هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
نوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۴۰۳، ۲۱:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
در نگاهش یک سگ وحشی رها کرده
و این، جنگ بین ما دوتا را نابرابر میکند -
نوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۴۰۳، ۲۱:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یکی از دلایلی که باعث میشه بتونم روحیهمو حفظ کنم همین داروخونهس
مثلا امروز رفتم تودلی 5
پست های مرداد 1401 رو خوندم یسریشو
تموم اون روزای کذایی اومد جلو چشمم
اون روزا که باید سر چند جور مسئله مختلف استرس میکشیدم تازه شوخی مرگ اون کثافت هم تو انجمن پخش شده بود و خب همه انگشت ها سمت من و یکی دیگه بود
داروخونه که میرم نمیذاره دهنم بره تو عمق گذشته یا حتی تو عمق آینده
دوست دارم تو زمان حال زندگی کنم
همون 5، 6 دقیقه که وایمیسم چایی بخورم یا نسکافه درست میکنم و بچه ها میگن جعفری کافه راه انداخته تو داروخونه، کل روزمو میسازه -
نوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۴۰۳، ۲۱:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من هنوزم خیلی چیزا یادمه با تک تک جزئیاتش
-
نوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۴۰۳، ۲۱:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
مثلا یادمه اونی که زودتر از من ابراز علاقه کرد اکسش اومد عقل از سرش برد
-
نوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۴۰۳، ۲۱:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ولی خب اینجوری هم نمیشه که
منم برا خودم خدایی دارم
منم این ویرانه رو میسازم تا به اون قصری که دوست دارم برسم -
نوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۴۰۳، ۲۱:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
نه تو گذشته دیگه میخوام سیر کنم نه تو آینده
میخوام از زمان حال بیشترین بهره رو ببرم -
نوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۴۰۳، ۲۱:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اینو هم بگم ولی حالا که حرفش شد
نوشته بود:
نو که اومد به بازار کهنه میشه دلآزار
حالا این نو گاهی وقتا نکستِ طرفه، گاهی وقتا هم اکسش
و این ین واقعیت غیر قابل انکاره -
نوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۴۰۳، ۲۱:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
حالا با همه این حرف ها
نه میخوام تو گذشته سیر کنم دیگه و نه تو آینده
از زمان حال لذت ببرم -
نوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۴۰۳، ۲۱:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ستون های زندگیمو محکم کنم که نخوام به آدم های سست تکیه کنم
-
نوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۴۰۳، ۲۱:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تو دریایی و من قطره، تو یه کوهی و من صخره
اصن تو خوبی، من بد، من اونیام که دنیا رو نمیفهمه -
نوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۴۰۳، ۲۱:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دیگه حرفی ندارم
-
نوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۴۰۳، ۲۱:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
نوشتهشده در ۲۹ آذر ۱۴۰۳، ۱:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
وای اگ همون باشه
وای
میدونی آدما خودشون لیاقت خودشون مشخص میکنن
توهم لیاقتت در همون حده من زیادی بالا برده بودمت -
نوشتهشده در ۲۹ آذر ۱۴۰۳، ۱:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
امروز روز آخره
هم خوشحالم تموم میشه
هم ناراحتم از اینک دیگ این استاد نمیبینم:) -
دوستی که میتونی پیشش فقیر باشی>>>>>>>>>>
-
نوشتهشده در ۲۹ آذر ۱۴۰۳، ۷:۵۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هعیی
-
نوشتهشده در ۲۹ آذر ۱۴۰۳، ۸:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چقد خلوت
-
jahad_121 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
@Zahra-HD بهبه سلام حالتون چطوره؟
هلو جهاد
مرسی
تو چطوری