Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. مشاوره تحصیلی
  3. بگو ک قوی بودی و شد
پارت گذاری
Zahra2020Z
سلام خدمت دوستان عزیز....خیلی سریع میرم سر اصل مطلب ممکنه خیلیا تو تایم مطالعه از گوشی استفاده نکنن یا خودشون مجازی نداشته باشن و از گوشی خانواده استفاده کنن (مثل من)...ولی بعضی وقتا پیش میاد نمیتونی درست مطالعه کنی یا هرچیز دیگه ای من زیاد با آلا آشنایی ندارم حقیقتا ...ولی دوست دارم بعضی وقتا پارت بذارم هرکسی خواست میتونه همراهی کنه
مشاوره تحصیلی
چالش ۲۱ روزه نوشتن to do list📝
maryam111M
Topic thumbnail image
مشاوره تحصیلی
[عملیات ویژه] تحلیل لایو کنکور ۱۴۰۴ ـ آماده‌ای؟
M.anM
Topic thumbnail image
مشاوره تحصیلی
به نظرم ریاضیات بازم سخت ترین درس میشه.
Omid NabardjooO
پاسخ: [عملیات ویژه] تحلیل لایو کنکور ۱۴۰۴ ـ آماده‌ای؟
مشاوره تحصیلی
ساعت دیجیتال برای کنکور مجازه؟
reza_12tajrobiR
سلام یه جایی گفتن که اگ ساعت دیجیتالی بریم سر کنکور ممکنه مشکلی ایجاد بشه . به نظر شما درسته؟ میشه کمک کنید مهمه برام @دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء
مشاوره تحصیلی
⭕اطلاعیه ثبت‌نام ایجاد و ترمیم سابقه تحصیلی
wanderingW
Topic thumbnail image
مشاوره تحصیلی
گزارش ساعت مطالعه برای کنکوری ها (تمامی رشته ها)
M
سلام خدمت دوستان %(#ff0000)[دوازدهمی]، داخل این تاپیک میتونید ساعت مطالعه روزانتون رو گزارش بدید. طبیعتا همه دوست داریم فعالیت ها تو یه تاپیک باشه و نه پراکنده پس تاپیک تکراری نخواهیم داشت. تاریخ گزارشات رو هم ذکر کنید (مخصوصا اگر گزارش مربوط به ۱ روز قبل میشه). بازیگران این تاپیک شما هستید پس بترکونید موفق باشید اگر کنکوری نیستید میتونید از لینک های زیر وارد تاپیک مخصوص خودتون بشید :male-student: :female-student: => تاپیک مخصوص دهمی ها :male-student: :female-student: => تاپیک مخصوص یازدهمی ها @دوازدهم
مشاوره تحصیلی
Routine Time 💫📒
Michael VeyM
Topic thumbnail image
مشاوره تحصیلی
گزارش ساعت مطالعه برای یازدهمی ها(تمام رشته ها)
HakoH
پاسخ: گزارش ساعت مطالعه برای یازدهمی ها (تمامی رشته ها) خب خب 8/19 اگه از مدرسه و درسایی که اونجا خوندم سر کلاس یه معلم دیگه 12 ساعت میشه(از ساعت 3 تا 2 شب) هندسه یازدهم :2 مبحث فیزیک :مرور فارسی گنج حکمت+درس ازاد زبان 1.30
مشاوره تحصیلی
سبک های یادگیری [کنکور و دانشگاه] 🎯
AinoorA
Topic thumbnail image
مشاوره تحصیلی
شمارشگر رسیدن به آرزوهامون
macrophage Of nahang 0M
سلام.... هر کدوم از ما اگر در مسیر درست استعدادمون باشیم بدون شک آرزو های داریم چون واسه اونا خلق شدیم... تاحالا نمی‌دونم چقدر واسه آرزو و هدفتون تلاش کردید،منم خیلی....نه ماه شده،و نمی‌دونم چقدر دیگه بهش میرسم شیش ماه یسال دو سال نمیدونم اما بهش میرسم،،،می‌خوام اینجا تعهد ایجاد کنیم نه اینک این الزامه شدن باشه بلکه وقتی سرد شدیم بگیم چقدر اومدیم پسر پس پاشو....،هرشب چقدر براش تلاش میکنی...میتونی درمورد ارزوت بگی یا مثل من نگی فقط وقتی رسیدی بگیش، میتونی به این صورت پست بذاری، اسمشو بگی روزشو و مجموع شمارش ساعتشو از اول تا الان ،شمارشگر از الان ؛
مشاوره تحصیلی
چالش ۲۱ روزه ورزش💪🤸‍♀️
maryam111M
سلام سلاااام همونطور که از اسم تاپیک معلومه، چالش ۲۱ روزه جدیدمون ورزشهههه قراره با هم کلی ورزش کنیم و انرژی مثبت بدیم به هم در مورد مزایای ورزش که بارها همه جا خوندید و شنیدید پس من دیگه نمیگم که وقتتون گرفته نشه و فقط بدونید که ورزش خوبه خب ما ۳ هفته چالشمون زمان میبره هفته اول: حداقل ۲۰ دقیقه هفته دوم: حداقل ۳۰ دقیقه هفته سوم: حداقل ۴۰ دقیقه در روز باید ورزش کنیم *دقت کنید گفتم حداقل؛ ینی بیشتر هم میتونید ورزش کنید و الزامی نیست هفته اول حتما ۲۰ دقیقه ورزش کنید ولی از ۲۰ دقیقه کمتر نباشه حالا چه نوع ورزشی؟ هر رشته ای که رشته تخصصی‌تون باشه میتونید انجام بدید والیبال، بسکتبال، بدمینتون🥎، فوتبال️، پیاده روی‍️، نرمش کردن، فیتنس و هررر رشته ای که بلدید و شرایط انجامش رو دارید ورزشتون سعی کنید انقدر سنگین نباشه که عضلات رو خسته کنه و بعد از ورزش بخوابید و از درستون عقب بمونید و نه انقدر سبک باشه که عضله اصلا متوجه نشه قراره تو چالش ورزش، تعداد لیوان آبی هم که میخوریم رو بگیم و باید این تعداد لیوان آب حداقل ۵ تا باشه بعد شما هرشب میاید و گزارش میدید که چند دقیقه و چه ورزشی انجام دادید؟ مثلا: 2 آذر روز اول چالش ۲۰ دقیقه پیاده روی ۵ لیوان آب این فعالیت روزانه تون رو با اپلیکیشن های مختلف میتونید گزارش بدید مثل samsung health و اپ های دیگه به ما هم معرفی کنید اپلیکیشن های کاربردیتون رو میتونید حرکات ورزشی که انجام میدید هم به دوستاتون یاد بدید و ورزش تخصصی‌تون رو معرفی کنید امروز تا شب دوستاتون رو منشن کنید و دعوتشون کنید به چالش چالش از همین امروز شروع میشه شب منتظر گزارشاتون هستمممم @تجربیا @انسانیا @ریاضیا @دانش-آموزان-آلاء
مشاوره تحصیلی
دور سوم چالش ۲۱ روزه سحرخیزی آلایی‌ها 🤓🌞
maryam111M
Topic thumbnail image
مشاوره تحصیلی
پشتیبانی
B
من بسته سین هشتم رو خریداری و برنامه رو هم فعال کردم ولی وقتی وارد سایت میشم هیچ کدوم از ویدیو ها برام باز نمیشن #پشتیبانی #سین_هشتم #الا #مشاوره
مشاوره تحصیلی
واسه جمع بندی چه کارایی رو پیشنهاد میکنین
آیلینآ
برای هر درسی چه شیوه ای بهتون خیلی کمک کرده بود دوره یا آزمون یا کتاب خاصی خوب بوده یه مورد کوتاه هم بگین ممنون میشم @تجربیا @ریاضیا @دانشجویان-پزشکی @دانشجویان-پیراپزشکی @فارغ-التحصیلان-آلاء
مشاوره تحصیلی
انگيزه
M.anM
سلام اوضاع خوب پيش ميره؟ ميدونيد كه مهم ترين ويژگي كه موجب موفقيت هركس ميشه انگيزه و تلاش هست انگيزه كه باشه انسان مي تونه بربسياري از سختي ها غلبه كنه حالا اينجا مي خواهيم مقاله ها و متن هايي روكه انگيزه و شوق تلاش كردن رو ايجاد مي كنه قرار بديم
مشاوره تحصیلی
شروع متفاوت
msoq sharifM
به امید هدا با تلاش و پشتکار جدی و ......... کلی سختی، کلی تجربه... با داشتن یه برنامه ریزی ، اولویت بندی و آرامش و در نهایت با یه سواد بالا و حال خوب سر جلسه کنکور حاضر میشم امید خدا همه چیز حل میشه ممنون از همگی و . تیم خوب آلا شروع قدرتمند مسیر در 14 بهمن 1403...
مشاوره تحصیلی
کنکور 1410
ZxSevenZ
قرار بود 1402 پزشکی دانشگاه تهران قبول بشم ولی نشد شاید 1410 تصمیم گرفتم مطالعاتی را که انجام دادم در اینجا به اشتراک بگذارم شاید استفاده ای داشته باشه. قرار بود پزشکی تهران، رؤیا شود، هزار و چهارصد و دو، قصه‌ام زیبا شود. هزار و چهارصد و دو، اما گذشت، قصه به پایانی دیگر نشست. شاید هزار و چهارصد و ده، دوباره .......!!!!!! فعلا با اینا شروع میکنم: زیست شناسی برای تجربی انگلیسی برای زبان تخصصی تفسیر قرآن برای عموم
مشاوره تحصیلی
از خودم تشکر میکنم...
macrophage Of nahang 0M
توی این تاپیک،روی سرتون تاج بذارید،هرچی که هستید، ما یاد گرفتیم فقط خودمون رو له کنیم،تا شاید بهتر شیم اما فراموش کردیم خودمون رو...توی این تاپیک ی ویژگی مثبت از خودت رو ببین و جشنش بگیر.... شما میتونید هر روز این کارو اینجا انجام بدید و بابت اون روز از خودتون تشکر کنید:) از خودم ممنونم که علی رغم همه مشکلات و زمین خوردنا و نشدنا و نیمه شدنا، هنوز به فکر موفقیت و تعالیم...ممنونم ازت
مشاوره تحصیلی
چرا از هوش مصنوعی استفاده نمیکنید
macrophage Of nahang 0M
سلام بچه ها خیلی میبنم گاها درگیر یسری سوالات هستید و ساعت ها منتظرید یکی جواب بده، چرا از هوش مصنوعی استفاده نمیکنید خیلی پیشرفت کرده و مثل قبل نیست میتونید هر سوالی داشته باشید بهش بدید یا حتی عکس سوال رو هم بهش بدید خیلی راحت جواب میده در کل خیلی ابهامات و مشکلاتتون رو رفع میکنه و واقعا عالیه. میتونید با chatgpt شروع کنید اپلیکیشنش رو از گوگل پلی دانلود کنید (نیاز ب ف.یل..تر شکن داره البته)، **اگر تجربه استفاده از هوش مصنوعی های دیگه دارید هم به اشتراک بذارید ماهم استفاده کنیم **
مشاوره تحصیلی

بگو ک قوی بودی و شد

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده مشاوره تحصیلی
75 دیدگاه‌ها 18 کاربران 2.9k بازدیدها
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • romisaR آفلاین
    romisaR آفلاین
    romisa
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
    #59

    یادمه سوم دبیرستان که بودم توو یکی از همین جلسات 5 نفره قلم چی _ که البته 40 نفره بود_ تقریبا 80 درصد بچه ها دلیل عدم موفقیتشون رو همین فضای مجازی گفتن......قبول دارم حرفاتونو
    اما من ار این فضا خیلی چیزا یاد گرفتم.....چن صد تا فایل مشاوره ای از سایتای دیگه .اگه نمیومدم اینجا ، از جو درس و کنکور شاید فاصله میگرفتم و .....
    ولی اگه هدف چت کردن باشه همه چی خراب میشه
    اما باز هم به همه توصیه میکنم اگه فقط حتی یه درصد احتمال میدن به ضررشون تموم میشه نیان اصلن

    1 پاسخ آخرین پاسخ
    4
    • D D.fateme.r

      @ایمورتال شما نظام جدیدی ن؟

      amirh_hmyfA آفلاین
      amirh_hmyfA آفلاین
      amirh_hmyf
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
      #60

      @D-fateme-r
      آره نظام جدیدم

      قرار نیست منو هرجایی پیدا کني
      فقط میتونی از دور تو اوج ببینی

      1 پاسخ آخرین پاسخ
      2
      • D D.fateme.r

        @ایمورتال انگار تکلیفم مشخص شد!
        فکر کنم سال دیگه اینجا از قوی بودن بنویسم! (:
        البته ب امید خدا

        amirh_hmyfA آفلاین
        amirh_hmyfA آفلاین
        amirh_hmyf
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
        #61

        @D-fateme-r
        منتظر اون روز خواهیم بود

        قرار نیست منو هرجایی پیدا کني
        فقط میتونی از دور تو اوج ببینی

        1 پاسخ آخرین پاسخ
        2
        • romisaR آفلاین
          romisaR آفلاین
          romisa
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط romisa انجام شده
          #62

          گاهی وقتا خیلی دیر پی میبری به حقایق
          گاهی وقتا خیلیا رو دوست خودت میدونی اما در واقعیت اینطور نیست
          چه دیر متوجه میشی که عه آدمهایی هم توو انجمن وجود دارن که از ناراحتی و غمگین بودن تو خوشحالن و این بهت ثابت میشه
          چقد ناراحت میشی وقتی می فهمی بعضی آدما دارن توو همین جای کوچیک از کنکوری بودن بچه ها و از فشار و استرس کنکور روشون به نفع خودشون دارن سوء استفاده می کنن
          ضعف ادما غم هاشون ناراحتی هاشون برای بعضی دیگه خوشحال کننده باشه خیلی عجیبه
          تصمیم گرفتم که قوی باشم 🙂 از نوع خودم
          با سراب هم میخواستم قوی باشم اما اشتباه بود :|
          گاهی میگی چه دیر فهمیدم
          اما عوضش چن تا تجربه جدید به زندگیت اضافه شد
          والله علیم بالذات الصدور
          فقط اوست دانا به راز سینه ها

          1 پاسخ آخرین پاسخ
          8
          • revivalR revival

            کمی فک کن،حالت عادی تو ی صفحه زیستو ی ساعت میخونی الان ۶۰۰صفحس،کلا اگ روزی هم ۲۰ساعت بخونی ۲۰۰ساعت داری،حتی ی پایه زیست هم نمیتونی بخونی!منطقی باش و بسال بعد فک کن....
            ی لحظه انگار تموم ارزوهام جلوی چشمم پرکشید،تموم خوشی های پدر و مادرم ک امسال میره چون خوب خونده،مسخره کردن بعضیا،تیکه هاو..همش داشت میومد جلوی چشمم.هرچی میگفتم باید تسلیم نشی و...اما یکی ته دلم میگفت ؛منطقی باش نمیشه!!اون لحظه یادمه اروم نشستم روی صندلی نفس عمیقی کشیدم،به حدی سرد شدم واسه درس خوندن ک انگارسالهاست اصلا مطالعه نکردم...یادمه گوشی رو آوردم دستم رفت روی ی اهنک غمیگین از افتخاری بود.اهنگی‌ک چندماه پیش اولشو گوشش داده بودم اما غمگین بود رهاش کرده بودم،خاطرات اونروز رو انداخت یادم با افسوس آلوده شده،بدتر ریختم بهمممم!
            بغض‌ گلوم رو گرفته بود،میخواستم داد بزنم،حسرت و...دیدم وسط آهنگ میگه؛
            ای چشم من گریان نباش،اینگونه اشک افشان نباش،درگردش گیتی رسد روزی به پایان هرغمی،دست نگار ما غم دل را گذارد مرحمیانقدر بهم فشار اومد ی لحظه سرم رو گذاشتم رو میز،مثل یک ضربان از اخر مغزم ب اول رفت،خیلییی ترسیدم گفتم نکنه اسیب ببینم،سریع اروم شدم،گفتم اصلا هرچی شده شده و از این جملات...تصمیم گرفتم حسرتشو نخورم و فقط فک کنم باید از این موقعیت خلاص شدم؛افتادم یاد حرف استادم:فقط وقتی عزراییل رو دیدی ....
            خواهرم اومد خونمون،گفت علی واست ۱۲۴هزار صلوات نذر کردم مطمئنم امسال قبولی!اول کمی اعصابم خورد شد دوباره ک همه این همه واسشون مهمه من چه کردم این مدت،کجا بودم؟؟؟بعد گفتم با خودم؛عاقا اصلا هستی ته ی دره،وای میسی تا بمیری یا ی کاری میکنی؟قوانین واسه حالت عادین،افتادم یاد ی مستند ک...
            (اتمام پارت۲)

            revivalR آفلاین
            revivalR آفلاین
            revival
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
            #63

            revival در بگو ک قوی بودی و شد گفته است:

            کمی فک کن،حالت عادی تو ی صفحه زیستو ی ساعت میخونی الان ۶۰۰صفحس،کلا اگ روزی هم ۲۰ساعت بخونی ۲۰۰ساعت داری،حتی ی پایه زیست هم نمیتونی بخونی!منطقی باش و بسال بعد فک کن....
            ی لحظه انگار تموم ارزوهام جلوی چشمم پرکشید،تموم خوشی های پدر و مادرم ک امسال میره چون خوب خونده،مسخره کردن بعضیا،تیکه هاو..همش داشت میومد جلوی چشمم.هرچی میگفتم باید تسلیم نشی و...اما یکی ته دلم میگفت ؛منطقی باش نمیشه!!اون لحظه یادمه اروم نشستم روی صندلی نفس عمیقی کشیدم،به حدی سرد شدم واسه درس خوندن ک انگارسالهاست اصلا مطالعه نکردم...یادمه گوشی رو آوردم دستم رفت روی ی اهنک غمیگین از افتخاری بود.اهنگی‌ک چندماه پیش اولشو گوشش داده بودم اما غمگین بود رهاش کرده بودم،خاطرات اونروز رو انداخت یادم با افسوس آلوده شده،بدتر ریختم بهمممم!
            بغض‌ گلوم رو گرفته بود،میخواستم داد بزنم،حسرت و...دیدم وسط آهنگ میگه؛
            ای چشم من گریان نباش،اینگونه اشک افشان نباش،درگردش گیتی رسد روزی به پایان هرغمی،دست نگار ما غم دل را گذارد مرحمیانقدر بهم فشار اومد ی لحظه سرم رو گذاشتم رو میز،مثل یک ضربان از اخر مغزم ب اول رفت،خیلییی ترسیدم گفتم نکنه اسیب ببینم،سریع اروم شدم،گفتم اصلا هرچی شده شده و از این جملات...تصمیم گرفتم حسرتشو نخورم و فقط فک کنم باید از این موقعیت خلاص شدم؛افتادم یاد حرف استادم:فقط وقتی عزراییل رو دیدی ....
            خواهرم اومد خونمون،گفت علی واست ۱۲۴هزار صلوات نذر کردم مطمئنم امسال قبولی!اول کمی اعصابم خورد شد دوباره ک همه این همه واسشون مهمه من چه کردم این مدت،کجا بودم؟؟؟بعد گفتم با خودم؛عاقا اصلا هستی ته ی دره،وای میسی تا بمیری یا ی کاری میکنی؟قوانین واسه حالت عادین،افتادم یاد ی مستند ک...
            (اتمام پارت۲)

            ادم از گذشته غالبا یع تصویر تار ازش میمونه توی ذهن،چقدر خوب بود ک نوشته بودمش همش تداعی شد،چقدر خوب شد ک اومد بالا تاپیک👍

            revivalR 1 پاسخ آخرین پاسخ
            3
            • sonicS آفلاین
              sonicS آفلاین
              sonic
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
              #64

              پارسال بود معلمام تعریفی نداشتن و منم کنکوری...
              آبجیم بهم گفت که یه سایتی پیدا کرده با معلمای فوق العاده که تدریس میکنن مباحث دبیرستانو ... بهم ادرس اینجارو داد و گفت بیام ...
              اما بهش گفتم که کنکوری که مجازی نمیره... من با تکنولوژی قهرم... نمیرم...
              بهم گفت فقط واسه درس خوندن برو و تبادل اطلاعات ... تکنولوژی همش که بد نیست ...
              مرغم یه پا داشت میگفتم من یه ارتش تک نفرم تنهایی میتونم از پس کنکور بر بیام ... مباحث ریاضی و فیزیکو نمیفهمیدم اما بازم میگفتم همین که مجازی نمیرم از خیلیا جلوترم... چه اشتباهی...
              خلاصش کنم... ارتش تک نفره بعد عید مقاومتو حذف کرد . خازنو و مثلثات و خیلی چیزای دیگه... ارتش تک نفره به 40 درصد ریاضی و فیزیک راضی شده بود ... از معلماش یاد نمیگرفت اما بازم مقاومت میکرد در برابر اومدن به مجازی و یاد گرفتن... تهش؟ هیچی ارتش تک نفره کنکور داد ... جوابش اومد .. اون شکست خورده بود...
              تمام تابستونو گریه کرد... همش... صبحا قبل صبحونه اشک میریخت و غصه میخورد.. یه هفته مونده بود به مهر ... کامپیوترو روشن کرد... اومد الا چندتا فیلم ریاضی دید... چندتا فیزیک دید چقدر خازن اسونه ... چقدر مثلثات اسونه... دید مباحثی که یه سااال واسه یاد گرفتنشون جون کنده تو ده دیقه یاد میگیره... لبخند زد ... دستشو گذاشت رو زانو هاش و بلند شد... با خودش گفت اینبار دیگه نمیبازم... وقتی نابودیو با چشام میدیدم و روزی صدبار از خدا ارزوی مرگ میکردم آلا امیدو بهم هدیه داد... اون سال فهمیدم:
              هم افراط هم تفریط نتیجش فقط باخته ...

              ای دل غم دیده حالت به شود دل بد مکن:)

              1 پاسخ آخرین پاسخ
              7
              • D D.fateme.r

                میخوام بنویسم🙃
                اخرین باری ک تو مجازی از خودم نوشتم یادم نیست کی بود
                یادم نیست چرا نوشتم
                حتی شاید قسم خورده بودم ک دیگ تو مجازی ننویسم!
                ولی هیچ چیز یادم نیست
                ن ک تو 18 سالگی فراموشی گرفته باشما ن
                خودم میخواستم ک خاطرات مجازی رو دفن کنم و چقدر ذوق مرگ میشم وقتی میفهمم نمیتونم ب یاد بیارم 🙃
                فکر کنم چهار پنج سالم بود ک کامپیوتر اومد خونمون!
                من ی دختر چهار پنج ساله بودم ک خیلی زود یاد گرفتم چطوری با کامپیوتر کار کنم!
                مث ی عطش میموند!
                من تشنه ی تکنولوژی بودم و سیر نمیشدم
                بین همه ی عروسکام ، اون ماشینِ زشتِ دو بعدیِ بامزه ک تو بازی کامپیوتری بود منو ب خودش جذب میکرد...
                چند سال بعد ی مهمون ناخونده ی جدید اومد...اینترنت!
                و من بازم زود یاد گرفتم چطوری تو سایت های چرتِ مجازی چرخ بزنم...یاد گرفتم چطوری میتونم بفهمم فلان سلیبریتی تو فلان مراسم چی تنش بود...اخ ک چ ذوقی داشت بازی های دخترونه ی مجازی!و من چقدر احمق بودم ک لذتِ بازی تو دنیای واقعی رو با دنیای مجازی عوض میکردم...
                من حتی بچگیمو تو مجازی کُشتم 🙃
                حالم بهم میخوره از چیزی ک از خودم ساختم
                اره حالم از کسی ک الان داری نوشتشو میخونی بهم میخوره!
                من دنیامو پای نت باختم حاجی 🙃
                من ارزو هامو اینجا یکی یکی دفن کردم
                من همونی بودم ک شیمی رو 100 میزد ولی الان دارم ب 34 درصد شیمیِ تو کارنامم نگاه میکنم...
                من همونی بودم معلمای دبستانم میگفتن استعدادت تو ریاضی فوق العادست...همونی ک معلمم تو دفترخاطراتم نوشته از این ک با من تو کلاس ریاضی بوده لذت میبرده! و همونیم ک ب 33 درصد ریاضی لبخند میزنه 🙃
                وای ک چ ذوقی داشت وقتی تو آزمون اول قلمچی زیست 70 درصد زدم...
                آخ ک چقدر مامانم خوشحال شد وقتی بهش قول دادم دارو قبول میشم...
                0_1533126650004_Capture84.PNG
                هی اینا رو نگفتم ک بخوام فاز بیام
                من تو این مجازیِ لعنتی پیر شدم...یادم نمیره روزایی ک تو تلگرام تلف شد...یادم نمیره غریبه های مجازی ک بخاطرشون با آیندم بازی کردم...یادم نمیره ک خوشحالیِ خونوادمو با چی عوض کردم... یادم نمیره حتی ب خودم دروغ گفتم...یادم نمیره حتی زیر قولی زدم ک با خدا بسته بودم...
                بذا ی چیزی بهت بگم
                اینجا جهنمِ ن مجازی!
                من کیم؟ من همونیم ک تو آتیش این جهنم سوخته!
                اینا رو گفتم ک شاید تویی ک داری حرفامو میخونی ب خودت بیای و زود تر خودتو از اینجا خلاص کنی...
                من ی بازنده ام رفیق!
                من ی بازنده ی بازندم...
                میدونی قسمت تلخش کجاست؟این ک شاید وابستگیم ب نت 90 درصدِ دلیل باختنم بوده!

                نگو ک هیچ تلاشی واسه کم کردن وابستگیم نکردم
                چرا من خواستم کنار بذارمش
                من قسم خوردم ک دیگ تو حرف زدنام مراعات میکنم
                من قسم خوردم ک حتی شکل حرف زدن و تایپ کردنم رو هم عوض میکنم
                من قسم خوردم ک دیگ میذارمش کنار
                ولی زدم زیرش 🙃
                این آخر قصه ی منِ
                ولی ب خودت بیا
                نذار آخر قصه ی تو مثل من شه...🙃

                ice.girlI آفلاین
                ice.girlI آفلاین
                ice.girl
                دانش آموزان آلاء
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                #65

                @D-fateme-r چی چیو اخرشه ؟ نمیخوای بیخیالش بشی
                ؟

                D 1 پاسخ آخرین پاسخ
                2
                • ice.girlI ice.girl

                  @D-fateme-r چی چیو اخرشه ؟ نمیخوای بیخیالش بشی
                  ؟

                  D آفلاین
                  D آفلاین
                  D.fateme.r
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط D.fateme.r انجام شده
                  #66

                  @Lovely فکر نمیکردم دوباره تو این تایپیک تگ شم ((:
                  نه دوست عزیز اون پست مال مرداد بود ... روزایی ک انتخاب رشته کرده بودم و 99 درصد احتمال قبولیم میرفت (((:
                  من الان پشت کنکورم ((:
                  یعنی خدا ی فرصت دوباره بهم داده ((:

                  ice.girlI 1 پاسخ آخرین پاسخ
                  3
                  • T آفلاین
                    T آفلاین
                    text
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                    #67

                    من موفقیتی که براش خیلی زحمت کشیدم و نتیجشو دیدم رو هیچ وقت فراموش نمیکنم
                    متوسطه اول که بودم هر روز تا دو بودیم من وقتی بر میگشتم خونه پنج دقیقه ای غذامو میخوردم و دوونیم اماده میشدم میرفتم باشگاه
                    خدا شاهده این برنامه یک ماه من بود اونم هرروز....داشتم برا ازمون کمربند اماده میشدم میخواستم دان دو بگیرم و روزی که بهم گفتن قبولی رو هیچ وقت فراموش نمیکنم امیدوارم این حس برای کنکورمم تکرار شه

                    ice.girlI 1 پاسخ آخرین پاسخ
                    6
                    • hildaH آفلاین
                      hildaH آفلاین
                      hilda
                      دانش آموزان آلاء
                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                      #68

                      خدایا سرنوشت کسیو طوری نکن که از موفقیت به شکست برسه من ی دروغگو هستم خودم خودمو دارم گول میزنم بنظرم واقعا درست بشو نیستم دیگه از این حالت نمی تونم بیرون بیام احساس شکست پوچی میکنم گاهی اوقات دوست ندارم حتی زنده باشم بارها تصمیم گرفتم عوض شم همون ادم قبل شم ولی نمیدونم چطور شده نمیشه انگار تواین نقطه از زندگیم قفل شدم من نتونستم نمی تونم خوشحالم شما تونستین .

                      romisaR 1 پاسخ آخرین پاسخ
                      5
                      • hildaH hilda

                        خدایا سرنوشت کسیو طوری نکن که از موفقیت به شکست برسه من ی دروغگو هستم خودم خودمو دارم گول میزنم بنظرم واقعا درست بشو نیستم دیگه از این حالت نمی تونم بیرون بیام احساس شکست پوچی میکنم گاهی اوقات دوست ندارم حتی زنده باشم بارها تصمیم گرفتم عوض شم همون ادم قبل شم ولی نمیدونم چطور شده نمیشه انگار تواین نقطه از زندگیم قفل شدم من نتونستم نمی تونم خوشحالم شما تونستین .

                        romisaR آفلاین
                        romisaR آفلاین
                        romisa
                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                        #69

                        mhilda
                        برای تغییر اول باید اونی که هستی رو قبول کنی و بعد کم کم بهترش کنی

                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                        4
                        • D D.fateme.r

                          @Lovely فکر نمیکردم دوباره تو این تایپیک تگ شم ((:
                          نه دوست عزیز اون پست مال مرداد بود ... روزایی ک انتخاب رشته کرده بودم و 99 درصد احتمال قبولیم میرفت (((:
                          من الان پشت کنکورم ((:
                          یعنی خدا ی فرصت دوباره بهم داده ((:

                          ice.girlI آفلاین
                          ice.girlI آفلاین
                          ice.girl
                          دانش آموزان آلاء
                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                          #70

                          @D-fateme-r عه خداروشکر ترسیدم یهو

                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                          1
                          • T text

                            من موفقیتی که براش خیلی زحمت کشیدم و نتیجشو دیدم رو هیچ وقت فراموش نمیکنم
                            متوسطه اول که بودم هر روز تا دو بودیم من وقتی بر میگشتم خونه پنج دقیقه ای غذامو میخوردم و دوونیم اماده میشدم میرفتم باشگاه
                            خدا شاهده این برنامه یک ماه من بود اونم هرروز....داشتم برا ازمون کمربند اماده میشدم میخواستم دان دو بگیرم و روزی که بهم گفتن قبولی رو هیچ وقت فراموش نمیکنم امیدوارم این حس برای کنکورمم تکرار شه

                            ice.girlI آفلاین
                            ice.girlI آفلاین
                            ice.girl
                            دانش آموزان آلاء
                            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                            #71

                            text ان شالله

                            1 پاسخ آخرین پاسخ
                            1
                            • revivalR revival

                              revival در بگو ک قوی بودی و شد گفته است:

                              کمی فک کن،حالت عادی تو ی صفحه زیستو ی ساعت میخونی الان ۶۰۰صفحس،کلا اگ روزی هم ۲۰ساعت بخونی ۲۰۰ساعت داری،حتی ی پایه زیست هم نمیتونی بخونی!منطقی باش و بسال بعد فک کن....
                              ی لحظه انگار تموم ارزوهام جلوی چشمم پرکشید،تموم خوشی های پدر و مادرم ک امسال میره چون خوب خونده،مسخره کردن بعضیا،تیکه هاو..همش داشت میومد جلوی چشمم.هرچی میگفتم باید تسلیم نشی و...اما یکی ته دلم میگفت ؛منطقی باش نمیشه!!اون لحظه یادمه اروم نشستم روی صندلی نفس عمیقی کشیدم،به حدی سرد شدم واسه درس خوندن ک انگارسالهاست اصلا مطالعه نکردم...یادمه گوشی رو آوردم دستم رفت روی ی اهنک غمیگین از افتخاری بود.اهنگی‌ک چندماه پیش اولشو گوشش داده بودم اما غمگین بود رهاش کرده بودم،خاطرات اونروز رو انداخت یادم با افسوس آلوده شده،بدتر ریختم بهمممم!
                              بغض‌ گلوم رو گرفته بود،میخواستم داد بزنم،حسرت و...دیدم وسط آهنگ میگه؛
                              ای چشم من گریان نباش،اینگونه اشک افشان نباش،درگردش گیتی رسد روزی به پایان هرغمی،دست نگار ما غم دل را گذارد مرحمیانقدر بهم فشار اومد ی لحظه سرم رو گذاشتم رو میز،مثل یک ضربان از اخر مغزم ب اول رفت،خیلییی ترسیدم گفتم نکنه اسیب ببینم،سریع اروم شدم،گفتم اصلا هرچی شده شده و از این جملات...تصمیم گرفتم حسرتشو نخورم و فقط فک کنم باید از این موقعیت خلاص شدم؛افتادم یاد حرف استادم:فقط وقتی عزراییل رو دیدی ....
                              خواهرم اومد خونمون،گفت علی واست ۱۲۴هزار صلوات نذر کردم مطمئنم امسال قبولی!اول کمی اعصابم خورد شد دوباره ک همه این همه واسشون مهمه من چه کردم این مدت،کجا بودم؟؟؟بعد گفتم با خودم؛عاقا اصلا هستی ته ی دره،وای میسی تا بمیری یا ی کاری میکنی؟قوانین واسه حالت عادین،افتادم یاد ی مستند ک...
                              (اتمام پارت۲)

                              ادم از گذشته غالبا یع تصویر تار ازش میمونه توی ذهن،چقدر خوب بود ک نوشته بودمش همش تداعی شد،چقدر خوب شد ک اومد بالا تاپیک👍

                              revivalR آفلاین
                              revivalR آفلاین
                              revival
                              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط revival انجام شده
                              #72

                              revival در بگو ک قوی بودی و شد گفته است:

                              revival در بگو ک قوی بودی و شد گفته است:

                              کمی فک کن،حالت عادی تو ی صفحه زیستو ی ساعت میخونی الان ۶۰۰صفحس،کلا اگ روزی هم ۲۰ساعت بخونی ۲۰۰ساعت داری،حتی ی پایه زیست هم نمیتونی بخونی!منطقی باش و بسال بعد فک کن....
                              ی لحظه انگار تموم ارزوهام جلوی چشمم پرکشید،تموم خوشی های پدر و مادرم ک امسال میره چون خوب خونده،مسخره کردن بعضیا،تیکه هاو..همش داشت میومد جلوی چشمم.هرچی میگفتم باید تسلیم نشی و...اما یکی ته دلم میگفت ؛منطقی باش نمیشه!!اون لحظه یادمه اروم نشستم روی صندلی نفس عمیقی کشیدم،به حدی سرد شدم واسه درس خوندن ک انگارسالهاست اصلا مطالعه نکردم...یادمه گوشی رو آوردم دستم رفت روی ی اهنک غمیگین از افتخاری بود.اهنگی‌ک چندماه پیش اولشو گوشش داده بودم اما غمگین بود رهاش کرده بودم،خاطرات اونروز رو انداخت یادم با افسوس آلوده شده،بدتر ریختم بهمممم!
                              بغض‌ گلوم رو گرفته بود،میخواستم داد بزنم،حسرت و...دیدم وسط آهنگ میگه؛
                              ای چشم من گریان نباش،اینگونه اشک افشان نباش،درگردش گیتی رسد روزی به پایان هرغمی،دست نگار ما غم دل را گذارد مرحمیانقدر بهم فشار اومد ی لحظه سرم رو گذاشتم رو میز،مثل یک ضربان از اخر مغزم ب اول رفت،خیلییی ترسیدم گفتم نکنه اسیب ببینم،سریع اروم شدم،گفتم اصلا هرچی شده شده و از این جملات...تصمیم گرفتم حسرتشو نخورم و فقط فک کنم باید از این موقعیت خلاص شدم؛افتادم یاد حرف استادم:فقط وقتی عزراییل رو دیدی ....
                              خواهرم اومد خونمون،گفت علی واست ۱۲۴هزار صلوات نذر کردم مطمئنم امسال قبولی!اول کمی اعصابم خورد شد دوباره ک همه این همه واسشون مهمه من چه کردم این مدت،کجا بودم؟؟؟بعد گفتم با خودم؛عاقا اصلا هستی ته ی دره،وای میسی تا بمیری یا ی کاری میکنی؟قوانین واسه حالت عادین،افتادم یاد ی مستند ک...

                              و قسم ب زمانیکه تاریخ تکرار میشود😐

                              1 پاسخ آخرین پاسخ
                              5
                              • romisaR آفلاین
                                romisaR آفلاین
                                romisa
                                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                #73

                                چی کار کنم از این تاپیکا خوشم‌میاد خب💝😂

                                UP
                                @دانش-آموزان-آلاء

                                D 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                7
                                • D D.fateme.r

                                  میخوام بنویسم🙃
                                  اخرین باری ک تو مجازی از خودم نوشتم یادم نیست کی بود
                                  یادم نیست چرا نوشتم
                                  حتی شاید قسم خورده بودم ک دیگ تو مجازی ننویسم!
                                  ولی هیچ چیز یادم نیست
                                  ن ک تو 18 سالگی فراموشی گرفته باشما ن
                                  خودم میخواستم ک خاطرات مجازی رو دفن کنم و چقدر ذوق مرگ میشم وقتی میفهمم نمیتونم ب یاد بیارم 🙃
                                  فکر کنم چهار پنج سالم بود ک کامپیوتر اومد خونمون!
                                  من ی دختر چهار پنج ساله بودم ک خیلی زود یاد گرفتم چطوری با کامپیوتر کار کنم!
                                  مث ی عطش میموند!
                                  من تشنه ی تکنولوژی بودم و سیر نمیشدم
                                  بین همه ی عروسکام ، اون ماشینِ زشتِ دو بعدیِ بامزه ک تو بازی کامپیوتری بود منو ب خودش جذب میکرد...
                                  چند سال بعد ی مهمون ناخونده ی جدید اومد...اینترنت!
                                  و من بازم زود یاد گرفتم چطوری تو سایت های چرتِ مجازی چرخ بزنم...یاد گرفتم چطوری میتونم بفهمم فلان سلیبریتی تو فلان مراسم چی تنش بود...اخ ک چ ذوقی داشت بازی های دخترونه ی مجازی!و من چقدر احمق بودم ک لذتِ بازی تو دنیای واقعی رو با دنیای مجازی عوض میکردم...
                                  من حتی بچگیمو تو مجازی کُشتم 🙃
                                  حالم بهم میخوره از چیزی ک از خودم ساختم
                                  اره حالم از کسی ک الان داری نوشتشو میخونی بهم میخوره!
                                  من دنیامو پای نت باختم حاجی 🙃
                                  من ارزو هامو اینجا یکی یکی دفن کردم
                                  من همونی بودم ک شیمی رو 100 میزد ولی الان دارم ب 34 درصد شیمیِ تو کارنامم نگاه میکنم...
                                  من همونی بودم معلمای دبستانم میگفتن استعدادت تو ریاضی فوق العادست...همونی ک معلمم تو دفترخاطراتم نوشته از این ک با من تو کلاس ریاضی بوده لذت میبرده! و همونیم ک ب 33 درصد ریاضی لبخند میزنه 🙃
                                  وای ک چ ذوقی داشت وقتی تو آزمون اول قلمچی زیست 70 درصد زدم...
                                  آخ ک چقدر مامانم خوشحال شد وقتی بهش قول دادم دارو قبول میشم...
                                  0_1533126650004_Capture84.PNG
                                  هی اینا رو نگفتم ک بخوام فاز بیام
                                  من تو این مجازیِ لعنتی پیر شدم...یادم نمیره روزایی ک تو تلگرام تلف شد...یادم نمیره غریبه های مجازی ک بخاطرشون با آیندم بازی کردم...یادم نمیره ک خوشحالیِ خونوادمو با چی عوض کردم... یادم نمیره حتی ب خودم دروغ گفتم...یادم نمیره حتی زیر قولی زدم ک با خدا بسته بودم...
                                  بذا ی چیزی بهت بگم
                                  اینجا جهنمِ ن مجازی!
                                  من کیم؟ من همونیم ک تو آتیش این جهنم سوخته!
                                  اینا رو گفتم ک شاید تویی ک داری حرفامو میخونی ب خودت بیای و زود تر خودتو از اینجا خلاص کنی...
                                  من ی بازنده ام رفیق!
                                  من ی بازنده ی بازندم...
                                  میدونی قسمت تلخش کجاست؟این ک شاید وابستگیم ب نت 90 درصدِ دلیل باختنم بوده!

                                  نگو ک هیچ تلاشی واسه کم کردن وابستگیم نکردم
                                  چرا من خواستم کنار بذارمش
                                  من قسم خوردم ک دیگ تو حرف زدنام مراعات میکنم
                                  من قسم خوردم ک حتی شکل حرف زدن و تایپ کردنم رو هم عوض میکنم
                                  من قسم خوردم ک دیگ میذارمش کنار
                                  ولی زدم زیرش 🙃
                                  این آخر قصه ی منِ
                                  ولی ب خودت بیا
                                  نذار آخر قصه ی تو مثل من شه...🙃

                                  D آفلاین
                                  D آفلاین
                                  D.fateme.r
                                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                  #74

                                  @d-fateme-r در بگو ک قوی بودی و شد گفته است:

                                  میخوام بنویسم🙃
                                  اخرین باری ک تو مجازی از خودم نوشتم یادم نیست کی بود
                                  یادم نیست چرا نوشتم
                                  حتی شاید قسم خورده بودم ک دیگ تو مجازی ننویسم!
                                  ولی هیچ چیز یادم نیست
                                  ن ک تو 18 سالگی فراموشی گرفته باشما ن
                                  خودم میخواستم ک خاطرات مجازی رو دفن کنم و چقدر ذوق مرگ میشم وقتی میفهمم نمیتونم ب یاد بیارم 🙃
                                  فکر کنم چهار پنج سالم بود ک کامپیوتر اومد خونمون!
                                  من ی دختر چهار پنج ساله بودم ک خیلی زود یاد گرفتم چطوری با کامپیوتر کار کنم!
                                  مث ی عطش میموند!
                                  من تشنه ی تکنولوژی بودم و سیر نمیشدم
                                  بین همه ی عروسکام ، اون ماشینِ زشتِ دو بعدیِ بامزه ک تو بازی کامپیوتری بود منو ب خودش جذب میکرد...
                                  چند سال بعد ی مهمون ناخونده ی جدید اومد...اینترنت!
                                  و من بازم زود یاد گرفتم چطوری تو سایت های چرتِ مجازی چرخ بزنم...یاد گرفتم چطوری میتونم بفهمم فلان سلیبریتی تو فلان مراسم چی تنش بود...اخ ک چ ذوقی داشت بازی های دخترونه ی مجازی!و من چقدر احمق بودم ک لذتِ بازی تو دنیای واقعی رو با دنیای مجازی عوض میکردم...
                                  من حتی بچگیمو تو مجازی کُشتم 🙃
                                  حالم بهم میخوره از چیزی ک از خودم ساختم
                                  اره حالم از کسی ک الان داری نوشتشو میخونی بهم میخوره!
                                  من دنیامو پای نت باختم حاجی 🙃
                                  من ارزو هامو اینجا یکی یکی دفن کردم
                                  من همونی بودم ک شیمی رو 100 میزد ولی الان دارم ب 34 درصد شیمیِ تو کارنامم نگاه میکنم...
                                  من همونی بودم معلمای دبستانم میگفتن استعدادت تو ریاضی فوق العادست...همونی ک معلمم تو دفترخاطراتم نوشته از این ک با من تو کلاس ریاضی بوده لذت میبرده! و همونیم ک ب 33 درصد ریاضی لبخند میزنه 🙃
                                  وای ک چ ذوقی داشت وقتی تو آزمون اول قلمچی زیست 70 درصد زدم...
                                  آخ ک چقدر مامانم خوشحال شد وقتی بهش قول دادم دارو قبول میشم...
                                  0_1533126650004_Capture84.PNG
                                  هی اینا رو نگفتم ک بخوام فاز بیام
                                  من تو این مجازیِ لعنتی پیر شدم...یادم نمیره روزایی ک تو تلگرام تلف شد...یادم نمیره غریبه های مجازی ک بخاطرشون با آیندم بازی کردم...یادم نمیره ک خوشحالیِ خونوادمو با چی عوض کردم... یادم نمیره حتی ب خودم دروغ گفتم...یادم نمیره حتی زیر قولی زدم ک با خدا بسته بودم...
                                  بذا ی چیزی بهت بگم
                                  اینجا جهنمِ ن مجازی!
                                  من کیم؟ من همونیم ک تو آتیش این جهنم سوخته!
                                  اینا رو گفتم ک شاید تویی ک داری حرفامو میخونی ب خودت بیای و زود تر خودتو از اینجا خلاص کنی...
                                  من ی بازنده ام رفیق!
                                  من ی بازنده ی بازندم...
                                  میدونی قسمت تلخش کجاست؟این ک شاید وابستگیم ب نت 90 درصدِ دلیل باختنم بوده!

                                  نگو ک هیچ تلاشی واسه کم کردن وابستگیم نکردم
                                  چرا من خواستم کنار بذارمش
                                  من قسم خوردم ک دیگ تو حرف زدنام مراعات میکنم
                                  من قسم خوردم ک حتی شکل حرف زدن و تایپ کردنم رو هم عوض میکنم
                                  من قسم خوردم ک دیگ میذارمش کنار
                                  ولی زدم زیرش 🙃
                                  این آخر قصه ی منِ
                                  ولی ب خودت بیا
                                  نذار آخر قصه ی تو مثل من شه...🙃

                                  لازمه بگم یکم یواش تر حاجی 😂

                                  ali s 1A romisaR 2 پاسخ آخرین پاسخ
                                  4
                                  • D D.fateme.r

                                    میخوام بنویسم🙃
                                    اخرین باری ک تو مجازی از خودم نوشتم یادم نیست کی بود
                                    یادم نیست چرا نوشتم
                                    حتی شاید قسم خورده بودم ک دیگ تو مجازی ننویسم!
                                    ولی هیچ چیز یادم نیست
                                    ن ک تو 18 سالگی فراموشی گرفته باشما ن
                                    خودم میخواستم ک خاطرات مجازی رو دفن کنم و چقدر ذوق مرگ میشم وقتی میفهمم نمیتونم ب یاد بیارم 🙃
                                    فکر کنم چهار پنج سالم بود ک کامپیوتر اومد خونمون!
                                    من ی دختر چهار پنج ساله بودم ک خیلی زود یاد گرفتم چطوری با کامپیوتر کار کنم!
                                    مث ی عطش میموند!
                                    من تشنه ی تکنولوژی بودم و سیر نمیشدم
                                    بین همه ی عروسکام ، اون ماشینِ زشتِ دو بعدیِ بامزه ک تو بازی کامپیوتری بود منو ب خودش جذب میکرد...
                                    چند سال بعد ی مهمون ناخونده ی جدید اومد...اینترنت!
                                    و من بازم زود یاد گرفتم چطوری تو سایت های چرتِ مجازی چرخ بزنم...یاد گرفتم چطوری میتونم بفهمم فلان سلیبریتی تو فلان مراسم چی تنش بود...اخ ک چ ذوقی داشت بازی های دخترونه ی مجازی!و من چقدر احمق بودم ک لذتِ بازی تو دنیای واقعی رو با دنیای مجازی عوض میکردم...
                                    من حتی بچگیمو تو مجازی کُشتم 🙃
                                    حالم بهم میخوره از چیزی ک از خودم ساختم
                                    اره حالم از کسی ک الان داری نوشتشو میخونی بهم میخوره!
                                    من دنیامو پای نت باختم حاجی 🙃
                                    من ارزو هامو اینجا یکی یکی دفن کردم
                                    من همونی بودم ک شیمی رو 100 میزد ولی الان دارم ب 34 درصد شیمیِ تو کارنامم نگاه میکنم...
                                    من همونی بودم معلمای دبستانم میگفتن استعدادت تو ریاضی فوق العادست...همونی ک معلمم تو دفترخاطراتم نوشته از این ک با من تو کلاس ریاضی بوده لذت میبرده! و همونیم ک ب 33 درصد ریاضی لبخند میزنه 🙃
                                    وای ک چ ذوقی داشت وقتی تو آزمون اول قلمچی زیست 70 درصد زدم...
                                    آخ ک چقدر مامانم خوشحال شد وقتی بهش قول دادم دارو قبول میشم...
                                    0_1533126650004_Capture84.PNG
                                    هی اینا رو نگفتم ک بخوام فاز بیام
                                    من تو این مجازیِ لعنتی پیر شدم...یادم نمیره روزایی ک تو تلگرام تلف شد...یادم نمیره غریبه های مجازی ک بخاطرشون با آیندم بازی کردم...یادم نمیره ک خوشحالیِ خونوادمو با چی عوض کردم... یادم نمیره حتی ب خودم دروغ گفتم...یادم نمیره حتی زیر قولی زدم ک با خدا بسته بودم...
                                    بذا ی چیزی بهت بگم
                                    اینجا جهنمِ ن مجازی!
                                    من کیم؟ من همونیم ک تو آتیش این جهنم سوخته!
                                    اینا رو گفتم ک شاید تویی ک داری حرفامو میخونی ب خودت بیای و زود تر خودتو از اینجا خلاص کنی...
                                    من ی بازنده ام رفیق!
                                    من ی بازنده ی بازندم...
                                    میدونی قسمت تلخش کجاست؟این ک شاید وابستگیم ب نت 90 درصدِ دلیل باختنم بوده!

                                    نگو ک هیچ تلاشی واسه کم کردن وابستگیم نکردم
                                    چرا من خواستم کنار بذارمش
                                    من قسم خوردم ک دیگ تو حرف زدنام مراعات میکنم
                                    من قسم خوردم ک حتی شکل حرف زدن و تایپ کردنم رو هم عوض میکنم
                                    من قسم خوردم ک دیگ میذارمش کنار
                                    ولی زدم زیرش 🙃
                                    این آخر قصه ی منِ
                                    ولی ب خودت بیا
                                    نذار آخر قصه ی تو مثل من شه...🙃

                                    D آفلاین
                                    D آفلاین
                                    D.fateme.r
                                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                    #75

                                    @d-fateme-r در بگو ک قوی بودی و شد گفته است:

                                    میخوام بنویسم🙃
                                    اخرین باری ک تو مجازی از خودم نوشتم یادم نیست کی بود
                                    یادم نیست چرا نوشتم
                                    حتی شاید قسم خورده بودم ک دیگ تو مجازی ننویسم!
                                    ولی هیچ چیز یادم نیست
                                    ن ک تو 18 سالگی فراموشی گرفته باشما ن
                                    خودم میخواستم ک خاطرات مجازی رو دفن کنم و چقدر ذوق مرگ میشم وقتی میفهمم نمیتونم ب یاد بیارم 🙃
                                    فکر کنم چهار پنج سالم بود ک کامپیوتر اومد خونمون!
                                    من ی دختر چهار پنج ساله بودم ک خیلی زود یاد گرفتم چطوری با کامپیوتر کار کنم!
                                    مث ی عطش میموند!
                                    من تشنه ی تکنولوژی بودم و سیر نمیشدم
                                    بین همه ی عروسکام ، اون ماشینِ زشتِ دو بعدیِ بامزه ک تو بازی کامپیوتری بود منو ب خودش جذب میکرد...
                                    چند سال بعد ی مهمون ناخونده ی جدید اومد...اینترنت!
                                    و من بازم زود یاد گرفتم چطوری تو سایت های چرتِ مجازی چرخ بزنم...یاد گرفتم چطوری میتونم بفهمم فلان سلیبریتی تو فلان مراسم چی تنش بود...اخ ک چ ذوقی داشت بازی های دخترونه ی مجازی!و من چقدر احمق بودم ک لذتِ بازی تو دنیای واقعی رو با دنیای مجازی عوض میکردم...
                                    من حتی بچگیمو تو مجازی کُشتم 🙃
                                    حالم بهم میخوره از چیزی ک از خودم ساختم
                                    اره حالم از کسی ک الان داری نوشتشو میخونی بهم میخوره!
                                    من دنیامو پای نت باختم حاجی 🙃
                                    من ارزو هامو اینجا یکی یکی دفن کردم
                                    من همونی بودم ک شیمی رو 100 میزد ولی الان دارم ب 34 درصد شیمیِ تو کارنامم نگاه میکنم...
                                    من همونی بودم معلمای دبستانم میگفتن استعدادت تو ریاضی فوق العادست...همونی ک معلمم تو دفترخاطراتم نوشته از این ک با من تو کلاس ریاضی بوده لذت میبرده! و همونیم ک ب 33 درصد ریاضی لبخند میزنه 🙃
                                    وای ک چ ذوقی داشت وقتی تو آزمون اول قلمچی زیست 70 درصد زدم...
                                    آخ ک چقدر مامانم خوشحال شد وقتی بهش قول دادم دارو قبول میشم...
                                    0_1533126650004_Capture84.PNG
                                    هی اینا رو نگفتم ک بخوام فاز بیام
                                    من تو این مجازیِ لعنتی پیر شدم...یادم نمیره روزایی ک تو تلگرام تلف شد...یادم نمیره غریبه های مجازی ک بخاطرشون با آیندم بازی کردم...یادم نمیره ک خوشحالیِ خونوادمو با چی عوض کردم... یادم نمیره حتی ب خودم دروغ گفتم...یادم نمیره حتی زیر قولی زدم ک با خدا بسته بودم...
                                    بذا ی چیزی بهت بگم
                                    اینجا جهنمِ ن مجازی!
                                    من کیم؟ من همونیم ک تو آتیش این جهنم سوخته!
                                    اینا رو گفتم ک شاید تویی ک داری حرفامو میخونی ب خودت بیای و زود تر خودتو از اینجا خلاص کنی...
                                    من ی بازنده ام رفیق!
                                    من ی بازنده ی بازندم...
                                    میدونی قسمت تلخش کجاست؟این ک شاید وابستگیم ب نت 90 درصدِ دلیل باختنم بوده!

                                    نگو ک هیچ تلاشی واسه کم کردن وابستگیم نکردم
                                    چرا من خواستم کنار بذارمش
                                    من قسم خوردم ک دیگ تو حرف زدنام مراعات میکنم
                                    من قسم خوردم ک حتی شکل حرف زدن و تایپ کردنم رو هم عوض میکنم
                                    من قسم خوردم ک دیگ میذارمش کنار
                                    ولی زدم زیرش 🙃
                                    این آخر قصه ی منِ
                                    ولی ب خودت بیا
                                    نذار آخر قصه ی تو مثل من شه...🙃

                                    یکی از سرگرمی های من تو انجمن، خوندن پست های قدیمی هست که شماها با لایک برام پیداشون می کنید :))
                                    چند روز دیگه 22 ساله میشم و باید اعتراف کنم وقتی فهمیدم این پست رو تو 18 سالگی نوشتم، جا خوردم.
                                    چقدر بامزه است که اون روزا فکر می کردم گیم بازی کردن تو بچگیم «کشتنش» بوده :)))))
                                    هر بار نوشته های قدیمی خودم رو می بینم این جمله ی « دوام الحال، من المُحال » بیشتر باورم میشه.

                                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                                    4
                                    پاسخ
                                    • پاسخ به عنوان موضوع
                                    وارد شوید تا پست بفرستید
                                    • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                                    • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                                    • بیشترین رای ها


                                    • 1
                                    • 2
                                    • 3
                                    • 4
                                    • درون آمدن

                                    • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                                    • اولین پست
                                      آخرین پست
                                    0
                                    • دسته‌بندی‌ها
                                    • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                                    • جدیدترین پست ها
                                    • برچسب‌ها
                                    • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                                    • دوره‌های آلاء
                                    • گروه‌ها
                                    • راهنمای آلاخونه
                                      • معرفی آلاخونه
                                      • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                                      • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                                      • استفاده از ابزارهای ادیتور
                                      • معرفی گروه‌ها
                                      • لینک‌های دسترسی سریع