-
نوشتهشده در ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۷:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
به رغم مدعیانی که منع عشق کنند
جمال چهره تو حجت موجه ماستحافظ
-
نوشتهشده در ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۷:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
حافظ هر آن که عشق نورزید و وصل خواست
احرام طوف کعبه دل بی وضو ببستحافظ
-
نوشتهشده در ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۷:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان که میشنوم نامکرر استحافظ
-
نوشتهشده در ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۷:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده
بجز از عشق تو باقی همه فانی دانستحافظ
-
نوشتهشده در ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۷:۱۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود
مهرورزی تو با ما شهره آفاق بودحافظ
-
نوشتهشده در ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۷:۱۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من استحافظ
-
نوشتهشده در ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۷:۱۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد
ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هستحافظ
-
نوشتهشده در ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۷:۱۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن
شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشتحافظ
-
نوشتهشده در ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۷:۱۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۷:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
در راه عشق مرحله قرب و بعد نیست
میبینمت عیان و دعا میفرستمتحافظ
-
نوشتهشده در ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۷:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
کسی آن آستان بوسد که جان در آستین داردحافظ
-
نوشتهشده در ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۷:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی است
به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا راحافظ
-
نوشتهشده در ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۷:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
با دلارامی مرا خاطر خوش است
کز دلم یک باره برد آرام راحافظ
-
نوشتهشده در ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۷:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوش است
عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ماروی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد
زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ماحافظ
-
نوشتهشده در ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۷:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اشک خونین بنمودم به طبیبان گفتند
درد عشق است و جگرسوز دوایی داردستم از غمزه میاموز که در مذهب عشق
هر عمل اجری و هر کرده جزایی داردحافظ
-
نوشتهشده در ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۷:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز
هر کسی بر حسب فکر گمانی داردحافظ
-
نوشتهشده در ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۷:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۷:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
در دلم بود که بیدوست نباشم هرگز
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بودحافظ
-
نوشتهشده در ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۷:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد
چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجاحافظ
-
نوشتهشده در ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۱۷:۲۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
گر باد فتنه هر دو جهان را به هم زند
ما و چراغ چشم و ره انتظار دوست
حافظ