هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
نوشتهشده در ۱۰ شهریور ۱۴۰۳، ۱۹:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یکی از دوستام واسه روز معلم گل خریده بوده ولی داخل ماشین جا گذاشته بوده راننده هم یه آقای جوانی بوده مثل اینکه متوجه میشه گلها جامونده برمیگرده تحویل میده
و سر همین یه داستانی درست شد همه فکر می کردن اون گلها رو پسره براش خریده -
یکی از دوستام واسه روز معلم گل خریده بوده ولی داخل ماشین جا گذاشته بوده راننده هم یه آقای جوانی بوده مثل اینکه متوجه میشه گلها جامونده برمیگرده تحویل میده
و سر همین یه داستانی درست شد همه فکر می کردن اون گلها رو پسره براش خریدهنوشتهشده در ۱۰ شهریور ۱۴۰۳، ۱۹:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Venus655 شما حضور نداشتی با لگد بزنی زیر گل؟
حیف شد -
@Venus655 شما حضور نداشتی با لگد بزنی زیر گل؟
حیف شدنوشتهشده در ۱۰ شهریور ۱۴۰۳، ۱۹:۴۲ آخرین ویرایش توسط مِهردُخت انجام شده@_maya
-
نوشتهشده در ۱۰ شهریور ۱۴۰۳، ۱۹:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دلم واسه شیرین زبونیای اون کوچولوها تنگ شده:)
-
نوشتهشده در ۱۰ شهریور ۱۴۰۳، ۱۹:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
۱۶ سال ازش بزرگترم
بعد میگه
خداحافظ دوست من
فقط اونجاش که تهدید میکنه
باهات قهر میکنماااا -
نوشتهشده در ۱۰ شهریور ۱۴۰۳، ۱۹:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
نمیدونم چه سری داره ولی وجود بچه ها و آدمای مسن تو هر خانوادهای نعمته:)
-
نوشتهشده در ۱۰ شهریور ۱۴۰۳، ۱۹:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Mehrsa 14 چرا خوندم شیرینی زبون
-
نوشتهشده در ۱۰ شهریور ۱۴۰۳، ۱۹:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
سارا باید اینو میخوند
رفت -
نوشتهشده در ۱۰ شهریور ۱۴۰۳، ۱۹:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دیگه زوال عقل داره میاد سراغم
-
Mehrsa 14 چرا خوندم شیرینی زبون
نوشتهشده در ۱۰ شهریور ۱۴۰۳، ۱۹:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@_maya
دلت شیرینی میخواد
-
نوشتهشده در ۱۰ شهریور ۱۴۰۳، ۱۹:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Mehrsa 14 همیشه
-
Mehrsa 14 همیشه
نوشتهشده در ۱۰ شهریور ۱۴۰۳، ۱۹:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده@_maya
منم -
نوشتهشده در ۱۰ شهریور ۱۴۰۳، ۱۹:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Mehrsa 14 الهام شیرینی دوست نداره از ما نیست
-
Mehrsa 14 الهام شیرینی دوست نداره از ما نیست
نوشتهشده در ۱۰ شهریور ۱۴۰۳، ۱۹:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@_maya
هعیی🥲
دنیای عجیبیه
درحال مشاهده غیرممکن ها هستیم -
Mehrsa 14 دقیقا
-
Mehrsa 14 بگووو🥲
-
نوشتهشده در ۱۰ شهریور ۱۴۰۳، ۱۹:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Mehrsa 14 اره واقعا
-
یکی از دوستام واسه روز معلم گل خریده بوده ولی داخل ماشین جا گذاشته بوده راننده هم یه آقای جوانی بوده مثل اینکه متوجه میشه گلها جامونده برمیگرده تحویل میده
و سر همین یه داستانی درست شد همه فکر می کردن اون گلها رو پسره براش خریده@Venus655 این واقعا زمبسس