هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
نوشتهشده حدود ۶ ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
تو این دنیای محدود با نگات منو تا بی نهایت میبری
کی میتونه شبیه تو بشه؟ تو حتی از خودت زیباتری -
-
نوشتهشده حدود ۶ ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
و شبای قدری که با خونوادش چشم تو چشم میشم...( :
ان شاءالله که نبینیم همدیگه رو...
کاش خودش نباشه...
ولی احتمالا یه شبشو هست...
و مسجدی که احتمالا خلوته...
و احتمالا میبینیم همدیگه رو...
خوبیش اینه که اصلا به قصد نگاه نمیکنم مگر چشمم بیفته...نگاه هم کنم چشام ضعیفه و نمیبینم...( :
و مامانش که اعصاب خورد پسرشو دیده و گفته زهرا یه دنده است( :
و نمیدونه همش من مقصر نبودم( :
و نمیتونم بی وجدانی کنم و بگم اونم مقصره...
چون اون با من اینکارُ نکرد...
ولی اگه پرسیدن باید یه جوری جمعش کنم که هردومون رو ول کنن...
میگم گفته بچه ها باید طبق عقیدهی خودش بزرگ شن ،کاملا هم بهش حق میدم چون اعتقادشه...
ولی منم همینم و دوست دارم اونجوری که خودم فک میکنم درسته بچه رو بزرگ کنم...و وقتی چیزی رو قبول ندارم نمیتونم بچه رو اونطوری بزرگ کنم و اجازه بدم ۲۴ساعته تو گوشش این حرفا رو بزنن...برای همینم نمیتونیم با هم کنار بیایم...
احتمالا میگن مگه چقد فرق دارید؟ چیزی که نیست...
میگم الان چیز زیادی نیست ولی بعدا به مشکل میخوریم...
و همشم تقصیر من نیست...
همه چی دوطرفه است...نه من مقصرم نه ایشون...نمیتونیم با هم کنار بیایم...الانم کنار بیایم بعدا به خاطر بچه ها به مشکل میخوریم...
و احتمالا اونقدرا براشون قانع کننده نیست!
️
و باز شروع میشه
️
البته تموم هم نشده که بخواد شروع بشه
️
#تودلی -
نوشتهشده حدود ۶ ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
صدام که میزنی حس میکنم که اسمم با تو زیباتر شده
تمام شک من به معجزه با تو محکم تر از باور شده -
نوشتهشده حدود ۶ ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
اگه مادر نبود خیلی چیزای دیگه ام میگفتم...
از عاقبت احتمالی این گروه...
و دغدغه هام که یکی دوتا نیست..
ولی همینجوریشم کارش گریه است
دلم نمیاد بیشتر از این شه...
بذارفک کنن من مقصرم( :
فک کنن دیوونه ایم...( :
#تودلی -
نوشتهشده حدود ۶ ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
واسه آشتی با تو از راه دراز اومدم
اومدم خیمهی عشقمو کنارت زدم
میزنم هوار هوار به اهل بندر میگم
که میخوام دل به دل عاشق و شیدات بدم -
نوشتهشده حدود ۶ ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
هله دان دان دان هله یه دان برات میخونم
از نخل های سبز آبادان برات میخونم
از دریای آبی و قلمرون های عاشق
از جنوبی های مهربان برات میخونم -
نمی دونم هنوز از خستگیه
یا اینکه واقعا بی حالم
عجیبه چطور تو دانشگاه با اون همه کلاس ها متوجه نمی شدم الان حتی جون اینکه بلند شم کاری بکنمم ندارم
ولی تا همین روز ها قبل تا شب سر کلاس بودمبچه جون من کلی کار دارمااا
جزوه ریاضی تکمیل جزوه ها شیمی
و.. گزارش ها
-
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده حدود ۶ ساعت پیش آخرین ویرایش توسط jahad_121 انجام شده
هر روز بخوای ضعف داشته باشی بی حال نمیشه هاا
حالا امروز و فاکتور می گیرم خسته راه بود
ولی لطفا سرپا شو -
نوشتهشده حدود ۶ ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
میخونم برات دونه به دونه
شعرای خلیجی از دل و جون
از مهتاب زیبایی که هر شب
پر وا میکنه رو شط کارون -
هعییییی
-
نوشتهشده حدود ۶ ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
قصه میگم از صفای ساحل
از جاشوها و مهر و وفاشون
از هوای دلنواز بندر
از نسیم هر صبح خروسخون -
نوشتهشده حدود ۶ ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
زندگی همینقدر عجیبه که پارسال یه آدمهایی تو زندگیت بودن که فکر میکردی ابدین و الان نه برات مهمن نه خبری ازشون داری...
-
نوشتهشده حدود ۶ ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
هله دان دان دان هله یه دان برات میخونم
از نخل های سبز آبادان برات میخونم
از دریای آبی و قلمرون های عاشق
از جنوبی های مهربان برات میخونم -
نوشتهشده حدود ۶ ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
من میخوام کبوتر دل تو رو اسیر کنم
این دل تشنه رو از چشمهی عشقت سیر کنم
بزنم به موج دریای خیال عشق تو
باقی عمرمو عاشقونه با تو پیر کنم
باقی عمرمو عاشقونه با تو پیر کنم -
نوشتهشده حدود ۵ ساعت پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
قصه از این قراره که ما ادا نداریم برا کسی
اگه جایی یه حال باحالی ما هم اوکیایم، ما با همه مچیم -
-
بالاخره بهار میاد و من نگران خواب آلودگی موقع بهار نیستم..
-
Clown