-
-
زندگی کمی دیوانگی میخواست
اما ما زیادی دیوانه شدیم
دیوانه که باشی
خودت هم نخندی
زخمهایت میخندند! -
اگر روزی غم واندوه،
،مثل باران باریـد،
یا دل شــیشه ای ات ،
از لب پنجره عشق،
زمین خورد وشکست،
با نگاهت به خدا ،
چتر شادی وا کن
وبگو با دل خود،
که خــــداهست،
خــــــدا هست !
اوهمانی است که
درتارترین لحظه شب،
راه نــورانی امیدنشانم میداد
او همانی است که
هــرلحظه دلشمی خــواهد ،
هــمه زنـــــــدگی ام ،
غـرق شادی باشد ....
@دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء # #@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا -
-
شب سردی است و من افسرده.
راه دوری است و پایی خسته.
تیرگی هست و چراغی مرده.
می کنم تنها از جاده عبور،
دور ماندند ز من آدم ها.
سایه ای از سر دیوار گذشت ،
غمی افزود مرا بر غم ها.
فکر تاریکی و این ویرانی
بی خبر آمد تا با دل من
قصه ها ساز کند پنهانی... -
این پست پاک شده!