سوالای آسون ولی برای من مشکل در ادبیات
-
Blue28 او نهاد نیست
نگفتم را فکه
اینجا دراصلم نمیشه فک گرفتش چون فاصله افتاده بینشون اما دراصل کار همون فک اضافه رو کردهSachli کار فک اضافه کزده ینی چی
-
کلا نهاد در جواب کی ،چی و کجا میاد
اینجا می پرسیم : او را به جمال چه نباشد ؟میلیپرستو بابایی ولی همه تو نگاه اول گول خوردیم و گفتیم او میشه
-
پرستو بابایی ولی همه تو نگاه اول گول خوردیم و گفتیم او میشه
Blue28
معما چون حل شود آسان شود -
Blue28
معما چون حل شود آسان شودپرستو بابایی احسنتتت خانوم
-
پرستو بابایی احسنتتت خانوم
-
@f-nalist کلا فعلای اسنادی رو خیلی باید حواست باشه
چون در ظاهر اسنادی هستن بعضی جاها، اما مفهوم و معنی غیر اسنادی دارن پس فعل غیراسنادی مثلا است بعضی جاها به معنای وجود داشتن مثلا هوا است یعنی هوا وجود دارد، اینجا است اسنادی نیست
یعنی برای تشخیص غیر اسنادی بودن یا نبودن اول باید معنی فعلو تو جمله پیدا کنی
دوباره از یه طرف دیگه یه سری فعل داریم که در ظاهر غیراسنادین اما اگر معنیشکنی و فعل اسنادی که تحول پیدا کرده و شده اینو بفهمی میبینی که دراصل فعل اسنادیهSachli
خانم افتخاری
چرا کلی گویی میکنیصرف مثال
من از هر کسی مثلا نهاد میپرسم
میگه کاری نداره کهدر جواب چه کسی یا چه چیزی نهاد میاد
آیا به همین سادگی است
خیر
الان اگه میشه لطف کن این شعر رو جون من معنیش کن رو این توضیحش بده
مرسی -
Sachli
خانم افتخاری
چرا کلی گویی میکنیصرف مثال
من از هر کسی مثلا نهاد میپرسم
میگه کاری نداره کهدر جواب چه کسی یا چه چیزی نهاد میاد
آیا به همین سادگی است
خیر
الان اگه میشه لطف کن این شعر رو جون من معنیش کن رو این توضیحش بده
مرسی -
Sachli
خانم افتخاری
چرا کلی گویی میکنیصرف مثال
من از هر کسی مثلا نهاد میپرسم
میگه کاری نداره کهدر جواب چه کسی یا چه چیزی نهاد میاد
آیا به همین سادگی است
خیر
الان اگه میشه لطف کن این شعر رو جون من معنیش کن رو این توضیحش بده
مرسی@f-nalist
معنیش اینطوری میشه که
کسی در راه عشق قدم میزاره که جانش رو فدا کرده و زنده و عشق با هم دیگه امکان پذیر نیست
پ.ن : چون رقیه نگفت من گفتم .. -
@f-nalist ادبیات درس خیلی سلیقه ایی هست.
این جمله رو بسته به سلیقه دو جور میشه تعبیر کرد:- او به جمال میلی ندارد. او نهاد
- برای او به جمال میلی نیست = میلی برای او به جمال نیست. میل نهاد
مآهور اگر مورد اول مرتب کنین،نقش میلی چی میشه؟افرین بی نقش میمونه پس میفهمیم غلطه🥲
-
Blue28 شایدم میلی مفعول شه
-
ولی بچهها، واقعا «او» میشه
-
ولی بچهها، واقعا «او» میشه
@danial-hosseiny سلام،مثل اینکه گول نخورده بودیممم
ولی من از یه دبیر ادبیات دیگم پرسیدم گفتن میلی میشه،شوما مطمئنین؟ -
ولی بچهها، واقعا «او» میشه
@danial-hosseiny
مآهور در سوالای آسون ولی برای من مشکل در ادبیات گفته است:
@f-nalist ادبیات درس خیلی سلیقه ایی هست.
این جمله رو بسته به سلیقه دو جور میشه تعبیر کرد:- او به جمال میلی ندارد. او نهاد
- برای او به جمال میلی نیست = میلی برای او به جمال نیست. میل نهاد
بعضیا مورد دومیم میگن که خیلی جالب نیست صرفا ساده تره که به ذهن ادم برسه..
-
او را به جمال میلی نباشد
۱) دیدم گفته بودین «را» فک اضافهست.
غلطه. رای فک اضافه باید بین دو کلمه بیاد.
علی را دست
سر را سودا
۲) اگر را رای متممی باشه و معنای «برای» بده.
«برای او به جمال میلی نباشد.»
ما درحال حاضر توی ادبیات خودمون باز این عبارت رو سادهتر میکنیم.
«برای او میلی به جمال نیست»
به این شکل، فعلمون حالت اسنادی پیدا میکنه.
«برای او» تبدیل میشه به گروه متمم قیدی.
میل میشه نهاد جمله و «به جمال» هم میشه متمم.
چون گروه متمم قیدی اول قابل حذفه، اینجوری راحتتر متوجه میشین چرا «او» نهاد نیست.
۳) اگر بیایم و جمله رو به این شکل معنا کنیم.
او به جمال میلی ندارد.
در این صورت با فعل اسنادی طرف نیستیم.
نهاد جمله میشه او
«به جمال» متممه
و میل مفعول جملهست.
ندارد هم که فعل ماست.
این حالت غلط نیست بچهها. بلد باشین. اما حالت دومی رو درستتر میگیرن و درستتر میدونن. -
او را به جمال میلی نباشد
۱) دیدم گفته بودین «را» فک اضافهست.
غلطه. رای فک اضافه باید بین دو کلمه بیاد.
علی را دست
سر را سودا
۲) اگر را رای متممی باشه و معنای «برای» بده.
«برای او به جمال میلی نباشد.»
ما درحال حاضر توی ادبیات خودمون باز این عبارت رو سادهتر میکنیم.
«برای او میلی به جمال نیست»
به این شکل، فعلمون حالت اسنادی پیدا میکنه.
«برای او» تبدیل میشه به گروه متمم قیدی.
میل میشه نهاد جمله و «به جمال» هم میشه متمم.
چون گروه متمم قیدی اول قابل حذفه، اینجوری راحتتر متوجه میشین چرا «او» نهاد نیست.
۳) اگر بیایم و جمله رو به این شکل معنا کنیم.
او به جمال میلی ندارد.
در این صورت با فعل اسنادی طرف نیستیم.
نهاد جمله میشه او
«به جمال» متممه
و میل مفعول جملهست.
ندارد هم که فعل ماست.
این حالت غلط نیست بچهها. بلد باشین. اما حالت دومی رو درستتر میگیرن و درستتر میدونن.@danial-hosseiny
حالا چرا مورد سوم اونقدری موردپسند نیست؟
چونکه ما عملا یه کوچولو تقلب میکنیم!
«را» توی جملهٔ اول وجود داره اما توی جملهای که ما تبدیلش میکنیم چه اتفاقی براش میوفته؟! ما عملا «را» رو حذف میکنیم و فعل رو تغییر میدیم.
از این جهت این اشکال داره. ما بدون اینکه اجازه داشته باشیم داریم «را» رو حذف میکنیم.
«را» یا فک اضافهس، یا حرف اضافهس، یا نشانهٔ مفعوله... «را» قسم هم داریم. اما هیچکدومشون قابل حذف نیستن. بلکه یه شکلی دارن و تبدیل به شکل دیگهای میشن یا از خودشون استفاده میکنیم. -
او را به جمال میلی نباشد
۱) دیدم گفته بودین «را» فک اضافهست.
غلطه. رای فک اضافه باید بین دو کلمه بیاد.
علی را دست
سر را سودا
۲) اگر را رای متممی باشه و معنای «برای» بده.
«برای او به جمال میلی نباشد.»
ما درحال حاضر توی ادبیات خودمون باز این عبارت رو سادهتر میکنیم.
«برای او میلی به جمال نیست»
به این شکل، فعلمون حالت اسنادی پیدا میکنه.
«برای او» تبدیل میشه به گروه متمم قیدی.
میل میشه نهاد جمله و «به جمال» هم میشه متمم.
چون گروه متمم قیدی اول قابل حذفه، اینجوری راحتتر متوجه میشین چرا «او» نهاد نیست.
۳) اگر بیایم و جمله رو به این شکل معنا کنیم.
او به جمال میلی ندارد.
در این صورت با فعل اسنادی طرف نیستیم.
نهاد جمله میشه او
«به جمال» متممه
و میل مفعول جملهست.
ندارد هم که فعل ماست.
این حالت غلط نیست بچهها. بلد باشین. اما حالت دومی رو درستتر میگیرن و درستتر میدونن.