هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
همیشه همینجوریه واسه همه
@سجاد-ذوالفقاری
نمیدونم واقعا
بهترین شبای عمرمونم تبدیل شد به بدترین شبا
البته دیگر تمام شد
الان جدید اومد حالا دیگه نمیدونم این یکی فکرکنم دوسال سرش باشم -
@f-seif-0
نه
ولی واقعا از دست رفتینوشتهشده در ۱۳ دی ۱۴۰۰، ۱۱:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاگه تصور گرگ رو میبینید روتون تاثیر میذاره تا عوضش کنم ؟
-
دیگه خودکار نمیتونم دستم بگیرم
دستم درد میگیره پوست دستم میسوزع
اونایی که شیمی درمانیشون پیشرفت کرد دستشون خون میاد وقتی به کاغذ دست میزنن
منم چون فقط امادگی جسمانیم بالا بود اجازه دادن بیام خونه
خدایااآ شکرت واسه این یکی واقعا عاشقتم -
@سجاد-ذوالفقاری
نمیدونم واقعا
بهترین شبای عمرمونم تبدیل شد به بدترین شبا
البته دیگر تمام شد
الان جدید اومد حالا دیگه نمیدونم این یکی فکرکنم دوسال سرش باشمنوشتهشده در ۱۳ دی ۱۴۰۰، ۱۱:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهgomnam gharib
واقعا همیشه همینجوریه واسه همه
نمیدونم چرا ولی خوب این چرخه ها داره تو زندگی همه تکرار میشه -
نوشتهشده در ۱۳ دی ۱۴۰۰، ۱۱:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
به هرکی نگو
تو اصن دردتو که بی رحمن!
آدما اینجا از پشت..
دست گرگ رو میبندن -
دیگه خودکار نمیتونم دستم بگیرم
دستم درد میگیره پوست دستم میسوزع
اونایی که شیمی درمانیشون پیشرفت کرد دستشون خون میاد وقتی به کاغذ دست میزنن
منم چون فقط امادگی جسمانیم بالا بود اجازه دادن بیام خونه
خدایااآ شکرت واسه این یکی واقعا عاشقتمنوشتهشده در ۱۳ دی ۱۴۰۰، ۱۱:۰۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهgomnam gharib ریحانه استراحت کن
ول کن درس رو -
اگه تصور گرگ رو میبینید روتون تاثیر میذاره تا عوضش کنم ؟
@سجاد-ذوالفقاری
نه بابا این په حرفیه
اون دفعه رفتم تو پروفایل یکی از بچه ها دیدم ۱۱ مرداد عضو شده
۱۱ مرداد همیشه بدترین روزای عمرمن۱
به غم بخند تا به روت بخنده -
gomnam gharib ریحانه استراحت کن
ول کن درس رو@f-seif-0
نمیشه
یعنی اصلا باخودم افتادم سر لج
۳ نصف شب از درد زیاد بلندشدم رفتم توحال
کلا از کتف چپم تا نوک انگشتم داره کنده میشه
هرچی بیشتر گرمش میکردم بیشتر درد میگرفت -
دیگه خودکار نمیتونم دستم بگیرم
دستم درد میگیره پوست دستم میسوزع
اونایی که شیمی درمانیشون پیشرفت کرد دستشون خون میاد وقتی به کاغذ دست میزنن
منم چون فقط امادگی جسمانیم بالا بود اجازه دادن بیام خونه
خدایااآ شکرت واسه این یکی واقعا عاشقتمنوشتهشده در ۱۳ دی ۱۴۰۰، ۱۱:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاره خوردن زمینو یهو شل شدن دست و پا هم داره
سخته ولی از یه جایی به بعد قلبت کنترل زندگیتو به دس میگیره
-
@f-seif-0
نمیشه
یعنی اصلا باخودم افتادم سر لج
۳ نصف شب از درد زیاد بلندشدم رفتم توحال
کلا از کتف چپم تا نوک انگشتم داره کنده میشه
هرچی بیشتر گرمش میکردم بیشتر درد میگرفتنوشتهشده در ۱۳ دی ۱۴۰۰، ۱۱:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهgomnam gharib ریحانه الان هیچی مهم تر از خودت نیست :))
با خودت مهربون باش -
نوشتهشده در ۱۳ دی ۱۴۰۰، ۱۱:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
مسخرس که بهش حسودیم میشه!
-
وای به روزی که با خودم بیفتم سرلج یعنی وای به اون روز که دقیقا همین روزاست
-
نوشتهشده در ۱۳ دی ۱۴۰۰، ۱۱:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
منکه اصن خودمو پیدا نمیکنم چه بخوام باهاش لج کنم
معلوم نیس کجاس..
منو گذاشته اینجا رفته -
gomnam gharib
واقعا همیشه همینجوریه واسه همه
نمیدونم چرا ولی خوب این چرخه ها داره تو زندگی همه تکرار میشه@سجاد-ذوالفقاری
و برای من همیشه تو بهترین روزا
وقتی که همه خوشحالن
ولی خوشحالی بقیه همیشه شادم میکنه -
@f-seif-0
پیدا کن خودتو ببین جات کجاست پیش خودت پیش خدا
اما وقتی با خودم لج میکنم کمر به قتلم میبندم
فعلا هیچکس تو مدرسه خبر نداره سرطان گرفتم
مدیرم میگه امتحانتو خوب دادی؟
یعنی الان انتظار اونا منو کشته -
@f-seif-0
پیدا کن خودتو ببین جات کجاست پیش خودت پیش خدا
اما وقتی با خودم لج میکنم کمر به قتلم میبندم
فعلا هیچکس تو مدرسه خبر نداره سرطان گرفتم
مدیرم میگه امتحانتو خوب دادی؟
یعنی الان انتظار اونا منو کشتهنوشتهشده در ۱۳ دی ۱۴۰۰، ۱۱:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهgomnam gharib ریحانه شما خیلی میای تودلی هاا !!! یکم برو درس بخون
-
gomnam gharib ریحانه شما خیلی میای تودلی هاا !!! یکم برو درس بخون
مجتبی ازاد
صبح سیل ریخت روسرم
تب دارم حالم خوب نیست و گرنه میرفتم -
مثل جنازع رو تخت خوابیدم
-
مجتبی ازاد
صبح سیل ریخت روسرم
تب دارم حالم خوب نیست و گرنه میرفتمنوشتهشده در ۱۳ دی ۱۴۰۰، ۱۱:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهgomnam gharib برو بخواب خوب بشی
-
مثل جنازع رو تخت خوابیدم
نوشتهشده در ۱۳ دی ۱۴۰۰، ۱۱:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهgomnam gharib بشین خدا نکنه جنازه ک زشته