هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۰۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تو رو میبینم محو توست حواسم
-
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هر روز خدا خوبه
-
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
پسر ایرونی هم کوچته
دیوار به دیوار خونته -
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
حیف اسلام دست و پامو بسته وگرنه آهنگابی دارم گوش میدم رو آپلود میکردم
-
Matin Mousavi 1 همچین چیزی نیست
رفاقت پسرا بخاطر این مشکلات کمتری رو سپری میکنه چون اهمیت کمتری تو اون هست، یعنی اهمیت کمتر به رفتارا و به کارا و...
ولی بیاین منم خیلی از رفاقت پسرارو میگم که حتی حاضر نیستن یه قدم برای هم بردارن ولی تا صبح باهم تو مسافرت میخندن
اگر بخوایم دقیق بشیم اونجاام رفیق واقعی و اونقدر صمیمی نمیتونین چندان پیدا کنین، میزانش یکیه
دخترا تو صمیمت سخت گیر هستن اما وقتی با یکی صمیمی بشن نهایت رفاقت و معرفتن
دخترا اگر اکثرا با همه صرفا در حد یه دوست عادین بخاطر اینه که به جزئیات توجه میکنن، میگردن و کوچیکترین چیزاروهم چک میکنن
این جز ذاتشونه، پسرا سرسرین مشخصه که این دقت تو اونا نیست
ولی عمق رابطه ها هر دو طرف دیده میشهفارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۱۶ آخرین ویرایش توسط Matin Mousavi 1 انجام شدهSachli صمیمی هاشم دیدم که خیلی صمیمی بودن ولی عه پشت سر یجور دیهان. مثلا یه نمونه بخوام بگم، پسرا به چیزایی که رفیقاشان دارن واقعا حسودی نمکنن ولی دخترا مکنن! بکرات دیدم! البته ببخشی دارم ایجو میگما یوقت سوتفاهم نشه خدایی نکرده. ولی خو بله تو پسرا هم بدرد نخور هس ها نمیگم نی ولی رفاقتا یجور دیهاس. نمیتانم چجو منظورمه برسانم
-
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۱۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
کاشکی میشد میگفتی بدونم من چه کردم
وقتی قهری با من من یا کی بگردم -
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@AmirBarsam با ریتم خواندمش
-
@AmirBarsam با ریتم خواندمش
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMatin Mousavi 1
آهنگ طلوع شهره هم یه همچین حالتی داره -
Matin Mousavi 1
آهنگ طلوع شهره هم یه همچین حالتی دارهفارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@AmirBarsam نه اصن همو اول با ریتم خواندمش نمیدانم چرا
-
@AmirBarsam نه اصن همو اول با ریتم خواندمش نمیدانم چرا
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تو از طلوع صبحی، تو شعر التماسم
غبار راه دورت نشسته رو لباسم
من از تن تو طردم، خالیه دست سردم
کوه نمک تو چشمات پاشیده روی دردم -
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
الهی غرورت حریم خونه باشه
تو باغ دل تو هزار جوونه باشه -
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خدا یه بار دیگه امروز تکرار بشه لطفا🫠🫠🫠🫠🫠
-
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
کلا جشن ها و مناسبت های اینجوری خوش میگذره
-
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تو اعتبار کوهی، تو دشت انتظارم
تو از هجوم موجی رو تن خشک و داغم
من از غرور دستات یه سایه بون کشیدم
رفتم تو خواب چشمام، به آرزوم رسیدم -
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خوشگلا باید برقصن
-
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۲۵ آخرین ویرایش توسط Ramos9248 انجام شده
حیف شلوغ بود نشد یه دوتا عکس دسته جمعی بندازیم
-
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
میدونی هلاکتم، عاشق سینه چاکتم
میدونی که عمریه در تب التماستم -
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من تو خواب هم نمیدیدم این روزا رو ولی الان دارم تو بیداری تجربشون میکنم
ایشالا نصیب شماها هم بشه️
-
نوشتهشده در ۵ شهریور ۱۴۰۳، ۲۱:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ولی من هر چقدرم از این ذوقم بخوام حرف بزنم شاید چیز جالبی نشه اما امیدوارم همتون تجربهش کنید و برای شاد بودن به هیچ احدی نیاز نداشته باشید