-
نوشتهشده در ۱۰ دی ۱۳۹۷، ۱۳:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Zhko دوستان شرح پریشانی من گوش کنید
داستان غم پنهانی من گوش کنید -
ایهام
دل به دریا زده ای پهنه سراب است نرو
برف و کولاک زده راه خراب است نرو -
-
ایهام دیروز پریشانی خــود را به تــو گفتم
امروز پریشان تر از آنم که توان گفت -
نوشتهشده در ۱۰ دی ۱۳۹۷، ۱۳:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Zhko وین محبت به صد افسانه و افسون نرود
چه گمان غلط است این برود چون نرود
چند کس از تو و یاران تو آزرده شود
دوزخ از سردی این طایفه افسرده شود -
@Zhko وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی
تـا بـا تـــو بگویم غــــم شب های جدایی -
نوشتهشده در ۱۰ دی ۱۳۹۷، ۱۳:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@saraa-66 تو مپندار که مهر از دل محزون نرود
آتش عشق به جان افتد و بیرون نرود -
ایهام دل بیمار مرا هر که گرفتار تو خواست
یـــارب آزاد نگـــردد ز گــرفتــــــاری دل -
ایهام
شب به شب قوچی از این دهکده کم خواهد شد
ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد -
نوشتهشده در ۱۰ دی ۱۳۹۷، ۱۳:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@saraa-66 لولی ز قلم،قلم ز لولی
تو عشق منی گوگلی مگولی -
نوشتهشده در ۱۰ دی ۱۳۹۷، ۱۳:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Zhko داد رسوایی من شهرت زیبایی او
بسکه دادم همه جا شرح دلارایی او -
ایهام یار مـــن پاک تر از برگ گل است
یار من جاذبه ی لطف و وفاست -
نوشتهشده در ۱۰ دی ۱۳۹۷، ۱۳:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@saraa-66 تو چه دانی که شدی یار چه بی باکی چند
چه هوسها که ندارند هوسناکی چند -
نوشتهشده در ۱۰ دی ۱۳۹۷، ۱۳:۱۴ آخرین ویرایش توسط rezanikoo انجام شده
@saraa-66
تا جهان بود از سر آدم فراز
کس نبود از راز دانش بی نیاز