هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۱۲ آبان ۱۴۰۳، ۱۸:۱۴ آخرین ویرایش توسط jahad_121 انجام شده
️
-
Maaah در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
بچهها فرق کانال و حامل چیه؟
@فارغ-التحصیلان-آلاء @دانشجویان-پزشکیحامل بیشتر توی انتشار تسهیل شده می تونیم بگیم
البته حامل هم پروتئینیه
وقتی که ماده مد نظر به حامل متصل شه حامل نمی چرخه ها
تغییر شکل میده
تغییر شکلش باعث میشه ماده وارد سلول یا خارج سلول بره
بدون صرف انرژی هم هست چون تسهیل شدس
Succinate مرسی
-
@Sally
️
-
نوشتهشده در ۱۲ آبان ۱۴۰۳، ۱۸:۱۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تازه از اتاق فرمان هویت شمارو فاش کردن:)
نقطه
با دوستان خویشتن اینها نکوست؟ نه -
نوشتهشده در ۱۲ آبان ۱۴۰۳، ۱۸:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
سلام!
-
کاش تموم نشن اینروزا :))))
-
فضای اینجا اون چیزی نبود که فکر میکردم
-
البته که تا همیشه تو قلبمی، اصن بخاطر تو میگذرونم روزامو
-
نوشتهشده در ۱۲ آبان ۱۴۰۳، ۱۸:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یچیزی منو اذیت میکنه اونم اینه که سر امتحان تمرکز کافی ندارم.به خصوص اگه امتحان دروس محاسباتی باشه.مثلا تو استوکیومتری شیمی ضریب یه مخلوط دیگه رو مینویسم یا تو حسابان توی معادلات عددی رو جا میندازم و همیشه نیم نمره کسری دارم
-
یچیزی منو اذیت میکنه اونم اینه که سر امتحان تمرکز کافی ندارم.به خصوص اگه امتحان دروس محاسباتی باشه.مثلا تو استوکیومتری شیمی ضریب یه مخلوط دیگه رو مینویسم یا تو حسابان توی معادلات عددی رو جا میندازم و همیشه نیم نمره کسری دارم
Rəhim
سلام
به نظرم فضا امتحان رو برای خودتون در خونه شبیه سازی کنیم و محدودیت زمان
و زیاد تمیرن حل کنید که دقتتون بره بالاو اینکه با ارامش پیش برید
مهم اینه که یادبگیرید در الویت اول بعد نمره و.. -
دلم میخواد تا آخر عمر شهروز استاد روانم باشه
-
دلم میخواد تا آخر عمر تو آشپزخونه خوابگاه برای ۵نفرمون غذا درست کنم
-
دلم میخواد تا آخر عمر تو راهرو با بچههای اتاقای دیگه دوس شم
-
دلم میخواد تا آخر عمر فاصله دانشکده انسانی تا علومپزشکی رو بدواَم که به کلاس سعیدی بزسم
-
دلم میخواد تا آخر عمرم رو تاب محوطه، آهنگ گوش کنم
-
نوشتهشده در ۱۲ آبان ۱۴۰۳، ۱۸:۴۰ آخرین ویرایش توسط نقطه انجام شده
...بعد شک میکنی که میان هزاران موجود بیگانه بُرخوردهای یا بیگانهای هستی میان آنها...
-
دلم برات تنگ شده...
-
دوباره باز، دوباره باز
یه حس عجیبی داریم انگار که نمیرسیم -
یه بار دیگه پلکات داره میگه
چشمات خواب و خمار انگار داره میره
یه جای دیگه قصه داره میگه
یه انتظار شدید یه اشتباه دیگه -
بم نگو رسیده وقت تلخ خدافظی
بم نگو همینه تش قصه به کجا رسید