هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@Mr-Perfect دلسرد نشید
شمابه تلاشتون ادامه بدیییید
ما خوبیم عالیییی
همش پلاسن خونمونفارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۵ اسفند ۱۴۰۰، ۱۶:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهبه این نصحیت رو بعد کنکور انشالله عملی میکنم
-
نوشتهشده در ۵ اسفند ۱۴۰۰، ۱۶:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Mr-Perfect چطوری آقا سیامک؟
-
به این نصحیت رو بعد کنکور انشالله عملی میکنم
نوشتهشده در ۵ اسفند ۱۴۰۰، ۱۶:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Mr-Perfect اینجور که خدای نکرده (۳بارتکرار
) باید بمونید براکنکور بعد
واستید!اللن داریم درمورد رفاقت با درسا حرف میزنیم دیگه؟لااقل من مظورم کتابامه!
-
@Mr-Perfect شما هم همینطور
از تذکرت هم ممنون
درسا خوب هستند؟فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۵ اسفند ۱۴۰۰، ۱۶:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@First در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Mr-Perfect شما هم همینطور
از تذکرت هم ممنون
داداش تذکر نبود راحت باش یه گفت و گو بود
درسا خوب هستند؟
پیش میره نه خوب نه بد
-
@Mr-Perfect چطوری آقا سیامک؟
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۵ اسفند ۱۴۰۰، ۱۶:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهممنون شما هم خوب هستین؟
-
@Mr-Perfect دلسرد نشید
شمابه تلاشتون ادامه بدیییید
ما خوبیم عالیییی
همش پلاسن خونموننوشتهشده در ۵ اسفند ۱۴۰۰، ۱۶:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهمهشید حسن زاده 0 ی لحظه فک کردم مهمون میگی
-
Alireza Varamanzar بازاومد
سلام,دختر بهار صب گفت نیاید هااا
نوشتهشده در ۵ اسفند ۱۴۰۰، ۱۶:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهمهشید حسن زاده 0
سلام
خب مگه چی میشه اینجا بیامبقول معلم زبانم"تو زبان فارسی واژه ای به نام دوست داشتم وجود داره"که ازش استفاده میکنیم
شوخی کردما
تو هنو هستی؟؟
یا الان اومدی
-
مهشید حسن زاده 0 ی لحظه فک کردم مهمون میگی
نوشتهشده در ۵ اسفند ۱۴۰۰، ۱۶:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Zahra-Zahraii
-
@Mr-Perfect اینجور که خدای نکرده (۳بارتکرار
) باید بمونید براکنکور بعد
واستید!اللن داریم درمورد رفاقت با درسا حرف میزنیم دیگه؟لااقل من مظورم کتابامه!
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۵ اسفند ۱۴۰۰، ۱۶:۴۶ آخرین ویرایش توسط Mr. Perfect انجام شدهحاج خانم نزن جاده خاکی مگه من چی رو گفتم؟
منظورم اینکه بعد از تیرماه میخونم تا در شهریور قبول شم
ولی در کل دارم میخونم شوخی کردم
-
مهشید حسن زاده 0
سلام
خب مگه چی میشه اینجا بیامبقول معلم زبانم"تو زبان فارسی واژه ای به نام دوست داشتم وجود داره"که ازش استفاده میکنیم
شوخی کردما
تو هنو هستی؟؟
یا الان اومدی
نوشتهشده در ۵ اسفند ۱۴۰۰، ۱۶:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهAlireza Varamanzar نه الان اومدم,که از پاقدمم جایی برای شما توجمع بازشد دیگه
(وی منت میگذارد
)
بچه تو نه شما
داستان داریما -
ممنون شما هم خوب هستین؟
نوشتهشده در ۵ اسفند ۱۴۰۰، ۱۶:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Mr-Perfect خوبم تشکر
-
حاج خانم نزن جاده خاکی مگه من چی رو گفتم؟
منظورم اینکه بعد از تیرماه میخونم تا در شهریور قبول شم
ولی در کل دارم میخونم شوخی کردم
نوشتهشده در ۵ اسفند ۱۴۰۰، ۱۶:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Mr-Perfect نه من تو بزرگراهم,گفتم شما نزنید حاج آقا
آهاااامتحانتونو یادم رفته بود
عخییی -
Alireza Varamanzar نه الان اومدم,که از پاقدمم جایی برای شما توجمع بازشد دیگه
(وی منت میگذارد
)
بچه تو نه شما
داستان داریمانوشتهشده در ۵ اسفند ۱۴۰۰، ۱۶:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهمهشید حسن زاده 0 منت بر سر ما قرار ندید
باشه از این به بعد به شما میگم تو
لطفا اینقدر اصرار نکنید که به شما بگم تو
-
@Mr-Perfect نه من تو بزرگراهم,گفتم شما نزنید حاج آقا
آهاااامتحانتونو یادم رفته بود
عخیییفارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۵ اسفند ۱۴۰۰، ۱۶:۵۰ آخرین ویرایش توسط Mr. Perfect انجام شدهمهشید حسن زاده 0
ولی داشتی در سرعت بالا چپ میکردی هااااا
یه لحظه وایسا کمی خودم رو تعریف کنم مثل اینکه من خود شیفته بود هااااخب ذهن منفی در مقابل ذهن مثبت ( ذهن مثبت منم)
-
Alireza Varamanzar نه الان اومدم,که از پاقدمم جایی برای شما توجمع بازشد دیگه
(وی منت میگذارد
)
بچه تو نه شما
داستان داریمانوشتهشده در ۵ اسفند ۱۴۰۰، ۱۶:۵۰ آخرین ویرایش توسط Alireza Varamanzar انجام شدهمهشید حسن زاده 0
من دیگه بچه نیستم بزرگ شدم یه مردم
تازه خودم تنهایی خونه تکونی کردم
خونه تکونی چه سخته
کاشکی که مامان نفهمه آشغالا زیر تختهخواهرم داشت این شعرو یاد میگرفت نمیدونم چی شد که که من حفظ کردم
-
مهشید حسن زاده 0
ولی داشتی در سرعت بالا چپ میکردی هااااا
یه لحظه وایسا کمی خودم رو تعریف کنم مثل اینکه من خود شیفته بود هااااخب ذهن منفی در مقابل ذهن مثبت ( ذهن مثبت منم)
نوشتهشده در ۵ اسفند ۱۴۰۰، ۱۶:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Mr-Perfect حالا من گفتم شاید این اخلاق بدتونو کنار گذاشته باشین بروتون نیارم وسط جمع
-
مهشید حسن زاده 0
من دیگه بچه نیستم بزرگ شدم یه مردم
تازه خودم تنهایی خونه تکونی کردم
خونه تکونی چه سخته
کاشکی که مامان نفهمه آشغالا زیر تختهخواهرم داشت این شعرو یاد میگرفت نمیدونم چی شد که که من حفظ کردم
نوشتهشده در ۵ اسفند ۱۴۰۰، ۱۶:۵۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهAlireza Varamanzar چون بچه اید
بیا اینو دیگه خودتون اعتراف نمودین
عخییییی کوچولو -
مهشید حسن زاده 0 منت بر سر ما قرار ندید
باشه از این به بعد به شما میگم تو
لطفا اینقدر اصرار نکنید که به شما بگم تو
نوشتهشده در ۵ اسفند ۱۴۰۰، ۱۶:۵۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهAlireza Varamanzar نه جدی گفتم
-
نوشتهشده در ۵ اسفند ۱۴۰۰، ۱۶:۵۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
جوجه رنگیام خودشونو با ابی ک گذاشتم کنارشون خیس کردن
زودی میمیرن میدونم