-
نوشتهشده در ۲۶ مهر ۱۳۹۷، ۶:۵۷ آخرین ویرایش توسط oooopppssss انجام شده
آرامش جانم شده
آرامش چشمت
اصرار دلم
کاهش آن خواهش چشمت ...
با من تو چه کردی ؟... -
نوشتهشده در ۲۶ مهر ۱۳۹۷، ۱۲:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من دست خالی آمدم ، دست من و دامان تو
سرتا به پا درد و غمم، درد من و درمان توتو هر چه خوبی من بدم ، بیهوده بر هر در زدم
آخر به این در آمدم ،باشم کنار خوان تومن از هر دررانده ام ، من رانده ی وامانده ام
یا خوانده یا نا خوانده ام ،اکنون منم مهمان توپای من از ره خسته شد، بال و پرم بشکسته شد
هر در به رویم بسته شد، جز درگه احسان توحال من گوشه نشین، با گوشه ی چشمی ببین
جز سایه ی پر مهرتان، جایی ندارم جان تو
من خدمتی ننموده ام، دانم بسی آلوده ام
اما به عمری بوده ام، چون خار در بستان تو -
نوشتهشده در ۲۶ مهر ۱۳۹۷، ۱۴:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
سر انجام که باید در خاک رفت ......خوش آن کس که پاک آمد و پاک رفت.
-
نوشتهشده در ۲۶ مهر ۱۳۹۷، ۱۴:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هر وقت که سرت به درد آید نالان شوی و سوی من آیی
چون دردِ سرت شفا بدادم یاغی شوی و دگر نیاییپسا کنکور هم به یاد خدا باشیم به همون غلظت شب قبل کنکور: |
بزرگترین اشتباه ادما اینه ک خرشون از پل گذشت فک میکنن دیگ پلی روبه روشون نیست : | -
نوشتهشده در ۲۶ مهر ۱۳۹۷، ۱۵:۰۹ آخرین ویرایش توسط SenatOr انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۶ مهر ۱۳۹۷، ۱۵:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
گفت احوالت چطور است
گفتمش عالی است
مثل حال گل....
حال گل در دست چنگیز مغول -
نوشتهشده در ۲۶ مهر ۱۳۹۷، ۱۵:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در اب
در دلم هستی و بین منو تو فاصله هاست -
نوشتهشده در ۲۶ مهر ۱۳۹۷، ۱۶:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
%(#09ab8d)[هر که در عاشقی قدم نزده است]
%(#09ab8d)[بر دل از خون دیده نم نزده است]%(#09ab8d)[او چه داند که چیست حالت عشق]
%(#09ab8d)[که بر او عشق، تیر غم نزده است]%(#069177)[خاقانی]
-
نوشتهشده در ۲۶ مهر ۱۳۹۷، ۱۶:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
%(#85650c)[هر شب به تو با عشق و طرب میگذرد]
%(#85650c)[بر من زغمت به تاب و تب میگذرد]%(#85650c)[تو خفته به استراحت و بی تو مرا]
%(#85650c)[تا صبح ندانی که چه شب میگذرد]%(#5c4a18)[هاتف اصفهانی]
-
نوشتهشده در ۲۶ مهر ۱۳۹۷، ۱۹:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دیوانه چو دیوانه ببنید خوشش آید
خیام -
نوشتهشده در ۲۶ مهر ۱۳۹۷، ۱۹:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چو خواب مردم دیوانه تعبیرم جنون دارد
به یاد من مکش زحمت فراموشم، فراموشم...که همچو موج از آغوشم برون میتازد آغوشم
-
نوشتهشده در ۲۶ مهر ۱۳۹۷، ۲۰:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
به احوال من بیدل کسی دیگر چه پردازد
ز بس بیحاصلم از خاطر خود هم فراموشم... -
نوشتهشده در ۲۶ مهر ۱۳۹۷، ۲۰:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
نم اشک زمینگیرم، مپرس از سرگذشت من
شکست دل ز مژگان تا چکیدن داشت بر دوشم... -
نوشتهشده در ۲۶ مهر ۱۳۹۷، ۲۰:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چو طفل اشک مپرس از لباس خرمی من
به صدهزار تپش کردهاند آبله پوشم... -
نوشتهشده در ۲۶ مهر ۱۳۹۷، ۲۰:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
زبان نالهٔ من نیست جز نگاه تحیر
چو شمع تا مژه برهم رسیده است خموشم -
خیرین کوچک دریا دلنوشتهشده در ۲۶ مهر ۱۳۹۷، ۲۳:۵۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
خیرین کوچک دریا دلنوشتهشده در ۲۶ مهر ۱۳۹۷، ۲۳:۵۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
خیرین کوچک دریا دلنوشتهشده در ۲۶ مهر ۱۳۹۷، ۲۳:۵۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۷ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
نوشتهشده در ۲۷ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده