مشکلات
-
Maryam Nateqi
آرمیتا هرکاری هم که کرده بود،پدرش حق کشتنش رو نداشت
این واقعا ظلمه که دخترایی ک همچین مشکلایی براشون پیش میاد منتظر عاقبتی مثل آرمیتا باشننوشتهشده در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهReyhaneh golmohamadi
مگه من گفتم حقش بود؟؟ -
Reyhaneh golmohamadi
مگه من گفتم حقش بود؟؟Maryam Nateqi من در تایید سخن شما ریپ زدم.
سوء تفاهم نشه -
Maryam Nateqi من در تایید سخن شما ریپ زدم.
سوء تفاهم نشهنوشتهشده در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهReyhaneh golmohamadi
نه دوست عزیز سوء تفاهم نشده فقط خواستم بگم که من درباره اون موضوع قضاوت نمیکنم -
Zahra Esmaeili دو برادر دارم فقط
این موضوع چند بار اتفاق افتاده و یکی از نزدیکان پدرم بوده و دیگری متاسفانه پسر داییمنوشتهشده در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۳۸ آخرین ویرایش توسط Maryam Nateqi انجام شدهFatemeh Ahmadi
ی سوال دوست من بچه که بودی سعی نکردی به مامانت بگی؟
یا رفتارت جوری نبود که خانواده مشکوک بشن! -
Fatemeh Ahmadi
سلام دوست عزیز
شما هیچ کسی رو ندارین که راحتر باشین باهاش؟ دوست؟ فامیل؟
دوتا برادر دارید! هر دو شون نمیتونن درک تون کنن بنظرتون؟
بالاخره برادراتون هستن یکم باید نسبت به بقیه توقع بیشتری از شون داشت از نظر من البته
دوست من شما راه دیگه ای نداری جز این که بگی!
این موضوعی نیست که بگیم زمان درستش میکنه! نه بدتر میشه لطفا لطفا لطفا خواهش میکنم در حق خودت یه خوبی بکن بگو لطفا
بعدشم شرایط شما خیلی با ارمیتایی که با داس توسط پدرش کشته شد فرق میکنه!نوشتهشده در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۴۸ آخرین ویرایش توسط siamak slamtalab انجام شدهبه نظرم گفتش خیلی خیلی سخته و اصلا منطقی نیست الان ایشون دوتا برادر دارن و یک پدر دارن به گفته فاطمه خانوم خیلی غیرتی و آبرودار هست بالاخره موقع فهمیدین این موضوع سریع میگن کار کی بوده و یک نزاع بسیار بزرگ بین خانواده ها بوجود میاد چون از لحاظ منطقی موقع فهمیدن این مسئله مطمئنا خونسرد نخواهند بود. اگه یکی در سر این مسئله چیزیش بشه چی؟ کار به زندان و ... میکشه. و اونموقع دیگه به نظرتون آبرو میمونه.
به نظرم راه منطقی اینکه موقع ازدواج این مسئله رو به همسرشون بگن اگه از فاطمه خانم خوششون اومده باشه درکشون میکنن که تقصیر ایشون نبوده و خوشبخت میشن ولی اگه جوابشون منفی باشه میرن.
-
به نظرم گفتش خیلی خیلی سخته و اصلا منطقی نیست الان ایشون دوتا برادر دارن و یک پدر دارن به گفته فاطمه خانوم خیلی غیرتی و آبرودار هست بالاخره موقع فهمیدین این موضوع سریع میگن کار کی بوده و یک نزاع بسیار بزرگ بین خانواده ها بوجود میاد چون از لحاظ منطقی موقع فهمیدن این مسئله مطمئنا خونسرد نخواهند بود. اگه یکی در سر این مسئله چیزیش بشه چی؟ کار به زندان و ... میکشه. و اونموقع دیگه به نظرتون آبرو میمونه.
به نظرم راه منطقی اینکه موقع ازدواج این مسئله رو به همسرشون بگن اگه از فاطمه خانم خوششون اومده باشه درکشون میکنن که تقصیر ایشون نبوده و خوشبخت میشن ولی اگه جوابشون منفی باشه میرن.
نوشتهشده در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۵۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهsiamak slamtalab تازه اونم با افکار مسخره جهان سومی ک متجاوز گرو مقصر نمیدونن
اگر به خانوادش بگه ک چون اونا آشنا بودن خون بپا میشه
اگر هم نگه چند سال دیگه یجوری حالا یا بفهمن یا بگه اونموقع هم به دختر بیچاره تهمت میزنن ک حتما یه چیزی بوده ک نگفتیو قضیه بدتر تر میشه
واقن بین گفتن و نگفتنش موندم چیکار کنه -
siamak slamtalab تازه اونم با افکار مسخره جهان سومی ک متجاوز گرو مقصر نمیدونن
اگر به خانوادش بگه ک چون اونا آشنا بودن خون بپا میشه
اگر هم نگه چند سال دیگه یجوری حالا یا بفهمن یا بگه اونموقع هم به دختر بیچاره تهمت میزنن ک حتما یه چیزی بوده ک نگفتیو قضیه بدتر تر میشه
واقن بین گفتن و نگفتنش موندم چیکار کنهنوشتهشده در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهبه همسرشون بگه اگه واقعا عاشق باشه درکشون میکنه که کار بچه ۵ ساله نبوده اگه درکشون نکنه میزاره و میره
-
siamak slamtalab تازه اونم با افکار مسخره جهان سومی ک متجاوز گرو مقصر نمیدونن
اگر به خانوادش بگه ک چون اونا آشنا بودن خون بپا میشه
اگر هم نگه چند سال دیگه یجوری حالا یا بفهمن یا بگه اونموقع هم به دختر بیچاره تهمت میزنن ک حتما یه چیزی بوده ک نگفتیو قضیه بدتر تر میشه
واقن بین گفتن و نگفتنش موندم چیکار کنهنوشتهشده در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهبله درسته تو جامعه ما براشون هزار تا لقب میدن
-
siamak slamtalab تازه اونم با افکار مسخره جهان سومی ک متجاوز گرو مقصر نمیدونن
اگر به خانوادش بگه ک چون اونا آشنا بودن خون بپا میشه
اگر هم نگه چند سال دیگه یجوری حالا یا بفهمن یا بگه اونموقع هم به دختر بیچاره تهمت میزنن ک حتما یه چیزی بوده ک نگفتیو قضیه بدتر تر میشه
واقن بین گفتن و نگفتنش موندم چیکار کنهنوشتهشده در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاما بنظرم یا الان باید بگه یا هیچوقت
اگر هم نگرانیش ازدواجه ک فقط باید اون شخص رو درجریان بزاره و اگر دید ریکشن خوبی نداره تمومش کنه
چون فاطمه نیاز به یه پارتنر فهمیده داره، کسی ک بتونه موقعیتشو درک کنه و اگر نتونست چنین شخصی رو پیدا کنه بهتره ک هیچوقت ازدواج نکنه
(البته همه آدما نیاز ب چنین پارتنری دارن، سوتفاهم نشه) -
به همسرشون بگه اگه واقعا عاشق باشه درکشون میکنه که کار بچه ۵ ساله نبوده اگه درکشون نکنه میزاره و میره
نوشتهشده در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهsiamak slamtalab ارهه دیگهه
-
Fatemeh Ahmadi خب ببینید برادرتون واقعا نمیتونن کمکتون کنن؟
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
Fatemeh Ahmadi عزیز دلم مسئله آرمیتا با شما خیلی تفاوت داره.
من تمام دیروز به شما فکر میکردم و به این نتیجه رسیدم باید بگی.
خودت خانوادهت رو بهتر میشناسی.
هرچه زودتر اقدام کنی زودتر همه چیز درست میشه.
و این نگرانیها شما درباره آینده غلطه.
اتفاقی برا شما رخ داده که حتی یک درصد هم درش مقصر نبودید.این اتفاق برای خیلیا پیش اومده.
من خودم یکی رو میشناختم که همین موضوع براش پیش اومد.سالها بعد ازدواج کرد و الان خیلی خوشبخته.
بنظرت کسی که دوستت داشته باشه و تو باهاش رو راست باشی و حرفای دلت رو همون اول بهش بزنی،بخاطر اتفاقی ک تقصیر تو نبوده ترکت میکنه؟یا محکوم میشی؟
الان با گذشته خیلی فرق کرده.
بنظرم اگه برادری داری که رابطش باهات خوبه و میتونه روحیاتت رو درک کنه باهاش درمیون بذار
امیدت رو از دست نده خوشگلم.
خدا همیشه نگات میکنه و دوستت داره.پس بهش توکل کن و کاری که بنظرت درسته رو انجام بدهدانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهReyhaneh golmohamadi ببخشید که درگیرتون کردم
بله مسئله آرمیتا با من فرق داره اما ممکنه مرگ من مثل اون باشه و من ترسم اینه که من محکوم بشم وگرنه میتونستم بگمش -
Fatemeh Ahmadi
سلام دوست عزیز
شما هیچ کسی رو ندارین که راحتر باشین باهاش؟ دوست؟ فامیل؟
دوتا برادر دارید! هر دو شون نمیتونن درک تون کنن بنظرتون؟
بالاخره برادراتون هستن یکم باید نسبت به بقیه توقع بیشتری از شون داشت از نظر من البته
دوست من شما راه دیگه ای نداری جز این که بگی!
این موضوعی نیست که بگیم زمان درستش میکنه! نه بدتر میشه لطفا لطفا لطفا خواهش میکنم در حق خودت یه خوبی بکن بگو لطفا
بعدشم شرایط شما خیلی با ارمیتایی که با داس توسط پدرش کشته شد فرق میکنه!دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۱۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMaryam Nateqi بله
-
Fatemeh Ahmadi
ی سوال دوست من بچه که بودی سعی نکردی به مامانت بگی؟
یا رفتارت جوری نبود که خانواده مشکوک بشن!دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMaryam Nateqi خواستم بگم به اسم دوستم این حرف رو کشیدم وسط اما گفت حرفش و نزن چون بابات غیرتیه و ممکنه سرت رو ببره
-
به نظرم گفتش خیلی خیلی سخته و اصلا منطقی نیست الان ایشون دوتا برادر دارن و یک پدر دارن به گفته فاطمه خانوم خیلی غیرتی و آبرودار هست بالاخره موقع فهمیدین این موضوع سریع میگن کار کی بوده و یک نزاع بسیار بزرگ بین خانواده ها بوجود میاد چون از لحاظ منطقی موقع فهمیدن این مسئله مطمئنا خونسرد نخواهند بود. اگه یکی در سر این مسئله چیزیش بشه چی؟ کار به زندان و ... میکشه. و اونموقع دیگه به نظرتون آبرو میمونه.
به نظرم راه منطقی اینکه موقع ازدواج این مسئله رو به همسرشون بگن اگه از فاطمه خانم خوششون اومده باشه درکشون میکنن که تقصیر ایشون نبوده و خوشبخت میشن ولی اگه جوابشون منفی باشه میرن.
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهsiamak slamtalab درست میگین
-
Maryam Nateqi خواستم بگم به اسم دوستم این حرف رو کشیدم وسط اما گفت حرفش و نزن چون بابات غیرتیه و ممکنه سرت رو ببره
نوشتهشده در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۱۶ آخرین ویرایش توسط Maryam Nateqi انجام شدهFatemeh Ahmadi
به برادرا تون چی؟ سعی نکردی بگی؟فقط اینکه بنظر خودت برای ازدواج هم پدر و مادرت سخت گیرن یعنی ممکنه خواستگار هاتون هم غیرتی باشن و کسی که خونواده تون میخواد؟
(برای این میپرسم چون بعضی از دوستان گفتن با خواستگار آینده تون در میون بزارید، بنظر من اگه خواستگار هاتونم مثل خوانواده تون باشه این اصلا به صلاح نیست) -
Maryam Nateqi خواستم بگم به اسم دوستم این حرف رو کشیدم وسط اما گفت حرفش و نزن چون بابات غیرتیه و ممکنه سرت رو ببره
نوشتهشده در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهدوست عزیزم من و شما و اینجا همه، هم رو نمیشناسن ولی واقعا من خوبی شما رو میخوام. اگه واقعا خانوادتون حتی نمیتونه این مسئله رو در دوستون که فردی ناشناس نسبت به خانوادتون محسوب میشه رو تحمل کنه اصلا به نفعتون نیست که این موضوع رو باز کنید چون به نظرم در خانوادتون عواقب جبران ناپذیری رو خواهد داشت.
-
اما بنظرم یا الان باید بگه یا هیچوقت
اگر هم نگرانیش ازدواجه ک فقط باید اون شخص رو درجریان بزاره و اگر دید ریکشن خوبی نداره تمومش کنه
چون فاطمه نیاز به یه پارتنر فهمیده داره، کسی ک بتونه موقعیتشو درک کنه و اگر نتونست چنین شخصی رو پیدا کنه بهتره ک هیچوقت ازدواج نکنه
(البته همه آدما نیاز ب چنین پارتنری دارن، سوتفاهم نشه)دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهSarah Ghanaatiyan حرفتون منطقی هستش
-
Fatemeh Ahmadi
به برادرا تون چی؟ سعی نکردی بگی؟فقط اینکه بنظر خودت برای ازدواج هم پدر و مادرت سخت گیرن یعنی ممکنه خواستگار هاتون هم غیرتی باشن و کسی که خونواده تون میخواد؟
(برای این میپرسم چون بعضی از دوستان گفتن با خواستگار آینده تون در میون بزارید، بنظر من اگه خواستگار هاتونم مثل خوانواده تون باشه این اصلا به صلاح نیست)نوشتهشده در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهبه نظرم همینطور خواهد بود چون امکان نداره که همچین خانواده غیرتی دخترشون رو به فردی آزاد بدن حتما فشار میارن به اونی بله بگو که ما میگیم
-
به نظرم همینطور خواهد بود چون امکان نداره که همچین خانواده غیرتی دخترشون رو به فردی آزاد بدن حتما فشار میارن به اونی بله بگو که ما میگیم
نوشتهشده در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۲۱ آخرین ویرایش توسط Maryam Nateqi انجام شدهsiamak slamtalab
بله منم نگران همینم در اون صورت قطعا طرف مقابل رفتار بهتری از خونواده اش نخواهند داشت
و ممکنه تهمت بزنن و....