شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
-
-
نوشتهشده در ۲ بهمن ۱۴۰۳، ۱۷:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۴ بهمن ۱۴۰۳، ۱۳:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-2147483648_-210100.mp4
بد شد که -
نوشتهشده در ۵ بهمن ۱۴۰۳، ۱۹:۰۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
سپاس و ستایش دانشگاه آزاد را که ترکش موجب بی مدرکی و به کلاس اندرش مزید در به دریست ...
هر ترمی که آغاز میشود موجب پرداخت زر است و چون به پایان رسد مایهی ضرر
پس در هر سال ۲ ترم موجود
و بر هر ترم شهریهای واجب
از جیب و جان که برآید
کز عهدهی خرجش به در آید :)) -
-
نوشتهشده در ۸ بهمن ۱۴۰۳، ۸:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۹ بهمن ۱۴۰۳، ۱۲:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ناله واقعی رو خیام میکرده
طرف منجم بوده
ریاضیدان بوده
شاعر بوده
فیلسوف بوده
دهن مَهَن واسه علم نذاشته، تازه شکایتم میکنه
آمدنم بهر چه بود...!- Sadena
-
ناله واقعی رو خیام میکرده
طرف منجم بوده
ریاضیدان بوده
شاعر بوده
فیلسوف بوده
دهن مَهَن واسه علم نذاشته، تازه شکایتم میکنه
آمدنم بهر چه بود...!- Sadena
نوشتهشده در ۹ بهمن ۱۴۰۳، ۱۸:۵۰ آخرین ویرایش توسط هویججج انجام شده@mr-vinyzo
نمیخوام بزنم تو ذوقت ولی داش این شعر از مولاناعه -
نوشتهشده در ۹ بهمن ۱۴۰۳، ۱۹:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۹ بهمن ۱۴۰۳، ۱۹:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۱ بهمن ۱۴۰۳، ۱۴:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده 27 روز پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده 27 روز پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
عشق فاصله و مسافت نمیشناسه
اما اگر دنبال رابطه دوستی و پارتنری هستی حداقل دور لانگ دیستنس خط بکش
پارتنر باید نزدیک باشه هر وقت خواستی بتونی بهش سر بزنی و از دیدنش خوشحال بشی
بهترین پارتنری که میشه بهش زود بزود سر زد و از دیدنش خوشحال شد بنظرم یخچال پر از شیرینیه -
نوشتهشده 24 روز پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
خدایا منو بابت خندیدن به این ببخش
-
نوشتهشده 20 روز پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
قرار بود یکی بیاد خونمون و مامانم تاکید داشت که خییلیی تمیزن؛خونه رو درست و حسابی جمع و جور کن
برق رفت و مجبور شدم با جارو دستی اتاقمو جارو بزنم
همین که رفتیم تو اتاق حرف بزنیم و همون لحظه های اولی که نشستیم
خیلی ریلکس و بدون توجه به هرچیزی
حین صحبت کردن و درحالی که سرشون پایین بود یه تیکه آشغال کوچولو رو از رو زمین برداشتن و تا نصفه های صحبتمون دستشون بود
.
نمیدونم نهایتا چیکارش کردن -
نوشتهشده 20 روز پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده 19 روز پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده 16 روز پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده 13 روز پیش آخرین ویرایش توسط انجام شده