-
@نویسنده-کوچولو
درختِ دوستی بنشان که کامِ دل به بار آرد
نـهالِ دشـمنی بر کَن که رنــجِ بیشمار آردنوشتهشده در ۱۷ بهمن ۱۴۰۲، ۱۳:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@z-e
دردی است غیر مردن کان را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن (دکتر!) -
نوشتهشده در ۱۷ بهمن ۱۴۰۲، ۱۴:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@z-e
ماییم و نوای بینواییبسمالله اگر حریف مایی
افلاسخرانِ جانفروشیم
خز پارهکن و پلاس پوشیم !
-
@z-e
ماییم و نوای بینواییبسمالله اگر حریف مایی
افلاسخرانِ جانفروشیم
خز پارهکن و پلاس پوشیم !
-
نوشتهشده در ۱۷ بهمن ۱۴۰۲، ۱۴:۴۸ آخرین ویرایش توسط erfanyy انجام شده
@z-e
تا نقش خیال دوست ! با ماست دلاما را همه عمر خود تماشاست دلا
وانجا که مراد دل برآید ای دل
یک خار به از هزار خرماست دلا !
-
@z-e
تا نقش خیال دوست ! با ماست دلاما را همه عمر خود تماشاست دلا
وانجا که مراد دل برآید ای دل
یک خار به از هزار خرماست دلا !
-
نوشتهشده در ۱۷ بهمن ۱۴۰۲، ۱۵:۰۹ آخرین ویرایش توسط erfanyy انجام شده
@z-e
تا مهر نگار باوفایم بگرفتمن بودم و او چو کیمیایم بگرفت
او را به هزار دست جویان گشتم
او دست دراز کرد و پایم بگرفت !
-
@z-e
تا مهر نگار باوفایم بگرفتمن بودم و او چو کیمیایم بگرفت
او را به هزار دست جویان گشتم
او دست دراز کرد و پایم بگرفت !
-
نوشتهشده در ۱۷ بهمن ۱۴۰۲، ۱۶:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@z-e یا رب نگاه کسی به کسی آشنا مکن
گر میکنی کرم کن و جدا مکن
(نمیدونم شعر درست نوشتم یا نه) -
@z-e یا رب نگاه کسی به کسی آشنا مکن
گر میکنی کرم کن و جدا مکن
(نمیدونم شعر درست نوشتم یا نه) -
نوشتهشده در ۱۷ بهمن ۱۴۰۲، ۱۶:۱۷ آخرین ویرایش توسط Ainoor انجام شده
@z-e
دلا دیوانه شو دیوانگی هم عالمی دارد
در این ایام دیوانگی هم مرهمی دارد -
نوشتهشده در ۱۷ بهمن ۱۴۰۲، ۱۶:۱۷ آخرین ویرایش توسط erfanyy انجام شده
@z-e
دیر آمدی ای نگار سر مست
زودت ندهیم دامن از دست -
نوشتهشده در ۱۷ بهمن ۱۴۰۲، ۱۶:۳۸ آخرین ویرایش توسط erfanyy انجام شده
@z-e
از خدا خواهیم توفيق ادب
بي ادب محروم ماند از فیض رب ! -
نوشتهشده در ۱۷ بهمن ۱۴۰۲، ۱۶:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@z-e
دیوانه تر از خویش کسی می جستم
دستم بگرفتند و به دستم دادند ! -
نوشتهشده در ۱۷ بهمن ۱۴۰۲، ۱۶:۵۴ آخرین ویرایش توسط erfanyy انجام شده
@z-e
در خواب دوش پیری، در کوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد، که عزم سوی ما کن ..