-
نوشتهشده در ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۶:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@ftm-dh
من و جام و می و معشوق الباقی اضافات است
اگر هستی که بسم الله در تاخیر آفات است... -
@ftm-dh
من و جام و می و معشوق الباقی اضافات است
اگر هستی که بسم الله در تاخیر آفات است...@narjes-hashemi
تمنای تو دارم در جهانم
کیست که بفهمد تمنایم را -
نوشتهشده در ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۶:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@ftm-dh
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا -
@ftm-dh
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرادانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۶:۴۷ آخرین ویرایش توسط ftm.dh انجام شده@narjes-hashemi
امده است باز به خانه ی ما
اسفند بیاوریم یا گوسفند را -
نوشتهشده در ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۶:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@ftm-dh
آمدی چشم گشودی و خزانم کردی
اولین شاعر چشمان وزانم کردی -
@ftm-dh
آمدی چشم گشودی و خزانم کردی
اولین شاعر چشمان وزانم کردیفارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۷:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده@narjes-hashemi یا رب ای دل عشق تو صبر و ثباتم میهد عطر تو وقت سحر از غصه نجاتم میدهد
یا رب امشب برایم نم باران بنویس دو سه شب پرسه زدن توی خیابان بنویس -
@narjes-hashemi یا رب ای دل عشق تو صبر و ثباتم میهد عطر تو وقت سحر از غصه نجاتم میدهد
یا رب امشب برایم نم باران بنویس دو سه شب پرسه زدن توی خیابان بنویسنوشتهشده در ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۷:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده81Sobhan
سال ها رفت و زیادم نرود دوست هنوز
تا چه کردم که مرا دشمن جان اوست هنوز -
81Sobhan
سال ها رفت و زیادم نرود دوست هنوز
تا چه کردم که مرا دشمن جان اوست هنوزفارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۷:۰۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@narjes-hashemi زین آتش نهفته که در سینه من است / خورشید شعله ای است که در آسمان گرفت
-
نوشتهشده در ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۷:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
81Sobhan
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است -
81Sobhan
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن استفارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۷:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده@narjes-hashemi تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد
هرکه خاک در میخانه به رخساره نرفت -
نوشتهشده در ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۷:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
81Sobhan
تا نشد رسوای عالم کس نشد استاد عشق
نیم رسواعاشق اندر فن خود استاد نیست -
81Sobhan
تا نشد رسوای عالم کس نشد استاد عشق
نیم رسواعاشق اندر فن خود استاد نیستنوشتهشده در ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۳:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده@narjes-hashemi تواضع زگردان فرازان نکوست
گدا گر تواضع کن خوی اوست
-
@narjes-hashemi تواضع زگردان فرازان نکوست
گدا گر تواضع کن خوی اوست
نوشتهشده در ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۳:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmatin shirinkam
تا خدا یک رگ گردن باقی ست
تا خدا مانده، به غم وعده این خانه مده... -
matin shirinkam
تا خدا یک رگ گردن باقی ست
تا خدا مانده، به غم وعده این خانه مده...نوشتهشده در ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۷:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@narjes-hashemi هر که دارد هوس کرببلا بسم الله
-
@narjes-hashemi هر که دارد هوس کرببلا بسم الله
نوشتهشده در ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۷:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmatin shirinkam
هر شبی گويم که فردا ترک اين سودا کنم
باز چون فردا شود امروز را فردا کنم -
matin shirinkam
هر شبی گويم که فردا ترک اين سودا کنم
باز چون فردا شود امروز را فردا کنمنوشتهشده در ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۷:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@narjes-hashemi در " مشاعره " گفته است:
matin shirinkam
هر شبی گويم که فردا ترک اين سودا کنم
باز چون فردا شود امروز را فردا کنممیبرد از یاد روز و ماه و سال و هفته را
خوش ترین ایام باشد عاقلان ایام عشق -
@narjes-hashemi در " مشاعره " گفته است:
matin shirinkam
هر شبی گويم که فردا ترک اين سودا کنم
باز چون فردا شود امروز را فردا کنممیبرد از یاد روز و ماه و سال و هفته را
خوش ترین ایام باشد عاقلان ایام عشقنوشتهشده در ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۷:۳۸ آخرین ویرایش توسط _Biliifti_ انجام شده@miss-joker
قايقي خواهم ساخت،خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از اين خاک غريب -
@miss-joker
قايقي خواهم ساخت،خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از اين خاک غريبنوشتهشده در ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۷:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@narjes-hashemi در " مشاعره " گفته است:
@miss-joker
قايقي خواهم ساخت،خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از اين خاک غريببین ماهی هایِ اقیانوس و ماهی های تُنگ
هیچ فرقی نیست وقتی چاره ای جز آب نیست -
@narjes-hashemi در " مشاعره " گفته است:
@miss-joker
قايقي خواهم ساخت،خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از اين خاک غريببین ماهی هایِ اقیانوس و ماهی های تُنگ
هیچ فرقی نیست وقتی چاره ای جز آب نیستنوشتهشده در ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۷:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@miss-joker
تا نشد رسوای عالم کس نشد استاد عشق
نیم رسواعاشق اندر فن خود استاد نیست -
@miss-joker
تا نشد رسوای عالم کس نشد استاد عشق
نیم رسواعاشق اندر فن خود استاد نیستنوشتهشده در ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۷:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@narjes-hashemi در " مشاعره " گفته است:
@miss-joker
تا نشد رسوای عالم کس نشد استاد عشق
نیم رسواعاشق اندر فن خود استاد نیستتو را با غیر میبینم صدایم در نمی اید
دلم میسوزد و کاری ز دستم بر نمی آیَد