-
-
در شهر یکی کس را هشیار نمی بینم
هریک بتر از دیگر شوریده و دیوانه...حضرت موالانا
-
najafiali78 در شعردانه گفته است:
در شهر یکی کس را هشیار نمی بینم
هریک بتر از دیگر شوریده و دیوانه...حضرت موالانا
عالی
-
میانِ کتابها گشتم
میانِ روزنامههای پوسیدهی پُرغبار،
در خاطراتِ خویش
در حافظهیی که دیگر مدد نمیکند
خود را جُستم و فردا را
عجبا!
جُستجوگرم من
نه جُستجو شونده
من اینجایم و آینده
در مشتهای من
احمد شاملو - 1360
(یکمی از جنبه کنکوری نگاش کنیم؟)
-
میانِ کتابها گشتم
میانِ روزنامههای پوسیدهی پُرغبار،
در خاطراتِ خویش
در حافظهیی که دیگر مدد نمیکند
خود را جُستم و فردا را
عجبا!
جُستجوگرم من
نه جُستجو شونده
من اینجایم و آینده
در مشتهای من
احمد شاملو - 1360
(یکمی از جنبه کنکوری نگاش کنیم؟)
جنبه کنکوری
منم این روزا هرچی می خونم و می بینم به کنکور ربط میدم
به مراحلی از عرفان رسیدم حتی وقتی آهنگ حمید هیراد گوش میدم
با هر کلمش یاد کنکور و شرایطم می افتم -
بیا که قصر امل سخت سست بنیادست
بیار باده که بنیاد عمر بر بادست
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست
چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب
سروش عالم غیبم چه مژدهها دادست
که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین
نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست
تو را ز کنگره عرش میزنند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتادست
نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر
که این حدیث ز پیر طریقتم یادست
غم جهان مخور و پند من مبر از یاد
که این لطیفه عشقم ز ره روی یادسترضا به داده بده وز جبین گره بگشای
که بر من و تو در اختیار نگشادست
مجو درستی عهد از جهان سست نهاد
که این عجوز عروس هزاردامادست
نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل
بنال بلبل بی دل که جای فریادست
حسد چه میبری ای سست نظم بر حافظ
قبول خاطر و لطف سخن خدادادست -
دریای شورانگیز چشمانت چه زیباست
انجا که باید دل به دریا زد همینجاست -
تنت مانند اهواز و نگاهت چون شب شیراز..
دلت آشوب تبریز و غمت چاقوی زنجان است️ -
عهد تو سایه و صبا گو بشکن که راه من
رو به حریم کعبه ی لطف اله کردنست
گاه به گاه پرسشی کن که زکات زندگی
پرسش حال دوستان ،گاه به گاه کردنست
بوسه تو به کام من کوه نورد تشنه را
کوزه آب زندگی ، توشه راه کردنست
خود برسان به شهریار ای که در این محیط غم
بی تو نفس کشیدنم عمر تباه کردنست
#شهریار_عشق