Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. بحث آزاد
  3. غیر درسی
  4. کاف‍ــه می‍ـــم♡
هرچی تودلته بریز بیرون۶
JuDiJ
به نام خداوند بخشنده مهربان سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره... رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید سبز باشید و سربلند
غیر درسی
| گالری روح نواز🫀✨ |
AinoorA
سلااامممم هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون... بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه... بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن بعضیاشون غمگینن بعضیا بی حس و بی حالن بعضیا خیلیی شادن اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین.. دعوت میکنم از : @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @بچه-های-تجربی-کنکور-1402 @بچه-های-تجربی-کنکور-1401 @ریاضیا @تجربیا @انسانیا @بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم) و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه منتظر عکس های زیباتون هستم
غیر درسی
کانال درسی فروشی
SiliSS
سلام وقتتون بخیر بچه ها من دنبال یه کانال تلگرامی با اعضای دانش‌آموزی ، فروشی! همچین کانالی سراغ دارید؟ یا کسی رو میشناسید منو باهاشون کانکت کنید؟
غیر درسی
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
mriawM
سلام دوستااااااااان این تاپیک واسه اینه که تا میتونیم شاد باشیم،هرکی از درس خسته شد یا چیز دیگه،واسه زنگ تفریح بیاد اینجا شاد بشه انرژی بگیره،جوک یا سوتی های خنده دار یا هرچیز خنده دار دیگه رو اینجا بنویسیم :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
غیر درسی
پز نیست سبک زندگیمه🫡
AinoorA
سلاام خب پیرو این ژانر جدید شوخی با آقای گلزار منم تصمیم گرفتم این تاپیک رو بزنم میتونین از کارایی که میکنین چه ساده ، بامزه ، ادایی‌، سالم و... باشه عکس بزارین و ما را با خود آشنا کنید منتظرتون هستیم @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء @دوازدهم @یازدهم @دهم @تجربیا @ریاضیا @انسانیا @دانشجویان-پیراپزشکی @دانشجویان-پزشکی @دانشجویان-مهندسی (آکیتو)
غیر درسی
قان قان قان! 🚙🚦
Michael VeyM
هاااعییی آقا به پیشنهاد @Neo..... تصمیم گرفتم که براتون از طریقه گواهی نامه گرفتن بگم البته اینم بگم که همه اینا با توجه به شهر خودمون و آموزشگاهی که من ثبت نام کردم هست.. ممکنه شهر شما فرق داشته باشه نمیدونم اول از همه که برای ثبت نام رفتیم آموزشگاه. بهم گفتن باید کتاب آیین نامه رو برای کلاسای تئوری داشته باشم. حالا چه بخری چه از قبل داشته باشی. منم چون نداشتم خریدم. بعد گفتن که باید اول بری احضار هویت و معاینه چشمی برای احضار هویت، رفتیم پلیس +۱۰ . فقط یه چیز مهم که باید حواستون باشه اینه کهههه.. اونجا ازتون قراره عکس بگیرن. از این عکس یهوییا مثل کارت ملی مثل من نشین همینجوری برین الان عکس من یجوریه که انگار ام کلثومم نه پرنیا خلاصه به خودتون برسین و دخترا با خودتون مقنعه ببرین که از مقنعه شپشوی اونا استفاده نکنین. برای احضار هویت تاجایی که یادمه حتی ازتون میخوام که اسمتونو به انگلیسی بنویسین پس اگه نمیدونین املای انگلیسی اسمتونو، حتما یاد بگیرین چون دیگه ثبت میشه و تغییر نمیشه داد. بعد اینجا یه مبلغی هم ازتون پول میگیرن برای معاینه چشمی هم که میگن کجا برین. اونجا هم ازتون گروه خونیتونو میپرسن (همینجوری شفاهی میپرسن پس مطمئن باشین از گروه خونیتونو. من خودم پارسال که رفته بودم، اشتباه گفته بودم و چند روز پیش تصحیح کردم). خلاصه درست بگین چون مهمه فرض کنین خدایی نکرده تصادف کنین بر حسب همین گروه خونیتونو میفهمن. بعد حالا معاینه چجوریه؟ یه معاینه چشمی میکنن.. (اگه عینکی باشین با عینک). بعد مثلا میگن با پاشنه راه برو و اینا. دقیق یادم نیست همه رو چون پارسال انجام دادم. اینجا هم یه مبلغی ازتون میگیرن. (اینسری رفتم برای همون تصحیح گروه خونی، رو دیوار زده بود ۲۴۰ هزار تومن فکر کنم. البته تصحیح گروه خونی هزینه ای نداشت.) حالا که اینکارا رو کردین اموزشگاه زمان کلاسای تئوری رو میگه. اگر درست یادم باشه، ۸ جلسه کلا کلاس تئوری دارین که ۲ جلسش فنیه. (البته فنیش هم تئوریه). هر کلاس فکر کنم ۱ ساعته بود. بعضی آموزشگاه ها هم تئوریاشون اختیاره میتونین نرین ولی خب برا ما که اجباری بود. اینم بگم که مثلا آموزشگاه ما برای شهریه (که در حال حاضر ۸۶۰۰ تومنه تقریبا)، یه مقدارشو گرفت و گفت میتونین بقیه‌شو بعدا تا جلسه ۶م کلاس عملیتون بدین بدین. حالا که کلاس تئوری تموم شد، نوبت کلاس عملیه. جلسه آخر تئوری خودشون از ما پرسیدن اگه مربی خاصی مد نظرتون هست بگین. و خانما اگه مربی آقا میخوان، باید حتما یه همراه که درجه اول هم باشه داشته باشن. منم که گفتم خانم باشه بعدش، مربی بهتون زنگ میرنه باهم هماهنگ میکنین برای کلاسای عملی. کلاسای عملی ۱۲ جلسه حدودا ۲ ساعته هست کلا. (البته ۲ ساعت باهاتون تمرین نمیکنن‍️ واسه من که مربیم ۱ ساعت و نیم تمرین میکرد‍️‍️‍️). ۱ جلسش هم تمرین تو شبه (که میگن اختیاریه و میتونین همون تو روز تمرینش کنین) این ۱۲ جلسه هم به سلیقه مربیتونه که چجوری آموزش بده. برا من که تا ۳ جلسه اول، همه چیز یعنی دنده ۱ و ۲ و ۳ و پارک دوبل و دور دو فرمونه رو یاد داد و بقیه جلسات تمرین و تکرار بود. جلسه آخر هم تنرین تو شب بود که چراغای ماشین رو بهم یاد داد. تو جلسه آخر، رفتیم آموزشگاه و باز از ما علاوه بر شهریه ای که دادیم پول خواستن یه ۵۰۰ و خوردی و یه ۲۰۰ و خوردی. جمعا ۸۳۵ میشد اگر یادم باشه.. برای کارکس ماردکس و این چرت و پرتا‍️ بعد به ما گفتن فلان روز برو فلان جا برای آزمون آیین نامه برای آیین نامه که اصلا کتابی نخوندم. یه فایل هست ۲۰ سری آزمون آیین نامه اصلی توش هست. آزمونش ۳۰ سواله هست و تا ۳ غلط مجازی. بیشتر از ۳ تا، رد میشی و دوباره باید بری آموزشگاه یه فیش ۱۰۰۰ تومنی ازشون بگیری تا هفته بعد امتحان بدی. منم همون فایل رو خوندم و تو آزمون، یکی از همون سری هایی که تو فایل بود افتاد دست من و با ۱ غلط قبول شدم. یه نکته هم بگم که به هر نفر رندوم برگه ها رو داد یعنی تو و بغل دستیات برگه مشابهی ندارین‌. یکی از اون ۲۰ سری به هر کدومتون اقتاده. پس خیلی به فکر تقلب از بقیه نباشین اما خود سرهنگه افسره چیه، خلاصه اونی که میخواست ازمون آزمون بگیره قبل شروع امتحان چند تا سوال پر تکرار رو به ما رسونده بود و سر آزمون به بچه ها کمک میکرد هر چند به من کمک نکرد گگگ بعد دوباره رفتیم آموزشگاه برای گرفتن نوبت آزمون شهری. ۲۵۰ تومن باز از ما پول گرفتن بخاطر هزینه ماشین آزمون که ما این پول رو دادیم و روز آزمون رفتیم محل قرار من و افسر بار اول، افتادم با آشغال ترین و ملعون ترین افسر قائمشهر که به حروم خوریش معروفه. نفر آخر نشستم پشت فرمون. دو قدم رفتم جلو گفت بزن دنده دو منم گاز دادم و زدم، بعد یهو گفت گاز کم دادی. ردی :| هر چی هم گفتم آقا شما بزار من یکم برم مگه میشه ۱۰ مترم نرفتم منو رد کنی که اوشون گوشش بدهکار نبود. خلاصه، وقتی بار اول رد بشی، یه جلسه تمرین اجباری داری. (بحاطر همینه که بار اول معمولا رد میکنن). ماهم رفتیم آموزشگاه یه ۶۰۰ هزار تومن برای تمرین و یه ۲۵۰ هزار تومن برای هزینه ماشین آزمون و یه ۱۰۰۰ تومن برای رد شدنم ازمون گرفتن یه جلسه تمرینم رفتیم و باز هفته بعد رفتیم آزمون این سری هم که متاسفانه استرس فراواااان داشتم. نفر اول کنار افسر نشستم و قشنگ قفل کرده بودم‌. تا نشستم گفت اون جلو ماشینه رو دوبل بگیر. منم رفتم ولی خب دوبلم خراب شد و خوردم به جدول و همونجا پیادم کرد. امااا این سری برای ۱ جلسه تمرین اختیاری زد که منم نرفتم و خودم با ماشینم تمرین کردم. رفتیم باز آموزشگاه و ۲۵۰ هزار تومن برا ماشین و ۱۰۰۰ تومن برا رد شدنم گرفت. بعد اومدیم برای سری سوم سری سوم من زرنگ بازی دراوردم. آزمونم ۱۰ شروع میشد منم ۶ صبح با ماشین خودمون رفتم تمرین. که استرسم کمتر شد. بعدشم ۱ ساعت قبل آزمون پروپرانول با دوز ۱۰ هم خوردم که دیگه محکم کاری بشه و بخاطر استرس رد نشم سری سوم، نفر دوم رفتم. اول از همه بگم چون از سری پیش ترس داشتم که پارک دوبلو خراب کنم، از بچه ها روش پارک دوبلشونو پرسیدم. بعد با یه گروه از بچه ها که همونجا رفیق شده بودیم هماهنگ شدیم که با چه ترتیبی بریم بشینیم. (بعضی افسرا میگن هر کی میخواد بشینه. اما بعضیا از رو لیستشون به ترتیب میخونن). خلاصه نفر اول دوبل رفت ماشینو و قبول شد (البته با اینکه بار اولش بود و اولش خورد به جدول، افسر بهش گفت بهت یه فرصت دیگه میدم و همینو دوباره برو. دوباره رفت و قبولش کرد). افسر بهم گفت همینو از پارک خارج شو و دوباره دوبل برو. منم همینکارو کردم و حتی وسطش خاموش کردم (چون ماشینش کولرش روشن بود و خب، فشار زیادی به ماشین اومده بود و نباید طبق عادتم با نیم کلاچ خالی عقب میرفتم. تو اینجور مواقع حتما باید یه ذره گاز داد). منم اصصصلا خودمو نباختم و با ریلکسی تمام دنده رو خلاص کردم و دوباره استارت زدم و پارکمو کامل کردم. و قبول شدم بعد قبولی، رفتم آموزشگاه کاردکس اینامو تحویل دادم و حدس بزنین چی شد؟ بااااز هم ۲۴۵ هزار تومن ازم پول گرفتن بخاطر هزینه پست گواهی نامه بعد گفتن ۱ ماه تا ۱.۵ ماه دیگه میاد که ماهم الان منتظریم ببینیم ایشالله موقع اومدن گواهی نامه هم ازمون پولی میگیرن یا نه حالا فعلا این مقدار تجربه رو داشته باشین تا فکر کنم ببینم چه جزئیات دیگه ای یادمه شماهم سوالی داشتیم حتتتما بپرسییین و راننده های دیگه حتما تجربیاتتونو در اختیار بزارین @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانشجویان-درس-خون @دانشجویان-مهندسی @دانشجویان-پیراپزشکی @دانشجویان-پزشکی @فارغ-التحصیلان-آلاء
غیر درسی
غیر درسی
M
سلام دوستان اونایی ک شلیک نهایی رو گرفتن راضی بودین ؟ نمراتتون خوب بود؟ من دارم میرم یازدهم می‌خوام بگیرم.
غیر درسی
چالش 20 حقیقت
مهربونم
خب با یه چالش خوب اومدم سراغتون نفر اول ٬ %(#ff0000)[بیست حقیقت] از خودشو میگه و بعد ٬ نام کاربری کسی که میخوادو زیر پستش تگ میکنه . من ( یا اگه خواست خودش ) به اون کاربر آدرس اینجا رو پ.خ میدیم و باخبرشون میکنیم که شما ازشون چی خواستین ؛ این به این معنیه که به گفتن بیست حقیقتِ خودش دعوت شده(البته امیدوارم تگا برای همه کار کنن ) پس اونم میاد و بیستای خودشو میگه و نام نفر بعدی رو زیر پستش میاره تا دوباره.... حـــــالا موضوع اصلی اینجـاست ؛ خیلیا شاید بگن.. بیست حقیقت از چی ؟ این بیست حقیقت میتونه راجب %(#0099ff)[خودتون] ٬ %(#e100ff)[اعتقاداتتون] به %(#00ccff)[موضوعات مختلف] ٬ %(#9900ff)[علاقتون به جایی]٬ کسی ٬ انجام کاری ٬ چیزی یا شایدم %(#00ff09)[استعدادا و طـــرز فکرو]...... باشه ! در کل چیزایی که فکر میکنید جالبه بقیه راجبتون بدونن....درسته اولش شاید آسون نباشه ٬ اما خوب میشه یه نگاهی به نکته ها وچیزایی که از خودمون میدونیم بندازیم. **اگه بیشتر از یه بار دعوت شدین میتونین بیستای دیگه بنویسین ( که یکم سخته ) یا فقطـــ بیاین و اسم کاربری رو که میخواین بنویسین یا اصلا کلا کاری نکنین پس همتون بیست حقیقتِ خودتونو آماده کنین که شاید شما هم به رو کردنش دعوت بشین ! خب به عنوان نفر اول دعوت میکنم از آدمین هامون خب هر کدوم خواستید تشوریف بیارید @alireza_ysf75 @فااطمه @بهاره @M.an اخراج نشوم صلوات
غیر درسی
ایران رو به یاد بیار!
Michael VeyM
Topic thumbnail image
غیر درسی
سلام
N
کسی هست که کتاب های یازدهم و دوازدهم تجربی رو داشته باشه
غیر درسی
موسیقی کده🎵
MmdasnM
از نظر من موسیقیای خوب و آروم میتونن خیلی رو تمرکز تاثیر بزارن موسیقی های خوبتون رو اینجا به اشتراک بزارید تا بقیه هم ازش لذت ببرن
غیر درسی
The Charming English 🌱
Anzw 18A
خبببب سلاممم چطورین؟ خیلی یهویی ایده ان تاپیک به ذهنم رسید و راستش رو بخواید اصلا چک نکردم ببینم یه همچین چیز فعالی داریم یا نه:))))) ماجرا از چه قراره؟ آقا اگه هررررر نکته گرامری، اصطلاح، ضرب المثل، لغت یا هرررررررررر چیزِ اینجوریِ انگلیسیِ جالبی خوندین یا بلد بودین بیایین اینجا با هم دیگه به اشتراک بذاریم هر از گاهی🫠 اینکه چقدر و مطلب و نکته ساده است یا پیچیده است واقعا واقعا فرقی نداره و مشکلی ایجاد نمی کنه... خلاصه اینکه راحت باشین... راحت و فعاااااااااال دعوت می کنم از: همه تون:) -کنارهم کلی چیز میز یاد میگیرم:) @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @تجربیا @انسانیا @ریاضیا @همیار @فارغ-التحصیلان-آلاء
غیر درسی
گلچینی کوتاه از کتاب های معروف
Mr. PerfectM
سلام دوستان هدفم از زدن این تاپیک اینکه: شبی حداقل یک_دقیقه_کتاب بخوانیم لطفا شما هم در این مسیر یارا باشید. تا حداقل شبی یه قطره از اقیانوس علم را به معلومات خود بیافزاییم.
غیر درسی
کاف‍ــه می‍ـــم♡
sandiiiiS
سلام به یاران ج‍ــان به %(#ff00ff)[ک‍ـــافه می‍ـــم] خوش اومدین.. توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[مت‍ــن های ادب‍ــی] بفرستین ما نمیتونستیم توی تاپیک شع‍ــردانه متن ادبی بفرستیم توی تاپیک خ‌ــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن همگی خوش اومدین.. %(#0000ff)[اسپم ممنوعه] و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن @M-an %(#7f7fff)[_________________________________] خب خب دعوت میکنم از : @خانوم @dlrm @اکالیپتوس @revival @گونش @Saahaar @sheyda-fkh @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
غیر درسی
یه مشکل فنی پیش اومده❌️❌️
بابونــــهب
سلام روزتون بخیر. امروز یه برنامه رو از یه سایت که نمیدونم معتبر بود یا نه گرفتم یه مدت بعد از نصبش ۳ گیگ باقیمونده از نتم رو تموم کرد باز یه بسته ۱.۵ گیگی خریدم که اون هم تموم شد چیکار کنم؟ البته برنامه رو حذف کردم همون لحظه @دانش-آموزان-آلاء
غیر درسی
ساز کده 🎵🎸
Hamed.sH
تو این تایپک هر کی هر سازی رو که بلده اگه دوست داشت اجرا کنه و به اشتراک بزاره تا بتونیم ازش لذت ببریم 🪕🪗 من خودم به شخصا سه تار کار می کنم 🪕 @دانش-آموزان-آلاء
غیر درسی
♥شعردانه♥
banooB
درود آلایی های خوب راستش من این تاپیک رو مکمل تاپیک قرابت میدونم برای همین امیدوارم اینجا هم حضور پر رنگی داشته باشین و حس خوبی رو از طریق شعر به هم انتقال بدیم .پیشاپیش از همراهی تون سپاسگزارم با احترام بانو پ ن : %(#ff0000)[اینجا فقط شعر بنویسید نه متن ادبی] @دانش-آموزان-آلاء @خیرین-کوچک-دریا-دل
غیر درسی
*پادکستجات*
dlrmD
%(#1fb5ad)[سلام رفیق رفقا]:) حال دلاتون آروم... همون طور که از اسم تاپیک پیداست این تاپیک مخصوص "%(#b51f1f)[پادکست]" هستش:) این تاپیک رو زدیم که از این به بعد توی تایمایی که حسِ درستون نیست و حال گوش کردن به هیچ آهنگی رو ندارین،پادکست های اینجا رو پلی کنید، سرتون رو بذارید روی دستتون و چشماتون رو ببندین و یکم ریلکس کنید:) این تاپیک جای آهنگ %(#d66666)[نیست] ما آهنگ هامون رو اینجا میذاریم این تاپیک جای شعر %(#d66666)[نیست] ما شعرهامون رو اینجا میذاریم اینجا صرفا تاپیکیِ برای دکلمه و پادکست هایی که به نظرتون میتونه حالِ دل رو خوب کنه و شایدم چند دقیقه ای به فکر وابدارتمون:)) حتی این پادکست هارو میشه شب قبل خواب هم گوش داد و جای فکر کردن به مشکلات روزانه یکم غرق متن و صدای گوینده شد:) پس... بسم الله دعوت می کنم از: @ادمین هامون @ناظم های منظممون:)) @همیار های باهوشمون @فارغ-التحصیلان-آلاء که چقدم بح بح @دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا که خیلی خفنیم :)) @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا که شمام خفنید :)) @رتبه-های-انجمن-آلاء که موجب افتخارمونین @خیرین-کوچک-دریا-دل که آلاء رو به شما هم مدیونیم:) و همه ی @دانش-آموزان-آلاء تشکر هم بکنم از @آسمان-آبی واسه مهربونیش و پیشنهاد خفنش جات جات و امیدوارم تاپیک رو نبندن بچه های بالا @ادمین
غیر درسی
My dear books📖
mr.vinyzoM
Topic thumbnail image
غیر درسی
خط خط یه گردو 😍❤
اکالیپتوسا
Topic thumbnail image
غیر درسی

کاف‍ــه می‍ـــم♡

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده غیر درسی
5.6k دیدگاه‌ها 271 کاربران 106.1k بازدیدها 217 Watching
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • خ آفلاین
    خ آفلاین
    خانوم لوبیا
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
    #4454

    اﻧﻘﺪﺭ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ رو ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻥ ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭ ﻧﮑﻨﯿﺪ !
    ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺸﯽ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺮﻩ …
    ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺸﯽ ﻣﯿﺮﯼ ﻣﺪﺭﺳﻪ …
    ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺸﯽ ﺩﮐﺘﺮ ﻣﯿﺸﯽ …
    ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺸﯽ ﻋﺮﻭﺱ ﻣﯿﺸﯽ …
    ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺸﯽ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﯿﺸﯽ …
    ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺸﯽ …
    ﺑﺰﺭﮒ ﻣﯿﺸﯽ
    ﮐﻮﺩک ﺭﺍ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﮐـــﻮﺩﮐــﯽ ﮐﻨﺪ ! . . .

    • بەها بە کوڕێکی خوێڕی مەدە کە قەدڕت نازانیت🗿🫴🏻
    1 پاسخ آخرین پاسخ
    4
    • خ آفلاین
      خ آفلاین
      خانوم لوبیا
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
      #4455

      کُردا یه جمله قشنگ دارن که میگه:
      لِ خُدا قَسم هَرچیگ بو عزیز دلمی
      یعنی به خدا قسم هرچی بشه عزیز دلمی♥️🖇
      # کوردی

      • بەها بە کوڕێکی خوێڕی مەدە کە قەدڕت نازانیت🗿🫴🏻
      1 پاسخ آخرین پاسخ
      1
      • خ آفلاین
        خ آفلاین
        خانوم لوبیا
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
        #4456

        سعدے یہ قسم زیبا داره ڪه میگہ:
        ◗بہ وصالٺ،ڪہ مرا طاقٺِ هجرانِ ٺو نیسٺ♥️🩺◖

        • بەها بە کوڕێکی خوێڕی مەدە کە قەدڕت نازانیت🗿🫴🏻
        1 پاسخ آخرین پاسخ
        2
        • خ آفلاین
          خ آفلاین
          خانوم لوبیا
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
          #4457

          8de93ede-ce5a-4982-9ca1-2a87014ba3b5-image.png
          :))

          • بەها بە کوڕێکی خوێڕی مەدە کە قەدڕت نازانیت🗿🫴🏻
          1 پاسخ آخرین پاسخ
          1
          • خ آفلاین
            خ آفلاین
            خانوم لوبیا
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
            #4458

            تو هر شرایطی بخند!
            نمیدونی خندیدن چه معجزه هایی میکنه!!
            وسط شادی هات،با صدای بلندتر
            وسط گریه هات،به سختی
            حتی وقتی نمیشه،خندیدنو تو ذهنت مرور کن
            میشه باهاش تظاهر به خوب بودن کرد
            میشه باهاش واقعا خوب بود
            حتی خندیدن میتونه اشکتو دربیاره!!
            این آخریو تازه فهمیدم،وقتی میخندیدُ من یواشکی از دور نگاهش میکردم (:

            • بەها بە کوڕێکی خوێڕی مەدە کە قەدڕت نازانیت🗿🫴🏻
            1 پاسخ آخرین پاسخ
            0
            • SharllotS آفلاین
              SharllotS آفلاین
              Sharllot
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
              #4459

              خیلی دلم ترمینال می‌خواد! مسخره‌س نه؟ دلم می‌خواد با یه گوشیِ اینترنت خاموش و بدون پاور بانک، با یه کوله‌ی کوچیک روی دوش برم ترمینال وُ بلیتِ اولین اتوبوس به سمت جنوب رو بگیرم.

              می‌گم جنوب چون دلم جاده‌ی کویری می‌خواد، می‌دونم شب کنار جاده چیزی معلوم نیست اما آسمون همیشه معلومه، درست شبیه خدا!

              نمی‌شه گرفت بغلش کرد، نمی‌شه لمسش کرد اما معلومه، از همه‌ چیزایی که می‌بینی و می‌شه لمسشون کرد معلوم تره! حتی از پسِ همون تاریکیِ کویرِ کنار جاده که جلو چشمای منتظرِ من قد علم کرده هم خدا معلومه.

              هی نگاه کنم به تاریکی و صدای حرکت لاستیک اتوبوسِ آبی رنگ که مقصدش جنوبه روی آسفالت دلتنگیم رو هزار برابر کنه.

              دلتنگِ خودمم. چی بود آخه این زندگی.

              صدا وُ نورِ کم جون وُ حتی بویِ اتوبوسِ شب چنگ می‌زنه به دلِ آدم.

              وقتی اتوبوس بین راه زد کنار پیاده شم و با فاصله از آدما بشینیم روی سکو وُ یه نخ سیگار روشن کنم وُ از لابه‌لای دودِ محوِ کِنتِ چهار که دیر کام می‌ده نگاه کنم به سیاهیِ مطلقِ کویر.

              به این فکر کنم وسط اون همه تاریکی چه خبره؟

              نیازی‌ام به تکوندن خاکسترِ سیگار نیست، باد از شرق و غرب و شمال و جنوب می‌وزه!

              دلم میخواد کسی بهم زنگ نزنه، دلم می‌خواد کسی بهم نگه کجایی، کِی می‌رسی؟ اینهمه رسیدیم تهش چی شد؟ باز فهمیدم نرسیدیم.

              اصلا یکی نیست بگه کجا داریم می‌ریم.

              راننده بیاد اتوبوس رو روشن کنه و بگه مسافرا سوار بشید، بی توجه به راننده برم یه چای نبات بگیرم وایسم اون کنج وُ چوبِ نبات رو بچرخونم توی لیوان.

              اتوبوسِ آبی کم کم بره توی جاده وُ آروم آروم دور شه. به این فکر نکنم فردا چیکار دارم، کجا باید باشم، اصلا هیچ بایدی نباشه.

              زُل بزنم به کویر وُ باد بپیچه توی موهام.

              امیدوارم اتوبوسی که از اینجا رد می‌شه و می‌ره سمت شمال برای من هم جا داشته باشه.

              چون می‌خوام بین راه پیاده شم وُ برم سمت غرب وُ بعدشم شرق و‌ُ بعدشم...

              فهمیدی نمی‌خوام برسم نه؟ کجا برسم آخه.

              وقتی مقصد داری هیچی از مسیر نمی‌فهمی

              همش می‌خوای برسی، بعدشم تا می‌رسی یادت می‌ره مقصدت اونجا بوده وُ بعد مقصدت رو عوض می‌کنی.

              اینجوری همش میخوای برسی اما نمی‌رسی.

              خسته ام. خیلی خسته ام.

              | علی سلطانی |

              1.gif

              1 پاسخ آخرین پاسخ
              7
              • خ آفلاین
                خ آفلاین
                خانوم لوبیا
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط خانوم لوبیا انجام شده
                #4460

                یه روز یه نفر ازم یه سوالی پرسید
                پرسید اگر فقط 60 ثانیه برای زندگی کردن وقت داشته باشی

                • چیکار میکنی؟
                • از چیزی توی زندگیت پشیمون هستی؟
                • دوست داشتی یه کاری رو جور دیگه ای انجام بدی؟

                و من گفتم آره!
                شاید این سوال یکم ترسناک باشه
                ولی خیلی مهمه که از خودتون بپرسیدش
                ببینید از چیزی توی زندگیتون ناراضی بودین؟
                اونجوری که دوست داشتید تا الان زندگی کردین؟
                میدونین ...زندگی گذراست
                اونجوری که دوست دارین زندگی کنید
                خودتون باشید
                طوری زندگی کنید که اگر فقط 60 ثانیه
                از عمرتون باقی مونده باشه
                از زندگیتون تا به حال راضی باشید...

                • بەها بە کوڕێکی خوێڕی مەدە کە قەدڕت نازانیت🗿🫴🏻
                1 پاسخ آخرین پاسخ
                0
                • خ آفلاین
                  خ آفلاین
                  خانوم لوبیا
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                  #4461

                  حرف هايی كه ميزنيم،دست دارند
                  دست های بلندی كه گاهی گلويی را می فشارند و نفس فرد را می گيرند
                  حرف هايی كه ميزنيم،پا دارند
                  پاهای بزرگی كه گاهی جايشان را روی دلی می گذارند و برای هميشه می مانند
                  حرف هايی كه ميزنيم،چشم دارند
                  چشم های سياهی كه گاهی به چشم های دیگران نگاه میكنند و آنها را در شرمی بیکران فرو ميبرند
                  پس مراقب حرفهايی كه ميزنيم باشيم

                  • بەها بە کوڕێکی خوێڕی مەدە کە قەدڕت نازانیت🗿🫴🏻
                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                  1
                  • خ آفلاین
                    خ آفلاین
                    خانوم لوبیا
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط خانوم لوبیا انجام شده
                    #4462

                    08e27594-00be-429e-97e2-71d419195b91-image.png

                    • تویی که دیدمت،در شبی،گریان و پریشان…
                    • پرسیدمت:چه شده است بر تو؟؟؟
                      و تو با آن هق هق و گریه ی معصومانه ات از جوانکانی حرف زدی که برای لحظه ای خنده،آدامس هایی که در دست داشتی برای فروش…تا با آن نانی بخری…را دزدیدند و تو را نیز کتک زدند :)) 🫂
                    • بەها بە کوڕێکی خوێڕی مەدە کە قەدڕت نازانیت🗿🫴🏻
                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                    4
                    • zahra movahedizadehZ آفلاین
                      zahra movahedizadehZ آفلاین
                      zahra movahedizadeh
                      فارغ التحصیلان آلاء
                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                      #4463

                      #دلنوشته

                      از همکارای داروخونه ی طبقه پایین بود
                      سرشو به چارچوپ در ورودیِ مطب
                      تکیه داد و نگام کرد.
                      چشماش دلهره داشت
                      نگاهش پریشون بود...
                      طبق معمول چند تا جعبه دارو دستش بود
                      مثل همیشه از دکتر سوال داشت
                      اشاره کردم بیاد بشینه کنارم
                      تا یکم مطب خلوت شه و بره سوالاشو بپرسه.
                      از حالت چهره ش میشد فهمید که
                      حالش روبراه نیست.
                      آروم سمتم قدم برداشت و
                      رو تنها صندلیِ خالیِ پشت میزم نشست
                      سرشو گذاشت رو میز و
                      دستشو فرستاد تو موهاش...
                      با صدایی که از ته چاه میومد گفت:
                      دختر یبار نشد من بیام و تو بیکار باشیا،
                      چرا اینجا همیشه شلوغه اخه...
                      همینطوری که چشمم به مانیتور بود و
                      سرگرم ثبت بیمه ها بودم گفتم:
                      حالا چرا صدات غم داره!؟ پکری چرا؟
                      سکوت کرد. سرشو انداخت پایین و
                      ماسکشو کشید پایین و یه نفس عمیق کشید.
                      آروم گفت: از صبح با همین صدا،
                      دارم با عالم و آدم حرف میزنم
                      از همکارا بگیر تا صدتا مریض و همراهیِ مختلف! سرشو آورد بالا و خش دار گفت:
                      ولی حتی یکیشونم نفهمید صدام غم داره،
                      نمدونم شایدم فهمیدنو به روم نیاوردن!
                      مریض بعدیو صدا زدم و نگاش کردم.
                      نم اشک تو چشماش نشسته بود
                      انگاری غم دنیا تو مردمکاش بود
                      گفتم: دلت تنگه؟
                      سرشو به نشونه تایید تکون داد و گفت:
                      میدونی دلم چی میخواد؟
                      پرسشگر نگاش کردم که گفت:
                      اینکه زنگ بزنه، گوشیو بردارم،
                      صداشو بشنوم، اصلا بگه اشتباه گرفتم،
                      بگه ببخشین اشتباه شد،
                      بعد قطع کنه... ولی یه نفس صداشو بشنوم...
                      اینو گفت و با پشت دست قطره اشکی که
                      میخواست روونه گونش بشه رو پاک کرد و
                      دوباره سرشو انداخت پایین.
                      با یه صدای مرگبار گفت:
                      خیلی دلتنگشم، از خیلی بیشتر...
                      گفتم: چی میشه اگه برگردین دوباره
                      یه لبخند زد. یه لبخند تلخ. آروم گفت:
                      دیگه اومدنش،
                      مثل آب ریختن روی ماهیِ مُرده س!
                      دوباره نگام کرد و گفت:
                      من خیلی وقته مُردما، زندم فقط! میفهمی!؟
                      سرمو آروم تکون دادم و چیزی نگفتم.
                      بعد ازینکه رفت، به این فکر کردم که
                      گاهی اوقات، دلتنگی از هر دردی کُشنده تره،
                      شایدم یه سَبک، از بی صدا جون دادنه 🙂

                      و چه شب هایی
                      که دلتنگی به جای ما تصمیم گرفت 🙂

                      "بہ‌هیچ‌کَس‌وابستہ‌نَشو،‌حَتي‌سایتم‌تو‌تآریکي‌
                      ترکت میکُنہ"

                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                      3
                      • اهوراا آفلاین
                        اهوراا آفلاین
                        اهورا
                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط اهورا انجام شده
                        #4464

                        🍷اگه تو ذهنت این سوال به وجود اومد که اونو بیشتر دوست داری یا مادرتو و تو جواب دادن بهش مردد شدی
                        با اینکه جواب اخرت مادرته
                        ولی از همون مردد بودنه بفهم که عاشقی 💔

                        اهورا

                        1.png

                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                        6
                        • خ آفلاین
                          خ آفلاین
                          خانوم لوبیا
                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                          #4465

                          فکر می‌کنم هر آدمی
                          باید پشت پنجره اتاقش
                          یک گلدانِ %(#db7739)[گل شمعدانی] داشته باشه؛که هر بار گل‌ هاش خشک میشه و دوباره گل میده
                          یادش بیفته که روز‌های غم هم به پایان میرسه! (:

                          • بەها بە کوڕێکی خوێڕی مەدە کە قەدڕت نازانیت🗿🫴🏻
                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                          3
                          • خ آفلاین
                            خ آفلاین
                            خانوم لوبیا
                            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                            #4466

                            تَوَلُدِش بود...
                            بیست سالش شد!
                            دقیقا روزی که بیست سالش شد،کنارش نشستم،دستش را گرفتم و گفتم دوستت دارم!
                            لبخند ملیحی زد و گفت:"منم دارم"
                            ناراحت شدم،چون این جواب من نبود ...
                            داشتم شروع میکردم به حرف زدن که گفت:کادوی تولد من کجاست؟!
                            گفتم:امشب بهترین کادو را برای تو می آورم!
                            یادم بود که گفته بود من فقط حلقه دوست دارم و بس!
                            باران تندی می بارید و من در خیابان قدم میزدم و همه ی فکرم کادوی تولدش بود!
                            گوشی ام زنگ خورد!
                            برداشتم و گفت:ما امشب مهمانی هستیم و فردا کادو را میگیرم! با لحنی که مثلا ناراحت شده ام گفتم:" اشکالی ندارد "
                            لبخندی زدم و خدا را شکر کردم که حداقل یک شب دیگر فرصت دارم!
                            آگهی به چشمم خورد!انگار خواست خدا بود!خیلی خوشحال شدم!
                            برای نمایش تئاتری بود که انگار بازیگر کم داشتند!از خدا خواسته تماس گرفتم و آدرس را گرفته و به محل رفتم!
                            از شانس بد من باید نقش یک دلقک را بازی میکردم؛ولی خب پولش خوب بود و چاره ای هم نداشتم،من باید حلقه میخریدم!
                            گریم کردیم و آماده شدیم!
                            روی صحنه آمدیم و نقشی که خیلی حقیرانه بود را بازی کردم!
                            صدای رعد و برق و باران کل صحنه را گرفته بود!
                            ولی صدای خنده ی مردم بیشتر به گوش میرسید!
                            بعد یک ساعت بازی،اعلام کردند که نمایش به پایان رسیده است!
                            چراغ ها را روشن کردند؛خیلی عجیب بود! او را هم در بین مردم دیدم! کنارش خانم نسبتا پیری بود! در ذهنم فقط مادرش را تصور کردم، ولی در طرف دیگرش هم پسر جوانی بود!
                            رگ غیرتم گرفت که چرا کنار نامحرم نشسته است و بلند بلند میخندد!
                            تمام حواسم به او بود!
                            صدای باران صحنه را عاشقانه تر میکرد!
                            خنده هایش را هیچکس اندازه ی من دوست نداشت!
                            بعد اجرا پول را گرفتم و به بیرون امدم! اما گریمم را پاک نکردم! میخواستم خوشحالش کنم و خنده هایش را ببینم!
                            منتظر بودم که بیاید و ببینمش و به او بگویم که چقدر ناراحت شدم از خنده هایش در کنار آن مردک!
                            مردم داشتند بیرون می آمدند،جمعیت زیادی بود و همه در حال دویدن و فرار از باران بودند! او هم بیرون آمد!
                            دستش را گرفته بود،همان جوان را میگویم؛دستش را گرفته بود و با خنده های از ته دل به بیرون می امدند!
                            خودم را پشت تیر برق قایم کردم! نمیخواستم بیشتر از این غرورم بشکند!
                            سوار ماشین شاسی بلندشان شدند و رفتند! تمام راه را تا خانه گریه کردم!
                            باران هم بند نمی آمد انگار آن شب خدا هم برای من گریه می کرد!
                            آخر شب پیام دادم
                            " حال دلقکی که امشب به او میخندیدی خوب است
                            دیگر به سراغش نیا "…!!
                            (:

                            • بەها بە کوڕێکی خوێڕی مەدە کە قەدڕت نازانیت🗿🫴🏻
                            1 پاسخ آخرین پاسخ
                            5
                            • Hamid.sH آفلاین
                              Hamid.sH آفلاین
                              Hamid.s
                              فارغ التحصیلان آلاء
                              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                              #4467

                              آنیا (آناستازیا) : دیمیتری، تو واقعا فکر می‌کنی من یه شاهزاده‌ام؟!
                              دیمیتری : خب معلومه..
                              آنیا (آناستازیا) : پس برام رئیس بازی در نیار!
                              دیمیتری : •‐‐‐‐•

                              مروح کن دل و جان را...🌊🕊

                              1 پاسخ آخرین پاسخ
                              3
                              • خ آفلاین
                                خ آفلاین
                                خانوم لوبیا
                                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط خانوم لوبیا انجام شده
                                #4468

                                نوشته بود:«آدم هایی که یک روز عاشقِ هم بودن؛نمیتونن دوست معمولی بشن،چون قلب همو شکستن!
                                نمیتونن دشمن همدیگه هم بشن،چون قلبِ همدیگرو لمس کردن!
                                و تا همیشه میشن "غریبه ترین آشنا":)

                                ♡

                                • بەها بە کوڕێکی خوێڕی مەدە کە قەدڕت نازانیت🗿🫴🏻
                                1 پاسخ آخرین پاسخ
                                4
                                • خ آفلاین
                                  خ آفلاین
                                  خانوم لوبیا
                                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                  #4469

                                  هیچوقت با ناراحتی نخواب!
                                  بعضی شبا صب نمیشه یا ...
                                  کی میدونه تا فردا کی زنده هست و کی نیست؟
                                  پس با ناراحتی نخواب!^^

                                  • بەها بە کوڕێکی خوێڕی مەدە کە قەدڕت نازانیت🗿🫴🏻
                                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                                  1
                                  • خ آفلاین
                                    خ آفلاین
                                    خانوم لوبیا
                                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط خانوم لوبیا انجام شده
                                    #4470

                                    حرفت را تمام نکن!
                                    از همین وسط جمله برو!
                                    همین که قصد رفتن کرده ای،
                                    همین که این حس در تو به عشق بینمان غلبه کرده،بروی بهتر است!
                                    اصلا هم برایم مهم نیست!
                                    اصلا هم در زندگی ام آب از آب تکان نمیخورد!
                                    حتی فرقی ندارد در چمدانت عکسهایمان را ببری یا نه!
                                    اصلا مهم نیست چه زمانی برگردی؛
                                    یک هفته؟ دو هفته؟ سه هفته؟ نه! اصلا مهم نیست!
                                    حتی اگر برنگردی هم مهم نیست!
                                    ولی اگر روزی برگشتی،
                                    حتی همین فردا اگر برگشتی،دیگر در خانه به دنبال من نگرد؛
                                    مستقیم بیا به قبرستان! (:

                                    • بەها بە کوڕێکی خوێڕی مەدە کە قەدڕت نازانیت🗿🫴🏻
                                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                                    3
                                    • Hamid.sH آفلاین
                                      Hamid.sH آفلاین
                                      Hamid.s
                                      فارغ التحصیلان آلاء
                                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Hamid.s انجام شده
                                      #4471

                                      اگه هر شب میون سیل عرق از خوابهات بیدار میشی

                                      اگر تنهایی به مانند یک دلبر، سر

                                      تاسر با تو دراز می کشه در آغوشت

                                      اگر به سادگی مژه‌هات برای هر چیزی خیس میشه

                                      اگه مادرتو گرم تر بیاد می آوری

                                      و حتی درکش می کنی

                                      اگر قلبت را به مانند نامه ای

                                      مچاله و پرت شده حس میکنی

                                      اگه خودتو بی کس و زود

                                      فراموش شده حس می کنی

                                      کودک درونت رو بغل کن

                                      برایت انسان رو تعریف میکنه

                                      دست ها گناهکارند

                                      زبان ها گناهکارند

                                      یک آتش زمانه

                                      همه ی این ها در کل

                                      دنیا گناهکاره

                                      معصوم نیستیم،

                                      هیچ کدوممون

                                      🍃

                                      مروح کن دل و جان را...🌊🕊

                                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                                      4
                                      • Nafas Hadian 0N آفلاین
                                        Nafas Hadian 0N آفلاین
                                        Nafas Hadian 0
                                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                        #4472

                                        IMG_20220412_141826_662.jpg

                                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                                        3
                                        • خ آفلاین
                                          خ آفلاین
                                          خانوم لوبیا
                                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط خانوم لوبیا انجام شده
                                          #4473

                                          با وجود اینکه همیشه نمی خندید،همیشه جمله های عاشقانه را در ذهنش نداشت،همیشه نمیشد که آن احساس اصیلش را به من هدیه بدهد،اما‌ همیشه پیراهن زیبایی به تن میکرد،همیشه اونقدر چای خوش رنگ درست میکرد که مولکول به مولکول آب آن «دوستت دارم» همراه خود داشتند همیشه طعم غذایی که برای من درست می‌کرد،قلب سنگ را هم از پای در می اورد و عاشق می‌کرد حتی سلیقه اش در چیدن بشقاب ها و قاشق ها نوعی از دوست داشتن را به من هدیه می داد اینکه همیشه عطر خوبی به تنش می‌زد و خودش را برای من،منِ عاشق او آرایش می‌کرد انگار هزار بار دوستت دارم را در تن من حک می‌کرد راستش اینکه زیاد وقت نمیشد که او را ببینم فرقی در شدت عشق ما ندارد او ثانیه به ثانیه در کلمه به کلمه و قدم به قدم و پلک به پلک در من حضور دارد و عشق می ورزد گاهی با کلمه ها گاه با تن صدای اصیلش و گاه با بغض و بی تابی و دلتنگی اش ... (:

                                          • بەها بە کوڕێکی خوێڕی مەدە کە قەدڕت نازانیت🗿🫴🏻
                                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                                          4
                                          پاسخ
                                          • پاسخ به عنوان موضوع
                                          وارد شوید تا پست بفرستید
                                          • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                                          • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                                          • بیشترین رای ها


                                          • 1
                                          • 2
                                          • 276
                                          • 277
                                          • 278
                                          • 279
                                          • 280
                                          • درون آمدن

                                          • حساب کاربری ندارید؟ نام‌نویسی

                                          • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                                          • اولین پست
                                            آخرین پست
                                          0
                                          • دسته‌بندی‌ها
                                          • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                                          • جدیدترین پست ها
                                          • برچسب‌ها
                                          • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                                          • دوره‌های آلاء
                                          • گروه‌ها
                                          • راهنمای آلاخونه
                                            • معرفی آلاخونه
                                            • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                                            • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                                            • استفاده از ابزارهای ادیتور
                                            • معرفی گروه‌ها
                                            • لینک‌های دسترسی سریع