ادبیات کنکور
-
%(#0000ff)[تست ۶]
مفهوم عبارت %(#0000ff)[«با صدایی که به قول معروف از ته چاه درمی آمد، با زهرخندی گفت: داد نزن، من گوش استماع ندارم لمن تقول؟»] با کدام بیت متناسب است؟
%(#0000ff)[1)] ذوق سماع مجلس أنست به گوش دل /وقتی رسد که گوش طبیعت بیا کنی
%(#0000ff)[۲)] حال چوگان چون نمی دانی که چیست/ ای نصیحتگو به ترک گوی، گوی
%(#0000ff)[۳)] مرد باید که گیرد اندر گوش/ ور نبشته است پند بر دیوار
%(#0000ff)[۴)] گوش کن پندای پسر وز بهر دنیاغم /مخور گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوشفاطمه خلیلی در
ادبیات کنکور
گفته است:
%(#0000ff)[تست ۶]
مفهوم عبارت %(#0000ff)[«با صدایی که به قول معروف از ته چاه درمی آمد، با زهرخندی گفت: داد نزن، من گوش استماع ندارم لمن تقول؟»] با کدام بیت متناسب است؟
%(#0000ff)[1)] ذوق سماع مجلس أنست به گوش دل /وقتی رسد که گوش طبیعت بیا کنی
%(#0000ff)[۲)] حال چوگان چون نمی دانی که چیست/ ای نصیحتگو به ترک گوی، گوی
%(#0000ff)[۳)] مرد باید که گیرد اندر گوش/ ور نبشته است پند بر دیوار
%(#0000ff)[۴)] گوش کن پندای پسر وز بهر دنیاغم /مخور گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوش%(#ff0000)[گزینه ۲]
%(#ff0000)[مفهوم مشترک عبارت سؤال و گزینه (۲)]: تأثیر نکردن نصیحت / پندناپذیری مخاطب
%(#ff0000)[مفهوم سایر گزینه ها]:
%(#ff0000)[۱)] رهایی از مادیات لازم درک معنویات است.
%(#ff0000)[۳)] ضرورت پندپذیری
%(#ff0000)[۴)] دعوت به ترک تعلقات دنیوی
ابوالفضل ریسی -
فاطمه خلیلی در
ادبیات کنکور
گفته است:
%(#ff00ff)[تست ۵]
آرایه های مقابل کدام بیت تماما نادرست است؟
%(#ff00ff)[۱)] توکز خون شیر و نوش از نیش و گل از خار می سازی /به چشم خلق شیرین ساز تلخ افسانه ما را : %(#ff00ff)[(حس آمیزی - اغراق)]
%(#ff00ff)[۲)] دل عاشق ز گل گشت چمن آزرده تر گردد/که هر شاخ گلی دامی است مرغ رشته بر پا را : %(#ff00ff)[(تشبيه - کنایه)]
%(#ff00ff)[۳)] عالمی را دشمنی بامن ز بهر روی توست/ لیکن از دشمن نمیترسم که میلم سوی توست %(#ff00ff)[:( مجاز - جناس)]
%(#ff00ff)[۴)] شور دریای سخن از دل پرجوش من است/قفل گنجینۂ معنی لب خاموش من است%(#ff00ff)[:( تضمین - اسلوب معادلة)]%(#ff0000)[گزینه ۴]
%(#ff0000)[۴)] %(#ff0000)[تضمین]: -----/ %(#ff0000)[اسلوب معادله:] -----
%(#ff0000)[بررسی سایر گزینه ها:]
%(#ff0000)[۱)] %(#ff0000)[حس آمیزی]: نسبت دادن تلخی و شیرینی به افسانه/ %(#ff0000)[اغراق]: این که لطافت و تأثیر معشوق به قدری ست که معشوق از خون، شیر و از نوش، نیش و از خار، گل می سازد.
%(#ff0000)[۲)] %(#ff0000)[تشبیه]: شاخ گل به دام / %(#ff0000)[کنایه:] رشته بر پا کنایه از اسیر و گرفتار
%(#ff0000)[۳)] %(#ff0000)[مجاز]: عالم مجاز از مردم عالم /%(#ff0000)[جناس]: «رو»و«سو» (ناقص)
شهیده sh
دوتا کوثرو چرا نمیتونم تگ کنمفاطمه خلیلی در
ادبیات کنکور
گفته است:
فاطمه خلیلی در
ادبیات کنکور
گفته است:
%(#ff00ff)[تست ۵]
آرایه های مقابل کدام بیت تماما نادرست است؟
%(#ff00ff)[۱)] توکز خون شیر و نوش از نیش و گل از خار می سازی /به چشم خلق شیرین ساز تلخ افسانه ما را : %(#ff00ff)[(حس آمیزی - اغراق)]
%(#ff00ff)[۲)] دل عاشق ز گل گشت چمن آزرده تر گردد/که هر شاخ گلی دامی است مرغ رشته بر پا را : %(#ff00ff)[(تشبيه - کنایه)]
%(#ff00ff)[۳)] عالمی را دشمنی بامن ز بهر روی توست/ لیکن از دشمن نمیترسم که میلم سوی توست %(#ff00ff)[:( مجاز - جناس)]
%(#ff00ff)[۴)] شور دریای سخن از دل پرجوش من است/قفل گنجینۂ معنی لب خاموش من است%(#ff00ff)[:( تضمین - اسلوب معادلة)]%(#ff0000)[گزینه ۴]
%(#ff0000)[۴)] %(#ff0000)[تضمین]: -----/ %(#ff0000)[اسلوب معادله:] -----
%(#ff0000)[بررسی سایر گزینه ها:]
%(#ff0000)[۱)] %(#ff0000)[حس آمیزی]: نسبت دادن تلخی و شیرینی به افسانه/ %(#ff0000)[اغراق]: این که لطافت و تأثیر معشوق به قدری ست که معشوق از خون، شیر و از نوش، نیش و از خار، گل می سازد.
%(#ff0000)[۲)] %(#ff0000)[تشبیه]: شاخ گل به دام / %(#ff0000)[کنایه:] رشته بر پا کنایه از اسیر و گرفتار
%(#ff0000)[۳)] %(#ff0000)[مجاز]: عالم مجاز از مردم عالم /%(#ff0000)[جناس]: «رو»و«سو» (ناقص)
شهیده sh
دوتا کوثرو چرا نمیتونم تگ کنم@Kosar-Mortazavi
@kosar-mottaghi -
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به آلایی های عزیز
خب من این تاپیکو زدم و قراره به امید خدا یه سری مطالب و نکات و تست های ادبیات با هم به اشتراک بذاریم و روند کار طوریه که اول توضیحاتی جهت یاد آوری مباحث داده میشه و بعد ازشون تست میذارم که بتونیم خودمونو بسنجیم
امیدوارم که مورد استقبال قرار بگیرهفاطمه خلیلی ممنون تست هات عالی بودن
خسته نباشی -
%(#00ffdd)[تست ۷]
در همه ابیات، به جز بيت --------- %(#ff0000)[«نهاد»] محذوف است.
%(#00ffdd)[۱)] می با جوانان خوردنم باری تمامی کند /تا کودکان در پی فتند این پیر درد آشام را
%(#00ffdd)[۲)] گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد /بسوختیم در این آرزوی خام و نشد
%(#00ffdd)[۳)] چندان کز این دو دیده من رفت روز و شب /هرگز نرفت خون شهیدان کربلا
%(#00ffdd)[۴)] بخت باز آید از آن در که یکی چون تو درآید / روی میمون تو دیدن در دولت بگشایدفاطمه خلیلی در
ادبیات کنکور
گفته است:
%(#00ffdd)[تست ۷]
در همه ابیات، به جز بيت --------- %(#ff0000)[«نهاد»] محذوف است.
%(#00ffdd)[۱)] می با جوانان خوردنم باری تمامی کند /تا کودکان در پی فتند این پیر درد آشام را
%(#00ffdd)[۲)] گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد /بسوختیم در این آرزوی خام و نشد
%(#00ffdd)[۳)] چندان کز این دو دیده من رفت روز و شب /هرگز نرفت خون شهیدان کربلا
%(#00ffdd)[۴)] بخت باز آید از آن در که یکی چون تو درآید / روی میمون تو دیدن در دولت بگشاید%(#ff0000)[گزینه ۴]
با توجه به کلید نهایی سازمان سنجش گزينه (۴) میشه.... در گزینه (۴) حذف نهاد جدا دیده نمی شود، اما طراحی گزینه (۱) کاملا نادرست است و احتمالا طراح تصور کرده که کسی یا چیزی «%(#ff0000)[می با جوانان خوردن من]» را تمنا میکند. در واقع %(#ff0000)[ناتوانی]طراح سؤال در خواندن و درک معنی بیتی از حافظ و ناآشنایی او با این ساختار در زبان فارسی، موجب چنین اشتباهی شده است.
%(#ff0000)[۴)][ %(#ff0000)[بخت]] باز آید از آن در که [%(#ff0000)[یکی] ]چون تو در آید / [%(#ff0000)[روی میمون تو دیدن] ]در دولت بگشاید
%(#ff0000)[بخت ، یکی ، روی میمون تو دیدن نهاد جدا است]
%(#ff0000)[نهاد جدا بررسی سایر گزینه ها:]
%(#ff0000)[۱)]
اجزای جمله به تصور طراح: (%(#ff0000)[کسی یا چیزی، مثلا احوال من]) می با جوانان خوردنم باری تمنا میکند / تا %(#ff0000)[کودکان]در پی فتند این پیر دردآشام را
%(#ff0000)[احوال من و کودکان نهاد جدا است]%(#ff0000)[۲)] گداخت جان که شود کار دل تمام و [%(#ff0000)[کار دل تمام]] نشد / [%(#ff0000)[ما]] بسوختیم در این آرزوی خام و [ %(#ff0000)[آرزوی خام میسر، یا کار دل تمام نشد]. ]
%(#ff0000)[جان ، کار دل، ما ، آرزوی خام نهاد جدا است]
جان و کار دل و ما و آرزوی خام یا کار دل نهاد جدا
%(#ff0000)[۳)] چندان کز این دو دیده من [%(#ff0000)[خون / اشک]] رفت روز و شب / هرگز نرفت خون شهیدان کربلا
%(#ff0000)[خون/ اشک نهاد جدا است]
ابوالفضل ریسی
شهیده sh
البته جوابِ شما هم درست بوده ولی جنابِ طراح چیز دیگه ای مد نظر داشتن -
فاطمه خلیلی ممنون تست هات عالی بودن
خسته نباشی@kosar-mottaghi خواهش میکنم
شما هم خسته نباشید
مرسی که تگ کردید -
فاطمه خلیلی در
ادبیات کنکور
گفته است:
%(#ff5900)[تست ۸]
آرایه های بیت زیر کدام اند؟
%(#ff5900)[«آن چه می دانند ما تم تن پرستان، سور ماست/دار، نخل دیگران و رایت منصور ماست»]
%(#ff5900)[۱)] ایهام - استعاره - کنایه - تضاد
%(#ff5900)[۲)] استعاره - تشبیه - ایهام تناسب - جناس
%(#ff5900)[۳)] کنایه - تناقض - جناس - ایهام
%(#ff5900)[۴)] تشبیه - ایهام تناسب - تناقض - تلمیح%(#ff0000)[گ۴]
%(#ff0000)[تشبیه]: آنچه به ماتم / آن چه به سور /دار به نخل / دار به رایت
%(#ff0000)[ایهام تناسب]:
%(#ff574e)[منصور]: %(#ff0000)[۱]- پیروز، یاری شده (%(#ff0000)[معنی درست]) %(#ff0000)[۲-] حسین بن منصور حلاج (%(#ff0000)[تناسب با دار])
%(#ff574e)[دار:] %(#ff0000)[۱-] چوبی که مجرمان محکوم به مرگ را از آن حلق آویز میکنند. (%(#ff0000)[معنی درست]) %(#ff0000)[۲-] درختی که میوه نمیدهد. (%(#ff0000)[تناسب با نخل])
%(#ff574e)[نخل]: %(#ff0000)[۱-] تابوت( %(#ff0000)[معنی درست]) %(#ff0000)[۲-] درخت خرما (%(#ff0000)[تناسب با دار])
%(#ff0000)[تناقض]: سور دانستن ماتم / رایت دانستن دار و نخل
%(#ff0000)[تلميح]: اشاره به داستان به دار کشیده شدن حسین بن منصور حلاج دقت کنیم. با توجه به اینکه پیام دو مصراع، معادل یکدیگر است، برای درک تناقض در «%(#ff0000)[رایت دانستن دار و نخل]»، لازم است معانی مختلف نخل (%(#ff0000)[درخت خرما، تابوت]) را بررسی کنیم و با بررسی معانی نخل، به معانی مختلف دار (%(#ff0000)[چوبه اعدام، درخت]) هم توجه کنیم و با در نظر گرفتن معانی این دو واژه، ایهام تناسبهایی علاوه بر ایهام تناسب در واژه «%(#ff0000)[منصور]» آشکار می شود؛ چنان که در شرح پاسخ اشاره کردیم یکی از معانی نخل، « %(#ff0000)[تابوت]» است که نشانه ماتم و سوگواری ست و در این معنی، با «%(#ff0000)[رایت]» (پرچم) که نشان سرافرازی و نشاط و پیروزی ست، تقابل دارد. -
%(#ff8888)[تست ۹]
در منظومه زیر چند %(#ff8888)[«تشبیه»] وجود دارد؟
%(#ff8888)[«مرا هر لفظ فریادی است کز دل میکنم بیرون / مرا هر شعر دریایی است لبریز از شراب خون کجا شهد است این اشکی که در هر دانه لفظ است؟ / مرا این، کاسه خون است / چنین آسان منوشیدش.»]
%(#ff8888)[۱)] سه
%(#ff8888)[۲)]چهار
%(#ff8888)[۳)] پنج
%(#ff8888)[۴)] ششفاطمه خلیلی در
ادبیات کنکور
گفته است:
%(#ff8888)[تست ۹]
در منظومه زیر چند %(#ff8888)[«تشبیه»] وجود دارد؟
%(#ff8888)[«مرا هر لفظ فریادی است کز دل میکنم بیرون / مرا هر شعر دریایی است لبریز از شراب خون کجا شهد است این اشکی که در هر دانه لفظ است؟ / مرا این، کاسه خون است / چنین آسان منوشیدش.»]
%(#ff8888)[۱)] سه
%(#ff8888)[۲)]چهار
%(#ff8888)[۳)] پنج
%(#ff8888)[۴)] شش%(#ff0000)[گ ۳]
%(#ff0000)[تشبيه]: لفظ به فریاد / شعر به دریا / شراب خون (اضافه تشبیهی) / دانۂ لفظ (اضافه تشبیهی) / تشبیه «این» (لفظ) به کاسه خون. %(#ff0000)[(۵ مورد)]
%(#ff0000)[دقت کنیم!] مناسب تر این بود که طراح سؤال به گونه های خاص تشبیه، مانند تشبیه «%(#ff0000)[اشک به شهد]» هم توجه کند یا دست کم عبارت «%(#ff0000)[کجا شهد است این اشکی] » را حذف کند. در تشبیه، صرف «%(#ff0000)[ادعای همانندی]» کافیست، اگرچه گوینده، این همانندی را نفی کند. «همانندی» می تواند به شکل های مختلف بیان شود که یکی از آنها «تشبیه منفی ست؛ مثل اینکه بگوییم، «%(#ff0000)[اشک مثل شهد نیست!]» یا «%(#ff0000)[اشک، کجا مثل شهد است؟]»
@Kosar-Mortazavi
@Saghi-Mortazavi -
%(#ff0888)[تست ۱۰]
در کدام بيتها هر دو آرایه %(#ff0888)[«استعاره»] و %(#ff0888)[«جناس»] وجود دارد؟
%(#ff0888)[الف)] اهل دل گر جان بر آن سرو روان افشانده اند /از نسیم گلشن وصلش روان پرورده اند
%(#ff0888)[ب)] آن خط عنبرشکن بر برگ گل دانی چراست؟ /ناف مشک است کاندر جیب نسرین کرده اند
%(#ff0888)[ج)] خلق را از لعل میگون تو مستی داده اند /عقل را از چشم فتان تو مفتون کرده اند
%(#ff0888)[د)] سنبلش نغمارت ایمان نکند چون نکند /لب لعلش مدد جان نکند چون نکند
%(#ff0888)[ه)] آن سهی سرو روان از سر پا ننشیند /تامن دل شده را بی سر و بی پا نکند
%(#ff0888)[1)] الف - ب - ه
%(#ff0888)[۲)] الف - ب - ج
%(#ff0888)[۳)] ب - د - ج
%(#ff0888)[۴)]ج - ه - دفاطمه خلیلی در
ادبیات کنکور
گفته است:
%(#ff0888)[تست ۱۰]
در کدام بيتها هر دو آرایه %(#ff0888)[«استعاره»] و %(#ff0888)[«جناس»] وجود دارد؟
%(#ff0888)[الف)] اهل دل گر جان بر آن سرو روان افشانده اند /از نسیم گلشن وصلش روان پرورده اند
%(#ff0888)[ب)] آن خط عنبرشکن بر برگ گل دانی چراست؟ /ناف مشک است کاندر جیب نسرین کرده اند
%(#ff0888)[ج)] خلق را از لعل میگون تو مستی داده اند /عقل را از چشم فتان تو مفتون کرده اند
%(#ff0888)[د)] سنبلش نغمارت ایمان نکند چون نکند /لب لعلش مدد جان نکند چون نکند
%(#ff0888)[ه)] آن سهی سرو روان از سر پا ننشیند /تامن دل شده را بی سر و بی پا نکند
%(#ff0888)[1)] الف - ب - ه
%(#ff0888)[۲)] الف - ب - ج
%(#ff0888)[۳)] ب - د - ج
%(#ff0888)[۴)]ج - ه - د%(#ff0000)[گ ۱]
%(#ff0000)[الف)] %(#00ff00)[استعارہ]: سرو: استعاره از یار / %(#00ff00)[جناس]: جان، آن (جناس ناقص) / روان (رونده) و روان (روح) (جناس تام)
%(#ff0000)[ب)] %(#00ff00)[استعارہ]: خط: استعاره از موی روییده بر صورت یار (معشوق مذکر) / برگ گل: استعاره از رخ یار / جيب نسرین (اضافة استعاری) %(#00ff00)[جناس]: بر، برگ (ناقص)
%(#ff0000)[ه )]%(#00ff00)[استعارہ]: سرو: استعاره از یار / %(#00ff00)[جناس]: سرو، سر (ناقص)
@Kosar-Mortazavi
@kosar-mottaghi -
%(#0ff887)[تست ۱۱]
در متن زیر به ترتیب چند «%(#0ff887)[ترکیب وصفی]» و چند «%(#0ff887)[ترکیب اضافی»] وجود دارد؟
%(#0ff887)[در دوره اول، رمان شکل سنتی داشت و نویسندگان به سبک رئالیستی می نوشتند و در حقیقت نقش گزارشگر را داشتند، یعنی هر نویسنده می توانست از وقایع و امور عکس برداری کند. اینان با تشریح دقیق خصوصیات ظاهری اشخاص رمان، صفحات داستان را سیاه می کردند].
%(#0ff887)[۱)]۵ - ۵
%(#0ff887)[۲)]۵ - ۶
%(#0ff887)[۳)] ۶ - ۵
%(#0ff887)[۴)] ۶ - ۶فاطمه خلیلی در
ادبیات کنکور
گفته است:
%(#0ff887)[تست ۱۱]
در متن زیر به ترتیب چند «%(#0ff887)[ترکیب وصفی]» و چند «%(#0ff887)[ترکیب اضافی»] وجود دارد؟
%(#0ff887)[در دوره اول، رمان شکل سنتی داشت و نویسندگان به سبک رئالیستی می نوشتند و در حقیقت نقش گزارشگر را داشتند، یعنی هر نویسنده می توانست از وقایع و امور عکس برداری کند. اینان با تشریح دقیق خصوصیات ظاهری اشخاص رمان، صفحات داستان را سیاه می کردند].
%(#0ff887)[۱)]۵ - ۵
%(#0ff887)[۲)]۵ - ۶
%(#0ff887)[۳)] ۶ - ۵
%(#0ff887)[۴)] ۶ - ۶%(#ff0000)[گ۳]
%(#ff0000)[ترکیب های وصفی:] دوره اول شکل سنتی / سبک رئالیستی / هر نویسنده / تشریح دقیق از خصوصیات ظاهری %(#ff0000)[(۶ ترکیب)]
%(#ff0000)[ترکیب های اضافی]: نقش گزارشگر / تشريح .. خصوصیات اخصوصيات .. اشخاص / اشخاص رمان اصفحات داستان %(#ff0000)[(۵ ترکیب)]
شهیده sh -
%(#ff0000)[تست ۱۲]
مفهوم کدام بیت با دیگر ابیات متفاوت است؟
%(#5858f7)[۱)]ای درد و غم تو راحت دل/هم مرحم و هم جراحت دل
%(#5858f7)[۲)]دردم از یار است و درمان نیز هم/دل فدای او شد و جان نیز هم
%(#5858f7)[۳)]هم چو نی زهری و تریاقی که دید؟/هم چو نی دمساز و مشتاقی که دید؟
%(#5858f7)[۴)]دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست/گر دردمند عشق بنالد غریب نیستفاطمه خلیلی در
ادبیات کنکور
گفته است:
%(#ff0000)[تست ۱۲]
مفهوم کدام بیت با دیگر ابیات متفاوت است؟
%(#5858f7)[۱)]ای درد و غم تو راحت دل/هم مرحم و هم جراحت دل
%(#5858f7)[۲)]دردم از یار است و درمان نیز هم/دل فدای او شد و جان نیز هم
%(#5858f7)[۳)]هم چو نی زهری و تریاقی که دید؟/هم چو نی دمساز و مشتاقی که دید؟
%(#5858f7)[۴)]دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست/گر دردمند عشق بنالد غریب نیست%(#ff0000)[گ ۴]
%(#ff0000)[مفهوم گزینه ۴:] درمان ناپذیری درد عشق
%(#ff0000)[مفهوم مشترک سایر گزینه ها:] توام بودن درد و درمان در راه عشقفاطمه خلیلی در
ادبیات کنکور
گفته است:
%(#580889)[تست ۱۳]
آرایه های مقابل کدام بیت «همگی» درست است؟
%(#580889)[۱)] تا رقیب از لب او کامروا شد گفتم/خاتم دست سلیمان به کف اهرمن است %(#580889)[(اسلوب معادله، کنایه)]
%(#580889)[۲)] سزای من که دمی خرم از وصال شدم/هزار مرتبه عشق از غم جدایی داد %(#580889)[(مجاز، ایهام)]
%(#580889)[۳)] ناسرو پی بندگی قدتو برخاست /دور فلک آزاد ز بند محتش کرد %(#580889)[(تشبیه، حسن تعلیل)]
%(#580889)[۴)] گر جذبۂ محبت، آتش به دل فروزد/برگ هوس توان سوخت ترک هوا توان کرد %(#580889)[(استعاره، تضاد)]%(#ff0000)[گ ۳]
%(#ff0000)[تشبیه]: قد به سرو / من به بند
%(#ff0000)[حسن تعلیل:] علت آزادی سرو (راست قامت بودنش) بندگی کردن در برابر قد معشوق دانسته شده است.
%(#ff0000)[بررسی سایر گزینه ها:]
%(#ff0000)[۱)] %(#ff0000)[اسلوب معادله]: - ----
%(#ff0000)[کنایه]: کامروا شدن کنایه از به خواسته و مقصود رسیدن / خاتم دست سلیمان به کف اهرمن بودن کنایه از چیز ارزشمندی در اختیار شخص نالایقی بودن
%(#ff0000)[۲)] %(#ff0000)[مجاز]: دم مجاز از لحظه / هزار مجاز از دفعات بسیار زیاد %(#ff0000)[ایهام]: ----
%(#ff0000)[۴)] %(#ff0000)[استعارہ]: نسبت دادن برگ (اسباب و توشه) به هوس، تشخیص و استعاره است.
%(#ff0000)[تضاد]:-----
zeinab dehghani
ابوالفضل ریسی
شهیده sh
@kosar-mottaghi
@Saghi-Mortazavi -
%(#ff00ff)[تست ۱۴]
مفهوم بیت زیر، از کدام بیت دریافت می شود؟
%(#ff00ff)[اشتر به شعرعرب در حالت است و طرب/ گر ذوق نیست تو را کژطبع جانوری]
%(#ff00ff)[۱ )] تا جلوه کرد لیلی محمل نشین من/هم چون شتر به دست ندیدم زمام خویش
%(#ff00ff)[۲)] نه مطرب که آواز پای ستور/ سماع است اگر عشق داری و شور
%(#ff00ff)[۳)] بانگ حدی بشنو و صوت درای /شو چو شترگرم رو و تیزپای
%(#ff00ff)[۴)] زند به نغمة داوود طعنه صوت و صدایش/زمانه بر گلوی هر خری که بسته دراییفاطمه خلیلی در
ادبیات کنکور
گفته است:
%(#ff00ff)[تست ۱۴]
مفهوم بیت زیر، از کدام بیت دریافت می شود؟
%(#ff00ff)[اشتر به شعرعرب در حالت است و طرب/ گر ذوق نیست تو را کژطبع جانوری]
%(#ff00ff)[۱ )] تا جلوه کرد لیلی محمل نشین من/هم چون شتر به دست ندیدم زمام خویش
%(#ff00ff)[۲)] نه مطرب که آواز پای ستور/ سماع است اگر عشق داری و شور
%(#ff00ff)[۳)] بانگ حدی بشنو و صوت درای /شو چو شترگرم رو و تیزپای
%(#ff00ff)[۴)] زند به نغمة داوود طعنه صوت و صدایش/زمانه بر گلوی هر خری که بسته درایی%(#ff0000)[گ۳]
%(#ff0000)[مفهوم مشترک بیت سؤال و گزینه (۳)]: تأثیر موسیقی، حتی بر جانوران
%(#ff0000)[مفهوم سایر گزینه ها]:
%(#ff0000)[۱)] جلوه گری معشوق موجب از خود بیخودی عاشق است. ابی اختیار بودن عشق
%(#ff0000)[۲)] عشق موجب بهره بردن از پدیده های شورانگیز است.
%(#ff0000)[۴)] وارونگی ارزشها%(#ff0000)[بی زحمت همه اینو یه نگاه بندازید]
-
%(#ff0000)[تست ۱]
مفهوم بیت «%(#ff0000)[به هست و نیست مرنجان ضمیر و خوش می باش _ که نیستی است سرانجام هر کمال که هست]» با کدام بيت متناسب نیست؟
%(#ff0000)[۱)] از آن طرف نپذیرد کمال او نقصان / وز این طرف شرف روزگارما باشد
%(#ff0000)[۲)]بدین اقبال یک هفته که بفزاید مشوغه غره / که چون ماه دوهفته است آن کز افزونی است نقصانش
%(#ff0000)[۳)] میانه کار همی باش و بس کمال مجوی / که مه تمام نشد جز ز بهر نقصان را
%(#ff0000)[۴)] منتهای کمال نقصان است / گل بریزدبه وقت سیرابی -
%(#ff0000)[تست ۲]
مفهوم عبارت «%(#ff0000)[وجود عاشق از عشق است؛ بی عشق چگونه زندگانی کند؟ حیات از عشق میشناس و ممات بی عشق می یاب.]» با کدام بیت تناسب مفهومی ندارد؟
%(#ff0000)[۱)] کسی کز عشق خالی شد فسرده ست / گرش صد جان بود بی عشق مرده ست
%(#ff0000)[۲)] ای حیات عاشقان در مردگی / دل نیابی جز که در دل بردگی
%(#ff0000)[۳)] اگر صد آب حیوان خورده باشی /چو عشقی در تو نبود، مرده باشی
%(#ff0000)[۴)] هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق / بر او نمرده به فتوای من نماز کنید -
%(#ff0000)[تست ۳]
در کدام بیت بعضی از آرایه های ذکر شده در مقابل آن، به کار نرفته است؟
%(#ff0000)[۱)] سبزۂ خوابیده را بیدار سازد آب و من /چون شوم مست از شراب ناب خوابم میبرد: %(#ff0000)[تضاد - تشخیص]
%(#ff0000)[۲)] از سرم تانگذرد می، کم نگردد رعشه ام /هم چو ماهی در میان آب خوابم میبرد: %(#ff0000)[اغراق - تشبيه]
%(#ff0000)[۳)] نیست غیر از گوشه عزلت مرا جایی قرار / در صدف چون گوهر سیراب خوابم میبرد: %(#ff0000)[تناسب - اسلوب معادله]
%(#ff0000)[۴)] غفلت من از شتاب زندگی خواهد فزود / رفته رفته زین صدای آب خوابم میبرد. %(#ff0000)[استعاره - نغمۂ حروف] -
%(#ff0000)[تست ۴]
(%(#ff0000)[کنایه] )در کدام بیت کم تر یافت می شود؟
%(#ff0000)[۱)]سبک سری که زند پیش بحر لافي وجود /اگر به باد دهد سر بجاست همچو حباب
%(#ff0000)[۲)] هرکه سجاده خود بر سر آب اندازد /هم چوکف در نظر همت مردان پوچ است
%(#ff0000)[۳)] دهر سپیددست سیه کاسه ای است صعب /منگربه خوش زبانی این ترش میزبان
%(#ff0000)[۴)] فلک با تنگ چشمان گوشه چشم دگر دارد/که چون فرزند کور آید، شود چشم گدا روشن -
%(#00ff00)[تست ۵]
عبارت «%(#00ff00)[چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید.]» با همه ابيات، به استثنای بیت ---- قرابت مفهومی دارد.
%(#00ff00)[۱)]درچشم پاک بین نبود رسم امتیاز/ در آفتاب سایه شاه و گدا یکی است
%(#00ff00)[۲)]در این بساط به تمکین خود مشو مغرور /که پیش سیل فنا، کوه و كه هر دو یکی است
%(#00ff00)[۳)]خرد را دید به چشم کی شان احولي (= دوبینی) است/ پیش ارباب بصیرت قطره و دریا یکی است
%(#00ff00)[۴)]ز اختلاف ظرف ، گوناگون نماند رنگ می / ورنه در میخانه وحدت ميِ حمرا (= سرخ) یکی است -
%(#ff0000)[تست ۱]
مفهوم بیت «%(#ff0000)[به هست و نیست مرنجان ضمیر و خوش می باش _ که نیستی است سرانجام هر کمال که هست]» با کدام بيت متناسب نیست؟
%(#ff0000)[۱)] از آن طرف نپذیرد کمال او نقصان / وز این طرف شرف روزگارما باشد
%(#ff0000)[۲)]بدین اقبال یک هفته که بفزاید مشوغه غره / که چون ماه دوهفته است آن کز افزونی است نقصانش
%(#ff0000)[۳)] میانه کار همی باش و بس کمال مجوی / که مه تمام نشد جز ز بهر نقصان را
%(#ff0000)[۴)] منتهای کمال نقصان است / گل بریزدبه وقت سیرابیفاطمه خلیلی در
ادبیات کنکور
گفته است:
%(#ff0000)[تست ۱]
مفهوم بیت «%(#ff0000)[به هست و نیست مرنجان ضمیر و خوش می باش _ که نیستی است سرانجام هر کمال که هست]» با کدام بيت متناسب نیست؟
%(#ff0000)[۱)] از آن طرف نپذیرد کمال او نقصان / وز این طرف شرف روزگارما باشد
%(#ff0000)[۲)]بدین اقبال یک هفته که بفزاید مشوغه غره / که چون ماه دوهفته است آن کز افزونی است نقصانش
%(#ff0000)[۳)] میانه کار همی باش و بس کمال مجوی / که مه تمام نشد جز ز بهر نقصان را
%(#ff0000)[۴)] منتهای کمال نقصان است / گل بریزدبه وقت سیرابی%(#0010f0)[سلام سلام]
گزینه 4
-
%(#0000ff)[تست ۶]
بیت %(#0000ff)[گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد / بالله كز آفتاب فلک خوب تر شوی]» با کدام گزینه ارتباط مفهومی دارد؟
%(#0000ff)[۱)] خورشید بلندی سو و من سایه ی خاکی / آنجا که تو باشی نتوان گفت که هستم
%(#0000ff)[۲)] من خاکی نه آن گردم که از راه تو برخیزم /من گریان نه آن شمعم که بی سوز تو بنشینم
%(#0000ff)[۳)] خاکم به باد دادی از دل مشوغبارم/ در آتشم فکندی غافل مشو ز دودم
%(#0000ff)[۴)] خاشاک راه بودم، در کوی دوست عمری /سیل محبت آمد،ناگاه درربودم -
%(#ff0000)[تست ۲]
مفهوم عبارت «%(#ff0000)[وجود عاشق از عشق است؛ بی عشق چگونه زندگانی کند؟ حیات از عشق میشناس و ممات بی عشق می یاب.]» با کدام بیت تناسب مفهومی ندارد؟
%(#ff0000)[۱)] کسی کز عشق خالی شد فسرده ست / گرش صد جان بود بی عشق مرده ست
%(#ff0000)[۲)] ای حیات عاشقان در مردگی / دل نیابی جز که در دل بردگی
%(#ff0000)[۳)] اگر صد آب حیوان خورده باشی /چو عشقی در تو نبود، مرده باشی
%(#ff0000)[۴)] هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق / بر او نمرده به فتوای من نماز کنیدفاطمه خلیلی در
ادبیات کنکور
گفته است:
%(#ff0000)[تست ۲]
مفهوم عبارت «%(#ff0000)[وجود عاشق از عشق است؛ بی عشق چگونه زندگانی کند؟ حیات از عشق میشناس و ممات بی عشق می یاب.]» با کدام بیت تناسب مفهومی ندارد؟
%(#ff0000)[۱)] کسی کز عشق خالی شد فسرده ست / گرش صد جان بود بی عشق مرده ست
%(#ff0000)[۲)] ای حیات عاشقان در مردگی / دل نیابی جز که در دل بردگی
%(#ff0000)[۳)] اگر صد آب حیوان خورده باشی /چو عشقی در تو نبود، مرده باشی
%(#ff0000)[۴)] هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق / بر او نمرده به فتوای من نماز کنیدگزینه %(#0010f0)[2]
-
فاطمه خلیلی در
ادبیات کنکور
گفته است:
%(#ff0000)[تست ۱]
مفهوم بیت «%(#ff0000)[به هست و نیست مرنجان ضمیر و خوش می باش _ که نیستی است سرانجام هر کمال که هست]» با کدام بيت متناسب نیست؟
%(#ff0000)[۱)] از آن طرف نپذیرد کمال او نقصان / وز این طرف شرف روزگارما باشد
%(#ff0000)[۲)]بدین اقبال یک هفته که بفزاید مشوغه غره / که چون ماه دوهفته است آن کز افزونی است نقصانش
%(#ff0000)[۳)] میانه کار همی باش و بس کمال مجوی / که مه تمام نشد جز ز بهر نقصان را
%(#ff0000)[۴)] منتهای کمال نقصان است / گل بریزدبه وقت سیرابی%(#0010f0)[سلام سلام]
گزینه 4
@kosar-mortazavi سلام