-
این گرمی گرمابه پیامی دارد
این گریه ی رودابه پیامی دارد
یک هفته بشین و روش کمی فکر بکن
هر بطری نوشابه پیامی دارد
من گرمی گرمابه دلم میخواهد
دلدار چو رودابه دلم میخواهد
من تشنه ی گفتن حقیقت هستم
یک بطری نوشابه دلم میخواهد
ما گرمی گرمابه چرا کم داریم
یک مرد چو رودابه چرا کم داریم
لبخند نزن سوال من امنیتی ست
ما بطری نوشابه چرا کم داریم ...
این گرمی گرمابه سیاسی شده است
معشوقه ی رودابه سیاسی شده است
نوشابه نیاور تو سر سفره عزیز
چون بطری نوشابه سیاسی شده است...
در داخل گرمابه نبودی هرگز
هم بندی رودابه نبودی
یک هفته تمام در اتاقی تاریک
با بطری نوشابه نبودی هرگز
در داخل گرمابه تلافی کردند
در خانه رودابه تلافی کردند
دیروز به عکس تو اهانت کردیم
با بطری نوشابه تلافی کردند ... -
زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفت
صعب روزی ،بوالعجب کاری،پریشان عالمی -
زندگی کردن من مردن تدریجی بود
آنچه جان کند تنم عمر حسابش کردم... -
@negin7881
من همی دانم و آن ستّار من
جرم ها و زشتی کردار من -
hamed137999 ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق
برو ای خواجه ی عاقل هنری بهتر از این؟
-
این پست پاک شده!
-
(من به هر فرصت که یابم بر تو می تازم
شادی ات را با عذاب آلوده میسازم.) -
من کتابی دیدم،واژه هایش همه از جنس بلور
کاغذی دیدم از جنس بهار. -
تپیدی:شیره ی گل بگردش آمد
بیدار شدی:جهان راسر برداشت،جوی از جا جهید. -
Leily joon در مشاعره... گفته است:
تپیدی:شیره ی گل بگردش آمد
بیدار شدی:جهان راسر برداشت،جوی از جا جهید.در طبع روزگار وفا و کرم مجوی
کین هر دو مدتی است که در روزگار نیست
-
هر چه اید به سرم باز بگویم گذرد. حیف این عمر که با میگذرد میگذرد
-
توسنی کردم نداستم همی--------از کشیدن تنگ تر گردد کمند
-
hamed137999 در مشاعره... گفته است:
توسنی کردم نداستم همی--------از کشیدن تنگ تر گردد کمند
دلم تنهاست ماتم دارم امشب . . . . .دلي سرشار از غم دارم امشب