هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
maryam111 سلام
ببخشید دوباره مزاحمتون میشم
باهاتون یه کار دیگه هم داشتم
اگه امکانش باشه باهاتون حرف بزنم چه عمومی چه پی وی:))
ممنونتون میشم@دختر-بهار سلام
جانم درخدمتم -
خوبی دیگه
نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۰۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهfatemeh8181 قربونت
تو خوبی ؟
چخبرا ؟
من یه مدت بود انجمن نبودم خبر ندارم خیلی از بچه ها -
نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
fatemeh8181 قربونت
تو خوبی ؟
چخبرا ؟
من یه مدت بود انجمن نبودم خبر ندارم خیلی از بچه هانوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهHADAF MAN میگذره
خبری نی والا
اره نبودی
مثلا خیلی یادمه -
نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۱۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
کسی هست؟؟؟
-
نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۱۶ آخرین ویرایش توسط __chakisaldva__ انجام شده
"حالا ایرلند برای چی انقد جدی گرفته بود داستانو؟ الان دقیقا به چی رسیدی [ پلشتِ ] پست؟
ابرامز"
من که خوشحالم پلی آف جذاب شد ولی حق
-
maryam111
سلام میگم دیروز بعد کلاسا گفتم برم انجمن خاطرات روز اول رو بنویسم ولی الان نه حسش هست ی عالمه تایپ کنم نه تاپیک رو گیر میارم
ساعت 3 و نیم هم اناتومی دارم
️
-
نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@roghayeh-eftekhari
برنامتو ببخشید وقت نشد بنویسم امروز -
نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@f-seif-0 منو مسخره میکنی
-
@f-seif-0 منو مسخره میکنی
نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهخانومِ_دوست_داشتنی چه عجب یکی اومد
خوبی ؟ -
نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۲۲ آخرین ویرایش توسط fatemeh8181 انجام شده
عزیزم یه چنتا کلمه میگی هرچی که میاد تو ذهنت الان خانومِ_دوست_داشتنی
-
خانومِ_دوست_داشتنی چه عجب یکی اومد
خوبی ؟نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهfatemeh8181 والا تازه از خواب بیدار شدم گفتم ی چک کنم و برم دوباره
هعی زخمم مگه خوب میشه -
fatemeh8181 والا تازه از خواب بیدار شدم گفتم ی چک کنم و برم دوباره
هعی زخمم مگه خوب میشهنوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهخانومِ_دوست_داشتنی
چه زخمی؟ -
عزیزم یه چنتا کلمه میگی هرچی که میاد تو ذهنت الان خانومِ_دوست_داشتنی
نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهfatemeh8181 فعلا ذهنم یا درسه یا کلا بی اعصابه چیزای خوبی توش نیست
موضوع بده -
fatemeh8181 فعلا ذهنم یا درسه یا کلا بی اعصابه چیزای خوبی توش نیست
موضوع بدهنوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهخانومِ_دوست_داشتنی
بگو همون بدا بجز فحشارو -
خانومِ_دوست_داشتنی
چه زخمی؟نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهfatemeh8181 پیامها دیشب
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
فکر کن کراشت بیاد پیش تو از رلش صحبت کنه و تو هی باید بگی خوشبخت شین و پایدار باشین و فلان://
من ته این زندگیو دیدم ، هیچی نداره ، الکی نجنگین براش://
ته شکست عشقی بود://دختر پاییز در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
خانومِ_دوست_داشتنی حال الانت منو یاد یه نفر میندازه مث ابر بهار گریه میکرد فوشش میداد دوباره اشکاشو پاک میکرد میگفت ب دردام اصلا بره گم بشه بعد میگفت خدانکنه طفلکی باز گریه میکرد
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
طبیعتا براش آینده چیدم و کووووووووفت
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
اینکه انقدر راحت دارم قید بقیه رو میزنم یکم زیادی ترسناکه
-
HADAF MAN میگذره
خبری نی والا
اره نبودی
مثلا خیلی یادمهنوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۲۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
خانومِ_دوست_داشتنی
بگو همون بدا بجز فحشارونوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهfatemeh8181 اُمید ، نور ، آینده ، پایداری ، زندگی ، غم ، ترس ، از دست دادن ، زندگی دوباره ، فرصت ، زمان ،عشق ، احترام ، دید متقابل ، صبر و صبر و صبر
-
fatemeh8181 پیامها دیشب
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
فکر کن کراشت بیاد پیش تو از رلش صحبت کنه و تو هی باید بگی خوشبخت شین و پایدار باشین و فلان://
من ته این زندگیو دیدم ، هیچی نداره ، الکی نجنگین براش://
ته شکست عشقی بود://دختر پاییز در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
خانومِ_دوست_داشتنی حال الانت منو یاد یه نفر میندازه مث ابر بهار گریه میکرد فوشش میداد دوباره اشکاشو پاک میکرد میگفت ب دردام اصلا بره گم بشه بعد میگفت خدانکنه طفلکی باز گریه میکرد
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
طبیعتا براش آینده چیدم و کووووووووفت
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
اینکه انقدر راحت دارم قید بقیه رو میزنم یکم زیادی ترسناکه
نوشتهشده در ۲۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۰:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهخانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
fatemeh8181 پیامها دیشب
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
فکر کن کراشت بیاد پیش تو از رلش صحبت کنه و تو هی باید بگی خوشبخت شین و پایدار باشین و فلان://این خیلی حال بدیه
من ته این زندگیو دیدم ، هیچی نداره ، الکی نجنگین براش://
ته شکست عشقی بود://دختر پاییز در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
خانومِ_دوست_داشتنی حال الانت منو یاد یه نفر میندازه مث ابر بهار گریه میکرد فوشش میداد دوباره اشکاشو پاک میکرد میگفت ب دردام اصلا بره گم بشه بعد میگفت خدانکنه طفلکی باز گریه میکرد
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
طبیعتا براش آینده چیدم و کووووووووفت
خانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
اینکه انقدر راحت دارم قید بقیه رو میزنم یکم زیادی ترسناکه