هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
نوشتهشده در ۲۹ دی ۱۳۹۶، ۱۹:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یه زوج آبادانی میرن خارج
خانمه تو اتاق هتل یه موش میبینه
به شوهرش میگه انگلیسی بلدی بری به اینا بگی موش تو اتاقه؟
شوهره میگه هاااااا پ چه فکر کردی ..
میره به صاحب هتل میگه:
-Do you know tom and jerry?
-yes i do!
-kho wolek jerry is here
-
reza213 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
amirhossein7516 شما با برنامه چی پیش میری؟
با برنامه کانون.
نوشتهشده در ۲۹ دی ۱۳۹۶، ۱۹:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهamirhossein7516 تراز؟
-
یه زوج آبادانی میرن خارج
خانمه تو اتاق هتل یه موش میبینه
به شوهرش میگه انگلیسی بلدی بری به اینا بگی موش تو اتاقه؟
شوهره میگه هاااااا پ چه فکر کردی ..
میره به صاحب هتل میگه:
-Do you know tom and jerry?
-yes i do!
-kho wolek jerry is here
نوشتهشده در ۲۹ دی ۱۳۹۶، ۱۹:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmrz
ولک -
amirhossein7516 تراز؟
نوشتهشده در ۲۹ دی ۱۳۹۶، ۱۹:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهreza213 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
amirhossein7516 تراز؟
دیگه جلوتر نریم:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
-
reza213 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
amirhossein7516 تراز؟
دیگه جلوتر نریم:smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
نوشتهشده در ۲۹ دی ۱۳۹۶، ۱۹:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهamirhossein7516 کلا میری ازمون؟
-
amirhossein7516 کلا میری ازمون؟
نوشتهشده در ۲۹ دی ۱۳۹۶، ۱۹:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهreza213
بله. ولی هفته قبلی فقط نشد برم. چیشده الان؟ -
reza213
بله. ولی هفته قبلی فقط نشد برم. چیشده الان؟نوشتهشده در ۲۹ دی ۱۳۹۶، ۱۹:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهamirhossein7516 همینطوری
-
نوشتهشده در ۲۹ دی ۱۳۹۶، ۱۹:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
آری!... دوست داشتنی ترین چیزها اگر تورا ضعیف کنند، خطرناک ترین چیزهایند!
#رستگار
https://www.instagram.com/p/BX3Eyk4lFT0/?taken-by=rastegar.rahmanitanha -
نوشتهشده در ۲۹ دی ۱۳۹۶، ۱۹:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۹ دی ۱۳۹۶، ۱۹:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
فااطمه در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
دنیابه"شایستگی هایت"
پاسخ میدهدنه به "آرزوهایت"
پس شایسته آرزوهایت باش
-
نوشتهشده در ۲۹ دی ۱۳۹۶، ۲۰:۱۴ آخرین ویرایش توسط mrz انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۹ دی ۱۳۹۶، ۲۰:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بدترین و بهترین خاطره ای که از دوران تقلبتون دارین چیه؟
#چالش امشب -
نوشتهشده در ۲۹ دی ۱۳۹۶، ۲۰:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
مرسی از استقبال گرمتان
شب خوش -
نوشتهشده در ۲۹ دی ۱۳۹۶، ۲۰:۲۷ آخرین ویرایش توسط reza213 انجام شده
اقا اون ادرسی که تو زمینه جزوات مینویسن اسمش چیه؟ بــزرگ مینوسن
-
نوشتهشده در ۲۹ دی ۱۳۹۶، ۲۰:۳۲ آخرین ویرایش توسط negarin انجام شده
mrz در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
مرسی از استقبال گرمتان
شب خوشمن دو بار بیشتر تقلب نکردم... خاطره عَم ندارم ازش و گرنِ میگفتم..... شبِ توعَم بخیر
-
نوشتهشده در ۲۹ دی ۱۳۹۶، ۲۰:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
mrz یبار کل سوالای امتحانی رو با گوشی برای یکی گفتم !
برام که نگفتن خودم گفتم چسبید !
همراه اول هم از اون شارژا که خیلی طولانی مدته داده بودتا اخر هرچی سوال بود رو گفتم
بدترینش : بدترین نداشتم جدایادم نمیاد همه خاطرات تقلب شیرین هستن
فقط یه سری سرمو برگردوندم سال اول بود معلمه میخواست نشون بده جدیه بهم گفت بشین پایین داری رو برگه بغل دستیت نگاه میکنی اومد دید اصلا بغل دستیم برگه نداره ! تحویل داده -
mrz یبار کل سوالای امتحانی رو با گوشی برای یکی گفتم !
برام که نگفتن خودم گفتم چسبید !
همراه اول هم از اون شارژا که خیلی طولانی مدته داده بودتا اخر هرچی سوال بود رو گفتم
بدترینش : بدترین نداشتم جدایادم نمیاد همه خاطرات تقلب شیرین هستن
فقط یه سری سرمو برگردوندم سال اول بود معلمه میخواست نشون بده جدیه بهم گفت بشین پایین داری رو برگه بغل دستیت نگاه میکنی اومد دید اصلا بغل دستیم برگه نداره ! تحویل داده -
نوشتهشده در ۲۹ دی ۱۳۹۶، ۲۰:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
_MILAD_ سال چهارم دبیر زمین مدرسه ما و مدرسه یکی از دوستام یکی بود...ترم اولم سوالامون یکی بود ترم دومم رو این حساب که بازم یکیه اومدم همه رو از دوستم گرفتم
جوابارو نوشتم رو برگه نشستم همه رو تو پاسخنامه وارد کردم
رفتم برگه تحویل بدم تقلبو گذاشتم یواشکی تو جیبم.مراقبه دراومد گفت اونم که گذاشتی تو جیبت بده منگفتم چیزی نذاشتم که!!!
اومد دست کرد تو جیبم کاغذو برداشت منم رفتم بیرون اتقدر خندیدم بهشچون یه کاغذ خالی از قبل تو جیبم داشتم اشتباهی اونو برداشته بود
خلاصه این حجم از ضایع شدن بی سابقه بود
-
_MILAD_ سال چهارم دبیر زمین مدرسه ما و مدرسه یکی از دوستام یکی بود...ترم اولم سوالامون یکی بود ترم دومم رو این حساب که بازم یکیه اومدم همه رو از دوستم گرفتم
جوابارو نوشتم رو برگه نشستم همه رو تو پاسخنامه وارد کردم
رفتم برگه تحویل بدم تقلبو گذاشتم یواشکی تو جیبم.مراقبه دراومد گفت اونم که گذاشتی تو جیبت بده منگفتم چیزی نذاشتم که!!!
اومد دست کرد تو جیبم کاغذو برداشت منم رفتم بیرون اتقدر خندیدم بهشچون یه کاغذ خالی از قبل تو جیبم داشتم اشتباهی اونو برداشته بود
خلاصه این حجم از ضایع شدن بی سابقه بود