هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
از طرفی هم یه ساعت عقربه ای ببرین که هی مجبور نشین صفحه ی اسمارت واچ رو روشن کنین چون واقعا مراقبا گیرم میدن
-
نوشتهشده در ۲۹ خرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@m-hmt
خسته نباشی من شونصد خط نوشتم تازه منشنتم کردم حالا میگی چی کی؟ -
Faez Fateminia مرسی
شما خوبی؟!Tragic Girl عه اشتبا گرفتم بوق... بوق..
️
-
Faez Fateminia
ساعت هوشمند منظورشون اونه که اون ساعت هایی که لمسی هست چون ممکنه توش میکروفون باشه یا سیم کارت داشته باشه@حمید-صباحی آها بله شک داشتم ممنون
-
از طرفی هم یه ساعت عقربه ای ببرین که هی مجبور نشین صفحه ی اسمارت واچ رو روشن کنین چون واقعا مراقبا گیرم میدن
@حمید-صباحی البته اینم هس ولی آخه عقربه ای یدونه دارم خراب شده🥲
باید از یه نفر جور کنم بازم سپاس ازتون -
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۹ خرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۲۵ آخرین ویرایش توسط Hamid.s انجام شده
Faez Fateminia من خودم به ساعت زیاد عادت ندارم ساعتم رو دور جامدادی ام بسته بودم که ببینم بعد مراقبه یه جور نگاه میکرد انگار دارم چی کار میکنم چند بار اومد وسط امتحان دید خبری نیس رفت
-
نوشتهشده در ۲۹ خرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@m-hmt
https://forum.alaatv.com/post/2664147
️
-
Faez Fateminia من خودم به ساعت زیاد عادت ندارم ساعتم رو دور جامدادی ام بسته بودم که ببینم بعد مراقبه یه جور نگاه میکرد انگار دارم چی کار میکنم چند بار اومد وسط امتحان دید خبری نیس رفت
@حمید-صباحی وای انقد بد به آدم نگا میکردن من سر جلسه به خودم شک کردم هی پاسخناممو صاف میکردم
️
🥲
ولی اگه زمانو ندونم استرس میگیرم که یوقت وقتم کم نیاد -
این پست پاک شده!
-
@حمید-صباحی وای انقد بد به آدم نگا میکردن من سر جلسه به خودم شک کردم هی پاسخناممو صاف میکردم
️
🥲
ولی اگه زمانو ندونم استرس میگیرم که یوقت وقتم کم نیادفارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۹ خرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۳۴ آخرین ویرایش توسط Hamid.s انجام شدهFaez Fateminia
من هر دفعه سرمو بالا میکردم میدیدم داره به من نگاه میکنه
از اونطرف هم سوالای ریاضی رو میدیم استرسم زیاد تر میشدتخصصی ها رو که دادن بعد ۵ دقیقه دیدم اطرافم خالی شد
-
نوشتهشده در ۲۹ خرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اخخخخ ننششششش
-
نوشتهشده در ۲۹ خرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
Faez Fateminia
من هر دفعه سرمو بالا میکردم میدیدم داره به من نگاه میکنه
از اونطرف هم سوالای ریاضی رو میدیم استرسم زیاد تر میشدتخصصی ها رو که دادن بعد ۵ دقیقه دیدم اطرافم خالی شد
@حمید-صباحی یه دوستامو بعد از جلسه دیدمش میگفت رفتم دستشویی تا که اومدم مراقبه گفته کفشتو در بیار کف کفشتو ببینم
با احترام میتونم بگم توهم دارن یکم
️
-
نوشتهشده در ۲۹ خرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خدايا کفر نمیگويم
پريشانم، چه میخواهی تو از جانم؟ !
مرا بی آنکه خود خواهم اسير زندگی کردی
خداوندا
اگر روزی ز عرش خود به زير آيی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای تکه نانی به زير پای نامردان بياندازی
و شب آهسته و خسته
تهی دست و زبان بسته
به سوی خانه باز آيی
زمين و آسمان را کفر میگويی
نمیگويی؟
خداوندا
اگر در روز گرما خيز تابستان
تنت بر سايهی ديوار بگشايی
لبت بر کاسهی مسی قير اندود بگذاری
و قدری آن طرفتر
عمارتهای مرمرين بينی
و اعصابت برای
سکهای اينسو و آنسو در روان باشد
زمين و آسمان را کفر میگويی
نمیگويی؟
خداوندا
اگر روزی بشر گردی
ز حال بندگانت با خبر گردی
پشيمان میشوی از قصه خلقت،
از اين بودن، از اين بدعت
خداوندا تو مسئولی
خداوندا تو میدانی
که انسان بودن و ماندن در اين دنيا چه دشوار است
....... -
Farideh Khangah
سلام تسلیت میگم خانوم خانگاه انشالله غم آخرتون باشه خدا به خانوادتون صبر بدهنوشتهشده در ۲۹ خرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@حمید-صباحی سلام خیلی ممنون
ملک زاده هستم -
نوشتهشده در ۲۹ خرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند.وقتی خواستم ستایش
کنم، گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتنددروغ است.وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است.وقتی
خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید،
میخواهم پیاده شوم...
-
نوشتهشده در ۲۹ خرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
How beautiful she is
-
نوشتهشده در ۲۹ خرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@m-hmt خبرا دستت هست ؟ از دعای تو همه چی رفت بالا . برو حالا بفروششون
-
@حمید-صباحی سلام خیلی ممنون
ملک زاده هستمFarideh Khangah با حساب گوگل خودت نیستی؟