هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
Gharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Alba
نه مثلا یه کتاب میخونم اگه رمان باشه که میگم داستان باید اینجوری میشد اونجوری میشد
رمان نباشه هم کلی سوال تو ذهنم میاد
پرش ذهنی هم هست
فکر و خیال هم هست
همه چیز دیگهآها متوجه شدم چطور میشی
کلا پرش ذهنی و فکر و خیال خیلیش خوب نیست آسیب وارد میکنه
مخصوصا که افکار منفی باشه
سعی کن از خودت دورش کنی
ولی کنجکاوی تو این سن طبیعیهنوشتهشده در ۱۵ بهمن ۱۴۰۱، ۲۰:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Alba
من حس میکنم این کنجکاوی داره دیگه اسیب زا میشه
از پیام های الانم باید فهمیده باشی -
ما چقدر تو دوران زلزله راحت بودیم
نهایت کارمون این بود
هممون همراه میگفتیم عه زلزله است
بعد میخوابیدیم دوبارهنوشتهشده در ۱۵ بهمن ۱۴۰۱، ۲۱:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من ی لرزش هایی تو خواب حس کردم(تو پارک بودیم) چند تا از خانوما کمی بلند شدن و باهم گفتن زلزله بود بدون ترسی... و باز خوابیدن.... منم تا صبح درستخوابم نبرد🥲 با اشک... .... آرزو میکردم زودتر صبح بشه....
-
فقط یبار یادمه دیگه خیلی طولانی و شدید شده بود
من داداشم و مامانم فقط خونه بودیم
من داداشم برداشتم نشستم کنار ستون
چون دیگه درا باز نمیشد برای اینکه بریم بیرون دیر بودنوشتهشده در ۱۵ بهمن ۱۴۰۱، ۲۱:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهSachli
این یعنی نهایت ارامش درهر شرایطی -
@Alba
تو تهرانم از این زلرله ها اومد؟Gharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Alba
تو تهرانم از این زلرله ها اومد؟آره همون سال که کرمانشاه اومد چندین بار تهران وحشتناک اومد
اصلا نمیدونم چطور فرار کردم رفتم بیرون
یه دوستم فرار کردن اومدن شمال -
Sachli
این یعنی نهایت ارامش درهر شرایطینوشتهشده در ۱۵ بهمن ۱۴۰۱، ۲۱:۰۱ آخرین ویرایش توسط Sachli انجام شدهGharibe Gomnam آره
ما فقط از موقعیت ها لذت میبریم -
Gharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Alba
تو تهرانم از این زلرله ها اومد؟آره همون سال که کرمانشاه اومد چندین بار تهران وحشتناک اومد
اصلا نمیدونم چطور فرار کردم رفتم بیرون
یه دوستم فرار کردن اومدن شمالنوشتهشده در ۱۵ بهمن ۱۴۰۱، ۲۱:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Alba
نگفتن جاده کندوان سنگاش شاید ریزش کرده باشه؟ -
@Alba
من حس میکنم این کنجکاوی داره دیگه اسیب زا میشه
از پیام های الانم باید فهمیده باشیGharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Alba
من حس میکنم این کنجکاوی داره دیگه اسیب زا میشه
از پیام های الانم باید فهمیده باشیبله 100 درصد
هر چیزی رو نباید امتحان کنی که
-
Gharibe Gomnam آره
ما فقط از موقعیت ها لذت میبریمنوشتهشده در ۱۵ بهمن ۱۴۰۱، ۲۱:۰۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهSachli
واقعا نوبر یعنی این -
@Alba
نگفتن جاده کندوان سنگاش شاید ریزش کرده باشه؟Gharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Alba
نگفتن جاده کندوان سنگاش شاید ریزش کرده باشه؟والا یادم نیست
فقط فرار کردیم -
Gharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Alba
نگفتن جاده کندوان سنگاش شاید ریزش کرده باشه؟والا یادم نیست
فقط فرار کردیمنوشتهشده در ۱۵ بهمن ۱۴۰۱، ۲۱:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Alba
-
Hhh Hh
زهرا از این ارزوها نکن لطفا
الان یاد یه چیز افتادم خندم گرفت
معاون راهنماییم تعریف میکرد که اینا داشتن میرفتن مسافرت دوتا خانم پشت نشسته بود یه خانم جلو ماشینم پراید بود با سرعت ۸۰ ۹۰
میگفت از پشت یکی بهش گفت شارژر رو بده
شارژ هم تو داشبرد بود
اون خانمی که جلو نشسته بود سن بالا بود از این چیزا سر در نمیاورد
میگفت من یه لحظه خم شدم سمت داشبرد
نفهمیدم چیشد زدم به کانکس پلیس
میگه یهو دیدم
۲۰ ۳۰ تا سرباز با رکابی و شلوارک زدن بیرون
بعد شوهرخواهرش بهش زنگ زده بود که به تمام کانکس های کشور اماده باش دادننوشتهشده در ۱۵ بهمن ۱۴۰۱، ۲۱:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
Sachli
واقعا نوبر یعنی ایننوشتهشده در ۱۵ بهمن ۱۴۰۱، ۲۱:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهGharibe Gomnam چند روز کلاسامون تو حیاط برگذار میشد
اینقدر باحال بود -
فقط یبار یادمه دیگه خیلی طولانی و شدید شده بود
من داداشم و مامانم فقط خونه بودیم
من داداشم برداشتم نشستم کنار ستون
چون دیگه درا باز نمیشد برای اینکه بریم بیرون دیر بود -
نوشتهشده در ۱۵ بهمن ۱۴۰۱، ۲۱:۰۴ آخرین ویرایش توسط Gharibe Gomnam انجام شده
Hhh Hh
الهی تجربه کنم
البته بدون خسارت
بعد خونمون دوطبقه است
مثلا فکرشو بکن در باز نشه از پنجره خودمونو بندازیم پایین
کوچه ما ۸۰ ۹۰ درصد خونه ها دوطبقه است ولی همسایه ما خونش ویلاییه یعنی سقفش پایین تره من پنجره اتاقم به حیاط پشتشون مشرفه
همیشه با خودم مجسم میکنم اگه از اینجا بپرم رو سقفشون چی میشه
سقفشونم نچسبیده به حیاط ماها
فاصله داریم -
Gharibe Gomnam چند روز کلاسامون تو حیاط برگذار میشد
اینقدر باحال بود -
Sachli
واقعا
موقع زلزله و اینجور بلایا مردم که به هم کمک میکنن یا بعضی تغییرات(هرچند کوتاه و کم) جالبن -
Hhh Hh
الهی تجربه کنم
البته بدون خسارت
بعد خونمون دوطبقه است
مثلا فکرشو بکن در باز نشه از پنجره خودمونو بندازیم پایین
کوچه ما ۸۰ ۹۰ درصد خونه ها دوطبقه است ولی همسایه ما خونش ویلاییه یعنی سقفش پایین تره من پنجره اتاقم به حیاط پشتشون مشرفه
همیشه با خودم مجسم میکنم اگه از اینجا بپرم رو سقفشون چی میشه
سقفشونم نچسبیده به حیاط ماها
فاصله داریمGharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Hhh Hh
الهی تجربه کنم
البته بدون خسارت
بعد خونمون دوطبقه است
مثلا فکرشو بکن در باز نشه از پنجره خودمونو بندازیم پایینیا حضرتی عباس
-
شبیه ماموریت غیر ممکنه تام کروز شد
-
نوشتهشده در ۱۵ بهمن ۱۴۰۱، ۲۱:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
برای اینکه یکیو غافلگیر کنین چکارمیکنین؟
-
Gharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Hhh Hh
الهی تجربه کنم
البته بدون خسارت
بعد خونمون دوطبقه است
مثلا فکرشو بکن در باز نشه از پنجره خودمونو بندازیم پایینیا حضرتی عباس
نوشتهشده در ۱۵ بهمن ۱۴۰۱، ۲۱:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Alba
من یه شب یه خوابی دیدم سانیا تا یه هفته فقط میخندیدم
خواب دیدم خونمون مهمونیه هوا روبه تاریک شدن بود به قولی گرگ و میش بود
بعد یهو همه جا رو سیل گرفت اب داشت میومد بالا زلزله هم میومد بعد ما دیدم پایین خونمون انقدر اب هست که مثل دریا هم طول داره هم عمق
بعد تولد بود اون روز
بادکنک های تولد رو گرفتیم
زنداییم و دخترداییم
منو خواهرم
و...
با بادکنک رفتیم پایین رسیدم به خشکی