هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
نوشتهشده حدود 14 ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
این ارامش قبل طوفانه
-
Aqua
محله ما از ۲_۳ روز پیش شروع کردن
انگار دارن گرم میکنن بزای روز موعود
️
...
صدای انفجار کم و بیش شنیده میشه ... -
نوشتهشده حدود 14 ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
Michael Vey
Hhh Hh
لیلی_
ممنونم -
نوشتهشده حدود 14 ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
بهش گفته بوده زهرا خواستگارای خوبشو برا نماز رد کرده...(اصلا چرا باید بگید...)
و بهم گفت
واینقد حوصلهی دوباره شنیدن این حرفا رو نداشتم که هنوز داشت میگفت مامانتون اینجوری گفته
پریدم وسط حرفش و با قاطعیت گفتم خوب کردم!!
گفت نمیگم که اشتباه کردین...
پن: صرف نماز نبود...هرچند برام مهمه...
#تودلی -
Michael Vey
Hhh Hh
لیلی_
ممنونم -
نوشتهشده حدود 14 ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
اینکه مجبورم هی این حرفا رو تحمل کنم داره اذیتم میکنه...
من فقط ۲۱سالمه...
اینکه سن تعیین میکنن و میگن نهایتا ۲۴خوبه بعدش دیگه خوب نیست و میگن دختره بزرگ بوده ،آزار دهنده است...
آدم خوب خوبه و آدم بد دختربچه ام بگیره یه چی پیدا میکنه بهش گیر بده...
دیگه تلاشی هم در راستای فهموندن حرفام نمیکنم...
فقط میخوام که رهام کنن اما نمیکنن...
#تودلی -
نوشتهشده حدود 14 ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
روی یه سری از تاپیکا دو متر خاک نشسته...
-
نوشتهشده حدود 14 ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
مامان بزرگمم همین بوده
ترسیده از موندنِ دختر رو دستش...
مامانم و خاله هامم همینن...
اسیب دیدهی آسیب زن...
ان شاءالله که ماها(شایدم من تنهایی...)دووم میارم و این چرخهی مسخره رو قطع میکنم...
خدا خودش کمک کنه...
#تودلی -
نوشتهشده حدود 14 ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
بچه ها کارت گرافیکای
Irse xe که تا سقف رم جواب میدن
برای رم 8GB چطور میشه؟ -
نوشتهشده حدود 14 ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
بله من خودم طرفدار ازدواج تو همین حدود سنم...
وقتی که شور وشوق داری
خونواده ها براتون خوشحال ترن و با یه سری مسائل کنار میان...
صبر و حوصلهی بیشتری برا کنار اومدن با سختیاش و درک همدیگه دارید
کنار همدیگه زندگی رو میسازیم...
اما با آدمی که شبیهت باشه...!
تو ملاک های اصلی به هم شبیه باشیم
اما به این بلوغ هم رسیده باشیم که به علایق هم احترام بذاریم و کنار هم باشیم و کمک هم...نه مانع...نه مخالف...نه اینکه مثلا همسر من دوست داره فلان کار رو کنه اما من دوست ندارم و مانعش بشم...
اصول اصلی باشه...
بقیه اش درک تفاوت ها باشه و احترام و گذشت...
نظر شخصیمه...
اما خونواده به آدم مثل حیوان نگاه میکنن...
ابزاری برای تولید مثل...
حالا کنارش پول و اخلاقم میذارن...
هرچند میدونم به با اخلاقِ بدون پول هم قراره تیکه بندازن...
#تودلی -
نوشتهشده حدود 14 ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
اعصاب نذاشتن برام...
️
چقد تحمل کنم دیگه...
کل زندگیم همین حرفای مسخره بوده
که پسر خوبه دختر نه
و این بحثای مسخره هم از وقتی که دبیرستانی شدم شروع شدن
سال کنکورم وسیلهی تهدیدم بود برای قبول شدنِ کنکور
و الان هم روز به روز شدتش بیشتر میشه...
بس کنید...
نه!شما عوض بشو نیستید!حرف بزنید! اما وقتی میبیند رو مخ منید
با من کاری نداشته باشید!
اما دارن!
#تودلی -
نوشتهشده حدود 14 ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
این ترم نیفتم خوبه...
️
دست و دلم به درس نمیره
استادم که اسکلم کرد و با یه نگاه عمییییق گفت خانم فلانی کم حرف شدین؟
ها تو ام بودی کم حرف میشدی و حوصلهی خودتم نداشتی چه برسه به بقیه
اونقد آدم قوی ای نیستم که بتونم کلا نشنیده بگیرم
همینم رشد بزرگیه که جوابشونو نمیدم که خودشون خسته بشن
چون اگه جواب بدم داد و بیداد میکنن...
دیوونه خونه
️
#تودلی -
Hhh Hh
برای ما بچه نداریم تو کوچه جز نوه های همسایه روبه رویی
کوچه خیلی خلوتی داریم
ولی خارج محله گاها انگار بمبی چیزی گذاشتن انقد صداش زیادهنوشتهشده حدود 14 ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شدهAqua در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
برای ما بچه نداریم تو کوچه جز نوه های همسایه روبه رویی
کوچه خیلی خلوتی داریمبازم شکرر
ولی خارج محله گاها انگار بمبی چیزی گذاشتن انقد صداش زیاده
هعی ...
-
نوشتهشده حدود 13 ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
تاوان عشق را دل ما هر چه بود داد
چشمانتظار باش در این ماجرا تو هم- فاضل نظری
-
نوشتهشده حدود 13 ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
یه جور دیگه درموردت فکر میکردم...
-
نوشتهشده حدود 13 ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
اصلا من اگه عاشق بشم و همینجوری بگم کسیو میخوام
شما باید بزنید تو دهنم و عیباشو یادآور شید نه اینکه بگید تو که خوب شناختیش فلان کارُ میکنه؟
فلان کار چی؟
من چمیدونم!
شما که دعوت میکنید بیان خونه باید یه کم تحقیقم کرده باشین!
جرعت عشق و عاشقی نداریم
منطقیِ محضیم
خودم تحقیق کردم
خودم خونه رو جمع و جور کردم
خودم پذیرایی کردم(هیشکی کمکم نکرد تو این فرآیندفقط میخواستن چایی ببرن که اونو خودم میبرم کمک نمیخوام
البته میوه رو داداشم خرید
)
خودم صحبت کردم
خودمم گفتم نه
️
اونم همین بود
کاملا ظاهرش سنتی بود
اما در عمل خونواده ها به قول خودشون واسطه بودن(حالا یه کم از نقش واسطگی میومدین بیرون بد نبودنمیخواد اینقد مدرنش کنید
یه میوه کمک من میبردین
به خدا میخواستم از تو اشپزخونه داداشمو صدا بزنم بیاد کمک ولی روم نشد
اینقدرم اون روز درگیر بودیم که اتاقمم نرسیدم درست جمع و جور کنم چه برسه به گفتن این حرفا
)
شب قبلش زنگ زدن
گفتن فردا شب میایم
داشتم پذیرایی رو آماده میکردم
مامانم با خنده و مسخره گفت شاید نیان
خب حالا اگه بیان شما میاید کمک من کنید؟
فقط میگید زهرا وردار بیار
خب چه بدونم چیبیارم
متشکرم
خداروشکر بابت وجود خودت...
و شکر بابت بودنشون...هرچند خون به دلم میکنن...
ولی شکرت که هستن... -
بق بقو
-
نوشتهشده حدود 13 ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
اینکه الان بیکارم رو مخه
-
نوشتهشده حدود 13 ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
برم افطاری آماده کنم؟
️
میرم
️