هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
نوشتهشده در ۱۸ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ولکنید دایی و گیر اوردید
شاید نمیخواد بگه -
خانومِ_دوست_داشتنی ناراحت نشی
نوشتهشده در ۱۸ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@masoumeh-shokrollahi نه بابا
ناراحت چرا
-
amir ahmadi چون اینهمه نگران زندگیتم هی حال احوال خودت و تک دلت میپرسم هی میگم بیارش اینجا بعد تو فقط لایک میکنی پیاممو قهرم باهاتتتت حیف من برو پیش همونایی حواسشون بهت نیست
نوشتهشده در ۱۸ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@roghayeh-eftekhari
یه روز چاقوعه واقعی میشه
-
@دختر-بهار سلام
نوشتهشده در ۱۸ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهamir ahmadi خوبین؟
-
1
2
3
جواب اینه
.
.
.
.....
...
....
.
.
..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
..
...
.
...
....
.
...
.
.
.
..
.
.خوبه بسه
.
.
.
.
..
.جواب
.
..
.
.
..
.
.
.
اینا علفایی که زیر پای من سبز شده از منتظر بودننوشتهشده در ۱۸ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهfatemeh8181 وااااای فاطمه میکشمتتتتتتتتتتتت به خدا که خونت حلالههههههههههههه
بچه ها بریزین پشت وانت بریم اراک -
@f-seif-0 باعث افتخار منه هم صحبتی با شما ها دایی⚘
.
.
پ.ن:ناموسا با پرستیژتر از من پیدا کردین ۲۰میلیون بهتون میدم
نیست دایی نیستنوشتهشده در ۱۸ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهamir ahmadi
دایی من کاری به پرستیژ مرستیژت ندارم ولی به چشم داییم برام عزیزی خدایی -
@masoumeh-shokrollahi نه بابا
ناراحت چرا
نوشتهشده در ۱۸ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهخانومِ_دوست_داشتنی نمیدونم گفتم شاید لحن بدی داشتم
-
fatemeh8181 وااااای فاطمه میکشمتتتتتتتتتتتت به خدا که خونت حلالههههههههههههه
بچه ها بریزین پشت وانت بریم اراکنوشتهشده در ۱۸ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@roghayeh-eftekhari
-
fatemeh8181 وااااای فاطمه میکشمتتتتتتتتتتتت به خدا که خونت حلالههههههههههههه
بچه ها بریزین پشت وانت بریم اراکنوشتهشده در ۱۸ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده@roghayeh-eftekhari
دادا من اراک نیسم
نیا خونه نیسیم -
ولکنید دایی و گیر اوردید
شاید نمیخواد بگهنوشتهشده در ۱۸ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده@masoumeh-shokrollahi درود بر پرستیژ و پرسپکتیوت
-
1
2
3
جواب اینه
.
.
.
.....
...
....
.
.
..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
..
...
.
...
....
.
...
.
.
.
..
.
.خوبه بسه
.
.
.
.
..
.جواب
.
..
.
.
..
.
.
.
اینا علفایی که زیر پای من سبز شده از منتظر بودننوشتهشده در ۱۸ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
نوشتهشده در ۱۸ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
amir ahmadi خوبین؟
نوشتهشده در ۱۸ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده@دختر-بهار مرسی
شما خوبی؟ -
نوشتهشده در ۱۸ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@sania-andiravan خو صحبت من عروسی بود تو عروسی چی میزنن؟؟؟؟؟
هوووم -
چرا اومدی یزد اصن؟
amir ahmadi -
@دختر-بهار مرسی
شما خوبی؟نوشتهشده در ۱۸ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهamir ahmadi ممنون
امیدوارم که حالتون خوب باشه -
@roghayeh-eftekhari
یه روز چاقوعه واقعی میشه
نوشتهشده در ۱۸ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهamir ahmadi نگاه بعد میگه چرا قهر میکنی🥲
واقعا که واقعا که -
خانومِ_دوست_داشتنی نمیدونم گفتم شاید لحن بدی داشتم
نوشتهشده در ۱۸ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@masoumeh-shokrollahi نه عزیزم راحت باش
سئوال کردی (که نمیدونم چرا ) منم جواب دادم
چیز خاصی نگفتی ک -
@masoumeh-shokrollahi درود بر پرستیژ و پرسپکتیوت
نوشتهشده در ۱۸ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهamir ahmadi رسم شاگردی و معلم بود
-
نوشتهشده در ۱۸ آبان ۱۴۰۰، ۱۹:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خدایی جواب واضح بود باع