Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. دانشگاهی
  3. دلم تنگ میشه براش ...
گزارش مطالعه دانشجویی🤓🎓
maryam111M
سلام سلاااام بچه ها تو این تاپیک میخوایم دانشجوها هم مثل کنکوریا ساعت مطالعه شون رو اعلام کنن هم انگیزه بشه برای فارغ التحصیلای آلاء تا تو محیط دانشگاه هم دست از تلاشِ آلائی برندارن و هم اینکه کنکوریای با درسایی که دانشجوها میخونن یکم آشنا میشن پس از امشب استارت این تاپیک رو میزنیم و هرشب میایم و میگیم در طول روز چ درسایی رو خوندیم ،چند ساعت و چیکارا کردیم دعوت میکنم از @فارغ-التحصیلان-آلاء که باهامون همراه بشن خیلی ممنون از @z-gheibi و @M-ba78 بابت پیشنهاد و همراهیشون راستی از @romisa جانم هم دعوت میکنم بهمون سر بزنه و همراهیمون کنه
دانشگاهی
سه معادله چهار مجهول...
mahdi.ekM
Topic thumbnail image
دانشگاهی
موازنه مواد با واکنش
mahdi.ekM
Topic thumbnail image
دانشگاهی
مشکلش کجاست ؟
mahdi.ekM
Topic thumbnail image
دانشگاهی
تبدیل لاپلاس t^n
mahdi.ekM
Topic thumbnail image
دانشگاهی
توزیع یکنواخت بار روی پوسته کروی...
mahdi.ekM
Topic thumbnail image
دانشگاهی
جهان زیر میکروسکوپ🔬🧫
GaladrielG
سلامممم اقا من خیلی یهوووو عکسایی که توی ازمایشگاه پاتولوژی گرفتع بودمو دیدمممم و دلم خواست یکجا ماندگارشون کنم اگر شماهم عکس زیبایی دارید حتما منتشر کنید @دانشجویان-درس-خون @دانشجویان-پزشکی @دانشجویان-پیراپزشکی @فارغ-التحصیلان-آلاء @دانش-آموزان-آلاء
دانشگاهی
انتگرال
mahdi.ekM
Topic thumbnail image
دانشگاهی
انتگرال
mahdi.ekM
Topic thumbnail image
دانشگاهی
تعیین واحد
mahdi.ekM
Topic thumbnail image
دانشگاهی
ریاضی 2
jahad_121J
Topic thumbnail image
دانشگاهی
👨‍🎓از دانشجو شدنت بگو آلایی عزیز👩‍🎓
S
سلام به بچه های عزیز آلا خب دوستان تو این تاپیک قراره که تجربه هامون رو از دانشجویی بگیم نحوه درس خوندن، نحوه ارتباطات،خوابگاه و... هر صحبتی که تو ذهن تون هست که ورودی های امسال مون بتونن استفاده کنن ممکنه حتی یه سری نکات و صحبت ها بگیم که خودمون هم ندونیم و بهمون کمک بشه و اینکه بچه های جدید حتما سوالات شون رو بپرسن @فارغ-التحصیلان-آلاء @رتبه-های-انجمن-آلاء @تجربیا @ریاضیا @انسانیا @بچه-های-تجربی-کنکور-1402 @بچه-های-ریاضی-کنکور-1402 @همیار
دانشگاهی
موافقت آموزش‌وپرورش با افزایش شرط سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان
B
درخواست رسمی برای تغییر سن معلمی وزارت آموزش‌وپرورش با ارسال نامه‌ای به شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، پیشنهاد افزایش سن مجاز ورود به دانشگاه فرهنگیان را مطرح کرد. این درخواست که توسط علیرضا کاظمی، وزیر آموزش‌وپرورش، ارائه شده است، با هدف جذب بیشتر داوطلبان واجد شرایط و جلوگیری از محدودسازی سن شرکت در آزمون معلمی انجام شده است. دلایل افزایش سن پذیرش در دانشگاه فرهنگیان به نوشته اخبار فرهنگیان در این نامه، با اشاره به بررسی‌های آماری مرکز برنامه‌ریزی نیروی انسانی و امور اداری، آمده است که تعداد پذیرفته‌شدگان در بازه سنی ۲۲ تا ۲۴ سال پایین بوده و سیاست محدودسازی سنی نیاز به بازنگری دارد. بر همین اساس، وزارت آموزش‌وپرورش اعلام کرده که توانایی سنجش و گزینش داوطلبان را در یک طیف سنی گسترده‌تر دارد. پیشنهاد افزایش شرط سنی تا ۲۷ یا ۳۰ سال وزارت آموزش‌وپرورش پیشنهاد داده است که حداکثر سن مجاز ورود به دانشگاه فرهنگیان به ۲۷ یا ۳۰ سال افزایش یابد، مشروط بر اینکه داوطلبان سایر شرایط و ضوابط را نیز دارا باشند و مراحل استخدامی را طی کنند. بررسی‌های علمی برای تصمیم‌گیری نهایی همچنین مقرر شده است که پژوهشگاه مطالعات آموزش‌وپرورش پژوهشی جامع را درباره ابعاد کیفی، حقوقی، سیاستی و استخدامی این موضوع انجام دهد. این پژوهش قرار است به تصمیم‌گیری دقیق و مبتنی بر شواهد در تدوین سند جامع سرمایه انسانی کمک کند.
دانشگاهی
فیزیک
melancholyM
سلام ممنون میشم اینو برام حل کنید. شخصی ۵ متر در جهت ۳۷ درجه شمال شرق و بعد ۱۰ متر در جهت ۶۰ درجه شمال غرب راه می رود. اندازه و جهت جابه جایی خالص او چه قدر است؟ @فارغ-التحصیلان-آلاء @ریاضیا @liy2099
دانشگاهی
سطوح قلب
MaaahM
Topic thumbnail image
دانشگاهی
ماتریس
melancholyM
Topic thumbnail image
دانشگاهی
ویرایش گر pdf
Mohammad Hossein KazemiM
سلام دوستان عزیز کسی میدونه نرم افزار خوب ادیت pdfتو گوشی که بشه باهاش مطالعه کرد مثلا زیر کلمات خط کشید یا هایلایتشون کرد. یه چیزی تو مایه نرم افزار xodo که الان پولی شده بالای 15تا نرم افزار نصب کردم اصلاً جنبه ویرایشی خوبی ندارن فقط pdf رو باز میکنند اگر میشناسید لطفاً معرفی کنید
دانشگاهی
ماتریس
melancholyM
Topic thumbnail image
دانشگاهی
مسیر PPP (بیوشیمی)
MaaahM
Topic thumbnail image
دانشگاهی
فایل pptx
MaaahM
Topic thumbnail image
دانشگاهی

دلم تنگ میشه براش ...

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده دانشگاهی
9 دیدگاه‌ها 7 کاربران 699 بازدیدها 5 Watching
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • D OoD آفلاین
    D OoD آفلاین
    D Oo
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط D Oo انجام شده
    #1

    سلام بچه ها
    وقت بخیر
    منو برادرم دوتایی باهم شروع کردیم من برای تیزهوشان و اون برای کنکور از مهر ۹۸ هم شروع کردیم بابام برای اینکه راحت درس بخونیم مستاجرمونو بیرون کرد و طبقه ی بالا رو برای منو و داداشم خالی کرد یه خونه ی بزرگ با دو تا اتاق که یکیش مال من بود و اون یکی مال داداشم اوایل سخت بود که از خانواده جدا باشیم و دوتایی بخونیم ولی شد ما به هم عادت کردیم و یاور هم شدیم تا درس بخونیم کار برادرم خیلی خوب بود ترازش همیشه بالای ۶۰۰۰ بود ولی من خیلی بد میخوندم و کم میآوردم و زود خسته میشدم تو اون موقعیت که شکست پشت شکست بود و من نمی‌توانستم پیشرفت کنم برادرم خیلی بهم کمک کرد نذاشت نا امید شم و همین کمکاش باعث شد بتونم تو آزمون تیزهوشان موفق شم بعد اون خیلی بهش وابسته شدم هر مشکلی داشتم راه حلش دست اون بود اواخر اسفند ۴۰۱ بود که بدبختی های اون شروع شد خیلی به خودش فشار آورده بود خیلی زحمت کشیده و انتظار ها رو نسبت به خودش بالا برده بود خلاصه که همه‌ی اینا دست به دست هم دادن تا برادرم نتونه بعد اسفند درس بخونه و دچار افسردگی شدیدی بشه من تو این مسیر و وقتی افسرده بود نتونستم کمکش کنم نتونستم اون کاری رو که برام کرده بود رو جبران کنم .. داداشم کم آورد اون چیزی که میخواست نشد. اون تسلیم شد. بالاخره هر جوری بود از تربیت معلم قبول شد و به زور بابام دانشگاه ثبت نام کرد . من اونو میشناختم پتانسیلش خیلی بالا بود میتونستم یه رتبه برتر باشه اگه تسلیم افسردگی نمی شد. دیگه هر چی بود گذشت حالا نوبت منه برای کنکور بجنگم اما یه مشکل بزرگ دارم یه خلا بزرگ احساس میکنم نبود داداشم و احساس میکنم اون قراره فردا بره و تا عید بر نگرده حالا من تنها تو این خونه ی بزرگ و ساکت و گاهی هم ترسناک که منو یاد افسردگی ها زجر های برادرم میندازه چطور درس بخونم جای دیگه هم ندارم برم خیلی وقته این حس بهم دست داده و هر کاری میکنم ازم دور نمیشه

    ForuharF Fatemeh Hashemi 0F 3 پاسخ آخرین پاسخ
    10
    • D OoD آفلاین
      D OoD آفلاین
      D Oo
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
      #2

      تجربی دهم یازده تجربی دوازدهم راه-ابریشم-پرو-ریاضیات-ریاضی راه-ابریشم-پرو-ریاضی-تجربی فارغ-التحصیلان-آلاء رتبه-های-انجمن-آلاء

      1 پاسخ آخرین پاسخ
      5
      • خانومخ آفلاین
        خانومخ آفلاین
        خانوم
        فارغ التحصیلان آلاء
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
        #3

        دقیقا چیزی که گفتی اینه که برادرت پتانسیل خیلی بالایی داشت و تسلیم افسردگی شد
        تو هم اگه تسلیم افسردگیت بشی دقیقا همین اتفاق برات میوفته
        حتی اگه احساس دین نسبت به برادرت داری
        بهترین دلیل برای اینه که ادامه مسیر رو محکم بری.
        چون اینجوری میتونی هم به خودت هم به برادرت ثابت کنی که کمک هاش به تو بیهوده نبوده

        خبر خوب بد اینه که هیچکس نمیتونه دیگ بهت کمک کنه همه چیز بر اساس انتخاب های خودته
        یا باید بری جلو و ادامه بدی
        ی بخشش به خاطر خودت ی بخشش به خاطر برادرت حتی.

        و خبر خوب اینه که هنوز میتونی مسیر رو انتخاب کنی و وقت داری برای جنگیدن

        پس اگه همه مون هم جمع بشیم و بهت امید و انگیزه بدیم کافی نیست
        چون در نهایت تو باید انتخاب کنی

        و این که نگران برادرت نباش اون هم مسیر راه خودشو داره و باید پاس انتخاب هاش بایسته.
        پس تو هم مسئولیت راهت رو بپذیر و حرکت کن 🌿💚

        ما به یَغما رفته‌ی نجوای لبخندِ توییم.

        1 پاسخ آخرین پاسخ
        12
        • حسن بهمنیح آفلاین
          حسن بهمنیح آفلاین
          حسن بهمنی
          دانش آموزان آلاء
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
          #4

          دلت گرفت باتوجه قرآن بخون ، عالیییه😍
          الا بذکر الله تطمئن القلوب
          حتماً به تلاشت ادامه بده امیدوارم موفق باشی

          1 پاسخ آخرین پاسخ
          9
          • D OoD D Oo

            سلام بچه ها
            وقت بخیر
            منو برادرم دوتایی باهم شروع کردیم من برای تیزهوشان و اون برای کنکور از مهر ۹۸ هم شروع کردیم بابام برای اینکه راحت درس بخونیم مستاجرمونو بیرون کرد و طبقه ی بالا رو برای منو و داداشم خالی کرد یه خونه ی بزرگ با دو تا اتاق که یکیش مال من بود و اون یکی مال داداشم اوایل سخت بود که از خانواده جدا باشیم و دوتایی بخونیم ولی شد ما به هم عادت کردیم و یاور هم شدیم تا درس بخونیم کار برادرم خیلی خوب بود ترازش همیشه بالای ۶۰۰۰ بود ولی من خیلی بد میخوندم و کم میآوردم و زود خسته میشدم تو اون موقعیت که شکست پشت شکست بود و من نمی‌توانستم پیشرفت کنم برادرم خیلی بهم کمک کرد نذاشت نا امید شم و همین کمکاش باعث شد بتونم تو آزمون تیزهوشان موفق شم بعد اون خیلی بهش وابسته شدم هر مشکلی داشتم راه حلش دست اون بود اواخر اسفند ۴۰۱ بود که بدبختی های اون شروع شد خیلی به خودش فشار آورده بود خیلی زحمت کشیده و انتظار ها رو نسبت به خودش بالا برده بود خلاصه که همه‌ی اینا دست به دست هم دادن تا برادرم نتونه بعد اسفند درس بخونه و دچار افسردگی شدیدی بشه من تو این مسیر و وقتی افسرده بود نتونستم کمکش کنم نتونستم اون کاری رو که برام کرده بود رو جبران کنم .. داداشم کم آورد اون چیزی که میخواست نشد. اون تسلیم شد. بالاخره هر جوری بود از تربیت معلم قبول شد و به زور بابام دانشگاه ثبت نام کرد . من اونو میشناختم پتانسیلش خیلی بالا بود میتونستم یه رتبه برتر باشه اگه تسلیم افسردگی نمی شد. دیگه هر چی بود گذشت حالا نوبت منه برای کنکور بجنگم اما یه مشکل بزرگ دارم یه خلا بزرگ احساس میکنم نبود داداشم و احساس میکنم اون قراره فردا بره و تا عید بر نگرده حالا من تنها تو این خونه ی بزرگ و ساکت و گاهی هم ترسناک که منو یاد افسردگی ها زجر های برادرم میندازه چطور درس بخونم جای دیگه هم ندارم برم خیلی وقته این حس بهم دست داده و هر کاری میکنم ازم دور نمیشه

            ForuharF آفلاین
            ForuharF آفلاین
            Foruhar
            فارغ التحصیلان آلاء
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
            #5

            D Oo
            راستش نمیدونم چه راهکار و توصیه ای بهت بکنم ولی خیلی غم انگیز بود امیدوارم که هرچه زودتر بتونی باهاش کنار بیای !

            𝓕𝓸𝓻𝓾𝓱𝓪𝓻

            1 پاسخ آخرین پاسخ
            2
            • D OoD D Oo

              سلام بچه ها
              وقت بخیر
              منو برادرم دوتایی باهم شروع کردیم من برای تیزهوشان و اون برای کنکور از مهر ۹۸ هم شروع کردیم بابام برای اینکه راحت درس بخونیم مستاجرمونو بیرون کرد و طبقه ی بالا رو برای منو و داداشم خالی کرد یه خونه ی بزرگ با دو تا اتاق که یکیش مال من بود و اون یکی مال داداشم اوایل سخت بود که از خانواده جدا باشیم و دوتایی بخونیم ولی شد ما به هم عادت کردیم و یاور هم شدیم تا درس بخونیم کار برادرم خیلی خوب بود ترازش همیشه بالای ۶۰۰۰ بود ولی من خیلی بد میخوندم و کم میآوردم و زود خسته میشدم تو اون موقعیت که شکست پشت شکست بود و من نمی‌توانستم پیشرفت کنم برادرم خیلی بهم کمک کرد نذاشت نا امید شم و همین کمکاش باعث شد بتونم تو آزمون تیزهوشان موفق شم بعد اون خیلی بهش وابسته شدم هر مشکلی داشتم راه حلش دست اون بود اواخر اسفند ۴۰۱ بود که بدبختی های اون شروع شد خیلی به خودش فشار آورده بود خیلی زحمت کشیده و انتظار ها رو نسبت به خودش بالا برده بود خلاصه که همه‌ی اینا دست به دست هم دادن تا برادرم نتونه بعد اسفند درس بخونه و دچار افسردگی شدیدی بشه من تو این مسیر و وقتی افسرده بود نتونستم کمکش کنم نتونستم اون کاری رو که برام کرده بود رو جبران کنم .. داداشم کم آورد اون چیزی که میخواست نشد. اون تسلیم شد. بالاخره هر جوری بود از تربیت معلم قبول شد و به زور بابام دانشگاه ثبت نام کرد . من اونو میشناختم پتانسیلش خیلی بالا بود میتونستم یه رتبه برتر باشه اگه تسلیم افسردگی نمی شد. دیگه هر چی بود گذشت حالا نوبت منه برای کنکور بجنگم اما یه مشکل بزرگ دارم یه خلا بزرگ احساس میکنم نبود داداشم و احساس میکنم اون قراره فردا بره و تا عید بر نگرده حالا من تنها تو این خونه ی بزرگ و ساکت و گاهی هم ترسناک که منو یاد افسردگی ها زجر های برادرم میندازه چطور درس بخونم جای دیگه هم ندارم برم خیلی وقته این حس بهم دست داده و هر کاری میکنم ازم دور نمیشه

              ForuharF آفلاین
              ForuharF آفلاین
              Foruhar
              فارغ التحصیلان آلاء
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
              #6

              D Oo
              راستی ببخشید میشه چتتون رو یه لحظه باز کنید

              𝓕𝓸𝓻𝓾𝓱𝓪𝓻

              1 پاسخ آخرین پاسخ
              0
              • Matilda2M آفلاین
                Matilda2M آفلاین
                Matilda2
                فارغ التحصیلان آلاء
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                #7

                سلام
                اصل مطلب و دوستان گفتن
                خواستم بگم هر وقت دلتنگ شدی بیا اینجا نیم ساعت یا یه ربع در روز بیای میتونی دلتنگیاتو رفع کنی
                در اخرم بگم دوست عزیز اگه الان خودتو تسلیم افسردگی کنی باید یه عمر حسرت بخوری حواستو باید جمع کنی

                موفق باشی☘️☘️

                1 پاسخ آخرین پاسخ
                3
                • Anzw 18A آفلاین
                  Anzw 18A آفلاین
                  Anzw 18
                  تجربی
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                  #8

                  برادرت تسلیم شد... تسلیم کنکور شد اما نه تسلیم زندگی!
                  شاید تربیت معلم رشته مورد علاقه شما و برادرت نباشه اما این به این معنی نیست که دیگه آینده برادرت تیره و تار شده و هیچ موفقیتی قرار نیست داشته باشه!
                  اصلا شاید حتی این مسیری که برادرت توش قدم گذاشته خیلی خیلی بهتر از رشته پزشکی و... باشه و برادرت بتونه به آینده شیرینی که انتظارش رو داشت برسه! یا حتی شاید تواین مسیر ی اتفاقی برای برادرت افتاد که برای همیشه زندگیش رو به بهترین شکل ممکن تغییر داد!

                  می بینی؟!
                  آینده خیلی خوبی در انتظار برادرته که اگه تلاش کنه بهش می رسه و درس خوندنش برای کنکور و اون همه به قول شما زجرهایی که کشید هم یک مرحله خیلی کوچیکی از مسیر این آینده اس!
                  پس به نظر شما درسته که خودت رو فدای اتفاق بدی کنی که هرگز اتفاق نیافتاده؟!
                  پس پرقدرت شروع کن به درس خوندن و ساختن آینده ای که دلت میخواد( و فراموش نکن که ان لیس للانسان ال ما سعی)

                  نمیگم بهش فکر نکن... فقط منطقی فکر کن و خودت مقصر ندون که نتونستی به برادرت کمک کنی

                  شما قرار نیست به گذشته برگردی
                  قراره آینده رو بسازی

                  پس امروزت رو صرف آینده ات کن نه گذشته

                  -در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی

                  یاحسین💙

                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                  7
                  • D OoD D Oo

                    سلام بچه ها
                    وقت بخیر
                    منو برادرم دوتایی باهم شروع کردیم من برای تیزهوشان و اون برای کنکور از مهر ۹۸ هم شروع کردیم بابام برای اینکه راحت درس بخونیم مستاجرمونو بیرون کرد و طبقه ی بالا رو برای منو و داداشم خالی کرد یه خونه ی بزرگ با دو تا اتاق که یکیش مال من بود و اون یکی مال داداشم اوایل سخت بود که از خانواده جدا باشیم و دوتایی بخونیم ولی شد ما به هم عادت کردیم و یاور هم شدیم تا درس بخونیم کار برادرم خیلی خوب بود ترازش همیشه بالای ۶۰۰۰ بود ولی من خیلی بد میخوندم و کم میآوردم و زود خسته میشدم تو اون موقعیت که شکست پشت شکست بود و من نمی‌توانستم پیشرفت کنم برادرم خیلی بهم کمک کرد نذاشت نا امید شم و همین کمکاش باعث شد بتونم تو آزمون تیزهوشان موفق شم بعد اون خیلی بهش وابسته شدم هر مشکلی داشتم راه حلش دست اون بود اواخر اسفند ۴۰۱ بود که بدبختی های اون شروع شد خیلی به خودش فشار آورده بود خیلی زحمت کشیده و انتظار ها رو نسبت به خودش بالا برده بود خلاصه که همه‌ی اینا دست به دست هم دادن تا برادرم نتونه بعد اسفند درس بخونه و دچار افسردگی شدیدی بشه من تو این مسیر و وقتی افسرده بود نتونستم کمکش کنم نتونستم اون کاری رو که برام کرده بود رو جبران کنم .. داداشم کم آورد اون چیزی که میخواست نشد. اون تسلیم شد. بالاخره هر جوری بود از تربیت معلم قبول شد و به زور بابام دانشگاه ثبت نام کرد . من اونو میشناختم پتانسیلش خیلی بالا بود میتونستم یه رتبه برتر باشه اگه تسلیم افسردگی نمی شد. دیگه هر چی بود گذشت حالا نوبت منه برای کنکور بجنگم اما یه مشکل بزرگ دارم یه خلا بزرگ احساس میکنم نبود داداشم و احساس میکنم اون قراره فردا بره و تا عید بر نگرده حالا من تنها تو این خونه ی بزرگ و ساکت و گاهی هم ترسناک که منو یاد افسردگی ها زجر های برادرم میندازه چطور درس بخونم جای دیگه هم ندارم برم خیلی وقته این حس بهم دست داده و هر کاری میکنم ازم دور نمیشه

                    Fatemeh Hashemi 0F آفلاین
                    Fatemeh Hashemi 0F آفلاین
                    Fatemeh Hashemi 0
                    دانش آموزان آلاء
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                    #9

                    D Oo سلام میشه چتتون رو باز کنید؟ میخواستم ی چیزی بگم بهتون، ولی دسترسی ندارم

                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                    0
                    پاسخ
                    • پاسخ به عنوان موضوع
                    وارد شوید تا پست بفرستید
                    • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                    • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                    • بیشترین رای ها


                    • درون آمدن

                    • حساب کاربری ندارید؟ نام‌نویسی

                    • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                    • اولین پست
                      آخرین پست
                    0
                    • دسته‌بندی‌ها
                    • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                    • جدیدترین پست ها
                    • برچسب‌ها
                    • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                    • دوره‌های آلاء
                    • گروه‌ها
                    • راهنمای آلاخونه
                      • معرفی آلاخونه
                      • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                      • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                      • استفاده از ابزارهای ادیتور
                      • معرفی گروه‌ها
                      • لینک‌های دسترسی سریع