هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
نوشتهشده در ۲۳ بهمن ۱۴۰۲، ۱۶:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دهنت همه اخلاقات عین منه
-
نوشتهشده در ۲۳ بهمن ۱۴۰۲، ۱۶:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
وااااای هی یاد امروز میفتم میزنم تو کلم
وقتی معلم نگاهم کرد کلاس رفته بود تو سکوت -
@mr-vinyzo
ما مدرسه گوشی میبریم
بعد سرکلاس سوال داریم از تو گوشی به معلم نشون میدیمنوشتهشده در ۲۳ بهمن ۱۴۰۲، ۱۶:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهGharibe Gomnam ما میبریم معلما کاری ندارن ولی مدیر معاون ببینه شر میشه برا همون زیاد نمیبریم
-
نوشتهشده در ۲۳ بهمن ۱۴۰۲، ۱۶:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
راجبش نگین نمیخوام اشکام بریزه
راجبش نگین هنوزم واس من عزیزه -
Gharibe Gomnam ما میبریم معلما کاری ندارن ولی مدیر معاون ببینه شر میشه برا همون زیاد نمیبریم
نوشتهشده در ۲۳ بهمن ۱۴۰۲، ۱۶:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده@mr-vinyzo
چه بچه های قانون مندی آفرین احسنت
ما همه میبریم تازه جلوی دوربین مدرسه هم دستمونه
چهارتا از بچه ها تعهد دادن که بیان مدرسه باز شنبه همه نرفتیم -
نوشتهشده در ۲۳ بهمن ۱۴۰۲، ۱۶:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
راجبش نگین نمیخوام یادم بیاد ندارمش
راجبش نگین همین کافیه ک خوبه حالش -
هعی .. زندگی :))
-
نوشتهشده در ۲۳ بهمن ۱۴۰۲، ۱۶:۰۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ازم دور شین راجبش نگین من با خاطراتش خوشم
ب من چ ک دیگ مال من نیست اون تو دلم نمیکشم -
نوشتهشده در ۲۳ بهمن ۱۴۰۲، ۱۶:۰۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
باز خنده دارش اینجاست که وقتی کلاس دهم بودیم مدیر هی میگفت بیاین مدرسه همه میرفتن کلاس ما نمیرفت
من البته مخالف بودم ولی یه دست صدا نداشت متاسفانه -
نوشتهشده در ۲۳ بهمن ۱۴۰۲، ۱۶:۰۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ب من چ اگ خیلی راحت من از دلش پاک کرد:)
ازم دور شین پای خودم هرکاری ک بام کرد
ازم دور شید راجبش نگین:) -
@mr-vinyzo
چه بچه های قانون مندی آفرین احسنت
ما همه میبریم تازه جلوی دوربین مدرسه هم دستمونه
چهارتا از بچه ها تعهد دادن که بیان مدرسه باز شنبه همه نرفتیمنوشتهشده در ۲۳ بهمن ۱۴۰۲، ۱۶:۰۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهGharibe Gomnam سال اخر نمیخوایم شر شه مثل هلیا شیم
-
نوشتهشده در ۲۳ بهمن ۱۴۰۲، ۱۶:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من گذاشتم براش از دل و جونم...
-
نوشتهشده در ۲۳ بهمن ۱۴۰۲، ۱۶:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اینقد پیش رفتم آخر گمش کردم:)
-
باز خنده دارش اینجاست که وقتی کلاس دهم بودیم مدیر هی میگفت بیاین مدرسه همه میرفتن کلاس ما نمیرفت
من البته مخالف بودم ولی یه دست صدا نداشت متاسفانهنوشتهشده در ۲۳ بهمن ۱۴۰۲، ۱۶:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهGharibe Gomnam الان مام همینیم ..فقط سه شنبه ها میریم...ولی اینا مال قبله که میگم...
-
نوشتهشده در ۲۳ بهمن ۱۴۰۲، ۱۶:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ازم دور شید راجبش نگین راجبش نگین:)
-
@نویسنده-کوچولو
کی شکست؟نوشتهشده در ۲۳ بهمن ۱۴۰۲، ۱۶:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهGharibe Gomnam یکی ک از بچگی میشناسمش
-
نوشتهشده در ۲۳ بهمن ۱۴۰۲، ۱۶:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بیبی هیچی دایمی نیست حتی حس بین ما
پس نمون پای چیزی ک میدونی اشتباست -
Gharibe Gomnam سال اخر نمیخوایم شر شه مثل هلیا شیم
نوشتهشده در ۲۳ بهمن ۱۴۰۲، ۱۶:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@mr-vinyzo
پارسال امتحان انسان و محیط داشتیم
تصمیم گرفتیم سوال امتحانی رو از دفتر مدیر بقاپیم
چهارتا از بچه ها رفتن داخل دفتر
برگه های سوال داشتم پرینت میشدن
مدیر داخل دفتر نبود فقط معاون بود
دونفر رفتن با معاون شروع کردم به صحبت کردن
یه نفر برگه رو گرفت
برگه هم برگه اصلی دست خط خود معلم بود
ولی معلم فهمید متاسفانه
یعنی وضعیت کلاس ما جوریه که مدیر و معاون همه به خونمون تشنه ان انگار