-
@fatemeh-ma یا رب این آتش جان سوز که بر جان من است / سرد کن زان سان ک کردی بر خلیل
شب خوشنوشتهشده در ۱۵ دی ۱۴۰۰، ۶:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMohsenTaheri لذت بیکرانهایست عشق شدهست نام او
قاعده خود شکایتست ور نه جفا چرا بوَد -
نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۴۰۰، ۷:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@kosar-mottaghi
مردم دیده ما جز به رخت ناظر نیست
دل سرگشته ما غیر تو را ذاکر نیست -
@kosar-mottaghi کار هر کس نیست خرمن کوفتن
گاو نر میخواهد و مرد کوهن -
نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۴۰۰، ۹:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@kosar-mottaghi
کجاست همنفسی تا به شرح عرضه دهم
که دل چه میکشد از روزگار هجرانش -
Mahdi H
تو یک ساعت چو افریدون به میدان باش تا زان پسبه هر جانب که رو آری درفش کاویان بینی
-
Mahdi H شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد
-
Mahdi H
تو یک ساعت چو افریدون به میدان باش تا زان پسبه هر جانب که رو آری درفش کاویان بینی
-
قانون مشاعره:
حرف آخر بیت مادر
با حرف اول بیتی که میخواییم بگیم یکی باشند
مثال:
من همانم که شبی عشق به تاراجش برد ( بیت مادر)
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد جز غم که هزار آفرین بر غم باد( بیتی که در جواب داده شده)اینم بیت مادر این تاپیک:
دلي كز معرفت نور و صفا ديد به هر چيزي كه ديد اول خدا ديد
نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۴۰۰، ۱۱:۲۳ آخرین ویرایش توسط خانوم لوبیا انجام شدهلطف خدا بیشتر از جرم ماست
نکتهی سر بسته چه دانی خموش -
لطف خدا بیشتر از جرم ماست
نکتهی سر بسته چه دانی خموشنوشتهشده در ۱۵ دی ۱۴۰۰، ۱۱:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده@fatemeh-ma
شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است
آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش -
نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۴۰۰، ۱۲:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Mahdi H
شبی که ماه مراد از افق طلوع کند
بُوَد که پرتو نوری به بام ما افتد
.
.
خوبی مهدی؟= ) -
Mahdi H
شبی که ماه مراد از افق طلوع کند
بُوَد که پرتو نوری به بام ما افتد
.
.
خوبی مهدی؟= )نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۴۰۰، ۱۲:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@fatemeh-ma
دانست که خواهد شدنم مرغ دل از دست
و از آن خط چون سلسله دامی نفرستاد
خوبم تو خوبی ؟ -
@fatemeh-ma
دانست که خواهد شدنم مرغ دل از دست
و از آن خط چون سلسله دامی نفرستاد
خوبم تو خوبی ؟نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۴۰۰، ۱۲:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMahdi H
دی کوزه گری بدیدم اندر بازار
بر پاره گلی لگد همی زد بسیار
و آن گل بزبان حال با او میگفت
من همچو تو بودهام مرا نیکودار
.
.
عی بد نیسدم^^ -
Mahdi H
دی کوزه گری بدیدم اندر بازار
بر پاره گلی لگد همی زد بسیار
و آن گل بزبان حال با او میگفت
من همچو تو بودهام مرا نیکودار
.
.
عی بد نیسدم^^نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۴۰۰، ۱۲:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده@fatemeh-ma
رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود
رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود
چرا؟
-
نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۴۰۰، ۱۲:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Mahdi H
دلی كز معرفت نور و صفا ديد
به هر چيزی كه ديد اول خدا ديد
بی حوصله -
Mahdi H
دلی كز معرفت نور و صفا ديد
به هر چيزی كه ديد اول خدا ديد
بی حوصلهنوشتهشده در ۱۵ دی ۱۴۰۰، ۱۲:۴۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده@fatemeh-ma
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
️
-
نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۴۰۰، ۱۲:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Mahdi H
یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا
= ) -
Mahdi H
یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا
= )نوشتهشده در ۱۵ دی ۱۴۰۰، ۱۲:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@fatemeh-ma
اگر چه مستی عشقم خراب کرد ولی
اساس هستی من زان خراب آبادستدیگه چخبر
درسا خوب پیش میره ؟