هرچی تودلته بریز بیرون۶

[زهرا بنده خدا 2]

خدایا شکرتتتتتتت

[Aqua]

هعیی

[Anzw 18]

Blue28
بذا همون پی وی بگم بِشِت:)

[Galadriel]

بعد دوماه از فشار درسا تازه ان شدم
دیدم یه گروه اومده به اسم دانشجویان درسخون
ناناعت شدم توش نبودم
بای

[Narges_]

تودلی

[Comrade]

کثیف تر از اپراتورای اینترنتی وجود نداره.

[Narges_]

با خشمی که تو وجودمه تقریبا دیگه نمیدونم باید چیکار کنم:)

[Aqua]

چقد خلوته اینجا این دو روز

[Comrade]

[MSina]

Succinate
امتحان دادم
ایشالا با اکثریت کلاس ترم بعد دوباره همین درسو برمیداریم🥲🫠

چه گزارشی بدی؟

اخه چرا میپرین جلو تاب؟
واقعا اون بچه یا خودت...با خودتون چی فکر کردین که پریدین؟دیگه زبونم بند اومد نمیدونم چی بگم

چیز خوبی نیس...البته منم تجربه نکردم فقط دیدم چه شکلیه...میگن در زمان‌های دور برای کتک زدن بچه مدرسه‌ای‌ها استفاده میشده🥲🫠ولی خیلی بده..ببینیش قشنگ میفهمی این بخوره بهت تا مغز استخونتو میسوزونه

حالا ولش کن...از چند نفر دیگم شنیدم که از خستگی خوابشون نمیبره ولی اونارو هم نتونستم درک کنم...

خب اگه اینجوریه پس این یکی دو هفته رو آنلاین کنین...احتمالا استادتونم استقبال میکنه

[Blue28]

فردا دانشگاه هاا تعطیلل شد هوراا

[Hhh Hh]

Blue28
همشون؟
یا فقط تهران

[Hhh Hh]

Galadriel
خوش برگشتی=))

[Akito]

میانترم نقشه کشی هم تموم شد
نقشه اولی رو انقدر خوب کشیدم که استاد گفت اون قسمت سمت راستش انگار دادن دستگاه کشیده

و اما یه شات هم از نمایی که وقتی از دانشکده مهندسی مکانیک میام بیرون باهاش مواجه میشم

پ.ن: یکم نم بارون خیابون رو خیس کرده بود و توی مسیر برگشت، برگای زرد خزونی همه‌ی پیاده رو و خیابون رو پر کرده بودن

[زهرا بنده خدا 2]

خدایا شکرت

[زهرا بنده خدا 2]

اون روز نشد برم پیش مامان بزرگم
احتمالا فردا برم...
ولی باید کلاس رو بهانه کنم و بگم اول صبح برم گردونن
چون اگه بمونم
دیگه نمیارنم
و امتحان چهارشنبه رو میفتم
حتی جزوه هاشم ندارم و نمیدونمم چقدره
ولی در هر حال روز بعد از امتحان رو باید استراحت کنم
پس میرم اونجا

[زهرا بنده خدا 2]

ولی هر دفعه نگرانم که کسی از دستم ناراحت نشه و این خیلی اذیت کننده است‍️
آقا خب از من توقع آداب اجتماعی ۱۰۰از ۱۰۰دارن
مثل دخترای هم سن و سالم که خیلی اجتماعی بودن و الانم ازدواج کردن و اجتماعی تر شدن
خب من واقعا اونقد بلد نیستم
متاسفانه همش سرم تو درس و کتاب بوده...
یا کارای هنری...
آدم اجتماعی‌ای نبودم...
و چون گاهی اشتباه رفتار کردم
دیگه انگار تصورشون همون شده
حس میکنم با کوچیک ترین حرفی ناراحت میشن‍️

[زهرا بنده خدا 2]

البته خاله بزرگیم اینجوریه
کوچیکه برعکسه...

[زهرا بنده خدا 2]

کاش مامان بزرگم پیش کوچیکی باشه‍️

[زهرا بنده خدا 2]

و بزرگیم بیاد همونجا همو ببینیم...
من نصف شب نمیتونم برم اونجا