-
نوشتهشده در ۱۴ آبان ۱۳۹۸، ۲۰:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بــی«تــــو» ...
پاییز و این همه خیالبافی
چیزی نمانده که شاعر شوم..! -
نوشتهشده در ۱۴ آبان ۱۳۹۸، ۲۱:۰۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۵ آبان ۱۳۹۸، ۸:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۵ آبان ۱۳۹۸، ۸:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۵ آبان ۱۳۹۸، ۱۵:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
زندگی کمی دیوانگی میخواست
اما ما زیادی دیوانه شدیم
دیوانه که باشی
خودت هم نخندی
زخمهایت میخندند! -
نوشتهشده در ۱۵ آبان ۱۳۹۸، ۱۹:۲۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
اگر روزی غم واندوه،
،مثل باران باریـد،
یا دل شــیشه ای ات ،
از لب پنجره عشق،
زمین خورد وشکست،
با نگاهت به خدا ،
چتر شادی وا کن
وبگو با دل خود،
که خــــداهست،
خــــــدا هست !
اوهمانی است که
درتارترین لحظه شب،
راه نــورانی امیدنشانم میداد
او همانی است که
هــرلحظه دلشمی خــواهد ،
هــمه زنـــــــدگی ام ،
غـرق شادی باشد ....
@دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء # #@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا -
نوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۳۹۸، ۹:۱۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۳۹۸، ۱۲:۲۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
شب سردی است و من افسرده.
راه دوری است و پایی خسته.
تیرگی هست و چراغی مرده.
می کنم تنها از جاده عبور،
دور ماندند ز من آدم ها.
سایه ای از سر دیوار گذشت ،
غمی افزود مرا بر غم ها.
فکر تاریکی و این ویرانی
بی خبر آمد تا با دل من
قصه ها ساز کند پنهانی... -
دلخوری ز من مگر ، که جوابم نمیدهی... که به حالم نظر نداری...
آخرش غمت مرا.... به تباهی میکشد... تو ز حالم خبر نداری... -
نوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۳۹۸، ۱۵:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
زین دایره ی مینا ، خونین جگرم می ده
تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی -
نوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۳۹۸، ۲۱:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
مرا دوباره به آن روز هایِ خوب ببر...
سپس رَها كن و برگرد؛
من نمى آيم! -
نوشتهشده در ۱۶ آبان ۱۳۹۸، ۲۱:۲۴ آخرین ویرایش توسط sandiiii انجام شده
شب،
پناهِ من شو..♡
-
دلخوری ز من مگر ، که جوابم نمیدهی... که به حالم نظر نداری...
آخرش غمت مرا.... به تباهی میکشد... تو ز حالم خبر نداری...نوشتهشده در ۱۷ آبان ۱۳۹۸، ۱۰:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده! -
با چرخش چشمان تو چرخیده رمین هم...
چشمی ز تو کافیست خوبست همین هم...
در چشم تو برقیست که برنده تر است از...
تیزی نوک خنجر و تیغ آهنین هم... -
آی امان از تو و رفتار تو با من...
نکشد کاش به غم کار تو با من...
آی امان امان امان از منو دوری..
کی کجا لحظه دیدار تو با من؟.. -
از سرخی خون جگر و نیلی چشمت...
یک صورت زرد آخر سر بار میاید...
با عاشق بی مزد خودت مهر و وفا کن...
هرچیز که خار آید در کار بیاید... -
نوشتهشده در ۱۷ آبان ۱۳۹۸، ۱۶:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تو این دنیای محدود با نگات منو تا بی نهایت میبری
کی میتونه شبیه تو بشه تو حتی از خودت زیباتری
#شادمهر -
درود آلایی های خوب
راستش من این تاپیک رو مکمل تاپیک قرابت میدونم برای همین امیدوارم اینجا هم حضور پر رنگی داشته باشین و حس خوبی رو از طریق شعر به هم انتقال بدیم .پیشاپیش از همراهی تون سپاسگزارم
با احترام
بانوپ ن : %(#ff0000)[اینجا فقط شعر بنویسید نه متن ادبی]
@دانش-آموزان-آلاء
@خیرین-کوچک-دریا-دلنوشتهشده در ۱۷ آبان ۱۳۹۸، ۱۶:۵۷ آخرین ویرایش توسط amirh_hmyf انجام شدهbanoo
چه کسی میداند که تو در پیله تنهایی خود،تنهایی
چه کسی میداند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی؟
پیله ات را بگشا
تو به اندازه پروانه شدن زیبایی
((سهراب سپهری)) -
نوشتهشده در ۱۷ آبان ۱۳۹۸، ۲۰:۱۰ آخرین ویرایش توسط sandiiii انجام شده
تا آخر عمر
درگير من خواهی بود
و تظاهر مي کني که نيستی
مقايسه تو را
از پا در خواهد آورد
من
مي دانم به کجای قلبت
شليک کرده ام.
تو
ديگر
خوب نخواهي شد