-
@mitra-ism-rahmani
مه روی بپوشاند خورشید خجل ماند
گر پرتو روی افتد بر طارم افلاکتنوشتهشده در ۲۷ آذر ۱۳۹۹، ۱۴:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهامیررضا فلاح نژاد
تاتوانی یک رنگ باش ک قالی
از صدرنگ بودن زیرپاافتاده است -
امیررضا فلاح نژاد
تاتوانی یک رنگ باش ک قالی
از صدرنگ بودن زیرپاافتاده استنوشتهشده در ۲۷ آذر ۱۳۹۹، ۱۵:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهzeinab dehghani
ترا حکایت ما مختصر بگوش آید
که حال تشنه نمیدانی ای گل سیراب -
zeinab dehghani
ترا حکایت ما مختصر بگوش آید
که حال تشنه نمیدانی ای گل سیرابنوشتهشده در ۲۷ آذر ۱۳۹۹، ۱۸:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهKosar A003
بر گرفتاری دل خنده زنان میگذرم
همچو دیوانه ک از پیش دبستان میگذرد -
Kosar A003
بر گرفتاری دل خنده زنان میگذرم
همچو دیوانه ک از پیش دبستان میگذردنوشتهشده در ۲۷ آذر ۱۳۹۹، ۱۹:۱۲ آخرین ویرایش توسط Dark moon انجام شدهzeinab dehghani دردم از یار است و درمان نیزهم
دل فدای او شد و جان نیز هم -
zeinab dehghani دردم از یار است و درمان نیزهم
دل فدای او شد و جان نیز هم -
نوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۳۹۹، ۸:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Bitsy دام تزوير كه گسترديم بهر صيد خلق كرد مارا پايبند و خود شديم آخر شكار
-
Bitsy دام تزوير كه گسترديم بهر صيد خلق كرد مارا پايبند و خود شديم آخر شكار
نوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۳۹۹، ۱۳:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهKosar A003 روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست واندر طلب طعمه پر و بال بیاراست
-
Kosar A003 روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست واندر طلب طعمه پر و بال بیاراست
نوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۳۹۹، ۱۳:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده@ghazal-dalvand
تا چند عمر در هوس و آرزو رود
ای کاش این نفس که بر آمد فرو رود -
نوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۳۹۹، ۱۴:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@saghi-mortazavi دیریست زهجر روی مهش , خوابم نمیبرد
حیران میان سیلم و آبم نمیبرد
-
@saghi-mortazavi دیریست زهجر روی مهش , خوابم نمیبرد
حیران میان سیلم و آبم نمیبرد
نوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۳۹۹، ۱۴:۲۷ آخرین ویرایش توسط parisa khany انجام شدهKosar A003 درد عشقی کشیده ام که مپرس/زهر هجری چشیده ام که مپرس
-
Kosar A003 درد عشقی کشیده ام که مپرس/زهر هجری چشیده ام که مپرس
نوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۳۹۹، ۱۴:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهparisa khany ساقیا برخیز و درده جام را
خاک بر سر کن غم ایام را -
parisa khany ساقیا برخیز و درده جام را
خاک بر سر کن غم ایام رانوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۳۹۹، ۱۴:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهKosar A003 آتش عشق است کاندر نی فتاد/جوشش عشق است کاندر می فتاد
-
Kosar A003 آتش عشق است کاندر نی فتاد/جوشش عشق است کاندر می فتاد
نوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۳۹۹، ۱۴:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهparisa khany دوست دارم شمع باشم در دل شبها بسوزم
روشنی بخشم میان جمع و خود تنها بسوزم -
parisa khany دوست دارم شمع باشم در دل شبها بسوزم
روشنی بخشم میان جمع و خود تنها بسوزمنوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۳۹۹، ۱۴:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهKosar A003 ما را رساند بی پروبالی به کوی دوست/پروانه را شمع اگر بال و پر رساند
-
Kosar A003 ما را رساند بی پروبالی به کوی دوست/پروانه را شمع اگر بال و پر رساند
نوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۳۹۹، ۱۴:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهparisa khany دست من گیر که این دست همانست که من
سالهم از غم هجران تو بر سینه زدم -
parisa khany دست من گیر که این دست همانست که من
سالهم از غم هجران تو بر سینه زدمنوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۳۹۹، ۱۴:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهKosar A003 محرم این هوش جز بی هوش نیست/مر زبان را مشتری جز گوش نیست
-
Kosar A003 محرم این هوش جز بی هوش نیست/مر زبان را مشتری جز گوش نیست
نوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۳۹۹، ۱۴:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهparisa khany تویی که مهر تو در مهرگان من است
که چهره تو گلستان و لاله زار من است -
parisa khany تویی که مهر تو در مهرگان من است
که چهره تو گلستان و لاله زار من استنوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۳۹۹، ۱۴:۵۱ آخرین ویرایش توسط parisa khany انجام شدهKosar A003 تو خوش باش با حافظ برو گو خصم جان می ده/چو گرمی از تو بینم چه باک از خصم دم سردم
-
Kosar A003 تو خوش باش با حافظ برو گو خصم جان می ده/چو گرمی از تو بینم چه باک از خصم دم سردم
نوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۳۹۹، ۱۸:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهparisa khany در " مشاعره " گفته است:
Kosar A003 تو خوش باش با حافظ برو گو خصم جان می ده/چو گرمی از تو بینم چه باک از خصم دم سردم
ما در ره پاکی به مقامی برسیدیم
کو شیشه بگفتند فضائل تن خارا -
parisa khany در " مشاعره " گفته است:
Kosar A003 تو خوش باش با حافظ برو گو خصم جان می ده/چو گرمی از تو بینم چه باک از خصم دم سردم
ما در ره پاکی به مقامی برسیدیم
کو شیشه بگفتند فضائل تن خارانوشتهشده در ۲۸ آذر ۱۳۹۹، ۱۸:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهSEPEHR ALIZADEH در " مشاعره " گفته است:
parisa khany در " مشاعره " گفته است:
Kosar A003 تو خوش باش با حافظ برو گو خصم جان می ده/چو گرمی از تو بینم چه باک از خصم دم سردم
ما در ره پاکی به مقامی برسیدیم
کو شیشه بگفتند فضائل تن خاراامشبي را که در آنيم غنيمت شمريم
شايد از جان نرسيديم به فرداي دگر