هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
نوشتهشده در ۳ شهریور ۱۴۰۳، ۲۲:۲۶ آخرین ویرایش توسط S.daniyal hosseiny انجام شده
خب دیگه بسه دیگه. گفتیم خندیدیم غیبت کردیم سبزی پاک کردیم.
انشاءالله فردا عصر همین جمع به صرف آش. -
Blue28
دخترم، ماری نه چایه نه میریزینش توی چای.
بنابراین بهم اجازه بده همونی که میدونم رو بگماین پست پاک شده! -
نوشتهشده در ۳ شهریور ۱۴۰۳، ۲۲:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Blue28
واللا ما هم از اون چای خوردیم. دیگه حداقل یه کاری میکنی گردن بگیر.
نسل الآن هیولا شدن واللا...
چی بگه آدم -
Blue28
یه جوری گفتی احساس کردم داری توهین میکنی@danial-hosseiny نه بخدا
-
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۳ شهریور ۱۴۰۳، ۲۲:۲۸ آخرین ویرایش توسط Hamid.s انجام شده
عجب.
-
خب دیگه بسه دیگه. گفتیم خندیدیم غیبت کردیم سبزی پاک کردیم.
انشاءالله فردا عصر همین جمع به صرف آش.@danial-hosseiny ایوللل
-
نوشتهشده در ۳ شهریور ۱۴۰۳، ۲۲:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یه عکس از خودم دیدم واقعا شاس باقالی بودم تو زندگی کاش با عقل الانم اونموقع بودم
-
-
Blue28
واللا ما هم از اون چای خوردیم. دیگه حداقل یه کاری میکنی گردن بگیر.
نسل الآن هیولا شدن واللا...
چی بگه آدم@danial-hosseiny چش
-
نوشتهشده در ۳ شهریور ۱۴۰۳، ۲۲:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
با بابام دعوام شد 3 روز پیش
اومده بود تهران کار داشت
امشب اومد خونه منو صدا کرد منم جوابشو ندادم اومد در اتاقو وا کرد بازم صدام زد جواب ندادم
الان حس میکنم دلم سنگین شده ی جوریه کاش حداقل میگفتم خوش اومدی
چون از دکتر اومده بود خونه -
با بابام دعوام شد 3 روز پیش
اومده بود تهران کار داشت
امشب اومد خونه منو صدا کرد منم جوابشو ندادم اومد در اتاقو وا کرد بازم صدام زد جواب ندادم
الان حس میکنم دلم سنگین شده ی جوریه کاش حداقل میگفتم خوش اومدی
چون از دکتر اومده بود خونهنوشتهشده در ۳ شهریور ۱۴۰۳، ۲۲:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@xanom-mah یه پیام معذرت خواهی براشون بفرست .
دنیا ارزششو نداره . -
شبتون آروم بچه ها=)
-
شبتون آروم بچه ها=)
پرستو بابایی من هنوز بیدارم
-
پرستو بابایی من هنوز بیدارم
نوشتهشده در ۳ شهریور ۱۴۰۳، ۲۳:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهBlue28 خب بخواب
-
_MILAD_
غرورم چی میشه
اونم بعد از سالها خیلی عجیب بود بهم سیلی زد منم خطایی نکرده بودم انگار از چیز دیگی ناراحت بودنوشتهشده در ۳ شهریور ۱۴۰۳، ۲۳:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@xanom-mah
من هیچوقت ارتباطم با بابام خوب نبوده... دلایل خودمم دارم...
ولی خب به نظرم اینکه حتی جوابشم ندی، خوب نیست... احتمال خیلی زیاد خودش دلش از کاری که کرده ناراحته... وقتی خودش پیش قدم میشه که بیاد و صدات بزنه، اونم دو بار... به نظرم دیگه تو هم باید یه قدم به سمتش برداری. -
نوشتهشده در ۳ شهریور ۱۴۰۳، ۲۳:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
و این درحالیه که میفهمم... یه سری چیزا هیچوقت درست نمیشه و جای یه سری از زخما هم هیچوقت خوب.
-
نوشتهشده در ۳ شهریور ۱۴۰۳، ۲۳:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بخوابیم...
فکر نکنیم.
شب بخیر -
سلام
از دیروز ظهر خبری نشد از گذاشتن رتبه ها؟ -
نوشتهشده در ۴ شهریور ۱۴۰۳، ۲:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بچهها بنظرتون الان پورعباس دقیقا داره چیکار میکنه؟