مکتب خونه ادبیات!
-
@zohre-nowrouzi
-
@zohre-nowrouzi
-
سراسری ۹۳
«قضای روزه زان باشدگران بر خاطر مردم
ک دشوار است تنها برگرفتن بار عالم را»حسن تعلیلش
چرا قضای روزه سخته؟ -
سراسری ۹۳
«قضای روزه زان باشدگران بر خاطر مردم
ک دشوار است تنها برگرفتن بار عالم را»حسن تعلیلش
چرا قضای روزه سخته؟alisoltany در مکتب خونه ادبیات! گفته است:
سراسری ۹۳
«قضای روزه زان باشدگران بر خاطر مردم
ک دشوار است تنها برگرفتن بار عالم را»حسن تعلیلش
چرا قضای روزه سخته؟اولا که چون تنها میشی در اون حالت .و جامعه باهات نیست.سخته.
اینم همونو میگه.میگه که به تنهایی بار عالم رو باید بگیری که سخته.منظورش اینه فقط خودت روزه ای در حالی که بقیه جنبندگان دارند تناول میکنند -
alisoltany در مکتب خونه ادبیات! گفته است:
سراسری ۹۳
«قضای روزه زان باشدگران بر خاطر مردم
ک دشوار است تنها برگرفتن بار عالم را»حسن تعلیلش
چرا قضای روزه سخته؟اولا که چون تنها میشی در اون حالت .و جامعه باهات نیست.سخته.
اینم همونو میگه.میگه که به تنهایی بار عالم رو باید بگیری که سخته.منظورش اینه فقط خودت روزه ای در حالی که بقیه جنبندگان دارند تناول میکنندjoy
چنان «اولا» رو گفتی،گفتم الان تا پنجمن میری،ولی حتی دونا هم نگفتیاره.درسته....ظاهرا صائب خیلی واسش سخت بوده،ک گرفتش«بار عالم»
-
joy
چنان «اولا» رو گفتی،گفتم الان تا پنجمن میری،ولی حتی دونا هم نگفتیاره.درسته....ظاهرا صائب خیلی واسش سخت بوده،ک گرفتش«بار عالم»
alisoltany در مکتب خونه ادبیات! گفته است:
joy
چنان «اولا» رو گفتی،گفتم الان تا پنجمن میری،ولی حتی دونا هم نگفتیاره.درسته....ظاهرا صائب خیلی واسش سخت بوده،ک گرفتش«بار عالم»
اونا برای فریب اذهان دشمن هست که فکر کنه ما خیلی حالیمونه
پ.ن: یه معلم داشتیم میگفت:
اولا یک
دوما دو
سوما سه
بعدش مطلب رو میگفتم
ولی اینم بگم نابغه زیستی بود برای خودش. -
یه کتاب خونده بودم تازه متحول شده بودم دست از جنگیدن با خودم برداشته بودم کلی از ذهنیت های اشتبامو حذف کردم با خودم کنار اومده بودم و به این نتیجه رسیده بودم که آرامش رو باید از درون جست و به گنج درون پیوست که یه بیت زد همه چیزو نابود کرد :
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
پس حرف های آندره ژید چی ؟
هرگاه ردپای کسی که آرامشم را گرفته بود دنبال کردم به خودم رسیدم......
باید به دنبال آرامش بود از درون یا نه ؟ -
ناتانائیل من شوق را به تو خواهم آموخت ؛ اعمال ما به ما وابسته است ، هم چنان که درخشندگی به فسفر. درست است که اعمال ما ما را می سوزانند ولی تابندگی ما از همین است و اگر روح ما ارزش چیزی را داشته دلیل بر آن است که سخت تر از دیگران سوخته است......
به قول ارشمیدس یافتم یافتم همین تیکه از حرفاش میتونه یه ارتباط کوچیکی با این بیت داشته باشد.....
پس آیا به روح باید سخت گرفت ؟
نه ، همه ی سختی ها خودشون پیش میان و نحوه ی برخورد ما باهاشون متفاوته و اینکه این ما هستیم که تائید می کنیم روحمون باهاشون رشد کنه یا ویران شه...... -
ناتانائیل من شوق را به تو خواهم آموخت ؛ اعمال ما به ما وابسته است ، هم چنان که درخشندگی به فسفر. درست است که اعمال ما ما را می سوزانند ولی تابندگی ما از همین است و اگر روح ما ارزش چیزی را داشته دلیل بر آن است که سخت تر از دیگران سوخته است......
به قول ارشمیدس یافتم یافتم همین تیکه از حرفاش میتونه یه ارتباط کوچیکی با این بیت داشته باشد.....
پس آیا به روح باید سخت گرفت ؟
نه ، همه ی سختی ها خودشون پیش میان و نحوه ی برخورد ما باهاشون متفاوته و اینکه این ما هستیم که تائید می کنیم روحمون باهاشون رشد کنه یا ویران شه......@romisa1234
م برات اینقد
شده ....
-
@romisa1234
م برات اینقد
شده ....
@dr-yassi در مکتب خونه ادبیات! گفته است:
@romisa1234
م برات اینقد
شده ....
منم....
یه تحول تلنگری بود که برگشتم -
یادش بخیر
-
سنجش امسال!
اینم تمیز کردن! -
سنجش امسال!
اینم تمیز کردن! -
سنجش امسال!
اینم تمیز کردن!@dr-bernosi ۴
-
عنود : ستیزه کار
مصاف : محلای صف بستن و میدانای جنگ
عرض : شکایت
جشن عرسی : طی(اینو اگه با لهجه ترکی بگین یادتون میمونه!!)
داروگ : قورباغه درختی
در افتادن : جر کردن و جنگیدن
خب چند میشه -