-
عنوان این مقاله مجله HBR عالی بود :
چگونه از خودآگاهی self-awareness به
رشد self-improvement برسیم؟
————ما میدانیم برای اینکه رهبر موثری باشیم باید متوجه ی نقاط قدرت و ضعف ، افکار و احساسات ، ارزش ها و سایر عواملی که روی دیگران اثر گذارند ؛ باشیم.
لازم به ذکر است خودآگاهی بدون اصلاح فردی، ارزشی ندارد.
به عنوان نمونه ، یکی از مشتریان من به نام ریک که در جلسات بسیار سخنرانی میکند همواره تکرار میکرد که میخواهد موثر تر باشد و رفتارش را به گونه ایی بهبود بخشد که کمک کند تا تیمش بتوانند تصمیمات بهتری بگیرند.
من به او گفتم تا رفتار خود را ارزیابی کند و راهکارهای زیر را در نظر بگیرد:- در حال حاضر بودن:
ریک باید روی مکالمات متمرکز شود و به اتفاقات توجه کند و به سخنان افراد حاضر در جلسه گوش کند. - خودآگاه بودن:
من دریافته ام هنگامی که افراد هیجان زده میشوند و تمایل بسیار دارند تا نظراتشان را به اشتراک بگذارند،
درباره ریک نیز صحبت های بی وقفه ی او در جلسات ، باعث عدم مشارکت بقیه افراد حاضر در جلسه میشد.
3)بررسی طیف های متفاوت تصمیمات :
ریک میتواند نظراتش را توضیح دهد و از دیگران نیز، دعوت کند تا نظراتشان را بیان کنند و به نظرات آنان توجه نماید . - انتخاب بهترین روش و موثرترین روش:
با گوش سپردن به نظرات دیگران و اجتناب از تفسیر اظهارات و
درک اینکه بسیار حیاتی ست که تصمیمات قطعی مان را تغییر دهیم.
موثرترین رفتار و عادت ها اغلب هم راستای عادت ها و ترجیحات ما نیستند و از سویی ، خلاف عادت ها عمل کردن، باعث عدم رضایتمندی ما میشود.
این گونه است که عمل کردن برخلاف عادت ها عکس العمل های منفی ما را مشخص میکند.
زمانی که ما بصورت اتوماتیک رفتار می کنیم بسیار سخت است تا رفتار خود را اصلاح کنیم
مغز ما برای صرفه جویی در وقت و انرژی سریعترین روش را در تصمیم گیری انتخاب میکند اما هنگامی که ، خلاف ترجیحات فردی عمل می کنیم موجب میشود تا در وضعیت های مختلف ؛ فکر کنیم .
*جهت رشد فردی چه تصمیماتی میبایست گرفته شود:
۱)توجه نمودن به مواردی که باید (و یا نباید ) بیان شوند و بررسی اینکه روش فعلی ما در کجا کارآمد نیستبه عنوان مثال ریک در جلسات بسیار صحبت میکند.
۲)توجه نمودن به اینکه چه عواملی باعث عدم رشد ما میشود ؟ و چه عواملی به دلیل عدم مدیریت ، باعث بروز مشکل میشوند ؟
در حال حاضر چه مواردی در زندگی ما هست که تمایل به اصلاح آن داشته و داریم اما موفق نبوده ایم؟
این عدمموفقیت باعث بروز چه احساسی در ما می شود ؟
چه عواملی باعث میشود که ما اینگونه رفتار کنیم؟
آیا این رفتار به دلیل عدم خودآگاهی ما ست ؟
و یا به جهت این ست که تمایل داریم خوب بنظر برسیم؟
این موارد به دلیل عدم مهارت ما ست و یا به سبب عدم امنیت ؟
شاید اعتقاد داریم که نظر ما بهتر از نظر دیگران ست !؟
تا زمانی که ما روی تصمیمات قطعی مان متعصبانه پافشاری کنیم،
این عوامل باعث میشوند که از حل مسئله باز بمانیم.
بسیار حیاتی هست که درک کنیم چرا باید تصمیمات قطعی مان را تغییر دهیم؟
ابتدا رفتار و عکس العمل رفتارمان را بررسی کنیم
برخلاف عادت ها که اتوماتیک هستند ، در تصمیمات مان با آگاهی به مدیریت فردی ، بررسی کنیم که چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم و پیامد این تصمیمات چه چیزهایی میتواند باشد.
بعنوان مثال؛ در مورد سخنرانی طولانی ریک در جلسات، او باید بررسی کند اگر به دیگران نیز اجازه دهد صحبت کنند، قبل از اینکه چشم انداز نظراتش را بیان کند چه می شود؟!
و یا بررسی کند که آیا میترسد که شخص دیگری نظرات او را بیان کند؟! و ریک اعتبار مورد نظرش را از بیان آن نظر کسب نکند!؟
و یا هراس دارد بقیه ایدهای ارتباطی با ایده او نداشته و بر این اساس در آینده تصمیمات نادرستی گرفته میشود؟۳)برنامه ریزی کردن:
حالا شما می دانید که به چه چیزی نیاز دارید
و چه چیزی باید تغییر کند و چه عواملی باعث میشود که اینگونه رفتار کنید
اگر شما زیاد صحبت می کنید ، می توانید برنامه ریزی کنید به دفعات و هر دفعه چه میزان صحبت کنید و یا اینکه فقط گوش کنید و صحبت نکنیدتمرین:
تغییر عادت های قدیمی مستلزم ممارست است
مثلا تمرین در جهت کمتر صحبت کردن
بعنوان مثال؛ تعداد اظهاراتمان را بشماریم و زمانی که به میزان کافی صحبت کردیم هوشیارانه از ادامه ی صحبت اجتناب کنیم ، حتی زمانی که نکته مهم دیگری برای مطرح کردن داشته باشیم.
تمرینات خود را مداوم ادامه دهیم تا بتوانیم به رشد فردی رسیده و همزمان تأثیرات تمرین خود را مشاهده کنیم.
از آنچه انجام داده ایم و اینکه چگونه انجام دهیم و چطور تمرین کنیم، چه میتوانیم یادبگیریم!؟
تکرار و بازگشت به مرحله دوم: - در حال حاضر بودن:
-
مرگ تا زمانی مشخص، آنقدر به نظرمان دور میآید که نمیتواند ما را در خود فرو برد و ناپیدا و نامرئی است. این اولین دوره، و دورهی شاد زندگی ماست.
اما ناگهان زمانی فرا میرسد که مرگ را پیش روی خود میبینیم و دیگر نمیتوانیم ذهنمان را از آن دور کنیم. مرگ همراه ماست؛ و چون مرگ و جاودانگی، مانند لورل و هاردی، به سختی به هم پیوند خوردهاند،
میتوانیم بگوییم که جاودانگی همراهمان است. با بی قراری دنبالش میگردیم، ژاکت و شلواری رسمی برای آن میدوزیم، برایش کراواتی نو میخریم، میترسیم دیگران برایمان لباس و کراوات انتخاب کنند و انتخابشان خوب نباشد..
پس از دومین دورهی زندگی که شخص نمیتواند چشمش را از روی مرگ بردارد، دورهی دیگری وجود دارد که کوتاهترین و عجیبترین دوره است و به همان اندازهای که خیلی کم دربارهاش میگوییم، خیلی کم هم دربارهاش میدانیم، قدرت فرد رو به زوال رفته و اسیر خستگی است.
خستگی: پلی بیصدا که ما را از ساحل زندگی به ساحل مرگ میبرد.
در این مرحله، مرگ آنقدر نزدیک است که نگاه کردن به آن خستهکننده است. در این مرحله، مرگ مانند چیزهایی که خیلی به ما نزدیکاند و برایمان آشنا هستند بار دیگر ناپیدا و نامرئی میشود...جاودانگی | #میلان_کوندرا
-
به محض شروع عزت نفس…
#دلنوشتهامکان نداره شروع به تغییر کنى و متلکهاى اساسى نخورى،
درشتگویى و یاوهگویى هنر همه کسانی است که عُرضه خودسازى ندارند.
حتى ممکنه افراد دلسوز خانوادهمان شروع کنند به تیکه انداختن، زیرا ابهام دارند درباره ما و نمیدانند ما که خواهیم شد.
استراتژى خوب این است که وقتت را براى قانع کردنشان حروم نکنى.
باجگیر عاطفى از خداشه تو مهرطلب بمونى،
خودشیفته از خداشه تو احساس ارزشمندى نکنى،
جامعه زخمى رنج میکشه یک نفر تن به بی عارى نمیده و زندگى خودش را با تلاش و بدون پارتى و … درست میسازه،
شما که رشد میکنید، محبوب آدمهاى موفق و توانگر میشوید و همزمان آیینه دق خیلیها میشوید،
با این حال ارزش داره… به پیش#من_ارزشمند
دکتر شیری
-
#به_پسرم_رسا
جانِ پدر؛ پاره تنم؛
من اينطور فهميدهام كه در زندگى همهمان زخمهايى رخ ميدهد،
درشت يا ريز،
١- ميتوان سالها نشخوار كرد و بازى قربانى در پيش گرفت،
٢-ميتوان با زخم زدن به بقيه، خود را قانع كرد كه من خوردم، اينا هم حقشونه،
٣-ميشه زخم خويش را شفا بخشيد و همه انسانهاى زخمى را تسكين و شفا داد،
تو، آخرى باش!#من_بهتر
دکتر شیری
-
عزیزان چرا انقدر خشونت به خرج میدین
خب یه چن روز صبر کنین یا میفرسته یا نمیفرسته@nazi-salehi لطفا یادم بده چطوری بفرستم. چجوری pdf بزارم؟
-
#دلنوشته
برای خیلی از شما تصورش هم سخت است. اینکه نه صبح داشته باشی نه شب… که ذهنت در آن واحد هزار جا باشد. یک طرف حواست این باشد که فلان مریض چه خورد، داروهایش را به اندازه گرفت یا نه؛ یک طرف حواست به تازهکارها باشد که درست آموزش ببینند و اشتباهی ازشان سر نزند؛ یک طرف به گزارشها، به تغییر وضعیت بیمارها، به حفظ آرامش بخش... که مراقب باشی یادت نرود شب، وقتی همهی شهر چشمهایشان را بسته و پتو را تا گردن کشیدهاند بالا و خوابهاي هفت رنگ میبینند، بروی نردهی تختها را بالا بکشی مبادا بیماری غلت بزند و بیفتد. که مراقب باشی بیخوابی و خستگیت بیتابت نکند. که خودت را بزنی به آن راه و خونی که خونت را میخورد ندید بگیری وقتی يكي تمارض میکند، خسته و بیحوصله سرت داد میزند، وقتی همراهی توقع بیجا میکند، وقتی انگار از کرهای دیگر آمده باشی زبانت را نمیفهمند. حواست باشد پلکهایت روی هم نیفتند، نکند دادن دارویی به تاخیر بیفتد و زنگی شنیده نشود. که بدانی جمعه و شنبه و تعطیل و غیر تعطیل برای هرکه باشد، برای تو نیست. که فراز صد بند احیایت، شمردن نفسهای بیمار باشد و پررنگترین تصویر زندگیت، تصویر ناله و درد و مرگ که همینطور بیپروا دور و بر اتاق بیمارانت پرسه میزند...
کار هر کسی نیست پرستاری. صبری زینبوار میخواند و عشقی عظیم که سنگ زیرین آسیاب باشی بیاینکه دیده شوی. لااقل نه اینقدر که لایقش هستی. باید شایستگی داشته باشی تا سفیدی روپوش پرستاری به تنت بیاد.دلنوشته یک پرستار، بسیار به دل مینشیند.
-
#خلاصه_کتاب
#من_بهترهنر شفاف اندیشیدن
مولف : رولف دوبلی
مترجمین : عادل فردوسیپور، بهزاد توکلی و علی شهروز
ناشر : نشر چشمه️در زندگی روزمره، چون موفقیت بیش از ناکامی به چشم میآید، تو دائماً شانس موفقیت خود را بیش از اندازه تخمین میزنی. خطای بقا، یعنی افراد دائماً احتمال موفقیت خود را بیش از حد تخمین بزنند.
️هر گاه ما عوامل انتخاب را با نتایج آن اشتباه میگیریم، طعمهی چیزی میشویم که نسیم طالب (نویسنده کتاب قوی سیاه) به آن توهم بدن شناگر میگوید. منظور از توهم بدن شناگر آن است که شناگران حرفهای به این خاطر که با شدت تمرین میکنند بدنهایشان زیبا نمیشود، بلکه به خاطر اندام مناسبشان است که شناگران خوبی میشوند.
️آیا تا به حال یک صورت را در بین ابرها دیدهای یا شکل کلی حیوانات را در یک سنگ مشاهده کردهای؟ البته. کاملاً هم طبیعی است. مغز انسان به دنبال الگوها و قوانین است. در واقع، آن را به یک قدم به جلو میبرد: اگر هیچ الگوی خاصی پیدا نکند، از خودش یکی ابداع میکند (خطای دستهبندی).
️تأئید اجتماعی که گاهی سختگیرانه از آن به عنوان غریزهی جمعگرایی یاد میشود، تأکید میکند افراد وقتی مثل بقیه عمل میکنند احساس میکنند رفتارشان درست است. به عبارت دیگر، هر چه تعداد بیشتری از مردم عقیدهی خاصی را دنبال کنند، ما آن عقیده را بهتر (درستتر) میپنداریم. و هر چه تعداد افرادی که رفتار خاصی را بروز میدهند بیشتر باشد، این رفتار از سوی دیگران مناسبتر ارزیابی میشود. البته که این امر مضحک است. سامرست موام میگوید: «اگر پنجاه میلیون نفر چیز احمقانهای بگویند، آن چیز کماکان احمقانه است.»
️خطرناکترین حالت خطای هزینهی هدررفته وقتی است که زمان، پول، انرژی یا عشق زیادی صرف چیزی کرده باشیم. این هزینه کردن دلیلی میشود برای ادامه دادن، حتی اگر با موضوعی محکوم به شکست سر و کار داشته باشیم. هر چه بیشتر سرمایهگذاری کنیم، هزینهی هدررفته بیشتر میشود و بیشتر مجبور میشویم ادامه دهیم.
️خطای تأئید مادر همهی تصورهای غلط است. چنین چیزی تمایل به تفسیر اطلاعات جدید به گونهای است که با تئوریهای موجود، باورها و اعتقادات ما هماهنگ باشد. به بیان دیگر، هر اطلاعات جدیدی را که با نظرهای کنونی ما تناقض داشته باشند فیلتر میکنیم (شواهد متضاد). این یک عادت خطرناک است.
️اثر مقایسهای را به طور خلاصه اینگونه میتوان تعریف کرد: اگر ما خود چیزی داشته باشیم که زشت، ارزان یا کوچک باشد، یک چیز دیگر را زیبا، گرانبها یا بزرگ در نظر میگیریم ما در واقع با قضاوتهای مطلق مشکل داریم.
️خطای بازنگری از متداولترین خطاهاست. میتوان آن را به درستی پدیدهی «من به تو گفته بودم» نامید: وقتی به گذشته نگاه میکنیم، همه چیز واضح و اجتنابناپذیر به نظر میرسد. چرا خطای بازنگری خطرناک است؟ خب، به خاطر این که منجر به آن میشود که ما توانایی پیشبینی خود را دست بالا بگیریم و این باعث میشود بیش از حد به دانش خود اعتماد کنیم و در نتیجه ریسکهای زیادی را بپذیریم.
️هرگز یک تصمیم را صرفاً براساس نتیجهاش ارزیابی نکن، به خصوص زمانی که تصادفی بودن یا «عوامل خارجی» در آن نقش داشته باشند. یک نتیجهی بد لزوماً نشاندهندهی یک تصمیم بد نیست و برعکس.
️انتخابهای زیاد، منجر به نارضایتی میشوند. چگونه میتوانی مطمئن باشی از بین دویست گزینهای که احاطه و سردرگمت کردهاند گزینهی درست را انتخاب میکنی؟ پاسخ این است: نمیتوانی. هر چه گزینههای بیشتری داشته باشی، نامطمئنتر خواهی بود و متعاقبش ناراضیتر. خب چه میتوانی بکنی؟ قبل از آن که پیشنهادهای موجود را بررسی کنیم، به دقت فکر کن چه میخواهی. معیارهایت را بنویس و جداً به آنها پایبند باش. همچنین درک کن هرگز نمیتوانی تصمیم کاملی بگیری. با توجه به سیلاب احتمالات، داشتن چنین هدفی نوعی «کمالگرایی غیرمنطقی» محسوب میشود. در عوض، یاد بگیر یک تصمیم «خوب» را دوست داشته باشی. بله، حتی در مورد شریک زندگی. آیا فقط باید به دنبال بهترینها بود؟ در عصر تنوع نامحدود، عکس آن صدق میکند. حالت بهینه در شرایط جدید چنین است: خوب بودن به اندازهی کافی.
-
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود ما دیده ایم
اگر خون دل بود ما خورده ایم
اگر دل دلیل است ما آورده ایم
اگر داغ شرط است ما برده ایم
اگر دشنه ی دشمنان گردنیم
اگرخنجر دوستان گرده ایم
گواهی بخواهید اینک گواه
همین زخم هایی که نشمرده ایم
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود ما دیده ایم
اگر خون دل بود ما خورده ایم
اگر دل دلیل است ما آورده ایم
اگر داغ شرط است ما برده ایم
اگر دشنه ی دشمنان گردنیم
اگرخنجر دوستان گرده ایم
گواهی بخواهید اینک گواه
همین زخم هایی که نشمرده ایم
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایمخدانگهدار
-
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود ما دیده ایم
اگر خون دل بود ما خورده ایم
اگر دل دلیل است ما آورده ایم
اگر داغ شرط است ما برده ایم
اگر دشنه ی دشمنان گردنیم
اگرخنجر دوستان گرده ایم
گواهی بخواهید اینک گواه
همین زخم هایی که نشمرده ایم
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود ما دیده ایم
اگر خون دل بود ما خورده ایم
اگر دل دلیل است ما آورده ایم
اگر داغ شرط است ما برده ایم
اگر دشنه ی دشمنان گردنیم
اگرخنجر دوستان گرده ایم
گواهی بخواهید اینک گواه
همین زخم هایی که نشمرده ایم
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایمخدانگهدار
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود ما دیده ایم
اگر خون دل بود ما خورده ایم
اگر دل دلیل است ما آورده ایم
اگر داغ شرط است ما برده ایم
اگر دشنه ی دشمنان گردنیم
اگرخنجر دوستان گرده ایم
گواهی بخواهید اینک گواه
همین زخم هایی که نشمرده ایم
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم
چو گلدان خالی لب پنجره
پر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود ما دیده ایم
اگر خون دل بود ما خورده ایم
اگر دل دلیل است ما آورده ایم
اگر داغ شرط است ما برده ایم
اگر دشنه ی دشمنان گردنیم
اگرخنجر دوستان گرده ایم
گواهی بخواهید اینک گواه
همین زخم هایی که نشمرده ایم
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایمخدانگهدار
خدانگهدار
-
#دلنوشته
برای خیلی از شما تصورش هم سخت است. اینکه نه صبح داشته باشی نه شب… که ذهنت در آن واحد هزار جا باشد. یک طرف حواست این باشد که فلان مریض چه خورد، داروهایش را به اندازه گرفت یا نه؛ یک طرف حواست به تازهکارها باشد که درست آموزش ببینند و اشتباهی ازشان سر نزند؛ یک طرف به گزارشها، به تغییر وضعیت بیمارها، به حفظ آرامش بخش... که مراقب باشی یادت نرود شب، وقتی همهی شهر چشمهایشان را بسته و پتو را تا گردن کشیدهاند بالا و خوابهاي هفت رنگ میبینند، بروی نردهی تختها را بالا بکشی مبادا بیماری غلت بزند و بیفتد. که مراقب باشی بیخوابی و خستگیت بیتابت نکند. که خودت را بزنی به آن راه و خونی که خونت را میخورد ندید بگیری وقتی يكي تمارض میکند، خسته و بیحوصله سرت داد میزند، وقتی همراهی توقع بیجا میکند، وقتی انگار از کرهای دیگر آمده باشی زبانت را نمیفهمند. حواست باشد پلکهایت روی هم نیفتند، نکند دادن دارویی به تاخیر بیفتد و زنگی شنیده نشود. که بدانی جمعه و شنبه و تعطیل و غیر تعطیل برای هرکه باشد، برای تو نیست. که فراز صد بند احیایت، شمردن نفسهای بیمار باشد و پررنگترین تصویر زندگیت، تصویر ناله و درد و مرگ که همینطور بیپروا دور و بر اتاق بیمارانت پرسه میزند...
کار هر کسی نیست پرستاری. صبری زینبوار میخواند و عشقی عظیم که سنگ زیرین آسیاب باشی بیاینکه دیده شوی. لااقل نه اینقدر که لایقش هستی. باید شایستگی داشته باشی تا سفیدی روپوش پرستاری به تنت بیاد.دلنوشته یک پرستار، بسیار به دل مینشیند.
romisa در هرچی تو دلته بریز بیرون 4 گفته است:
#دلنوشته
برای خیلی از شما تصورش هم سخت است. اینکه نه صبح داشته باشی نه شب… که ذهنت در آن واحد هزار جا باشد. یک طرف حواست این باشد که فلان مریض چه خورد، داروهایش را به اندازه گرفت یا نه؛ یک طرف حواست به تازهکارها باشد که درست آموزش ببینند و اشتباهی ازشان سر نزند؛ یک طرف به گزارشها، به تغییر وضعیت بیمارها، به حفظ آرامش بخش... که مراقب باشی یادت نرود شب، وقتی همهی شهر چشمهایشان را بسته و پتو را تا گردن کشیدهاند بالا و خوابهاي هفت رنگ میبینند، بروی نردهی تختها را بالا بکشی مبادا بیماری غلت بزند و بیفتد. که مراقب باشی بیخوابی و خستگیت بیتابت نکند. که خودت را بزنی به آن راه و خونی که خونت را میخورد ندید بگیری وقتی يكي تمارض میکند، خسته و بیحوصله سرت داد میزند، وقتی همراهی توقع بیجا میکند، وقتی انگار از کرهای دیگر آمده باشی زبانت را نمیفهمند. حواست باشد پلکهایت روی هم نیفتند، نکند دادن دارویی به تاخیر بیفتد و زنگی شنیده نشود. که بدانی جمعه و شنبه و تعطیل و غیر تعطیل برای هرکه باشد، برای تو نیست. که فراز صد بند احیایت، شمردن نفسهای بیمار باشد و پررنگترین تصویر زندگیت، تصویر ناله و درد و مرگ که همینطور بیپروا دور و بر اتاق بیمارانت پرسه میزند...
کار هر کسی نیست پرستاری. صبری زینبوار میخواند و عشقی عظیم که سنگ زیرین آسیاب باشی بیاینکه دیده شوی. لااقل نه اینقدر که لایقش هستی. باید شایستگی داشته باشی تا سفیدی روپوش پرستاری به تنت بیاد.دلنوشته یک پرستار، بسیار به دل مینشیند.
خیلی عالی بود
البته جمعه و روزهای تعطیل واسه پرستاری جزو شیفت موظفی نیس، اضافه کار میگیرن روزایی که تعطیله -
دیگه زندگی بر مدار چرخش ماه گذر میکنه
و تنها ما آدما هستیم که باید قدر عزیزانمون رو بدونیم
اونها رو نرنجونیم و مهربون باشیم
بهترین ها رو براتون از خدا میخوام
خدایا مارو تو رسیدن به هدف هامون جدی تر و قویتر بکن
الهی آمینArian Mp خیلی دعای قشنگی بود
ولی من احساس میکنم به بعضی از ارزها نرسیدن خیلی خیلی خیلی جذاب وقشنگه حداقل برای من
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره...
رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد
بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع
پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع
پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب
پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب
مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست
همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید
سبز باشید و سربلند
سلااامممم
هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن
گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن
بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون...
بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم
بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه...
بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن
بعضیاشون غمگینن
بعضیا بی حس و بی حالن
بعضیا خیلیی شادن
اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن
دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین..
دعوت میکنم از :
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1402
@بچه-های-تجربی-کنکور-1401
@ریاضیا @تجربیا @انسانیا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم)
و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه
منتظر عکس های زیباتون هستم
سلاام
خب پیرو این ژانر جدید شوخی با آقای گلزار منم تصمیم گرفتم این تاپیک رو بزنم
میتونین از کارایی که میکنین چه ساده ، بامزه ، ادایی، سالم و... باشه عکس بزارین و ما را با خود آشنا کنید
منتظرتون هستیم
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلاء
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@دوازدهم @یازدهم @دهم
@تجربیا @ریاضیا @انسانیا
@دانشجویان-پیراپزشکی
@دانشجویان-پزشکی
@دانشجویان-مهندسی (آکیتو)
هاااعییی
آقا به پیشنهاد @Neo..... تصمیم گرفتم که براتون از طریقه گواهی نامه گرفتن بگم
البته اینم بگم که همه اینا با توجه به شهر خودمون و آموزشگاهی که من ثبت نام کردم هست.. ممکنه شهر شما فرق داشته باشه نمیدونم
اول از همه که برای ثبت نام رفتیم آموزشگاه. بهم گفتن باید کتاب آیین نامه رو برای کلاسای تئوری داشته باشم. حالا چه بخری چه از قبل داشته باشی. منم چون نداشتم خریدم.
بعد گفتن که باید اول بری احضار هویت و معاینه چشمی
برای احضار هویت، رفتیم پلیس +۱۰ . فقط یه چیز مهم که باید حواستون باشه اینه کهههه.. اونجا ازتون قراره عکس بگیرن. از این عکس یهوییا مثل کارت ملی مثل من نشین همینجوری برین الان عکس من یجوریه که انگار ام کلثومم نه پرنیا خلاصه به خودتون برسین و دخترا با خودتون مقنعه ببرین که از مقنعه شپشوی اونا استفاده نکنین. برای احضار هویت تاجایی که یادمه حتی ازتون میخوام که اسمتونو به انگلیسی بنویسین پس اگه نمیدونین املای انگلیسی اسمتونو، حتما یاد بگیرین چون دیگه ثبت میشه و تغییر نمیشه داد. بعد اینجا یه مبلغی هم ازتون پول میگیرن
برای معاینه چشمی هم که میگن کجا برین. اونجا هم ازتون گروه خونیتونو میپرسن (همینجوری شفاهی میپرسن پس مطمئن باشین از گروه خونیتونو. من خودم پارسال که رفته بودم، اشتباه گفته بودم و چند روز پیش تصحیح کردم). خلاصه درست بگین چون مهمه فرض کنین خدایی نکرده تصادف کنین بر حسب همین گروه خونیتونو میفهمن. بعد حالا معاینه چجوریه؟ یه معاینه چشمی میکنن.. (اگه عینکی باشین با عینک). بعد مثلا میگن با پاشنه راه برو و اینا. دقیق یادم نیست همه رو چون پارسال انجام دادم. اینجا هم یه مبلغی ازتون میگیرن. (اینسری رفتم برای همون تصحیح گروه خونی، رو دیوار زده بود ۲۴۰ هزار تومن فکر کنم. البته تصحیح گروه خونی هزینه ای نداشت.)
حالا که اینکارا رو کردین اموزشگاه زمان کلاسای تئوری رو میگه. اگر درست یادم باشه، ۸ جلسه کلا کلاس تئوری دارین که ۲ جلسش فنیه. (البته فنیش هم تئوریه). هر کلاس فکر کنم ۱ ساعته بود. بعضی آموزشگاه ها هم تئوریاشون اختیاره میتونین نرین ولی خب برا ما که اجباری بود.
اینم بگم که مثلا آموزشگاه ما برای شهریه (که در حال حاضر ۸۶۰۰ تومنه تقریبا)، یه مقدارشو گرفت و گفت میتونین بقیهشو بعدا تا جلسه ۶م کلاس عملیتون بدین بدین.
حالا که کلاس تئوری تموم شد، نوبت کلاس عملیه. جلسه آخر تئوری خودشون از ما پرسیدن اگه مربی خاصی مد نظرتون هست بگین. و خانما اگه مربی آقا میخوان، باید حتما یه همراه که درجه اول هم باشه داشته باشن. منم که گفتم خانم باشه
بعدش، مربی بهتون زنگ میرنه باهم هماهنگ میکنین برای کلاسای عملی. کلاسای عملی ۱۲ جلسه حدودا ۲ ساعته هست کلا. (البته ۲ ساعت باهاتون تمرین نمیکنن️ واسه من که مربیم ۱ ساعت و نیم تمرین میکرد️️️). ۱ جلسش هم تمرین تو شبه (که میگن اختیاریه و میتونین همون تو روز تمرینش کنین)
این ۱۲ جلسه هم به سلیقه مربیتونه که چجوری آموزش بده. برا من که تا ۳ جلسه اول، همه چیز یعنی دنده ۱ و ۲ و ۳ و پارک دوبل و دور دو فرمونه رو یاد داد و بقیه جلسات تمرین و تکرار بود. جلسه آخر هم تنرین تو شب بود که چراغای ماشین رو بهم یاد داد.
تو جلسه آخر، رفتیم آموزشگاه و باز از ما علاوه بر شهریه ای که دادیم پول خواستن یه ۵۰۰ و خوردی و یه ۲۰۰ و خوردی. جمعا ۸۳۵ میشد اگر یادم باشه.. برای کارکس ماردکس و این چرت و پرتا️ بعد به ما گفتن فلان روز برو فلان جا برای آزمون آیین نامه
برای آیین نامه که اصلا کتابی نخوندم. یه فایل هست ۲۰ سری آزمون آیین نامه اصلی توش هست. آزمونش ۳۰ سواله هست و تا ۳ غلط مجازی. بیشتر از ۳ تا، رد میشی و دوباره باید بری آموزشگاه یه فیش ۱۰۰۰ تومنی ازشون بگیری تا هفته بعد امتحان بدی. منم همون فایل رو خوندم و تو آزمون، یکی از همون سری هایی که تو فایل بود افتاد دست من و با ۱ غلط قبول شدم. یه نکته هم بگم که به هر نفر رندوم برگه ها رو داد یعنی تو و بغل دستیات برگه مشابهی ندارین. یکی از اون ۲۰ سری به هر کدومتون اقتاده. پس خیلی به فکر تقلب از بقیه نباشین اما خود سرهنگه افسره چیه، خلاصه اونی که میخواست ازمون آزمون بگیره قبل شروع امتحان چند تا سوال پر تکرار رو به ما رسونده بود و سر آزمون به بچه ها کمک میکرد هر چند به من کمک نکرد گگگ
بعد دوباره رفتیم آموزشگاه برای گرفتن نوبت آزمون شهری. ۲۵۰ تومن باز از ما پول گرفتن بخاطر هزینه ماشین آزمون که ما این پول رو دادیم و روز آزمون رفتیم محل قرار من و افسر
بار اول، افتادم با آشغال ترین و ملعون ترین افسر قائمشهر که به حروم خوریش معروفه. نفر آخر نشستم پشت فرمون. دو قدم رفتم جلو گفت بزن دنده دو منم گاز دادم و زدم، بعد یهو گفت گاز کم دادی. ردی :| هر چی هم گفتم آقا شما بزار من یکم برم مگه میشه ۱۰ مترم نرفتم منو رد کنی که اوشون گوشش بدهکار نبود.
خلاصه، وقتی بار اول رد بشی، یه جلسه تمرین اجباری داری. (بحاطر همینه که بار اول معمولا رد میکنن). ماهم رفتیم آموزشگاه یه ۶۰۰ هزار تومن برای تمرین و یه ۲۵۰ هزار تومن برای هزینه ماشین آزمون و یه ۱۰۰۰ تومن برای رد شدنم ازمون گرفتن یه جلسه تمرینم رفتیم و باز هفته بعد رفتیم آزمون
این سری هم که متاسفانه استرس فراواااان داشتم. نفر اول کنار افسر نشستم و قشنگ قفل کرده بودم. تا نشستم گفت اون جلو ماشینه رو دوبل بگیر. منم رفتم ولی خب دوبلم خراب شد و خوردم به جدول و همونجا پیادم کرد. امااا این سری برای ۱ جلسه تمرین اختیاری زد که منم نرفتم و خودم با ماشینم تمرین کردم.
رفتیم باز آموزشگاه و ۲۵۰ هزار تومن برا ماشین و ۱۰۰۰ تومن برا رد شدنم گرفت. بعد اومدیم برای سری سوم
سری سوم من زرنگ بازی دراوردم. آزمونم ۱۰ شروع میشد منم ۶ صبح با ماشین خودمون رفتم تمرین. که استرسم کمتر شد. بعدشم ۱ ساعت قبل آزمون پروپرانول با دوز ۱۰ هم خوردم که دیگه محکم کاری بشه و بخاطر استرس رد نشم
سری سوم، نفر دوم رفتم. اول از همه بگم چون از سری پیش ترس داشتم که پارک دوبلو خراب کنم، از بچه ها روش پارک دوبلشونو پرسیدم. بعد با یه گروه از بچه ها که همونجا رفیق شده بودیم هماهنگ شدیم که با چه ترتیبی بریم بشینیم. (بعضی افسرا میگن هر کی میخواد بشینه. اما بعضیا از رو لیستشون به ترتیب میخونن). خلاصه نفر اول دوبل رفت ماشینو و قبول شد (البته با اینکه بار اولش بود و اولش خورد به جدول، افسر بهش گفت بهت یه فرصت دیگه میدم و همینو دوباره برو. دوباره رفت و قبولش کرد). افسر بهم گفت همینو از پارک خارج شو و دوباره دوبل برو. منم همینکارو کردم و حتی وسطش خاموش کردم (چون ماشینش کولرش روشن بود و خب، فشار زیادی به ماشین اومده بود و نباید طبق عادتم با نیم کلاچ خالی عقب میرفتم. تو اینجور مواقع حتما باید یه ذره گاز داد). منم اصصصلا خودمو نباختم و با ریلکسی تمام دنده رو خلاص کردم و دوباره استارت زدم و پارکمو کامل کردم.
و قبول شدم
بعد قبولی، رفتم آموزشگاه کاردکس اینامو تحویل دادم و حدس بزنین چی شد؟ بااااز هم ۲۴۵ هزار تومن ازم پول گرفتن بخاطر هزینه پست گواهی نامه بعد گفتن ۱ ماه تا ۱.۵ ماه دیگه میاد که ماهم الان منتظریم ببینیم ایشالله موقع اومدن گواهی نامه هم ازمون پولی میگیرن یا نه
حالا فعلا این مقدار تجربه رو داشته باشین تا فکر کنم ببینم چه جزئیات دیگه ای یادمه شماهم سوالی داشتیم حتتتما بپرسییین و راننده های دیگه حتما تجربیاتتونو در اختیار بزارین
@دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانشجویان-درس-خون @دانشجویان-مهندسی @دانشجویان-پیراپزشکی @دانشجویان-پزشکی @فارغ-التحصیلان-آلاء
خب با یه چالش خوب اومدم سراغتون
نفر اول ٬ %(#ff0000)[بیست حقیقت] از خودشو میگه و بعد ٬ نام کاربری کسی که میخوادو زیر پستش تگ میکنه .
من ( یا اگه خواست خودش ) به اون کاربر آدرس اینجا رو پ.خ میدیم و باخبرشون میکنیم که شما ازشون چی خواستین ؛ این به این معنیه که به گفتن بیست حقیقتِ خودش دعوت شده(البته امیدوارم تگا برای همه کار کنن )
پس اونم میاد و بیستای خودشو میگه و نام نفر بعدی رو زیر پستش میاره تا دوباره....
حـــــالا موضوع اصلی اینجـاست ؛ خیلیا شاید بگن.. بیست حقیقت از چی ؟
این بیست حقیقت میتونه راجب %(#0099ff)[خودتون] ٬ %(#e100ff)[اعتقاداتتون] به %(#00ccff)[موضوعات مختلف] ٬ %(#9900ff)[علاقتون به جایی]٬ کسی ٬ انجام کاری ٬ چیزی یا شایدم %(#00ff09)[استعدادا و طـــرز فکرو]...... باشه ! در کل چیزایی که فکر میکنید جالبه بقیه راجبتون بدونن....درسته اولش شاید آسون نباشه ٬ اما خوب میشه یه نگاهی به نکته ها وچیزایی که از خودمون میدونیم بندازیم.
**اگه بیشتر از یه بار دعوت شدین میتونین بیستای دیگه بنویسین ( که یکم سخته ) یا فقطـــ بیاین و اسم کاربری رو که میخواین بنویسین یا اصلا کلا کاری نکنین
پس همتون بیست حقیقتِ خودتونو آماده کنین که شاید شما هم به رو کردنش دعوت بشین !
خب به عنوان نفر اول دعوت میکنم از آدمین هامون خب هر کدوم خواستید تشوریف بیارید
@alireza_ysf75 @فااطمه @بهاره @M.an
اخراج نشوم صلوات
خبببب سلاممم چطورین؟
خیلی یهویی ایده ان تاپیک به ذهنم رسید و راستش رو بخواید اصلا چک نکردم ببینم یه همچین چیز فعالی داریم یا نه:)))))
ماجرا از چه قراره؟
آقا اگه هررررر نکته گرامری، اصطلاح، ضرب المثل، لغت یا هرررررررررر چیزِ اینجوریِ انگلیسیِ جالبی خوندین یا بلد بودین بیایین اینجا با هم دیگه به اشتراک بذاریم هر از گاهی🫠
اینکه چقدر و مطلب و نکته ساده است یا پیچیده است واقعا واقعا فرقی نداره و مشکلی ایجاد نمی کنه... خلاصه اینکه راحت باشین...
راحت و فعاااااااااال
دعوت می کنم از: همه تون:)
-کنارهم کلی چیز میز یاد میگیرم:)
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@تجربیا
@انسانیا
@ریاضیا
@همیار
@فارغ-التحصیلان-آلاء
سلام به یاران جــان
به %(#ff00ff)[کـــافه میـــم] خوش اومدین..
توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود
دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[متــن های ادبــی] بفرستین
ما نمیتونستیم توی تاپیک شعــردانه متن ادبی بفرستیم
توی تاپیک خــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه
و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن
همگی خوش اومدین..
%(#0000ff)[اسپم ممنوعه]
و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن
@M-an
%(#7f7fff)[_________________________________]
خب خب
دعوت میکنم از :
@خانوم
@dlrm
@اکالیپتوس
@revival
@گونش
@Saahaar
@sheyda-fkh
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
%(#1fb5ad)[سلام رفیق رفقا]:)
حال دلاتون آروم...
همون طور که از اسم تاپیک پیداست این تاپیک مخصوص "%(#b51f1f)[پادکست]" هستش:)
این تاپیک رو زدیم که از این به بعد توی تایمایی که حسِ درستون نیست و حال گوش کردن به هیچ آهنگی رو ندارین،پادکست های اینجا رو پلی کنید، سرتون رو بذارید روی دستتون و چشماتون رو ببندین و یکم ریلکس کنید:)
این تاپیک جای آهنگ %(#d66666)[نیست] ما آهنگ هامون رو اینجا میذاریم
این تاپیک جای شعر %(#d66666)[نیست] ما شعرهامون رو اینجا میذاریم
اینجا صرفا تاپیکیِ برای دکلمه و پادکست هایی که به نظرتون میتونه حالِ دل رو خوب کنه و شایدم چند دقیقه ای به فکر وابدارتمون:))
حتی این پادکست هارو میشه شب قبل خواب هم گوش داد و جای فکر کردن به مشکلات روزانه یکم غرق متن و صدای گوینده شد:)
پس...
بسم الله
دعوت می کنم از:
@ادمین هامون
@ناظم های منظممون:))
@همیار های باهوشمون
@فارغ-التحصیلان-آلاء که چقدم بح بح
@دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا که خیلی خفنیم :))
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا که شمام خفنید :))
@رتبه-های-انجمن-آلاء که موجب افتخارمونین
@خیرین-کوچک-دریا-دل که آلاء رو به شما هم مدیونیم:)
و همه ی @دانش-آموزان-آلاء
تشکر هم بکنم از @آسمان-آبی واسه مهربونیش و پیشنهاد خفنش جات جات
و امیدوارم تاپیک رو نبندن بچه های بالا @ادمین