هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
-
هر لحظه که میکوشم
در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آید
زنجیر پی زنجیر... -
گاهی میاندیشم درختی که تنها بالای کوه زندگی میکندچرا از جنگل فرار کرده !
-
-
نوشتهشده در ۱ بهمن ۱۴۰۳، ۱۰:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خدایا میشه کاری کنی یازدهم بردارن؟
نمیتونم اصلا تو این تایما عمومی بخونم:)))) -
نوشتهشده در ۱ بهمن ۱۴۰۳، ۱۰:۲۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هی میگم اوکی نخون هفته بعد ک تخصصی تموم میشه بخون
ولی میدونم اون موقع هم از استرس تخصصیا نمیخونم
هوفففف
۶۰ درصدهههه حتی از کنکورم بیشتر -
نوشتهشده در ۱ بهمن ۱۴۰۳، ۱۰:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دو روزه عجیب مودی شدم
یهو گاها دیوونه میشم، عصبی میشم -
نوشتهشده در ۱ بهمن ۱۴۰۳، ۱۰:۴۱ آخرین ویرایش توسط Aqua انجام شده
یا یهو میگم بزار گوشی ریست فکتوری کنم حالم از همه چی بهم میخوره
-
نوشتهشده در ۱ بهمن ۱۴۰۳، ۱۰:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱ بهمن ۱۴۰۳، ۱۰:۵۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اومدم بگم بهش رسیدم
-
نوشتهشده در ۱ بهمن ۱۴۰۳، ۱۱:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
برنامه بهمنم نوشتم.
الان دیگ منم و بهمن.
اگ خوب استفاده کنم ک خب درسا تموم میشه و ادمِ خوشحال تری میشم
اگ نه..
اگ نه نداریم باید استفاده کنم.باید
دیگ آخرشه
حتی داره دو رقمی میشه
۱۰۳..
این ۱۰۳ روزم میگذره این خستگیا یادم نمیمونه ولی تلخیِ حسرتِ ای کاش بیشتر تلاش میکردم میمونه تو دلم!
پس نزارم ب اون روز برسه
خستم؟خوابم میاد؟با قهوه خفش میکنیم موردی نیست. -
نوشتهشده در ۱ بهمن ۱۴۰۳، ۱۱:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱ بهمن ۱۴۰۳، ۱۱:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خاک واقعا
-
برنامه بهمنم نوشتم.
الان دیگ منم و بهمن.
اگ خوب استفاده کنم ک خب درسا تموم میشه و ادمِ خوشحال تری میشم
اگ نه..
اگ نه نداریم باید استفاده کنم.باید
دیگ آخرشه
حتی داره دو رقمی میشه
۱۰۳..
این ۱۰۳ روزم میگذره این خستگیا یادم نمیمونه ولی تلخیِ حسرتِ ای کاش بیشتر تلاش میکردم میمونه تو دلم!
پس نزارم ب اون روز برسه
خستم؟خوابم میاد؟با قهوه خفش میکنیم موردی نیست.فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۱ بهمن ۱۴۰۳، ۱۱:۴۲ آخرین ویرایش توسط Hamid.s انجام شدهari_14
ببخشید ریپلای میزنم
چند وقت پیش یک متنی می خوندم از فهیم عطار، دربارهی تفاوت "تنهایی" و "غربت"خیلی قشنگ حرف می زد. مرز میگذاشت و تفکیک میکرد. می گفت :
"تنهایی یعنی تو در جایی باشی که کسی را نمی شناسی. این تنهایی لزوما به معنی ناراحتی نیست. گاهی شیرین ترین خاطره های ما در تنهایی ثبت می شوند.اما غربت فرق دارد. تو ممکن است در جایی باشی که تمام اطرافیانت را می شناسی، اما غریبی.
غربت، زمانی است که نمی توانی با اطراف ارتباط بگیری. انگار متعلق به آن زمان و مکان و آدم ها نیستی"توی فیلم همسایه ها، یک روز اهالی ساختمون تصمیم گرفتن سرایدار جدیدی استخدام کنن.
سرایدار جدید اومد و کارش خیلی خوب بود.
کاووس (سرایدار قبلی) که می دید همه دارن از این سرایدار جدید تعریف می کنن و هیچکی دیگه بهش محل نمیذاره، بغض کرده بود.
کاووس اون لحظه غریب بود.
همه رو می شناخت. تنها نبود، ولی غریب بود.
غربت خیلی دردناک تره از تنهاییکنکوری که باشی، در تمام طول سال تنهایی. اما بعضی وقتها علاوه بر تنهایی، احساس غربت میکنی و این حال غریب رو فقط کسایی میفهمن که تجربه کرده باشن
بگم چند مورد از این غربتا ؟
مثلا شبای یلدا و عید و همهی مناسبت هایی که باید کنار خونواده باشی، ولی ذهنت یه جای دیگهس
مثلا عروسیا و تولدا و تموم دورهمی هایی که دلت میخواد تو هم باشی، ولی نمیشه
مثلا روزایی که جونت نمیکشه درس بخونی و میبینی همه دارن چپ چپ نگات می کنن
مثلا غروبای جمعه، هر دو هفته یکبارولی یادمون میمونه
وقتی این روزا تموم شده،
وقتی این شبای طولانی تموم شد،
همه هوای همدیگه رو باید داشته باشن.این آزمون دادنا، این خسته شدنا،
بالاخره یه روزی تموم میشه و میره پی کارش.
یه روزی همه شما به خواسته هاتون می رسین
همونطوری که خیلیای دیگه رسیدن
و نشون دادن که غیرممکن نبود؛ -
نوشتهشده در ۱ بهمن ۱۴۰۳، ۱۲:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
سلام به همگی خوبید ؟ خوشید ؟
-
نوشتهشده در ۱ بهمن ۱۴۰۳، ۱۲:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Hugin-h سلام
شما خوبی ؟ -
Aqua درست میشی
-
نوشتهشده در ۱ بهمن ۱۴۰۳، ۱۲:۵۱ آخرین ویرایش توسط officer k انجام شده
@Hugin-h
سلام
ناظم دسترسی دادن بهتون؟ -
کاربر جدید؟