هرچی تودلته بریز بیرون۶

[Hako]

_Aram_
گیگیلیییی

[Love Fist]

بدی شاید ما رو تو خودش حبس کنه ولی یه روزی خوبی همه جا رو فرا میگیره جایی که همه میشیم یکی

[Hako]

اقا برگشتنی از کلاس دیدم دو تا کاپل وایستاده بودن بغل کوچه هه بعددد پسره بغلش کرد کتشو داد دختره بعد دختره دستش دسته گل کوچیک بود:))))
*منم گل میخاممم

[Hako]

یکی نیست به من بگه چرا وایستادی نگاشون میکنی
باید بگم اگه رد میشدم سریع از هم دور یشدم مجبور بودم منتظر باشم لوس بازیاشون تموم بشه بعد

[Hako]

واایی جالبه امروز از جاویید براتون حرف زدم بزار بگم هه

[Love Fist]

ولی من از بدی چشیدم

[Love Fist]

یه واقعیتی هست اینم که من از سه سالگی چشم سوم دارم و میبینم هر فردی چقدر خباثت و نیکی تو وجودش هست

[Hako]

اقاا من رفتم سر کلاس بعد استادم گفت عسل اون سر شهر دیدم که داره اروم و اروم یواش یواش میاد درحالی که 5 مین از کلاس گذشته و من خودمم دیر کردم
این اصلا عجله ای نداشت
الانم که میگه لغات و ننوشتم
معلوم هست چیکار میکنی عسل خانوم
اینطوری بودم که من باید از شما بپرسم
3 تا امتحان تخصصی توی یه روز دارم صبح 6 میرم مدرسه 3 میرسم خونه 3 تا 4:30 تو کلاسم تهش 5 برسم خونه نهار کوفت کنم پنج دقیقه بشینم بعد شروع کنم با چه منطقی من میتونم 1 فصل فیزیک -2 درس حسابان و هندسه رو بخونم که فردا امتحانه حالا زمینم بخونم؟
د مادر پدر ادمم ****نیستم که

[Love Fist]

آیا اختیاری وجود داره؟ بله اگه بیست هزار سال پیش توی قبیله بدنیا میومدی بهش باور داشتی

[Hako]

Hako
وای یادمه تو مدرسه معلمم از شانس خوب من امتحان گرفته بود از حسابان و منم خوب ننوشتم چون نرسیدم کامل بخونم اقاا این ورقه منو به نمایندگی از کل کلاس تصحیح کرد دهنمو اسفالت کرد که این چه وعضشه و فلان
منم بهش کل این پیامو توضیح دادم و طرف نشست گریه کرد:/
خیر سرت معلمیییی معلمممم برا چی گریه میکنی مگه تو جای من بودییی
اخرش رفتنی گفت اگه میگفتی انقدر نمرت برات مهمه بدون تصحیح برات 20 میزاشتم منم نمیدونم چرا بعد از گریه کردنم گفتم بزار برداشت 2 تا 20 گذاشت
گفت واسه نمره درس نخون ..

[Hako]

کاش میشد فکرم را برایت بفرستم ؛
که یک روزِ تمام ، پر از تو بوده است چه در خواب چه در بیداری...(:
__شبتون پر ستاره و برفی-

[Love Fist]

اصولا چرا فلسفه اسلامی از نقطه صفر دچار غلط و اشتباهه؟ چون فکر میکنه چیزی در این دنیا خلق شده

[Hako]

چقدر چرت و پرت گفتم طومار نوشتم ولی باز مقصود اصلیمو نگفتم

[zeinab dehghani]

بر امید آن که روزی کار ما گیرد قرار
سال‌ها کردیم ضایع روزگار خویش را

• همام تبریزی

[Hako]

هیچگاه بزرگسالی را چنین وحشتناک نمی‌دانستم..
برای اندکی شادی به اندازه‌ی دریاها گریستن ؛
برای ذره‌ای امید، زندگی را زیر و رو کردن..
و برای عشق از تمامِ خود گذشتن .
اینکه حال خوبت گره بخورد به خوشحالی‌های دسته جمعی اما تنهایی، بدجور از گلوی زندگی‌ات پایین برود..
ترس از آینده‌ای که نیامده و فرار از اکنونی که درست نمی‌شود و گذشته‌ای که دنبالمان افتاده تا پیرمام کند.

[Love Fist]

@apple-muzi-0 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:

اصولا چرا فلسفه اسلامی از نقطه صفر دچار غلط و اشتباهه؟ چون فکر میکنه چیزی در این دنیا خلق شده

این جهان یک کل ثابته که به اشکال مختلفی درمیاد

[mr.vinyzo]

چه روزیه که تموم نمیشه

[mr.vinyzo]

برو بگیر درستو بخون اینجا برات نون و اب نمیشه پسر...

[Hako]

🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂🫂

[mr.vinyzo]

.............