دوستان تازگیا شنیدم تو کنکور به بعضی میگن بسیاری و ما باید بعضی هارو بسياري و بسیاری ها رو بعضی در نظر بگیریم و طراح کنکور معتقده بعضی و برخی همون بسیاریه ....
اینا درسته ؟
یعنی اگه تو سوال بگه بعضی یاخته های دیواره نای مژک دارن درسته چون بعضی همون بسیاریه! ؟؟
تجربی
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@دانشجویان-درس-خون
@دانش-آموزان-آلاء
7359f0b618fd81d985f6ecbf4b44bc26.jpg
سلام آلاییون عزیزم!🤗
امیدوارم حال همتون خوب باشه💖
من مهشید حسن زاده آلاخونه هستم و یکی دیگه اون بیرون،اما چیزی که اینجا کافیه ازم بدونید؛دانشجوی سال سوم پرستاریم و زیست کنکور تدریس میکنم☺️
یه روزی مثل الان شما آلایی بودم و همینجا درس میخوندم.حالا هم که مدرس شدم؛اومدم اینجا تا نذرمو ادا کنم(یادمه زمان دانش آموزی ما آلا نذر حضرت زهرا(س) بود).
از صمیم قلبم امیدوارم این تاپیک و نکته هاش حسابی کمکتون کنه.🤗آخه آلا خونه ی ماست و مااینجا یه خونواده ایم.پس موفقیت تو،موفقیت منم هست.🤝😉
زیستا️️
-
میدونستی که معده، اولین قسمتی از لولهی گوارش انسانه که توش لیپاز ترشح میشه؟
طبق متن کتاب درسی، یاختههای اصلیِ غدد معده آنزیم (پروتئاز و لیپاز) ترشح میکنند.
اما نکتهش اینجاست که این لیپازی که توی معده ترشح میشه، در داخل محیط معده گوارش شیمیایی لیپیدها رو انجامنمیده.
گوارش شیمایی لیپیدها در دوازدهه و به دنبال ترشح صفرا و لیپازهای پانکراسی آغاز میشه. پس محیط معده اولین جایی در لولۀ گوارش انسان است که در اون، لیپاز ترشح میشه اما دوازدهه اولین جایی در لولهی گوارشه که توش گوارش شیمیایی لیپیدها انجام میشه.
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دهم
@بچه-های-کنکور-تجربی-1400
@یازدهم -
در پایان پتانسیل عمل در غشای یاختههای عصبی، فعالیت کانالهای دریچهدار پتاسیمی موجب بازگشت پتانسیل دو سوی غشا به حالت آرامش (-۷۰) میشود، اما در این زمان غلظت غشای یونها (سدیم و پتاسیم) در دو سوی غشا با حالت استراحت متفاوت است. (غلظت یون سدیم در داخل یاخته نسبت به حالت استراحت بیشتر است و غلظت یون پتاسیم در داخل یاخته نسبت به حالت استراحت کمتر است.)
پس از اتمام پتانسیل عمل، با فعالیت بیشتر پمپ سدیم/پتاسیم، غلظت یونهای دو سوی غشا هم به حالت آرامش برمیگردد. -
بیشترین فشار در هر کدوم از حفرههای قلب همزمان با ثبت چه نقطهای در منحنی الکتروکاردیوگرام دیده میشه؟! جوابش این زیره
1⃣ دهلیز چپ: بیشترین فشار دهلیز چپ، در ثانیه ۰/۱ چرخهی فعالیت قلبی، یعنی در انتهای انقباض دهلیزها دیده میشه. این نقطه همزمان با ثبت نقطه R در منحنی الکتروکاردیوگرام دیده میشه.
2⃣ بطن چپ: بیشترین فشار بطن چپ، در ثانیه ۰/۳ چرخهی فعالیت قلبی، یعنی در اواسط انقباض بطنها دیده میشه. این نقطه همزمان با ثبت بخش ابتدایی موج T در منحنی الکتروکاردیوگرام دیده میشه.
بیشترین فشار در سرخرگ آئورت همزمان با بیشترین فشار در بطن چپ دیده میشه.
@بچه-های-کنکور-تجربی-1400
@یازدهم
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا -
yasaman yazdani دانش آموزان آلاء خیرین کوچک دریا دلreplied to kosari on آخرین ویرایش توسط انجام شده
@kosar-mottaghi
-
-
@kosar-mottaghi میشه اثبات نکته دهم (اخری رو ) بهم توضیح بدید ممنون
-
@kosar-mottaghi در زیستا️️ گفته است:
ده نکته مهم از دستگاه حرکتی
1. هر استخوانی در اسکلت جانبی انسان که به استخوانی از اسکلت محوری متصل است،به ستون مهره ای متصل می باشد.
2. حفاظت از اندام های درونی صرفا بر عهده ی بخش محوری اسکلت انسان است.
3. بخشی از یک استخوان که ارتباط بافت زنده با بیرون را برقرار میکند میتواند با همتایان خود در مجاری مجاور ارتباط داشته باشد.
4. همه ی دنده ها قطعا از زیر ترقوه قرار دارند.
5. در کم خونی های شدید،ماده ی زمینه ای استخوان میتواند به مغز قرمز تبدیل شود.
6. مفصلی که حاصل فرو رفتن لبه های دندانه دار استخوان ها در هم است،قطعا فاقد لایه ی غضروفی در سر استخوان ها می باشد.
7. هر عاملی که سبب تخریب بخش صیقلی غضروف ها شود،بیماری مفصلی ایجاد میکند.
8. ماهیچه ی ذوزنقه ای برخلاف دلتایی به ترقوه متصل می شود.
9. زردپی دو انتهای همه ی ماهیچه های مخطط در انسان قطعا نمی توانند به یک استخوان واحد متصل شوند.
10. در ارتباط با عضله ی اسکلتی،هر همایه قطعا نمی تواند بیش از یک یاخته ی ماهیچه ای را تحریک کند.
نکات این بخش دهمی منظورم بود
-
sara hatami سلام
شما مینونید که ماهیچه اسکلتی چند هسته ای هستش
خوب نورون فقط میتونه با یه یاخته سیناپس تشکیل بده
و یه فضای سیناپسی تشکیل بده
امیدوارم تونسته باشم منظورم برسونم -
در پوست سه گیرنده اصلی دما،درد و مکانیکی یافت می شوند
کوچکترین لوب مخ،پس سری ست و کوچک ترین لوب مغز،بویایی
زجاجیه با عنبیه در تماس نیست
گیرنده درد به اکثر محرک ها پاسخ می دهد
در زبان، هزاران جوانه چشایی و درهر سلول چشایی،تعدادی سلول جوانه وجود داره
زلالیه به دو طرف عنبیه غذا می رساند
در خط جانبی ماهی ها،عصب از دهانه کانال خارج می شود
چشم مرکب در حشرات و خرچنگ ها،زلالیه ندارد
مژک ها در یک سمت اجزای دیواره مجاری نیم دایره وجود دارند
ماهیچ های مژکی،عنبیه(حلقوی و شعاعی)، و ماهیچه های جدار رگهای مشیمیه، ماهیچه های صاف چشم هستند
عنبیه جلوی عدسی ست و در انقباض آن بی تاثیر است
در محل برجسته پایان قوس در مجاری نیم دایره گیرنده درد وجود داره
آکسون سلولهای مخروطی بزرگ تر از استوانه ای ست
همه ی ماهی ها در اطراف خود میدان الکتریکی تولید می کنند
شبکیه پشت عنبیه کشیده نشده است
بخش خارج شده از گیرنده بویایی در بینی، با بیش از یک نورون حسی سیناپس می دهد
برای عملکرد گیرنده های چشایی، حضور بزاق لازم است
حس گیرنده حسی پوست ابتدا به مخچه،سپس به تالاموس و بعد به قشر مخ می رود
لب های گیجگاهی و پس سری فقط از اندام های درون سر و جمجمه پیام حسی دریافت می کنند
کیاسمای بینایی بالای ساقه هیپوفیز قرار دارد
اندازه مژکهای سلولهای مجاری نیم دایره متفاوت است
ماهیچه های مژکی از طرفی با زلالیه و از طرف دیگر با زجاجیه در ارتباط هستند
گیرنده های درد با ترشح لاکتیک اسید تحریک می شوند(ترکیبی)
گوش بیرونی(اوایل مجرای گوش) مو داره نه مژک(یادت نره)
استخوان چکشی گوش میانی با 2 رباط به استخوان گیجگاهی متصل ست
مفصل سندانی - چکشی بالاتر از سندانی- رکابی ست(به شکل دقت کن️)
مژکهای سلولهای تعادلی در گوش کاملا در ژلاتین قرار دارند
مژکهای سلولهای حلزون گوش هم در تماس باژلاتین اند هم در تماس با مایع درونی خود
آکسون گیرنده های بویایی تبدیل به عصب بویایی می شود
لب گیجگاهی هم با مخچه و هم با تمامی لب ها اتصال دارد
امتداد سطح بیرونی صلبیه در پشت آن قطع می شود و به عصب چشم وصل می شود(کنکور 97)
اعصاب درونی کره چشم همگی خود مختارند
دور بینی و نزدیک بینی می تونه مربوط به نقص عدسی چشم هم باشه
ماهیچه های مژکی مثل تمامی ماهیچه های صاف دیگر بدن،سلولهای دوکی شکل دارند و متجانس اند
هر یک از سلولهای موجود در مجاری نیم دایره با تارهای عصبی در ازتباط اند
@تجربیا
@بچه-های-کنکور-تجربی-1400 -
درسنامه کم خونی داسی شکل:
قبلش باید در مورد هموگلوبین بگیم ؛
در هر گویچه قرمز دویست تا سیصد میلیون هموگلوبین وجود دارد.
در هر هموگلوبین چهار زنجیره پلی پتیدی دیده می شود( دوعدد زنجیره آلفا و دو عدد زنجیره بتا)
هر زنجیره هموگلوبین ساختار نهایی سوم را دارد و هموگلوبین دارای ساختار نهایی چهارم می باشد.
ژن های تولید کننده هموگلوبین در گویچه های قرمز نابالغ ودر مغز قرمز استخوان بیان می شود یعنی در گلبول های قرمز بالغ در رگ های خونی هموگلوبین جدیدی ساخته نمی شود.در بیماری کم خونی داسی شکل، جهش در ژن های سازنده زنجیره بتا صورت می گیرد.
اگر یک از دو ژن دچار جهش شده باشد فرد ناقل داسی شکل است ولی اگر هردو ژن دچار جهش شود فرد دچار بیماری داسی شکل می شود.
سه نوع ژنوتیپ در مورد کم خونی داسی شکل در جمعیت انسان ها وجود دارد.
الف.سالم( HbA_HbA): همه هموگلوبین های موجود در گلبول قرمز از لحاظ صفت کم خونی داسی سالم هستند.
ب.ناقل داسی( HbA_ HBS) : گویچه قرمز در این افراد ،فقط هنگامی داسی شکل می شوند که مقدار اکسیژن محیط کم باشد.
در این افراد در هر گویچه قرمز سه نوع هموگلوبین ممکن است مشاهده شود.
۱.هموگلوبین با یک زنجیره پلی پپتیدی جهش یافته
۲.هموگلوبین با دو زنحیره پلی پپتیدی جهش یافته
۳.هموگلوبین های سالم .ج.مبتلا به بیماری داسی( HbS_HbS)
در این افراد تمامی هموگلوبین های موجود در گویچه قرمز از نظر دو زنجیره پلی پپتیدی( زنجیره ای بتا) دچار جهش شده اند
گویچه های قرمز دراین افراد در هرشرایطی( اکسیژن کافی یا کمبود اکسیژن) داسی شکل هستند و معمولا در سنین پایین فرد می میرد.علت بیماری کم خونی داسی شکل؛
علت این بیماری، نوعی تغییر ژنی( جهش) است که باعث می شود دوتا از چهارتا ،زنجیره ی پروتیینی هموگلوبین ها ( زنجیره های بتا)، دچار تغییر شوند که نتیجه ان تغییر شکل گویچه های قرمز از حالت گرد به حالت داسی شکل است.
بیماری کم خونی داسی شکل حاصل نوعی جهش کوچکِ دگرمعنی است.
طی این جهش در ششمین رمز ژن سازنده یکی از رشته های پلی پپتیدی هموگلوبین( زنجیره بتا)، نوکلئوتید A ، جایگزین نوکلئوتید Tشده و رمز CTT به رمز CAT تبدیل می شود. در نتیجه طی رونویسی از ژن جهش یافته رمزه GUA جایگزین GAA( ششمین رمزه )شده و در نتیجه طی ترجمه ،امینو اسید والین ، جایگزین امینو اسید گلوتامیک( ششمین امینو اسید زنجیره بتا) می شود و این جایگزینی در زنجیره پلی پپتیدی موثر بوده ( جهش جانشینی دگرمعنی )و باعث می شود عملکرد هموگلوبین تغییر پیدا کند .
در طی این جهش در ششمین رمز رشته الگو، رمز CTT به CAT تبدیل شده و در رشته رمزگذار نیز GAA به GTA تبدیل می شود .پس در این نوع جهش در ژن جهش یافته دو عدد نوکلئوتید در یک ژن تغییر می کند.این جهش ، ارثی است و می تواند از فرد جهش یافته به نسل بعدی منتقل شود
ارتباط بیماری کم خونی داسی شکل و بیماری مالاریا؛
ژن شناسان دریافتند که فراوانی دگره Hbs در مناطقی که مالاریا شایع است بسیار بیشتر از سایر مناطق ( مناطقی با شیوع کم مالاریا) است.
بیماری مالاریا توسط نوعی انگل تک یاخته ای از گروه اغازیان ، ایجاد می شود.این انگل بخشی از چرخه زندگی خود را در گویچه های قرمز انسان می گذارند و با تخریب این گویچه ها باعث بیماری در فرد می شود.
افرادی که گویچه های سالم دارند یعنی از نظر کم خونی داسی شکل ، ژنوتیپ( HbA_HbA ) دارند در خطر ابتلا به مالاریا و در نتیجه مرگ قرار دارند.
افرادی که از نظر کم خونی داسی شکل ژنوتیپ ناخالص یعنی( HbA_HbS) دارند دچار بیماری مالاریا نمی شوند نسبت به این بیماری مقاوم هستند، زیرا انگل مالاریا، وقتی این گویچه های قرمز را آلوده می کند، شکل گویچه ها داسی شکل شده و انگل می میرد .بنابراین وجود دگره Hbs در مناطق مالاریا خیز باعث بقای جمعیت می شود یعنی در این مناطق Hbs،دگره مطلوبی است حال این که در سایر مناطق دگره مطلوبی نیست.
تاثیر دگره Hbs در حفظ بقای جمعیت در مناطق مالاریا خیز ، مثال خوبی است که نشان می دهد شرایط محیط، تعیین کننده صفتی است که حفظ می شود.
مفید یا مضر بودن یک جهش می تواند توسط محیط تعیین شود مثلا جهشی که باعث ایجاد دگره Hbs می شود در یک محیط می تواند باعث مرگ شده و مضر باشد و در محیطی دیگر ( مالاریا خیز) باعث حفظ بقای جمعیت شود و مفید باشد.گویچه های قرمز،در افرادی که ناقل کم خونی داسی شکل هستند یعنی ژنوتیپ (Hbs_ HbA) را دارند به دو دلیل داسی شکل می شوند؛
۱.شرایط کمبود اکسیژن محیط
۲.ابتلا به بیماری مالاریا -
@kosar-mottaghi بله خیلیی ممنونم ازتون بابت نکات خوبتون خسته نباشید
-
بنداره های لوله گوارش :
منقبض و بستهاند بجز هنگام عبور مواد(نه فقط غذا) ️ جلوگیری از برگشت محتویات لوله گوارش به بخش قبلی.
جهت حرکت غذا در لوله گوارش "یک طرفه" است بجز هنگام استفراغ که بنداره ها برعکس نیز باز میشوند.
بنداره ابتدای مری در فاصله بین بلع ها منقبض است تا مانع ورود "هوا" به مری شود.
از بین همه بندارههای لوله گوارش بنداره خارجی مخرج و ابتدای مری از نوع ماهیچه مخطط است و باقی بندارهها از نوع ماهیچه صاف هستند.
فضای درون لوله گوارش جزء محیط داخلی بدن محسوب نمیشود.
:
حرکات لوله گوارش :
حرکات کرمی شکل یک طرفه به سمت انتهای لوله گوارش است بهجز هنگام استفراغ که در بخشی از لوله گوارش جهت این حرکات برعکس میشود.
سرعت حرکات کرمی شکل در هنگام استفراغ نسبت به حالت طبیعی بیشتر است.
حرکات مواد غذایی در طول لوله گوارش ممتد و پیوسته نیست (به خاطر وجود بندارهها).
در حرکات کرمی شکل یک حلقه انقباضی ایجاد میشود اما در حرکات قطعه قطعه کننده چند بخش انقباضی ایجاد میشود.
گوارش غذا :
گوارش در دهان ️ مکانیکی (جویدن و آسیاب شدن غذا) و شیمیایی.
انواع غدد بزاقی ️ غدد بزرگ (۳جفت) + غدد کوچک ترشح کننده موسین ️ در مجموع "بیش از ۶ عدد" غدد بزاقی داریم
اندازه غدد بناگوشی از بقیه غدد بزرگتر است و محل قرارگیری آن نیز از سایر غدد بزاقی بالاتر است.
جنس آنزیم های بزاقی : پروتئینی ️ با مکانیسم "برون رانی" از یاخته های تشکیل دهنده غدد بزاقی ترشح میشوند.
در بخش ارادیِ رخ دادن بلع ماهیچه های مخطط دهان و زبان به حرکت غذا کمک میکنند ولی با رسیدن غذا به حلق ، بلع به شکل غیر ارادی ، ادامه پیدا میکند .
یاخته های معده:
۱) یاخته های پوششی سطحی مخاط معده :
الف) ترشح ماده مخاطی زیاد بسیار چسبنده/پوشاندن مخاط معده.
ب) ترشح بیکربنات قلیایی/محافظت از مخاط معده در مقابل اسید معده.
۲) انواع یاختههای غده معده ️
الف) یاخته ترشح کننده مخاط ماده مخاطی زیاد/ بسیار چسبنده/پوشاندن مخاط معده.
ب) یاخته اصلی ترشح آنزیم لیپاز و پروتئاز [پپسینوژن غیر فعال که در حضور اسیدکلریدریک به پپسین فعال تبدیل میشود].
ج)یاخته کناری
ترشح اسیدکلریدریک (HCl) ️تخریب کننده ویتامین B۱۲/تبدیل پپسینوژن به پپسین.عامل داخلی ️ گلیکوپروتئین/حفاظت از B۱۲ در مقابل آنزیم و اسید.
یاخته ترشح کننده هورمون گاسترین/ترشح به خون/تنظیم فعالیت دستگاه گوارش.
ترشحات معده : هرچیزی که معده ترشح میکنه حتی گاسترین.
شیره معده : ترشحات برون ریز معده (نه گاسترین).
کیموس معده : شیره معده + غذا.تخریب یا برداشتن بافت معده ️عدم ترشح عامل داخلی ️ عدم جذب B۱۲ در روده باریک ️ عدم ساخت گویچههای قرمز در مغزاستخوان ️ کم خونی خطرناک.
یاخته های کناری معده از سایر غدد معده بزرگتر است.
یاخته های اصلی در انتهای حفرههای معده قرار دارند -
در بین جانوران مستقیم ترین و کاراترین سیستم تنفسی مربوط به حشرات می باشد .
در بین مهره داران کاراترین سیستم تنفسی مربوط به پرندگان است .
پرندگان دانه خوار دارای چینه دان می باشند .
در جانوران دارای گردش خون بسته ساده ( مانند ماهی ) خون پر اکسیژن بعد از خروج ار اندام تنفسی ( مانند آبشش ) به یکباره وارد تمام مویرگ های اندام ها می شود .
پرندگان قلب 4 حفره ای و گردش خون بسته مضاعف دارند .
غدد نمکی نزدیک چشم یا زبان تنها در برخی خزندگان و پرندگان دریایی و بیابانی دیده می شود که میزان نمک در غذای آنها فراوان است .
ماده ی دفعی نیتروژندار پرندگان اوریک اسید نام دارد و دفع آن به آب زیادی نیاز ندارد .
کلیه در پرندگان توانایی بالایی در بازجذب آب دارد . -
ویژگی های مشترک پستانداران
قلب چهار حفره ای دارند.
گردش خون مضاعف دارند.
چین خوردگی قشر مخ آنها از بقیه جانوران بیشتر است.
در معده ی نوزادان آنها آنزیم رنین تولید می شود .این آنزیم با اثر بر پرتئین کازئین شیر آن را رسوب می دهد.
دارای پرده ی مننژ هستند. ( پرده ی مننژ فقط در پستانداران دیده می شود )
ماده ی دفعی نیتروژندار آنها اوره می باشد.
ماهیچه ی دیافراگم کامل دارند.
تولید مثل جنسی دارند.
لقاح داخلی دارند.
اسکلت داخلی دارند.
نوزاد خود را از طریق شیر تغذیه می کنند.
بیشتر آنها رحم کامل دارند. ( کانگورو و اپاسوم رحم ابتدایی دارند . پلاتی پوس فاقد رحم می باشد.)
بیشتر آنها جفت دارند.( پلاتی پوس جفت ندارد.چون پستاندار تخم گذار است.) -
️تعبیر بیشترین ها(درمورد سلول ها)
۱بیشترین سلول بافت عصبی:سلول هاے پشتیبان.
۲سقف حفره ے بینی:یاخته هاے استوانه ای.
۳:بخش حلزونے گوش:یاخته هاے پوششی.
۴بخش دهلیزے گوش:یاخته هاے پوشی
۵جوانه ے چشایی:یاخته هاے پوششی
۶:شبکیه :یاخته هاے استوانه ای
۷سلول هاے حبابڪ :یاخته هاے نوع ۱
🟣سلول هایے که داراے هسته ے جانبے مے باشند .
۱یاخته هاے پوششے استوانه ای
۲یاخته هاے چوبی
۳یاخته هاے ماهیچه ے اسکلتی
۴نوگلیاے موجود در غلاف میلین
۵یاخته هاے بزاقی
۶یاخته هاے کنارے غده معده
۷ریزپرزدار روده ے باریک
۸ریزپرزدار لوله پیچ خورده نزدیک
۹یاخته هاے شعله اے پروتونفریدی
@بچه-های-کنکور-تجربی-1400
@تجربیا -
تصفیه و بازگرداندن مواد به خون از طریق دستگاه لنفی
مواد مغذی بدن ما طی خروج از مویرگ غالبا در شرایط عادی دوباره در سمت سیاهرگی مویرگ وارد خون میشوند
اما همیشه مقداری باقی میماند و در مایع بین یاخته ای نشت میکندمویرگ های لنفی این مواد رو دریافت میکنند و تصفیه میکنند
و این مویرگ ها به هم میپیوندند و رگ های بزرگ لفنی ایجاد میکنند در نهایت وارد مجرا لنفی چپ و راست میشوند که مجرا چپ قطور ترهوارد سیاهرگ زیر سینه ای زیر ترقوه ای میشوند
این سیاهرگ وارد بزرگ سیاهرگ زبرین میشه و وارد دهلیز راست و بطن راست
لیپید ها و ویتامین های محلول درچربی هم وقتی جذب رگ لنفی میشوند همین مراحل رو طی میکنند
حالا این مواد لیپیدی جذب شده از روده
که وارد دهلیز راست شدن میرن بطن راست بعد سرخرگ ششی
از اون ور میرن به شش
بعد دهیلز چپ بطن چپ سرخرگ ائورت
بعد میرن کبد یا بافت چربی
در بافت چربی در سلول های چربی ذخیره میشوند
یا میرن کبد لیپوپروتین ایجاد میشود -
#میتوکندری:
۱. اندامک هوازی است که نیاز به اکسیژن دارد
۲. با تقسیم دوتایی زیاد میشود
۳. دارای دنای حلقوی ریبوزوم های کوچک و مولکول رنا می باشد
۴. تقسیم آن همراه با تقسیم سلول و یا مستقل است آن انجام می شود
۵. دو غشا دارد که غشای خارجی صاف و غشای درونی چین خورده است
۶.چین خوردگی های غشای درونی میزان تولید ATP را افزایش می دهد
۷. میتوکندری دو فضا دارد فضای بین دو غشا و فضای محصور شده توسط غشای درونی که به آن ماتریکس می گویند.
۸. واکنش های اکسایش پیروات و چرخه کربس در ماتریکس میتوکندری اتفاق می افتد.
۹. هورمونهای تیروئیدی T4 و T3 با اثر بر میتوکندری و افزایش فعالیت آنها میزان تنفس سلولی را افزایش می دهد -
#تنفس_سلولی: شامل مراحل۱. گلیکولیز ۲.اکسایش پیروات ۳. چرخه کربس ۴. زنجیره انتقال الکترون
۱۰. گلیکولیز ۱. در ماده زمینه ای سیتوپلاسم انجام می شود ۲.در گام اول نیاز به ۲ مولکول ATP برای فعال شدن گلوکز وجود دارد. ۳.در گام های بعدی ابتدا دو مولکول NADH و در نهایت ۴ ATP تولید می شود.۴. محصولات گلیکولیز ۴ مولکول ATP به صورت ناخالص و دو مولکول به صورت خالص؛ ۲ مولکول پیروات و ۲ مولکول NADH می باشد. ۵. انجام گلیکولیز ربطی به وجود یا نبودن اکسیژن ندارد. -
۱۱.مرحله #اکسایش_پیروات
۱. درصورت وجود اکسیژن پیروات با انتقال فعال وارد میتوکندری می شود. ۲. اکسایش پیروات و چرخه کربس در ماتریکس میتوکندری انجام می شود. ۳. پیروات در ماتریکس یک CO2 از دست داده و همزمان اکسید نیز می شود و یک بنیان استیل ایجاد می کند. ۴. در این مرحله به ازای هر پیروات یک CO2 و یک NADH و یک بنیان استیل تولید می شود. ۵. بنیان استیل با کوآنزیم A ترکیب شده و استیل کوآنزیم A ایجاد می شود که وارد چرخه کربس می شود.۱۲. چرخه #کربس
۱. در ماتریکس میتوکندری انجام می شود.
۲.در گام اول استیل کوآنزیم A با یک اسیدآلی ۴ کربنه ترکیب می شود و یک اسید ۶ کربنه ایجاد می شود.
۳. در گام های مختلف چرخه کربس ATP و NADH و FADH2 تولید می شود.
۴.تولید ATP در سطح پیش ماده در گلیکولیز و چرخه کربس انجام می شود.
۵.به ازای هر مولکول گلوکز دو مولکول پیروات ایجاد می شود و ۲ بار اکسایش پیروات و ۲ بار کربس انجام می شود.۱۳.زنجیره انتقال الکترون در غشای درونی میتوکندری قرار دارد.
۱۴. الکترونهای NADH از ۵ ناقل الکترون عبور می کند که انرژی الکترون ها در سه ناقل باعث انتقال +H از ماتریکس به فضای بین دو غشا در خلاف شیب غلظت می شود.
۱۵.الکترونهای FADH2 از ۴ ناقل عبور می کند و دو ناقل باعث انتقال +H از ماتریکس به فضای بین دو غشا می شود.
۱۶. غلظت پروتن در فضای بین دو غشا بیشتر از ماتریکس است.
۱۷.کمپلکس آنزیمی در غشای درونی میتوکندری به نام آنزیم ATP ساز وجود دارد این آنزیم پروتن را در جهت شیب غلظت از فضای بین دو غشا به ماتریکس منتقل کرده (انتشار تسهیل شده ) و ADP و Pi را باهم ترکیب کرده و ATP و یک مولکول آب تولید می کند.
۱۸.آنزیم ATP ساز دو خاصیت دارد یکی کانال و دیگری خاصیت آنزیمی
۱۹. آخرین پذیره الکترون در غشای درونی میتوکندری اکسیژن است که با گرفتن الکترون یون اکسید ایجاد می کند.
۲۰. یون اکسید با دو عدد +H ترکیب شده و آب ایجاد می کند.
۲۱. تولید یون اکسید و سپس آب در سمت ماتریکس اتفاق می افتد.
۲۲. تجزیه NADH و FADH2 در سمت ماتریکس اتفاق می افتد و + H حاصل از آن به غلظت پروتن در ماتریکس می افزاید.
۲۳.سر برجسته آنزیم ATP ساز به سمت ماتریکس است و تولید ATP نیز در سمت ماتریکس صورت می گیرد.