-
نوشتهشده در ۲۴ آبان ۱۳۹۸، ۲۲:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
حالِ خرابِ حضرت پاییــز مالِ من
شأنِ نزولِ سوره باران به نامِ توتنها نه من به مهرِ تو آذر به جان شدم
دلتنگیِ دقایقِ آبان به نامِ تو..!سیمین بهبهانی
-
وای امان امان امان از منو و دوری...
کی کجا لحظه ی دیدار تو با من... -
برام هیچ حسی شبیه تو نیست
کنار تو درگیر %(#00c8ff)[ارامشم]
همین از تمام جهان کافیه
همین که کنارت %(#ff004d)[نفس میکشم]...
روزبه بمانی
خواجه امیری -
نوشتهشده در ۲۶ آبان ۱۳۹۸، ۱۰:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
پنجره بین من و توست، مرا بوسه بزن
بوسه از آن طرف شیشه حلال است عزیز -
نوشتهشده در ۲۷ آبان ۱۳۹۸، ۹:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۷ آبان ۱۳۹۸، ۱۸:۰۱ آخرین ویرایش توسط dlrm انجام شده
کاش اندک مایه نرمی در خطابش دیدمی
ورمرا عشقش به سختی کشت
سهل است این قدر :)| سعدی |
-
نوشتهشده در ۲۷ آبان ۱۳۹۸، ۱۸:۰۴ آخرین ویرایش توسط dlrm انجام شده
گردن افراشته ام بر فلک از طالع خویش
کین منم با تو گرفته رهِ صحرا در پیش :)| سعدی |
-
نوشتهشده در ۲۷ آبان ۱۳۹۸، ۱۸:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
پایم امروز فرو رفت به گنجینه ی کام
کامم امروز برآمد به مرادِ دلِ خویش =]| سعدی |
-
نوشتهشده در ۲۷ آبان ۱۳۹۸، ۱۸:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
سعدی ار نوشِ وصالِ تو بیابد چه عجب؟! :))
سال ها خورده ز زنبورِ سخن های تو نیش :)| سعدی |
-
نوشتهشده در ۲۷ آبان ۱۳۹۸، ۱۸:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من از آن روز که در بند توام آزادم
پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم:)| سعدی |
-
نوشتهشده در ۲۷ آبان ۱۳۹۸، ۱۸:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هــمــه غم های جهان هیچ اثر می نکند
در من از بس که به دیدارِ عزیزت شادم:)| سعدی |
-
نوشتهشده در ۲۷ آبان ۱۳۹۸، ۱۹:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ای شب از رویای تو رنگین شده
سینه از عطر توام سنگین شده
ای به روی چشم من گسترده خویش
شادیم بخشیده از اندوه بیش -
نوشتهشده در ۲۷ آبان ۱۳۹۸، ۲۱:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خنک آن روز که در پای تو جان اندازم
عقل در دمدمه خلق جهان اندازم:)
-
نوشتهشده در ۲۷ آبان ۱۳۹۸، ۲۱:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
نامه حسن تو بر عالِم و جاهل خوانم
نامت اندر دهن پیر و جوان اندازم:) -
نوشتهشده در ۲۷ آبان ۱۳۹۸، ۲۱:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تا کی این پرده جان سوز پس پرده زنم
تا کی این ناوک دلدوز نهان اندازم:)
... -
نوشتهشده در ۲۷ آبان ۱۳۹۸، ۲۱:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دردنوشان غمت را چو شود مجلس گرم
خویشتن را به طُفیلی به میان اندازم:) -
نوشتهشده در ۲۷ آبان ۱۳۹۸، ۲۱:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تا نه هر بیخبری وصف جمالت گوید:)
سنگ تعظیم تو در راه بیان اندازم -
نوشتهشده در ۲۷ آبان ۱۳۹۸، ۲۱:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
گر به میدان محاکای تو جولان یابم
گویِ دل در خم چوگان زبان اندازم:) -
نوشتهشده در ۲۷ آبان ۱۳۹۸، ۲۱:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
گردنان را به سرانگشت قبولت ره نیست
چون قلم ،هستی خود را سر از آن اندازم:) -
نوشتهشده در ۲۷ آبان ۱۳۹۸، ۲۱:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
%(#ff0000)[یاد سعدی کن و جان دادن مشتاقان بین] :)
حق علیمست که لبیک زنان اندازم:)