شمارشگر رسیدن به آرزوهامون
-
هدف شماره یک
یازده اردیهشت،ی بیست روزی نبودم ولی واقعا واسش تلاش کردم ،ساعتش از دستم رفته ،ولیصدتا بیشتر بود این ایام پس مجموع رو فعلا میزنم ۱۰۰ اصلا ،از ذوق ها و سختی هاش میگم...شما هم میتونید از مسیر هدفتون بگیدامروز بعد دانشگاه غروب برگشتم پاش بودم تا همین الان ک یکشب،و امروز پنج صبح قبل دانشگاه تا هفت میشینم پاش....راستش بخوای میترسم میترسم نشه،یبار شیش سال واسه ی چی وقتم گذاشتم نشد و یبارم سه سال،عمری ک میگذره میترسوندم،،،اینو استارت زدم هربار ک رنجی ازش میرسه بهم میگم نکنه نشه،،،،شاید به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
-
هدف امروز
حتمن برناممو تا اخر تموم کنم -
@اخترخاتون-سپه-سالار
@نویسنده-کوچولو
همین ک برنامه دارید واسه امروز
و تلاش میکنید بهش برسید
خودش دو گام از بقیه جلو تر بودنه،چه برسید چه نرسید -
امروز ۱۶ اردیبهشت...صبحش رو خوابم برد تا یازده ظهر چون شب رو مهمون بودیم و...
یازده ک پا شدم تا همین الان پاش بودم فقط ی ناهار ی شام ی مسجد رفتم ،،،،هدف شماره یک...و چون همش جمع بودم معده درد شدیدی گرفتم:( امیدوارم صبح پاشم خوب شده باشم:( نشده باشم هم البته میگذره.... -
۲۰ اردیبهشت
ده از دانشگاه اومدم و نشتسم پاش تا الان...
ابزار توی تست سوم هم شکست خورد:(
میرم بخوابم تا فردا:/ -
دو خرداد....
روز خوبی نبود،،، شهادت مظلومانه آیت الله رییسی خیلی اذیتم کرد،روز قبل دانشگاه و... بود کمتر متوجه بودم،طوری ک امروز که پنج صبح پاشدم هر یساعت ک کار کردم فک کنم ی ربعش رو بغض و گریه بودم،و مجبور بودم بخوابم نیم ساعت ک ریست بشم،تا شب چندبار همچین شد...با این حال امروز رو فک کنم به ۱۲ ساعت رسوندم...ولی خب از نظر روحی فک کنم دو سالی هست همچین شوکی بهم وارد نشده -
نوزده تیر ماه....
روزها میان ،عمر میره ،ساعت ها پر میشن،،،روز بعد میاد،تلاش فکر فکر،مسخره کردن،سرد شدن،خود گرم کردن،مشکلات ،محدودیت زمان و موقعیت و سن...
من هستم هنوز رو به جلو،امیدوارم به موقع بهت برسم هدف من... -
3,مرداد
تنها ،بی اینکه حتی نزدیکترین افراد یعنی خانواده م قبولم داشته باشن،و امیدی« بهم» داشته باشن،،،
گاهی میگم کاش امیدی به سرانجام« کار » نمیداشتن،اینطوری بهتر میبود...سنگینی هر نگاه...
میدونم باید صبور باشم مثل کبک مادری که روباهی کور داره بهش نزدیک میشه -
16 مرداد...
با ی نفر قبلا توی این زمینه از طریق مجازی آشنا شدم(هم جنسه:) )،اونم مثل من داره روی این موضوع کار میکنه ،البته اون ظاهراً خیلی جلوتر از منه و البته سنشم بیشتره،قراره پنجم ی بلیط بگیره بیاد شهرمون که باهم فکر کنیم راجبش،شاید ده روزی بمونه...امیدوارم نشه و بشه،پشیمون و کار -
16 مرداد...
با ی نفر قبلا توی این زمینه از طریق مجازی آشنا شدم(هم جنسه:) )،اونم مثل من داره روی این موضوع کار میکنه ،البته اون ظاهراً خیلی جلوتر از منه و البته سنشم بیشتره،قراره پنجم ی بلیط بگیره بیاد شهرمون که باهم فکر کنیم راجبش،شاید ده روزی بمونه...امیدوارم نشه و بشه،پشیمون و کارmacrophage Of nahang 0
خب تا امروز نیومده یعنی هر دو روز میگه دو روز دیگه...فک نکنم دیگه هم بیاد
و راستش دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه درنتیجه دو روزه صبح پا میشم هیچی نمیکنم....
همش اهنگ گوش دادم -
خب دوست من راضی شد که بیاد و فردا صبح اینجاس:)) امیدوارم یه همه موفقیت از این دیدار گیرمون بیاد:)))))
-
منم. از فردا شروع میکنم این تاپیک باعث شد دوباره به خودم برگردم به امید عملی کردن برنامهمم و رسیدن به هدفم:)
Hako در شمارشگر رسیدن به آرزوهامون گفته است:
منم. از فردا شروع میکنم این تاپیک باعث شد دوباره به خودم برگردم به امید عملی کردن برنامهمم و رسیدن به هدفم:)
برس بهش شک نکن حتی یه ذره حتی یک ذره....
-
خب دوست من راضی شد که بیاد و فردا صبح اینجاس:)) امیدوارم یه همه موفقیت از این دیدار گیرمون بیاد:)))))
macrophage Of nahang 0
خب تقریبا ی هفته گذشته از روزی که اومد و اتفاقات خیلییی زیادی رخ داد..اون توی سطح متفاوتی از دانش نسبت به من قرار داره.خیلی متفاوت
الان که اینو مینویسیم 28 شهریور و اون خوابه و من در حال جمع اوری داده ها...و ساعت خوابم فعلا نه صبح تا یازده س...واقعا خسته م اما واقعا هم حیفه
یکشنبه میره و خلاصه اینکه ریسک کنید ...سخت بود هم واسه اون که بیاد توی ی خونواده غریبه ده روز هم واسه من ولی خدارو هزار مرتبه شکر کار خیلی خوب پیش رفت هیچوقت فکر نمیکردم همچین بشه... -
macrophage Of nahang 0
خب تقریبا ی هفته گذشته از روزی که اومد و اتفاقات خیلییی زیادی رخ داد..اون توی سطح متفاوتی از دانش نسبت به من قرار داره.خیلی متفاوت
الان که اینو مینویسیم 28 شهریور و اون خوابه و من در حال جمع اوری داده ها...و ساعت خوابم فعلا نه صبح تا یازده س...واقعا خسته م اما واقعا هم حیفه
یکشنبه میره و خلاصه اینکه ریسک کنید ...سخت بود هم واسه اون که بیاد توی ی خونواده غریبه ده روز هم واسه من ولی خدارو هزار مرتبه شکر کار خیلی خوب پیش رفت هیچوقت فکر نمیکردم همچین بشه...macrophage Of nahang 0
داده ها همه فیک بودن،الان ک رفت و درحال تست هستم فهمیدم که سرکار بودم ،همه چی رو برداشت و یسری داده فیک تحویل گرفتم://
مورد سواستفاده قرار گرفتن حس بدی داره -
بچه ها دانش آموز تجربی یازدهم هستم معدل دهمم 19/64 هستش فرزانگان همدان درس میخونم فقط یه موضوع باعث شده یکم نگران بشم اونم اینه که تابستون جمع بندی دهم رو انجام ندادم بنظرتون میشه کاریش کرد ؟ دوستانی که خودشون تجربه دارن میشه با منم به اشتراک بزارن
-
بچه ها دانش آموز تجربی یازدهم هستم معدل دهمم 19/64 هستش فرزانگان همدان درس میخونم فقط یه موضوع باعث شده یکم نگران بشم اونم اینه که تابستون جمع بندی دهم رو انجام ندادم بنظرتون میشه کاریش کرد ؟ دوستانی که خودشون تجربه دارن میشه با منم به اشتراک بزارن
-
از اخرین پستم فک کنم پنجاه روزی گذشته...توی این مدت خیلی درگیر بودم با خودم،و تصمیات سختی گرفتم
با خودم میگفتم اوایل که هی فلانی بیست ساله روی این کاره خب میرفتم واسش یسری کارا رو رایگان انجام میدادم که اونم بهم یسری چیزا بگه اما متتوجه شدم که نسبت به وقتی که ازم میگرن عملا سواستفاده اسمش میشه گذاشت
ی شب همه رو قطع کردم و خیلی هم حرف شنیدم که نه ماهه داریم کار رو پیش میبریم نمیتونی همینطوری تمومش کنی...
راستش الان احساس بهتری دارم و اتفاقا پیشرفت بهتری دارم میکنم -
منم. از فردا شروع میکنم این تاپیک باعث شد دوباره به خودم برگردم به امید عملی کردن برنامهمم و رسیدن به هدفم:)