت و به آن هم اجازه داد اندوه را حس کند.
                اشک‌ها کم و کمتر شدند.
                قلبش آرام‌تر شد.
                زمینی که بدنش را در بر گرفته بود به او کمک کرد اندوهش را درک کند.
                حال، «آهستگی»کار خودش را کرد.
                او، آهسته به درون بدنش برگشت و به راهی فکر کرد که هنوز باید طی کند.
                راهی درونی به سمت آزاد شدن از بندِ جهلی که دیگران با اعتماد به نفس میخواهند به او یاد بدهند.
                پس به خودش اجازه داد «آهسته» اما «مصمم» از زمین جدا شود و به سمت امروزش حرکت کند که در قلبش میدانست مسیر به دست آوردن یک مسیر با اصالت و مسیری طولانی‌ست.

                مروح کن دل و جان را... 🌊🕊

                1 پاسخ آخرین پاسخ
                4
                • Hhh HhH آفلاین
                  Hhh HhH آفلاین
                  Hhh Hh
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                  #5477

                  IMG_20240728_195413_181.jpg
                  =)))

                  أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ✨️

                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                  8
                  • د آفلاین
                    د آفلاین
                    دُژَم
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                    #5478

                    بازنگرد..
                    که عشقِ من، نیمکتی
                    در تفرجگاهی عمومی نیست
                    که هر بار بخواهی آن را ترک کنی
                    و هر زمان که بخواهی به آن بازگردی..
                    عذر خواهی نکن،
                    گلوله‌یِ شلیک شده باز نمی‌گردد

                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                    2
                    • خ آفلاین
                      خ آفلاین
                      خانوم لوبیا
                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                      #5479
                      • پیر ش‍‌دن ب‍‌‌ه س‍‌ن ن‍‌ی‍‌س‍‌ت؛
                        م‍‌‍‌ی‍‌دون‍ی ک‍‌ج‍‌ا میفهمی پ‍‌ی‍‌ر ش‍‌دی؟!
                        وق‍‌ت‍ی ک ی‍‌هو ب‍‌‌ه خ‍‌ودت م‍‌‍‌ی‍‌ای؛
                        م‍‌‍‌ی‍‌ب‍‌ی‍‌ن‍ی ت‍‌وی جمع هم‍‌‍ہ دارن م‍‌‍‌ی‍‌گ‍‌نُ م‍‌‍‌یخ‍‌ن‍‌دن؛
                        ولی ت‍‌و،ب‍‍‌‌ہ ی‍‍‌‌ہ گ‍‌وش‍ہ خ‍‌ی‍‌رہ ش‍‌دیُ رف‍‌ت‍ی ت‍‌و خ‍‌ودت...‎˘˘
                      • بەها بە کوڕێکی خوێڕی مەدە کە قەدڕت نازانیت🗿🫴🏻
                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                      2
                      • پرستو باباییپ آفلاین
                        پرستو باباییپ آفلاین
                        پرستو بابایی
                        فارغ التحصیلان آلاء
                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                        #5480

                        رفتارش با آدم‌ها مثل رفتارش با یک گلدان بود.
                        با ذوق گلدان را می‌خرید. به‌دست می‌آورد.‌
                        بعد در جایی دور از آفتاب می‌گذاشت و کم‌کم فراموش می‌کرد که آبش بدهد. گلدان از بین می‌رفت. برای همیشه از بین می‌رفت.

                        از نوشته‌های معین دهاز

                        ما را بِه ســـخت جانیِ خود ..این گُمان نبود

                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                        2
                        • Matin Mousavi 1M آفلاین
                          Matin Mousavi 1M آفلاین
                          Matin Mousavi 1
                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                          #5481

                          من بنده آن دمم
                          که ساقی گوید
                          یک جام دگر بگیر
                          و...
                          من نتوانم..

                          چون عهد نمیشود کسی فردا را
                          حالی خوش دار این دل پر سودا را

                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                          3
                          • پرستو باباییپ آفلاین
                            پرستو باباییپ آفلاین
                            پرستو بابایی
                            فارغ التحصیلان آلاء
                            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                            #5482

                            این روزها بیشتر از همیشه، از آدم‌ها احساس خوبی نمی‌گیرم. حتی آدم‌هایی که بسیار به من نزدیکند. همگی برایم شبیه یک نمایش‌نامه‌ای شده‌اند که نقاب ها، بازیگر اصلی آن هستند. پایان هر داستان، خوب می‌فهمم که فقط وسیله ای بودم برای پر‌کردن تنهایی‌شان، یا پیش بردن زندگی‌ و آرزوهایشان، یا رسیدن به اهداف و آینده‌‌ و حال خوبی که برای خود رسم کرده بودند. سال هاست که رسالت من همین است. کمک به آدم‌ها. از همه وجودم. ذره‌ای هم پشیمان نیستم. با اینکه همیشه می‌دانستم از همان ابتدا بر چه مبنایی من را استاد، رفیق، عزیز و... خود خطاب می‌کردند. ولی راستش دیگر توانی ندارم. خسته‌ام. با همه وجودم بعد از پانزده سال خسته ام. زیر این هجمه از بی‌معرفتی‌ها، رها‌شدگی‌ها، ضربه‌ها و تنهایی‌ها، سختی‌ها و داستان‌های آدم‌هایی که روحم را خشک کرداند، دارم به طرز فجیعی له می‌شوم. خودم را انگار گم کرده‌ام. دوست دارم از سیاره شما آدم ها بروم.
                            دلم برای گلم، در سیاره خودم تنگ شده است...
                            #مهدی‌پورعبادی

                            ما را بِه ســـخت جانیِ خود ..این گُمان نبود

                            1 پاسخ آخرین پاسخ
                            5
                            • هویجججه آفلاین
                              هویجججه آفلاین
                              هویججج
                              دانشجویان درس خون دانشجویان پزشکی
                              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط هویججج انجام شده
                              #5483

                              هدایت کاف یک سال زودتر عاشق شیدا شده بود. هم‌دانشگاهی بودند. هند. سر یکی از کلاس‌ها، شیدا را دیده بود و دچارش شده بود. بهش گفته بود؟ نه. نگفته بود. یک سال عشقش را به روی شیدا نیاورده بود. فقط هر روز توی وبلاگش از شیدا می‌نوشت. از عادت‌هایش. از جویدن ته مداد. از ریز شدن چشم‌هایش موقع خندیدن. از قرمزی رد کش جوراب روی ساق پایش سر کلاس. از همه چیزش. بعدا شیدا یک بار گفت که تصادفا وبلاگ هدایت را دیده و خودش را آن‌جا خوانده است. خودش، آن‌طور که از چشم‌های هدایت دیده می‌شد. ریخته بود بهم که چرا تا حالا به رویش نیاورده بود این دچار شدنش را. یک روز دم غروب، هدایت را خفت کرده و برده بود توی سالن ورزش دانشگاه و بهش گفت که وبلاگش را خوانده است. هدایت بهانه‌ی الکی آورده بود که چرا تا حالا بهش نگفته. بهانه‌ی آبگوشتی. جرات نداشت بهش بگوید که دچارش شده است.

                              این‌ها مهم نیست. مهم حرف‌های شیدای دم غروب توی سالن والیبال بود. به هدایت گفته بود که من وقتی نوشته‌هایت را خواندم و دچار شدنت را دیدم، تازه فهمیدم که یک سال پیش در رویای تو متولد شدم. بی‌آنکه بدانم. حق من این بود که بدانم در جهان دیگری به من حق حیات داده‌اند. من چقدر این حرفش را دوست داشتم. این‌که‌آدم ممکن است در رویای یک نفر دیگر به دنیا بیاید و زندگی کند. بدون این‌که خودش هم بفهمد و بداند. ممکن است آن‌قدر نفهمد که همانجا در رویای دیگری بمیرد و به خاک سپرده شود. بعدها که با هدایت هم‌خانه شده بود، برایش نوشته بود که من زندگی مخفیانه‌ی خودم در رویای تو را به زندگی پیش از آن ترجیح می‌دادم. کاش فقط زودتر تولدم در شیارهای مغزت را به خودم خبر داده بودی.

                              بعدترها که هدایت خودش را حلق‌آویز کرده بود، شیدا تمام آن نوشته‌ها را چاپ کرد و گذاشت توی یک آلبوم. یک ایمیل برایم فرستاد و عکس آلبوم را ضمیمه کرد بهش. گفت حالا من ماندم و این همه نوشته. من در رویای کسی متولد شدم و قبل از این‌که در رویایش بمیرم، خودش مرد. می‌دانی این یعنی چی؟ می‌دانی بقای یک رویای زنده در یک مغز مرده یعنی چه؟ من یک رویای زنده‌ام که زادگاهم را از دست داده‌ام. رویاها به زادگاهشان زنده‌اند. کاش لااقل زودتر تولدم را خبر داده بود که یک‌سال بیشتر در سرزمینش زندگی می‌کردم.

                              هدایت رفت. شیدا ماند. دو شیدا ماند. یکی همان بود که هر روز گل‌های رز را آب می‌داد و نان می‌خرید و رنگ گل لباسش را با رنگ کفش‌هایش هماهنگ می‌کرد. یکی دیگر هم شیدایی بود که ته مدادها را می‌جوید و چشم‌هایش ریز می‌شد و زنگ هیچ خانه‌ای را نداشت که بزند و کسی در را برایش باز کند. شیدای سرگردانی که زادگاهش قبل از خودش رفته بود.

                              | فهیم عطار |

                              1 پاسخ آخرین پاسخ
                              6
                              • Matin Mousavi 1M آفلاین
                                Matin Mousavi 1M آفلاین
                                Matin Mousavi 1
                                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                #5484

                                گر نگهدار من آن است که من میدانم
                                شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد..

                                چون عهد نمیشود کسی فردا را
                                حالی خوش دار این دل پر سودا را

                                1 پاسخ آخرین پاسخ
                                9
                                • EstelleE آفلاین
                                  EstelleE آفلاین
                                  Estelle
                                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                  #5485

                                  روزهای سخت
                                  می آیند و می روند‍
                                  تا مزه‌ٔ قهقه های بلند
                                  از زیر دندان زندگی نرود...
                                  تا طعم نان داغ صبحانهٔ مادر
                                  بوی تکرار و رنگ دلزدگی
                                  به خودش نگیرد
                                  روزهای سخت
                                  می آیند و می روند
                                  که از میان هزاران
                                  همین چند رفیق ناب و
                                  چند یار اصیل برایمان بمانند...
                                  تا گاه گاهی به یادمان بیاورند
                                  که دلبری گل های ارغوانی باغچه
                                  چیز کمی نیست
                                  معجزه‌ٔ بزرگ خداست...

                                  ^⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠_⁠^

                                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                                  9
                                  • د آفلاین
                                    د آفلاین
                                    دُژَم
                                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                    #5486

                                    IMG_20240810_203240_022.jpg
                                    ((=

                                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                                    6
                                    • N آفلاین
                                      N آفلاین
                                      Nilay
                                      فارغ التحصیلان آلاء
                                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                      #5487

                                      مردد
                                      ایستاده‌ام بر سر دوراهی
                                      تنها راهی که می‌شناسم
                                      راه بازگشت است.

                                      عباس کیارستمی

                                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                                      7
                                      • د آفلاین
                                        د آفلاین
                                        دُژَم
                                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                        #5488

                                        1koi1arj.jpg

                                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                                        7
                                        • N آفلاین
                                          N آفلاین
                                          Nilay
                                          فارغ التحصیلان آلاء
                                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                          #5489

                                          از اول یک وهم، یک فریب بیش نبوده‌ایم و حالا هم بجز یک‌مشت افکار پریشان موهوم چیز دیگری نیستیم!

                                          صادق هدایت

                                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                                          8
                                          پاسخ
                                          • پاسخ به عنوان موضوع
                                          وارد شوید تا پست بفرستید
                                          • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                                          • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                                          • بیشترین رای ها


                                          • 1
                                          • 2
                                          • 272
                                          • 273
                                          • 274
                                          • 275
                                          • 276
                                          • 279
                                          • 280
                                          • درون آمدن

                                          • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                                          • اولین پست
                                            آخرین پست
                                          0
                                          • دسته‌بندی‌ها
                                          • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                                          • جدیدترین پست ها
                                          • برچسب‌ها
                                          • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                                          • دوره‌های آلاء
                                          • گروه‌ها
                                          • راهنمای آلاخونه
                                            • معرفی آلاخونه
                                            • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                                            • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                                            • استفاده از ابزارهای ادیتور
                                            • معرفی گروه‌ها
                                            • لینک‌های دسترسی سریع