Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. مشاوره تحصیلی
  3. بگو ک قوی بودی و شد
نکات کلیدی انتخاب رشته کنکور ۱۴۰۴: راهنمایی برای انتخابی هوشمندانه
F FuF
نکات کلیدی انتخاب رشته کنکور ۱۴۰۴: راهنمایی برای انتخابی هوشمندانه انتخاب رشته کنکور یکی از مهم‌ترین تصمیمات زندگی تحصیلی است که نیازمند دقت و برنامه‌ریزی است. در ادامه، نکات کلیدی برای انتخاب رشته موفق در کنکور ۱۴۰۴ ارائه شده است که بر اساس اطلاعات معتبر و بازخوردهای داوطلبان گردآوری شده‌اند. چرا انتخاب رشته مهم است؟ انتخاب رشته فراتر از رتبه و نمره است. این تصمیم باید با در نظر گرفتن علایق شخصی، بازار کار، موقعیت جغرافیایی دانشگاه‌ها و تحلیل دقیق کارنامه انجام شود. یک انتخاب نادرست می‌تواند منجر به نارضایتی تحصیلی یا شغلی شود، در حالی که انتخابی هوشمندانه آینده‌ای روشن رقم می‌زند. نکات کلیدی برای انتخاب رشته تحلیل دقیق کارنامه: رتبه، تراز و سهمیه‌ها باید به‌طور کامل بررسی شوند. توجه به جزئیات کارنامه، مانند درصد دروس و تاثیر سهمیه، در اولویت‌بندی رشته‌ها نقش دارد. تطبیق با علایق شخصی: از تست‌های روانشناسی معتبر برای شناسایی رشته‌های متناسب با شخصیت و علاقه استفاده کنید. رشته‌ای که با ارزش‌ها و علایق شما همخوانی ندارد، ممکن است انگیزه‌تان را کاهش دهد. بررسی بازار کار: آینده شغلی رشته‌ها را در نظر بگیرید. رشته‌هایی مانند پزشکی، مهندسی و حقوق پرطرفدار هستند، اما باید بازار کار ۵ تا ۱۰ سال آینده را هم پیش‌بینی کنید. موقعیت دانشگاه‌ها: فاصله جغرافیایی، امکانات دانشگاه و هزینه‌های زندگی در شهر مقصد را بررسی کنید. برخی دانشگاه‌های غیرانتفاعی یا پردیس‌های خودگردان ممکن است هزینه‌های بالایی داشته باشند. استفاده از داده‌های به‌روز: از نرم‌افزارها یا جداول آماری معتبر برای پیش‌بینی شانس قبولی استفاده کنید. اطلاعات قدیمی یا نادرست می‌توانند منجر به انتخاب‌های اشتباه شوند. مشاوره شخصی‌سازی‌شده: به‌جای تکیه بر الگوهای کلی، به دنبال راهنمایی باشید که شرایط خاص شما (مانند رتبه، سهمیه و علاقه) را در نظر بگیرد. بررسی نظرات دیگران: بازخورد داوطلبان قبلی در شبکه‌های اجتماعی مانند X می‌تواند به شما کمک کند تا از اشتباهات رایج دوری کنید. بسیاری معتقدند که برای رتبه‌های بالا، انتخاب رشته شخصی هم می‌تواند کافی باشد، اما مشاوره حرفه‌ای خطر خطا را کم می‌کند. توجه به هزینه‌ها: برخی مراکز مشاوره رایگان ارائه می‌دهند، اما خدمات حرفه‌ای ممکن است بین ۱ تا ۲ میلیون تومان هزینه داشته باشند. بودجه خود را در نظر بگیرید. آگاهی از تغییرات کنکور: با توجه به تغییرات احتمالی کنکور ۱۴۰۴، مانند تاثیر سوابق تحصیلی یا نحوه برگزاری آزمون، اطلاعات به‌روز را از منابع معتبر دنبال کنید. نکات کلیدی در انتخاب رشته کنکور ۱۴۰۴ برای انتخاب رشته موفق، داوطلبان باید به نکات زیر توجه کنند: تحلیل دقیق کارنامه: کارنامه کنکور شامل اطلاعات مهمی مانند رتبه در سهمیه، تراز، نمرات خام و وضعیت مجاز بودن برای انتخاب رشته است. رتبه در سهمیه (منطقه ۱، ۲، ۳ یا ایثارگران) مهم‌ترین معیار برای انتخاب رشته است، نه رتبه کشوری. شناخت علایق و استعدادها: انتخاب رشته باید بر اساس علاقه، استعداد و توانمندی‌های فردی باشد. آزمون‌های استعدادیابی می‌توانند به شناسایی نقاط قوت و ضعف داوطلب کمک کنند. بررسی بازار کار: آینده شغلی رشته‌ها و تقاضای بازار کار از عوامل کلیدی در انتخاب رشته است. برخی رشته‌ها ممکن است در ایران بازار کار محدودی داشته باشند، حتی اگر جذاب به نظر برسند. توجه به بومی‌گزینی: بسیاری از رشته‌ها دارای گزینش بومی (استانی، ناحیه‌ای یا قطبی) هستند که شانس قبولی داوطلبان بومی را افزایش می‌دهد. مطالعه دفترچه انتخاب رشته: دفترچه انتخاب رشته کنکور ۱۴۰۴ که در دهه اول شهریور منتشر می‌شود، شامل اطلاعات کد رشته‌ها، ظرفیت‌ها، شرایط خاص و قوانین گزینش است. مطالعه دقیق آن ضروری است. توجه به سهمیه‌ها: سهمیه‌های مناطق، ایثارگران، رزمندگان و مناطق محروم می‌توانند شانس قبولی را تحت تأثیر قرار دهند. داوطلبان باید از سهمیه‌های قابل اعمال خود آگاه باشند. نتیجه‌گیری انتخاب رشته کنکور ۱۴۰۴ نیازمند ترکیبی از تحلیل دقیق، خودشناسی و آگاهی از شرایط بازار کار و دانشگاه‌هاست. با بررسی کامل کارنامه، استفاده از ابزارهای معتبر و در نظر گرفتن علایق و اهداف بلندمدت، می‌توانید تصمیمی آگاهانه بگیرید.و بهترین مشاور انتخاب رشته کنکور را انتخاب کنید این انتخاب پلی به سوی آینده شماست، پس با دقت و حوصله پیش بروید!
مشاوره تحصیلی
گزارش ساعت مطالعه برای کنکوری ها (تمامی رشته ها)
M
سلام خدمت دوستان %(#ff0000)[دوازدهمی]، داخل این تاپیک میتونید ساعت مطالعه روزانتون رو گزارش بدید. طبیعتا همه دوست داریم فعالیت ها تو یه تاپیک باشه و نه پراکنده پس تاپیک تکراری نخواهیم داشت. تاریخ گزارشات رو هم ذکر کنید (مخصوصا اگر گزارش مربوط به ۱ روز قبل میشه). بازیگران این تاپیک شما هستید پس بترکونید موفق باشید اگر کنکوری نیستید میتونید از لینک های زیر وارد تاپیک مخصوص خودتون بشید :male-student: :female-student: => تاپیک مخصوص دهمی ها :male-student: :female-student: => تاپیک مخصوص یازدهمی ها @دوازدهم
مشاوره تحصیلی
دور سوم چالش ۲۱ روزه سحرخیزی آلایی‌ها 🤓🌞
maryam111M
Topic thumbnail image
مشاوره تحصیلی
پارت گذاری
Zahra2020Z
سلام خدمت دوستان عزیز....خیلی سریع میرم سر اصل مطلب ممکنه خیلیا تو تایم مطالعه از گوشی استفاده نکنن یا خودشون مجازی نداشته باشن و از گوشی خانواده استفاده کنن (مثل من)...ولی بعضی وقتا پیش میاد نمیتونی درست مطالعه کنی یا هرچیز دیگه ای من زیاد با آلا آشنایی ندارم حقیقتا ...ولی دوست دارم بعضی وقتا پارت بذارم هرکسی خواست میتونه همراهی کنه
مشاوره تحصیلی
چالش ۲۱ روزه نوشتن to do list📝
maryam111M
Topic thumbnail image
مشاوره تحصیلی
سوالات مشاوره ای شما ❤️🌹
_ Reza __
سلام رفقا این تاپیکو زدم که اگه سوالی درباره درس ... برنامه‌ریزی ... منابع ... یا هر چیزی مربوط به کنکور داشتین بپرسین ادعایی در این زمینه ندارم ... فقط دوست دارم کمک کنم به بچهای آلایی تا جایی که توان دارم ️ @تجربیا @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء
مشاوره تحصیلی
اهمال کاری و کمال گرایی دو دوست ناباب !
خانومخ
سلام به بچه های انجمن الا 🤍 من فاطیما هستم دانشجوی ارشد روانشناسی عمومی هدفم از زدن این تاپیک نوشتن درمورد دو دوست نابابه که مدام همراهمون میاد مخصوصا تو دوره کنکور . دوستایی که تا می‌خوایم یکاری رو شروع کنیم میگن وای نکنه بازم نشه وای نکنه شکست بخوری؟ وای یادت رفته دفعه ی قبل رو؟؟؟ خلاصه همش میخوان ما رو تو ناحیه امن خودمون نگه دارن ! پس سعی میکنم اینجا هم در موردشون حرف بزنم هم بگم چطور میشه مدیریتش کرد 🤍 #اهمال_کاری #کمال_گرایی @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
مشاوره تحصیلی
انتخاب رشته
8
سلام دوستان....در مورد رشته آموزش زبان انگلیسی توضیح بدید چطور رشته ای هس مثل درس ها دبیرستان نیاز ب ترجمه و گرامر داره یا سخت تره میش واحداشو پاس کرد ؟
مشاوره تحصیلی
بیا یه قول مردونه بده🙋🏻‍♀️
GaladrielG
سلام سلام داشتم فکر میکردم این روزا چه تاپیکی میتونه کمک کنه بهمون اللخصوص کنکوریامون دیدم جای این تاپیک خالی بود اینجا بیاین قول بدیم اینجا و سعی کنیم روی قولمون بمونیم قولتون میتونه درمورد هرچیزی باشه حالا فرضا ساعت مطالعه و تعداد تست تا پایان هفته قول بدید و هروقت قولتون رو شکستین اینجا گزارش بدین @Sharllot @0-0ftm @Miss-Joker @ftm-montazeri @soniaaa @felli @sania-Andiravan @خانوم-_دوست_داشتنی @roghayeh-eftekhari @m.tg و بقیه دوستان @بچه-های-تجربی-راه-ابریشم @بچه-های-تجربی-کنکور-1401 @بچه-های-ریاضی-راه-ابریشم @بچه-های-ریاضی-کنکور-1401 @تجربیا @ریاضیا @انسانیا @دهم @یازدهم @دوازدهم
مشاوره تحصیلی
Routine Time 💫📒
Michael VeyM
Topic thumbnail image
مشاوره تحصیلی
کمک توی انتخاب کلاس زیست
M
سلام دوستان .من زیستم فوق العاده ضعیفه و هیچی بلد نیستم.نیاز دارم یه کلاسی برم که از صفر یاد بدن و هی ترکیبی نگن همون اول کلاس:/. من تدریس های خیر اندیش و فرهمند نیا و غلامی رو دیدم افتضاح بودن . شما پیشنهادتون چیه؟
مشاوره تحصیلی
انگيزه
M.anM
سلام اوضاع خوب پيش ميره؟ ميدونيد كه مهم ترين ويژگي كه موجب موفقيت هركس ميشه انگيزه و تلاش هست انگيزه كه باشه انسان مي تونه بربسياري از سختي ها غلبه كنه حالا اينجا مي خواهيم مقاله ها و متن هايي روكه انگيزه و شوق تلاش كردن رو ايجاد مي كنه قرار بديم
مشاوره تحصیلی
شمارشگر رسیدن به آرزوهامون
macrophage Of nahang 0M
سلام.... هر کدوم از ما اگر در مسیر درست استعدادمون باشیم بدون شک آرزو های داریم چون واسه اونا خلق شدیم... تاحالا نمی‌دونم چقدر واسه آرزو و هدفتون تلاش کردید،منم خیلی....نه ماه شده،و نمی‌دونم چقدر دیگه بهش میرسم شیش ماه یسال دو سال نمیدونم اما بهش میرسم،،،می‌خوام اینجا تعهد ایجاد کنیم نه اینک این الزامه شدن باشه بلکه وقتی سرد شدیم بگیم چقدر اومدیم پسر پس پاشو....،هرشب چقدر براش تلاش میکنی...میتونی درمورد ارزوت بگی یا مثل من نگی فقط وقتی رسیدی بگیش، میتونی به این صورت پست بذاری، اسمشو بگی روزشو و مجموع شمارش ساعتشو از اول تا الان ،شمارشگر از الان ؛
مشاوره تحصیلی
منبع دوم
Zaahra._.Z
سلام بچه ها طبق تجربه تون کدوم یکی از این منابع بهترن و پرکاربرد تر؟ و اینکه توی درس فیزیک تک‌پایه جامع بخرم یا صرفا یازدهمش رو بخرم؟ ای کیو یا نردبام حسابان ای کیو یا نردبام فیزیک ۲ ای کیو یا نردبام فیزیک پایه مرسی از کمکتوننن @دانش-آموزان-آلاء @ریاضیا @فارغ-التحصیلان-آلاء @Comrade @Aqua @GharibehGomnam2 ببخشید شما سه نفر رو منشن کردم چون ریاضی بودین و امسال کنکور داشتین حس میکنم واقعا میدونید
مشاوره تحصیلی
[عملیات ویژه] تحلیل لایو کنکور ۱۴۰۴ ـ آماده‌ای؟
M.anM
Topic thumbnail image
مشاوره تحصیلی
به نظرم ریاضیات بازم سخت ترین درس میشه.
Omid NabardjooO
پاسخ: [عملیات ویژه] تحلیل لایو کنکور ۱۴۰۴ ـ آماده‌ای؟
مشاوره تحصیلی
ساعت دیجیتال برای کنکور مجازه؟
reza_12tajrobiR
سلام یه جایی گفتن که اگ ساعت دیجیتالی بریم سر کنکور ممکنه مشکلی ایجاد بشه . به نظر شما درسته؟ میشه کمک کنید مهمه برام @دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء
مشاوره تحصیلی
⭕اطلاعیه ثبت‌نام ایجاد و ترمیم سابقه تحصیلی
wanderingW
Topic thumbnail image
مشاوره تحصیلی
گزارش ساعت مطالعه برای یازدهمی ها(تمام رشته ها)
HakoH
پاسخ: گزارش ساعت مطالعه برای یازدهمی ها (تمامی رشته ها) خب خب 8/19 اگه از مدرسه و درسایی که اونجا خوندم سر کلاس یه معلم دیگه 12 ساعت میشه(از ساعت 3 تا 2 شب) هندسه یازدهم :2 مبحث فیزیک :مرور فارسی گنج حکمت+درس ازاد زبان 1.30
مشاوره تحصیلی
سبک های یادگیری [کنکور و دانشگاه] 🎯
AinoorA
Topic thumbnail image
مشاوره تحصیلی

بگو ک قوی بودی و شد

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده مشاوره تحصیلی
75 دیدگاه‌ها 18 کاربران 2.9k بازدیدها 23 Watching
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • romisaR آفلاین
    romisaR آفلاین
    romisa
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط romisa انجام شده
    #62

    گاهی وقتا خیلی دیر پی میبری به حقایق
    گاهی وقتا خیلیا رو دوست خودت میدونی اما در واقعیت اینطور نیست
    چه دیر متوجه میشی که عه آدمهایی هم توو انجمن وجود دارن که از ناراحتی و غمگین بودن تو خوشحالن و این بهت ثابت میشه
    چقد ناراحت میشی وقتی می فهمی بعضی آدما دارن توو همین جای کوچیک از کنکوری بودن بچه ها و از فشار و استرس کنکور روشون به نفع خودشون دارن سوء استفاده می کنن
    ضعف ادما غم هاشون ناراحتی هاشون برای بعضی دیگه خوشحال کننده باشه خیلی عجیبه
    تصمیم گرفتم که قوی باشم 🙂 از نوع خودم
    با سراب هم میخواستم قوی باشم اما اشتباه بود :|
    گاهی میگی چه دیر فهمیدم
    اما عوضش چن تا تجربه جدید به زندگیت اضافه شد
    والله علیم بالذات الصدور
    فقط اوست دانا به راز سینه ها

    1 پاسخ آخرین پاسخ
    8
    • revivalR revival

      کمی فک کن،حالت عادی تو ی صفحه زیستو ی ساعت میخونی الان ۶۰۰صفحس،کلا اگ روزی هم ۲۰ساعت بخونی ۲۰۰ساعت داری،حتی ی پایه زیست هم نمیتونی بخونی!منطقی باش و بسال بعد فک کن....
      ی لحظه انگار تموم ارزوهام جلوی چشمم پرکشید،تموم خوشی های پدر و مادرم ک امسال میره چون خوب خونده،مسخره کردن بعضیا،تیکه هاو..همش داشت میومد جلوی چشمم.هرچی میگفتم باید تسلیم نشی و...اما یکی ته دلم میگفت ؛منطقی باش نمیشه!!اون لحظه یادمه اروم نشستم روی صندلی نفس عمیقی کشیدم،به حدی سرد شدم واسه درس خوندن ک انگارسالهاست اصلا مطالعه نکردم...یادمه گوشی رو آوردم دستم رفت روی ی اهنک غمیگین از افتخاری بود.اهنگی‌ک چندماه پیش اولشو گوشش داده بودم اما غمگین بود رهاش کرده بودم،خاطرات اونروز رو انداخت یادم با افسوس آلوده شده،بدتر ریختم بهمممم!
      بغض‌ گلوم رو گرفته بود،میخواستم داد بزنم،حسرت و...دیدم وسط آهنگ میگه؛
      ای چشم من گریان نباش،اینگونه اشک افشان نباش،درگردش گیتی رسد روزی به پایان هرغمی،دست نگار ما غم دل را گذارد مرحمیانقدر بهم فشار اومد ی لحظه سرم رو گذاشتم رو میز،مثل یک ضربان از اخر مغزم ب اول رفت،خیلییی ترسیدم گفتم نکنه اسیب ببینم،سریع اروم شدم،گفتم اصلا هرچی شده شده و از این جملات...تصمیم گرفتم حسرتشو نخورم و فقط فک کنم باید از این موقعیت خلاص شدم؛افتادم یاد حرف استادم:فقط وقتی عزراییل رو دیدی ....
      خواهرم اومد خونمون،گفت علی واست ۱۲۴هزار صلوات نذر کردم مطمئنم امسال قبولی!اول کمی اعصابم خورد شد دوباره ک همه این همه واسشون مهمه من چه کردم این مدت،کجا بودم؟؟؟بعد گفتم با خودم؛عاقا اصلا هستی ته ی دره،وای میسی تا بمیری یا ی کاری میکنی؟قوانین واسه حالت عادین،افتادم یاد ی مستند ک...
      (اتمام پارت۲)

      revivalR آفلاین
      revivalR آفلاین
      revival
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
      #63

      revival در بگو ک قوی بودی و شد گفته است:

      کمی فک کن،حالت عادی تو ی صفحه زیستو ی ساعت میخونی الان ۶۰۰صفحس،کلا اگ روزی هم ۲۰ساعت بخونی ۲۰۰ساعت داری،حتی ی پایه زیست هم نمیتونی بخونی!منطقی باش و بسال بعد فک کن....
      ی لحظه انگار تموم ارزوهام جلوی چشمم پرکشید،تموم خوشی های پدر و مادرم ک امسال میره چون خوب خونده،مسخره کردن بعضیا،تیکه هاو..همش داشت میومد جلوی چشمم.هرچی میگفتم باید تسلیم نشی و...اما یکی ته دلم میگفت ؛منطقی باش نمیشه!!اون لحظه یادمه اروم نشستم روی صندلی نفس عمیقی کشیدم،به حدی سرد شدم واسه درس خوندن ک انگارسالهاست اصلا مطالعه نکردم...یادمه گوشی رو آوردم دستم رفت روی ی اهنک غمیگین از افتخاری بود.اهنگی‌ک چندماه پیش اولشو گوشش داده بودم اما غمگین بود رهاش کرده بودم،خاطرات اونروز رو انداخت یادم با افسوس آلوده شده،بدتر ریختم بهمممم!
      بغض‌ گلوم رو گرفته بود،میخواستم داد بزنم،حسرت و...دیدم وسط آهنگ میگه؛
      ای چشم من گریان نباش،اینگونه اشک افشان نباش،درگردش گیتی رسد روزی به پایان هرغمی،دست نگار ما غم دل را گذارد مرحمیانقدر بهم فشار اومد ی لحظه سرم رو گذاشتم رو میز،مثل یک ضربان از اخر مغزم ب اول رفت،خیلییی ترسیدم گفتم نکنه اسیب ببینم،سریع اروم شدم،گفتم اصلا هرچی شده شده و از این جملات...تصمیم گرفتم حسرتشو نخورم و فقط فک کنم باید از این موقعیت خلاص شدم؛افتادم یاد حرف استادم:فقط وقتی عزراییل رو دیدی ....
      خواهرم اومد خونمون،گفت علی واست ۱۲۴هزار صلوات نذر کردم مطمئنم امسال قبولی!اول کمی اعصابم خورد شد دوباره ک همه این همه واسشون مهمه من چه کردم این مدت،کجا بودم؟؟؟بعد گفتم با خودم؛عاقا اصلا هستی ته ی دره،وای میسی تا بمیری یا ی کاری میکنی؟قوانین واسه حالت عادین،افتادم یاد ی مستند ک...
      (اتمام پارت۲)

      ادم از گذشته غالبا یع تصویر تار ازش میمونه توی ذهن،چقدر خوب بود ک نوشته بودمش همش تداعی شد،چقدر خوب شد ک اومد بالا تاپیک👍

      revivalR 1 پاسخ آخرین پاسخ
      3
      • sonicS آفلاین
        sonicS آفلاین
        sonic
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
        #64

        پارسال بود معلمام تعریفی نداشتن و منم کنکوری...
        آبجیم بهم گفت که یه سایتی پیدا کرده با معلمای فوق العاده که تدریس میکنن مباحث دبیرستانو ... بهم ادرس اینجارو داد و گفت بیام ...
        اما بهش گفتم که کنکوری که مجازی نمیره... من با تکنولوژی قهرم... نمیرم...
        بهم گفت فقط واسه درس خوندن برو و تبادل اطلاعات ... تکنولوژی همش که بد نیست ...
        مرغم یه پا داشت میگفتم من یه ارتش تک نفرم تنهایی میتونم از پس کنکور بر بیام ... مباحث ریاضی و فیزیکو نمیفهمیدم اما بازم میگفتم همین که مجازی نمیرم از خیلیا جلوترم... چه اشتباهی...
        خلاصش کنم... ارتش تک نفره بعد عید مقاومتو حذف کرد . خازنو و مثلثات و خیلی چیزای دیگه... ارتش تک نفره به 40 درصد ریاضی و فیزیک راضی شده بود ... از معلماش یاد نمیگرفت اما بازم مقاومت میکرد در برابر اومدن به مجازی و یاد گرفتن... تهش؟ هیچی ارتش تک نفره کنکور داد ... جوابش اومد .. اون شکست خورده بود...
        تمام تابستونو گریه کرد... همش... صبحا قبل صبحونه اشک میریخت و غصه میخورد.. یه هفته مونده بود به مهر ... کامپیوترو روشن کرد... اومد الا چندتا فیلم ریاضی دید... چندتا فیزیک دید چقدر خازن اسونه ... چقدر مثلثات اسونه... دید مباحثی که یه سااال واسه یاد گرفتنشون جون کنده تو ده دیقه یاد میگیره... لبخند زد ... دستشو گذاشت رو زانو هاش و بلند شد... با خودش گفت اینبار دیگه نمیبازم... وقتی نابودیو با چشام میدیدم و روزی صدبار از خدا ارزوی مرگ میکردم آلا امیدو بهم هدیه داد... اون سال فهمیدم:
        هم افراط هم تفریط نتیجش فقط باخته ...

        ای دل غم دیده حالت به شود دل بد مکن:)

        1 پاسخ آخرین پاسخ
        7
        • D D.fateme.r

          میخوام بنویسم🙃
          اخرین باری ک تو مجازی از خودم نوشتم یادم نیست کی بود
          یادم نیست چرا نوشتم
          حتی شاید قسم خورده بودم ک دیگ تو مجازی ننویسم!
          ولی هیچ چیز یادم نیست
          ن ک تو 18 سالگی فراموشی گرفته باشما ن
          خودم میخواستم ک خاطرات مجازی رو دفن کنم و چقدر ذوق مرگ میشم وقتی میفهمم نمیتونم ب یاد بیارم 🙃
          فکر کنم چهار پنج سالم بود ک کامپیوتر اومد خونمون!
          من ی دختر چهار پنج ساله بودم ک خیلی زود یاد گرفتم چطوری با کامپیوتر کار کنم!
          مث ی عطش میموند!
          من تشنه ی تکنولوژی بودم و سیر نمیشدم
          بین همه ی عروسکام ، اون ماشینِ زشتِ دو بعدیِ بامزه ک تو بازی کامپیوتری بود منو ب خودش جذب میکرد...
          چند سال بعد ی مهمون ناخونده ی جدید اومد...اینترنت!
          و من بازم زود یاد گرفتم چطوری تو سایت های چرتِ مجازی چرخ بزنم...یاد گرفتم چطوری میتونم بفهمم فلان سلیبریتی تو فلان مراسم چی تنش بود...اخ ک چ ذوقی داشت بازی های دخترونه ی مجازی!و من چقدر احمق بودم ک لذتِ بازی تو دنیای واقعی رو با دنیای مجازی عوض میکردم...
          من حتی بچگیمو تو مجازی کُشتم 🙃
          حالم بهم میخوره از چیزی ک از خودم ساختم
          اره حالم از کسی ک الان داری نوشتشو میخونی بهم میخوره!
          من دنیامو پای نت باختم حاجی 🙃
          من ارزو هامو اینجا یکی یکی دفن کردم
          من همونی بودم ک شیمی رو 100 میزد ولی الان دارم ب 34 درصد شیمیِ تو کارنامم نگاه میکنم...
          من همونی بودم معلمای دبستانم میگفتن استعدادت تو ریاضی فوق العادست...همونی ک معلمم تو دفترخاطراتم نوشته از این ک با من تو کلاس ریاضی بوده لذت میبرده! و همونیم ک ب 33 درصد ریاضی لبخند میزنه 🙃
          وای ک چ ذوقی داشت وقتی تو آزمون اول قلمچی زیست 70 درصد زدم...
          آخ ک چقدر مامانم خوشحال شد وقتی بهش قول دادم دارو قبول میشم...
          0_1533126650004_Capture84.PNG
          هی اینا رو نگفتم ک بخوام فاز بیام
          من تو این مجازیِ لعنتی پیر شدم...یادم نمیره روزایی ک تو تلگرام تلف شد...یادم نمیره غریبه های مجازی ک بخاطرشون با آیندم بازی کردم...یادم نمیره ک خوشحالیِ خونوادمو با چی عوض کردم... یادم نمیره حتی ب خودم دروغ گفتم...یادم نمیره حتی زیر قولی زدم ک با خدا بسته بودم...
          بذا ی چیزی بهت بگم
          اینجا جهنمِ ن مجازی!
          من کیم؟ من همونیم ک تو آتیش این جهنم سوخته!
          اینا رو گفتم ک شاید تویی ک داری حرفامو میخونی ب خودت بیای و زود تر خودتو از اینجا خلاص کنی...
          من ی بازنده ام رفیق!
          من ی بازنده ی بازندم...
          میدونی قسمت تلخش کجاست؟این ک شاید وابستگیم ب نت 90 درصدِ دلیل باختنم بوده!

          نگو ک هیچ تلاشی واسه کم کردن وابستگیم نکردم
          چرا من خواستم کنار بذارمش
          من قسم خوردم ک دیگ تو حرف زدنام مراعات میکنم
          من قسم خوردم ک حتی شکل حرف زدن و تایپ کردنم رو هم عوض میکنم
          من قسم خوردم ک دیگ میذارمش کنار
          ولی زدم زیرش 🙃
          این آخر قصه ی منِ
          ولی ب خودت بیا
          نذار آخر قصه ی تو مثل من شه...🙃

          ice.girlI آفلاین
          ice.girlI آفلاین
          ice.girl
          دانش آموزان آلاء
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
          #65

          @D-fateme-r چی چیو اخرشه ؟ نمیخوای بیخیالش بشی
          ؟

          D 1 پاسخ آخرین پاسخ
          2
          • ice.girlI ice.girl

            @D-fateme-r چی چیو اخرشه ؟ نمیخوای بیخیالش بشی
            ؟

            D آفلاین
            D آفلاین
            D.fateme.r
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط D.fateme.r انجام شده
            #66

            @Lovely فکر نمیکردم دوباره تو این تایپیک تگ شم ((:
            نه دوست عزیز اون پست مال مرداد بود ... روزایی ک انتخاب رشته کرده بودم و 99 درصد احتمال قبولیم میرفت (((:
            من الان پشت کنکورم ((:
            یعنی خدا ی فرصت دوباره بهم داده ((:

            ice.girlI 1 پاسخ آخرین پاسخ
            3
            • T آفلاین
              T آفلاین
              text
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
              #67

              من موفقیتی که براش خیلی زحمت کشیدم و نتیجشو دیدم رو هیچ وقت فراموش نمیکنم
              متوسطه اول که بودم هر روز تا دو بودیم من وقتی بر میگشتم خونه پنج دقیقه ای غذامو میخوردم و دوونیم اماده میشدم میرفتم باشگاه
              خدا شاهده این برنامه یک ماه من بود اونم هرروز....داشتم برا ازمون کمربند اماده میشدم میخواستم دان دو بگیرم و روزی که بهم گفتن قبولی رو هیچ وقت فراموش نمیکنم امیدوارم این حس برای کنکورمم تکرار شه

              ice.girlI 1 پاسخ آخرین پاسخ
              6
              • hildaH آفلاین
                hildaH آفلاین
                hilda
                دانش آموزان آلاء
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                #68

                خدایا سرنوشت کسیو طوری نکن که از موفقیت به شکست برسه من ی دروغگو هستم خودم خودمو دارم گول میزنم بنظرم واقعا درست بشو نیستم دیگه از این حالت نمی تونم بیرون بیام احساس شکست پوچی میکنم گاهی اوقات دوست ندارم حتی زنده باشم بارها تصمیم گرفتم عوض شم همون ادم قبل شم ولی نمیدونم چطور شده نمیشه انگار تواین نقطه از زندگیم قفل شدم من نتونستم نمی تونم خوشحالم شما تونستین .

                romisaR 1 پاسخ آخرین پاسخ
                5
                • hildaH hilda

                  خدایا سرنوشت کسیو طوری نکن که از موفقیت به شکست برسه من ی دروغگو هستم خودم خودمو دارم گول میزنم بنظرم واقعا درست بشو نیستم دیگه از این حالت نمی تونم بیرون بیام احساس شکست پوچی میکنم گاهی اوقات دوست ندارم حتی زنده باشم بارها تصمیم گرفتم عوض شم همون ادم قبل شم ولی نمیدونم چطور شده نمیشه انگار تواین نقطه از زندگیم قفل شدم من نتونستم نمی تونم خوشحالم شما تونستین .

                  romisaR آفلاین
                  romisaR آفلاین
                  romisa
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                  #69

                  mhilda
                  برای تغییر اول باید اونی که هستی رو قبول کنی و بعد کم کم بهترش کنی

                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                  4
                  • D D.fateme.r

                    @Lovely فکر نمیکردم دوباره تو این تایپیک تگ شم ((:
                    نه دوست عزیز اون پست مال مرداد بود ... روزایی ک انتخاب رشته کرده بودم و 99 درصد احتمال قبولیم میرفت (((:
                    من الان پشت کنکورم ((:
                    یعنی خدا ی فرصت دوباره بهم داده ((:

                    ice.girlI آفلاین
                    ice.girlI آفلاین
                    ice.girl
                    دانش آموزان آلاء
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                    #70

                    @D-fateme-r عه خداروشکر ترسیدم یهو

                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                    1
                    • T text

                      من موفقیتی که براش خیلی زحمت کشیدم و نتیجشو دیدم رو هیچ وقت فراموش نمیکنم
                      متوسطه اول که بودم هر روز تا دو بودیم من وقتی بر میگشتم خونه پنج دقیقه ای غذامو میخوردم و دوونیم اماده میشدم میرفتم باشگاه
                      خدا شاهده این برنامه یک ماه من بود اونم هرروز....داشتم برا ازمون کمربند اماده میشدم میخواستم دان دو بگیرم و روزی که بهم گفتن قبولی رو هیچ وقت فراموش نمیکنم امیدوارم این حس برای کنکورمم تکرار شه

                      ice.girlI آفلاین
                      ice.girlI آفلاین
                      ice.girl
                      دانش آموزان آلاء
                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                      #71

                      text ان شالله

                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                      1
                      • revivalR revival

                        revival در بگو ک قوی بودی و شد گفته است:

                        کمی فک کن،حالت عادی تو ی صفحه زیستو ی ساعت میخونی الان ۶۰۰صفحس،کلا اگ روزی هم ۲۰ساعت بخونی ۲۰۰ساعت داری،حتی ی پایه زیست هم نمیتونی بخونی!منطقی باش و بسال بعد فک کن....
                        ی لحظه انگار تموم ارزوهام جلوی چشمم پرکشید،تموم خوشی های پدر و مادرم ک امسال میره چون خوب خونده،مسخره کردن بعضیا،تیکه هاو..همش داشت میومد جلوی چشمم.هرچی میگفتم باید تسلیم نشی و...اما یکی ته دلم میگفت ؛منطقی باش نمیشه!!اون لحظه یادمه اروم نشستم روی صندلی نفس عمیقی کشیدم،به حدی سرد شدم واسه درس خوندن ک انگارسالهاست اصلا مطالعه نکردم...یادمه گوشی رو آوردم دستم رفت روی ی اهنک غمیگین از افتخاری بود.اهنگی‌ک چندماه پیش اولشو گوشش داده بودم اما غمگین بود رهاش کرده بودم،خاطرات اونروز رو انداخت یادم با افسوس آلوده شده،بدتر ریختم بهمممم!
                        بغض‌ گلوم رو گرفته بود،میخواستم داد بزنم،حسرت و...دیدم وسط آهنگ میگه؛
                        ای چشم من گریان نباش،اینگونه اشک افشان نباش،درگردش گیتی رسد روزی به پایان هرغمی،دست نگار ما غم دل را گذارد مرحمیانقدر بهم فشار اومد ی لحظه سرم رو گذاشتم رو میز،مثل یک ضربان از اخر مغزم ب اول رفت،خیلییی ترسیدم گفتم نکنه اسیب ببینم،سریع اروم شدم،گفتم اصلا هرچی شده شده و از این جملات...تصمیم گرفتم حسرتشو نخورم و فقط فک کنم باید از این موقعیت خلاص شدم؛افتادم یاد حرف استادم:فقط وقتی عزراییل رو دیدی ....
                        خواهرم اومد خونمون،گفت علی واست ۱۲۴هزار صلوات نذر کردم مطمئنم امسال قبولی!اول کمی اعصابم خورد شد دوباره ک همه این همه واسشون مهمه من چه کردم این مدت،کجا بودم؟؟؟بعد گفتم با خودم؛عاقا اصلا هستی ته ی دره،وای میسی تا بمیری یا ی کاری میکنی؟قوانین واسه حالت عادین،افتادم یاد ی مستند ک...
                        (اتمام پارت۲)

                        ادم از گذشته غالبا یع تصویر تار ازش میمونه توی ذهن،چقدر خوب بود ک نوشته بودمش همش تداعی شد،چقدر خوب شد ک اومد بالا تاپیک👍

                        revivalR آفلاین
                        revivalR آفلاین
                        revival
                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط revival انجام شده
                        #72

                        revival در بگو ک قوی بودی و شد گفته است:

                        revival در بگو ک قوی بودی و شد گفته است:

                        کمی فک کن،حالت عادی تو ی صفحه زیستو ی ساعت میخونی الان ۶۰۰صفحس،کلا اگ روزی هم ۲۰ساعت بخونی ۲۰۰ساعت داری،حتی ی پایه زیست هم نمیتونی بخونی!منطقی باش و بسال بعد فک کن....
                        ی لحظه انگار تموم ارزوهام جلوی چشمم پرکشید،تموم خوشی های پدر و مادرم ک امسال میره چون خوب خونده،مسخره کردن بعضیا،تیکه هاو..همش داشت میومد جلوی چشمم.هرچی میگفتم باید تسلیم نشی و...اما یکی ته دلم میگفت ؛منطقی باش نمیشه!!اون لحظه یادمه اروم نشستم روی صندلی نفس عمیقی کشیدم،به حدی سرد شدم واسه درس خوندن ک انگارسالهاست اصلا مطالعه نکردم...یادمه گوشی رو آوردم دستم رفت روی ی اهنک غمیگین از افتخاری بود.اهنگی‌ک چندماه پیش اولشو گوشش داده بودم اما غمگین بود رهاش کرده بودم،خاطرات اونروز رو انداخت یادم با افسوس آلوده شده،بدتر ریختم بهمممم!
                        بغض‌ گلوم رو گرفته بود،میخواستم داد بزنم،حسرت و...دیدم وسط آهنگ میگه؛
                        ای چشم من گریان نباش،اینگونه اشک افشان نباش،درگردش گیتی رسد روزی به پایان هرغمی،دست نگار ما غم دل را گذارد مرحمیانقدر بهم فشار اومد ی لحظه سرم رو گذاشتم رو میز،مثل یک ضربان از اخر مغزم ب اول رفت،خیلییی ترسیدم گفتم نکنه اسیب ببینم،سریع اروم شدم،گفتم اصلا هرچی شده شده و از این جملات...تصمیم گرفتم حسرتشو نخورم و فقط فک کنم باید از این موقعیت خلاص شدم؛افتادم یاد حرف استادم:فقط وقتی عزراییل رو دیدی ....
                        خواهرم اومد خونمون،گفت علی واست ۱۲۴هزار صلوات نذر کردم مطمئنم امسال قبولی!اول کمی اعصابم خورد شد دوباره ک همه این همه واسشون مهمه من چه کردم این مدت،کجا بودم؟؟؟بعد گفتم با خودم؛عاقا اصلا هستی ته ی دره،وای میسی تا بمیری یا ی کاری میکنی؟قوانین واسه حالت عادین،افتادم یاد ی مستند ک...

                        و قسم ب زمانیکه تاریخ تکرار میشود😐

                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                        5
                        • romisaR آفلاین
                          romisaR آفلاین
                          romisa
                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                          #73

                          چی کار کنم از این تاپیکا خوشم‌میاد خب💝😂

                          UP
                          دانش-آموزان-آلاء

                          D 1 پاسخ آخرین پاسخ
                          7
                          • D D.fateme.r

                            میخوام بنویسم🙃
                            اخرین باری ک تو مجازی از خودم نوشتم یادم نیست کی بود
                            یادم نیست چرا نوشتم
                            حتی شاید قسم خورده بودم ک دیگ تو مجازی ننویسم!
                            ولی هیچ چیز یادم نیست
                            ن ک تو 18 سالگی فراموشی گرفته باشما ن
                            خودم میخواستم ک خاطرات مجازی رو دفن کنم و چقدر ذوق مرگ میشم وقتی میفهمم نمیتونم ب یاد بیارم 🙃
                            فکر کنم چهار پنج سالم بود ک کامپیوتر اومد خونمون!
                            من ی دختر چهار پنج ساله بودم ک خیلی زود یاد گرفتم چطوری با کامپیوتر کار کنم!
                            مث ی عطش میموند!
                            من تشنه ی تکنولوژی بودم و سیر نمیشدم
                            بین همه ی عروسکام ، اون ماشینِ زشتِ دو بعدیِ بامزه ک تو بازی کامپیوتری بود منو ب خودش جذب میکرد...
                            چند سال بعد ی مهمون ناخونده ی جدید اومد...اینترنت!
                            و من بازم زود یاد گرفتم چطوری تو سایت های چرتِ مجازی چرخ بزنم...یاد گرفتم چطوری میتونم بفهمم فلان سلیبریتی تو فلان مراسم چی تنش بود...اخ ک چ ذوقی داشت بازی های دخترونه ی مجازی!و من چقدر احمق بودم ک لذتِ بازی تو دنیای واقعی رو با دنیای مجازی عوض میکردم...
                            من حتی بچگیمو تو مجازی کُشتم 🙃
                            حالم بهم میخوره از چیزی ک از خودم ساختم
                            اره حالم از کسی ک الان داری نوشتشو میخونی بهم میخوره!
                            من دنیامو پای نت باختم حاجی 🙃
                            من ارزو هامو اینجا یکی یکی دفن کردم
                            من همونی بودم ک شیمی رو 100 میزد ولی الان دارم ب 34 درصد شیمیِ تو کارنامم نگاه میکنم...
                            من همونی بودم معلمای دبستانم میگفتن استعدادت تو ریاضی فوق العادست...همونی ک معلمم تو دفترخاطراتم نوشته از این ک با من تو کلاس ریاضی بوده لذت میبرده! و همونیم ک ب 33 درصد ریاضی لبخند میزنه 🙃
                            وای ک چ ذوقی داشت وقتی تو آزمون اول قلمچی زیست 70 درصد زدم...
                            آخ ک چقدر مامانم خوشحال شد وقتی بهش قول دادم دارو قبول میشم...
                            0_1533126650004_Capture84.PNG
                            هی اینا رو نگفتم ک بخوام فاز بیام
                            من تو این مجازیِ لعنتی پیر شدم...یادم نمیره روزایی ک تو تلگرام تلف شد...یادم نمیره غریبه های مجازی ک بخاطرشون با آیندم بازی کردم...یادم نمیره ک خوشحالیِ خونوادمو با چی عوض کردم... یادم نمیره حتی ب خودم دروغ گفتم...یادم نمیره حتی زیر قولی زدم ک با خدا بسته بودم...
                            بذا ی چیزی بهت بگم
                            اینجا جهنمِ ن مجازی!
                            من کیم؟ من همونیم ک تو آتیش این جهنم سوخته!
                            اینا رو گفتم ک شاید تویی ک داری حرفامو میخونی ب خودت بیای و زود تر خودتو از اینجا خلاص کنی...
                            من ی بازنده ام رفیق!
                            من ی بازنده ی بازندم...
                            میدونی قسمت تلخش کجاست؟این ک شاید وابستگیم ب نت 90 درصدِ دلیل باختنم بوده!

                            نگو ک هیچ تلاشی واسه کم کردن وابستگیم نکردم
                            چرا من خواستم کنار بذارمش
                            من قسم خوردم ک دیگ تو حرف زدنام مراعات میکنم
                            من قسم خوردم ک حتی شکل حرف زدن و تایپ کردنم رو هم عوض میکنم
                            من قسم خوردم ک دیگ میذارمش کنار
                            ولی زدم زیرش 🙃
                            این آخر قصه ی منِ
                            ولی ب خودت بیا
                            نذار آخر قصه ی تو مثل من شه...🙃

                            D آفلاین
                            D آفلاین
                            D.fateme.r
                            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                            #74

                            @d-fateme-r در بگو ک قوی بودی و شد گفته است:

                            میخوام بنویسم🙃
                            اخرین باری ک تو مجازی از خودم نوشتم یادم نیست کی بود
                            یادم نیست چرا نوشتم
                            حتی شاید قسم خورده بودم ک دیگ تو مجازی ننویسم!
                            ولی هیچ چیز یادم نیست
                            ن ک تو 18 سالگی فراموشی گرفته باشما ن
                            خودم میخواستم ک خاطرات مجازی رو دفن کنم و چقدر ذوق مرگ میشم وقتی میفهمم نمیتونم ب یاد بیارم 🙃
                            فکر کنم چهار پنج سالم بود ک کامپیوتر اومد خونمون!
                            من ی دختر چهار پنج ساله بودم ک خیلی زود یاد گرفتم چطوری با کامپیوتر کار کنم!
                            مث ی عطش میموند!
                            من تشنه ی تکنولوژی بودم و سیر نمیشدم
                            بین همه ی عروسکام ، اون ماشینِ زشتِ دو بعدیِ بامزه ک تو بازی کامپیوتری بود منو ب خودش جذب میکرد...
                            چند سال بعد ی مهمون ناخونده ی جدید اومد...اینترنت!
                            و من بازم زود یاد گرفتم چطوری تو سایت های چرتِ مجازی چرخ بزنم...یاد گرفتم چطوری میتونم بفهمم فلان سلیبریتی تو فلان مراسم چی تنش بود...اخ ک چ ذوقی داشت بازی های دخترونه ی مجازی!و من چقدر احمق بودم ک لذتِ بازی تو دنیای واقعی رو با دنیای مجازی عوض میکردم...
                            من حتی بچگیمو تو مجازی کُشتم 🙃
                            حالم بهم میخوره از چیزی ک از خودم ساختم
                            اره حالم از کسی ک الان داری نوشتشو میخونی بهم میخوره!
                            من دنیامو پای نت باختم حاجی 🙃
                            من ارزو هامو اینجا یکی یکی دفن کردم
                            من همونی بودم ک شیمی رو 100 میزد ولی الان دارم ب 34 درصد شیمیِ تو کارنامم نگاه میکنم...
                            من همونی بودم معلمای دبستانم میگفتن استعدادت تو ریاضی فوق العادست...همونی ک معلمم تو دفترخاطراتم نوشته از این ک با من تو کلاس ریاضی بوده لذت میبرده! و همونیم ک ب 33 درصد ریاضی لبخند میزنه 🙃
                            وای ک چ ذوقی داشت وقتی تو آزمون اول قلمچی زیست 70 درصد زدم...
                            آخ ک چقدر مامانم خوشحال شد وقتی بهش قول دادم دارو قبول میشم...
                            0_1533126650004_Capture84.PNG
                            هی اینا رو نگفتم ک بخوام فاز بیام
                            من تو این مجازیِ لعنتی پیر شدم...یادم نمیره روزایی ک تو تلگرام تلف شد...یادم نمیره غریبه های مجازی ک بخاطرشون با آیندم بازی کردم...یادم نمیره ک خوشحالیِ خونوادمو با چی عوض کردم... یادم نمیره حتی ب خودم دروغ گفتم...یادم نمیره حتی زیر قولی زدم ک با خدا بسته بودم...
                            بذا ی چیزی بهت بگم
                            اینجا جهنمِ ن مجازی!
                            من کیم؟ من همونیم ک تو آتیش این جهنم سوخته!
                            اینا رو گفتم ک شاید تویی ک داری حرفامو میخونی ب خودت بیای و زود تر خودتو از اینجا خلاص کنی...
                            من ی بازنده ام رفیق!
                            من ی بازنده ی بازندم...
                            میدونی قسمت تلخش کجاست؟این ک شاید وابستگیم ب نت 90 درصدِ دلیل باختنم بوده!

                            نگو ک هیچ تلاشی واسه کم کردن وابستگیم نکردم
                            چرا من خواستم کنار بذارمش
                            من قسم خوردم ک دیگ تو حرف زدنام مراعات میکنم
                            من قسم خوردم ک حتی شکل حرف زدن و تایپ کردنم رو هم عوض میکنم
                            من قسم خوردم ک دیگ میذارمش کنار
                            ولی زدم زیرش 🙃
                            این آخر قصه ی منِ
                            ولی ب خودت بیا
                            نذار آخر قصه ی تو مثل من شه...🙃

                            لازمه بگم یکم یواش تر حاجی 😂

                            ali s 1A romisaR 2 پاسخ آخرین پاسخ
                            4
                            • D D.fateme.r

                              میخوام بنویسم🙃
                              اخرین باری ک تو مجازی از خودم نوشتم یادم نیست کی بود
                              یادم نیست چرا نوشتم
                              حتی شاید قسم خورده بودم ک دیگ تو مجازی ننویسم!
                              ولی هیچ چیز یادم نیست
                              ن ک تو 18 سالگی فراموشی گرفته باشما ن
                              خودم میخواستم ک خاطرات مجازی رو دفن کنم و چقدر ذوق مرگ میشم وقتی میفهمم نمیتونم ب یاد بیارم 🙃
                              فکر کنم چهار پنج سالم بود ک کامپیوتر اومد خونمون!
                              من ی دختر چهار پنج ساله بودم ک خیلی زود یاد گرفتم چطوری با کامپیوتر کار کنم!
                              مث ی عطش میموند!
                              من تشنه ی تکنولوژی بودم و سیر نمیشدم
                              بین همه ی عروسکام ، اون ماشینِ زشتِ دو بعدیِ بامزه ک تو بازی کامپیوتری بود منو ب خودش جذب میکرد...
                              چند سال بعد ی مهمون ناخونده ی جدید اومد...اینترنت!
                              و من بازم زود یاد گرفتم چطوری تو سایت های چرتِ مجازی چرخ بزنم...یاد گرفتم چطوری میتونم بفهمم فلان سلیبریتی تو فلان مراسم چی تنش بود...اخ ک چ ذوقی داشت بازی های دخترونه ی مجازی!و من چقدر احمق بودم ک لذتِ بازی تو دنیای واقعی رو با دنیای مجازی عوض میکردم...
                              من حتی بچگیمو تو مجازی کُشتم 🙃
                              حالم بهم میخوره از چیزی ک از خودم ساختم
                              اره حالم از کسی ک الان داری نوشتشو میخونی بهم میخوره!
                              من دنیامو پای نت باختم حاجی 🙃
                              من ارزو هامو اینجا یکی یکی دفن کردم
                              من همونی بودم ک شیمی رو 100 میزد ولی الان دارم ب 34 درصد شیمیِ تو کارنامم نگاه میکنم...
                              من همونی بودم معلمای دبستانم میگفتن استعدادت تو ریاضی فوق العادست...همونی ک معلمم تو دفترخاطراتم نوشته از این ک با من تو کلاس ریاضی بوده لذت میبرده! و همونیم ک ب 33 درصد ریاضی لبخند میزنه 🙃
                              وای ک چ ذوقی داشت وقتی تو آزمون اول قلمچی زیست 70 درصد زدم...
                              آخ ک چقدر مامانم خوشحال شد وقتی بهش قول دادم دارو قبول میشم...
                              0_1533126650004_Capture84.PNG
                              هی اینا رو نگفتم ک بخوام فاز بیام
                              من تو این مجازیِ لعنتی پیر شدم...یادم نمیره روزایی ک تو تلگرام تلف شد...یادم نمیره غریبه های مجازی ک بخاطرشون با آیندم بازی کردم...یادم نمیره ک خوشحالیِ خونوادمو با چی عوض کردم... یادم نمیره حتی ب خودم دروغ گفتم...یادم نمیره حتی زیر قولی زدم ک با خدا بسته بودم...
                              بذا ی چیزی بهت بگم
                              اینجا جهنمِ ن مجازی!
                              من کیم؟ من همونیم ک تو آتیش این جهنم سوخته!
                              اینا رو گفتم ک شاید تویی ک داری حرفامو میخونی ب خودت بیای و زود تر خودتو از اینجا خلاص کنی...
                              من ی بازنده ام رفیق!
                              من ی بازنده ی بازندم...
                              میدونی قسمت تلخش کجاست؟این ک شاید وابستگیم ب نت 90 درصدِ دلیل باختنم بوده!

                              نگو ک هیچ تلاشی واسه کم کردن وابستگیم نکردم
                              چرا من خواستم کنار بذارمش
                              من قسم خوردم ک دیگ تو حرف زدنام مراعات میکنم
                              من قسم خوردم ک حتی شکل حرف زدن و تایپ کردنم رو هم عوض میکنم
                              من قسم خوردم ک دیگ میذارمش کنار
                              ولی زدم زیرش 🙃
                              این آخر قصه ی منِ
                              ولی ب خودت بیا
                              نذار آخر قصه ی تو مثل من شه...🙃

                              D آفلاین
                              D آفلاین
                              D.fateme.r
                              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                              #75

                              @d-fateme-r در بگو ک قوی بودی و شد گفته است:

                              میخوام بنویسم🙃
                              اخرین باری ک تو مجازی از خودم نوشتم یادم نیست کی بود
                              یادم نیست چرا نوشتم
                              حتی شاید قسم خورده بودم ک دیگ تو مجازی ننویسم!
                              ولی هیچ چیز یادم نیست
                              ن ک تو 18 سالگی فراموشی گرفته باشما ن
                              خودم میخواستم ک خاطرات مجازی رو دفن کنم و چقدر ذوق مرگ میشم وقتی میفهمم نمیتونم ب یاد بیارم 🙃
                              فکر کنم چهار پنج سالم بود ک کامپیوتر اومد خونمون!
                              من ی دختر چهار پنج ساله بودم ک خیلی زود یاد گرفتم چطوری با کامپیوتر کار کنم!
                              مث ی عطش میموند!
                              من تشنه ی تکنولوژی بودم و سیر نمیشدم
                              بین همه ی عروسکام ، اون ماشینِ زشتِ دو بعدیِ بامزه ک تو بازی کامپیوتری بود منو ب خودش جذب میکرد...
                              چند سال بعد ی مهمون ناخونده ی جدید اومد...اینترنت!
                              و من بازم زود یاد گرفتم چطوری تو سایت های چرتِ مجازی چرخ بزنم...یاد گرفتم چطوری میتونم بفهمم فلان سلیبریتی تو فلان مراسم چی تنش بود...اخ ک چ ذوقی داشت بازی های دخترونه ی مجازی!و من چقدر احمق بودم ک لذتِ بازی تو دنیای واقعی رو با دنیای مجازی عوض میکردم...
                              من حتی بچگیمو تو مجازی کُشتم 🙃
                              حالم بهم میخوره از چیزی ک از خودم ساختم
                              اره حالم از کسی ک الان داری نوشتشو میخونی بهم میخوره!
                              من دنیامو پای نت باختم حاجی 🙃
                              من ارزو هامو اینجا یکی یکی دفن کردم
                              من همونی بودم ک شیمی رو 100 میزد ولی الان دارم ب 34 درصد شیمیِ تو کارنامم نگاه میکنم...
                              من همونی بودم معلمای دبستانم میگفتن استعدادت تو ریاضی فوق العادست...همونی ک معلمم تو دفترخاطراتم نوشته از این ک با من تو کلاس ریاضی بوده لذت میبرده! و همونیم ک ب 33 درصد ریاضی لبخند میزنه 🙃
                              وای ک چ ذوقی داشت وقتی تو آزمون اول قلمچی زیست 70 درصد زدم...
                              آخ ک چقدر مامانم خوشحال شد وقتی بهش قول دادم دارو قبول میشم...
                              0_1533126650004_Capture84.PNG
                              هی اینا رو نگفتم ک بخوام فاز بیام
                              من تو این مجازیِ لعنتی پیر شدم...یادم نمیره روزایی ک تو تلگرام تلف شد...یادم نمیره غریبه های مجازی ک بخاطرشون با آیندم بازی کردم...یادم نمیره ک خوشحالیِ خونوادمو با چی عوض کردم... یادم نمیره حتی ب خودم دروغ گفتم...یادم نمیره حتی زیر قولی زدم ک با خدا بسته بودم...
                              بذا ی چیزی بهت بگم
                              اینجا جهنمِ ن مجازی!
                              من کیم؟ من همونیم ک تو آتیش این جهنم سوخته!
                              اینا رو گفتم ک شاید تویی ک داری حرفامو میخونی ب خودت بیای و زود تر خودتو از اینجا خلاص کنی...
                              من ی بازنده ام رفیق!
                              من ی بازنده ی بازندم...
                              میدونی قسمت تلخش کجاست؟این ک شاید وابستگیم ب نت 90 درصدِ دلیل باختنم بوده!

                              نگو ک هیچ تلاشی واسه کم کردن وابستگیم نکردم
                              چرا من خواستم کنار بذارمش
                              من قسم خوردم ک دیگ تو حرف زدنام مراعات میکنم
                              من قسم خوردم ک حتی شکل حرف زدن و تایپ کردنم رو هم عوض میکنم
                              من قسم خوردم ک دیگ میذارمش کنار
                              ولی زدم زیرش 🙃
                              این آخر قصه ی منِ
                              ولی ب خودت بیا
                              نذار آخر قصه ی تو مثل من شه...🙃

                              یکی از سرگرمی های من تو انجمن، خوندن پست های قدیمی هست که شماها با لایک برام پیداشون می کنید :))
                              چند روز دیگه 22 ساله میشم و باید اعتراف کنم وقتی فهمیدم این پست رو تو 18 سالگی نوشتم، جا خوردم.
                              چقدر بامزه است که اون روزا فکر می کردم گیم بازی کردن تو بچگیم «کشتنش» بوده :)))))
                              هر بار نوشته های قدیمی خودم رو می بینم این جمله ی « دوام الحال، من المُحال » بیشتر باورم میشه.

                              1 پاسخ آخرین پاسخ
                              4
                              پاسخ
                              • پاسخ به عنوان موضوع
                              وارد شوید تا پست بفرستید
                              • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                              • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                              • بیشترین رای ها


                              • 1
                              • 2
                              • 3
                              • 4
                              • درون آمدن

                              • حساب کاربری ندارید؟ نام‌نویسی

                              • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                              • اولین پست
                                آخرین پست
                              0
                              • دسته‌بندی‌ها
                              • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                              • جدیدترین پست ها
                              • برچسب‌ها
                              • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                              • دوره‌های آلاء
                              • گروه‌ها
                              • راهنمای آلاخونه
                                • معرفی آلاخونه
                                • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                                • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                                • استفاده از ابزارهای ادیتور
                                • معرفی گروه‌ها
                                • لینک‌های دسترسی سریع