هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
کیو کیووو
-
نمیگنجد این قلب در تنم
این تن در اتاقم
این اتاق در خانهام
این خانه در دنیا و
این دنیای من در جهان
ویران خواهم شد
دردم را درد میکشم در سکوت
سکوتی که در آسمان هم نمیگنجد
چگونه بازگویم این رنج را با دیگران
تنگ است این سر برای مغزم که میخواهد ترک بردارد و
از هم بپاشد. -
f.nalist
برو دنبال اتاقی که سیگاری نباشه ، مزاحم درس خوندن تو نباشه
رفتار خیلی عذاب آوری نداشته باشه که تو خوشت نیاد و منظم باشن
میدونم شاید پیدا کردنش راحت نباشه ولی پیدا میشه
اگه خیلی مشکل داری همین ترم برو جابجا کن اتاقتو
برو پیگیری کن جابجا شی نذار تا پایان ترم -
f.nalist
اگه فکر میکنی میتونم کمکت کنم میخوای با هم صحبت کنیم
ولی خوابگاه جایی نیست که بخوای کسایی رو پیدا کنی که شبیه تو باشن
از شهرا مختلف فرهنگ ها مختلف خانواده ها مختلف و...
فقط میتونی کسایی رو پیدا کنی که میتونی باهاشون کنار بیای
وقتی از دانشگاه میای اونجا یه مکانی داشته باشی که در آرامش باشی
منم با اخلاق و رفتارای خیلی از کسایی که داخل خوابگاهن اوکی نیستم و نمیتونم کنار بیام ولی میدونی باید یه مقدارم سرت تو کار خودت باشه ، بهترین شرایطش اینه همچنین آدمایی رو پیدا کنی ولی میشه باید بگردی -
از هرکی که مامانمو اذیت کنه و ناراحتش کنه متنفرم.با تک تک سلولام متنفرم.فرقی هم نداره کی باشه.
-
از هرکی که مامانمو اذیت کنه و ناراحتش کنه متنفرم.با تک تک سلولام متنفرم.فرقی هم نداره کی باشه.
-
از دکترا متنفرم.
-
Blue28
چرا -
از هرکی که مامانمو اذیت کنه و ناراحتش کنه متنفرم.با تک تک سلولام متنفرم.فرقی هم نداره کی باشه.
Blue28 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
از هرکی که مامانمو اذیت کنه و ناراحتش کنه متنفرم.با تک تک سلولام متنفرم.فرقی هم نداره کی باشه.
یادمه تقریبا ده سالم بود؛ عمه کوچیکم پشت سر مامانم یه حرفی زد نه حرف خوبی بود نه اونقدرا هم بد بود ولی خب به هرحال مناسب نبود! و منم اتفاقی داشتم رد میشدم شنیدمش... از همونجا ازش متنفر شدم...
هنوز که هنوزه یادم میوفته دلم میخواد برم خفهش کنمو اتفاقا حسرت میخورم که چرا اون موقع بچه بودم و نتونستم برم جلو درست و حسابی بشورمش/:
-
f.nalist
برو دنبال اتاقی که سیگاری نباشه ، مزاحم درس خوندن تو نباشه
رفتار خیلی عذاب آوری نداشته باشه که تو خوشت نیاد و منظم باشن
میدونم شاید پیدا کردنش راحت نباشه ولی پیدا میشه
اگه خیلی مشکل داری همین ترم برو جابجا کن اتاقتو
برو پیگیری کن جابجا شی نذار تا پایان ترم -
تا اطلاع ثانوی کسی بهم هر چی بگه در این مورد تیکه تیکه اش میکنم
-
Blue28 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
از هرکی که مامانمو اذیت کنه و ناراحتش کنه متنفرم.با تک تک سلولام متنفرم.فرقی هم نداره کی باشه.
یادمه تقریبا ده سالم بود؛ عمه کوچیکم پشت سر مامانم یه حرفی زد نه حرف خوبی بود نه اونقدرا هم بد بود ولی خب به هرحال مناسب نبود! و منم اتفاقی داشتم رد میشدم شنیدمش... از همونجا ازش متنفر شدم...
هنوز که هنوزه یادم میوفته دلم میخواد برم خفهش کنمو اتفاقا حسرت میخورم که چرا اون موقع بچه بودم و نتونستم برم جلو درست و حسابی بشورمش/:
نقطه دقیقا منم یه عمه داشتم بچه بودم خیلی دوستش داشتم بعدا بزرگتر شدم متوجه یطوری با مامانم حرف میزنه، یه حالت بد، نمیدونم لحن خوبی نداره، انگار یمدل تحقیریه، نمیدونمچطور توضیحش بدم، ولی ازش متنفر شدم.مامانم آدمی نیست که جواب بده متاسفانه
-
lO_Ol شاید یکی بهشون دوران عید احتیاج داشت، شاید یکی نگرانه، چرا میذارن میرن